فردوسیپور و سلینجر؛ تفاوتهای یک انزوا
به گزارش اقتصاد نیوز ، محمود مولایی نوشت:سلینجر، خالق رمان ناطور دشت با حدود نیم قرن انزوای خودخواسته همیشه طرفداران بیشمار خود را در بیخبری مطلق قرار میداد. معدود عکسهایش در دوران جوانی که در گذر زمان عکاسان را برای ثبت عکسی از او به مخاطره انداخت. همین شد که پاپاراتزی زبل از نویسنده آمریکایی عکسی گرفت که حیرتبرانگیز بود. زیرا در تصویر پیرمردی با مشتهای گرهکرده دیده شد که به لنز دوربین حمله کرده و نمیخواهد عکسش ثبت شود. این عکس با خشمی که در چهره سلینجر نمایان است، اما بسیار ارزشمند و ناب است. چه سلینجر عکس و حتی اطلاعاتی در اختیار دوستدارنش قرار نمیدهد تا آنها را راضی نگه دارد، که از بودنش لذت ببرند. این نویسنده فقید با شهرت جهانی تا پایان عمر چنین زیست تا طرفدارانش به کوچکترین اطلاعات درز شده از او، خرسند شده و ذوقزده شوند.
شاید اینجا مقایسه سلینجر و عادل فردوسیپور قیاسی معالفارق به نظر برسد، اما شرایطی که امروز فردوسیپور گرفتار آن شده، دنیای جدیدی را پیشروی او قرار داده است. اینکه چطور میشود عکس خالق برنامه نود با برادرش سوژه خبری شده و در رسانههای رسمی درج میشود. یا اینکه چطور است که وقتی میز او در برنامه نود به ویترین هندوانهفروش تبدیل میشود، روی جلد یک روزنامه ورزشی قرار میگیرد. یا ویدئو کوتاه از بازی فوتبال فرودسیپور دستبهدست در شبکهها اجتماعی میچرخد و کلی بازدیدکننده دارد. حالا برخی نسبت به آن واکنش نشان میدهند که این موضوعات چه اهمیتی دارد؟ برخی از اهالی رسانه نیز به این مسائل میتازند که مثلا چطور یک رسانه تا این حد میتواند تباه باشد که عکس عادل با برادرش را روی خروجی خبرگزاری بگذارد.
واقعیت این است که اینها، موضوعاتی پیشپا افتاده به نظر میرسد که فاقد ارزش خبری هستند. اما سوال اینجاست که این موضوعات بدون ارزش چرا در این برهه از زمان ارزش پیدا کرده و به عنوان خبر یا عکس خبری منتشر میشود. عادل فردوسیپور ۲۰ سال با تمام فرازونشیبها برنامه نود را در عرش نگه داشت و در این مدت کمترین رغبتی برای مصاحبه نشان داد. همه حرفهایش را هم در گزارشهای فوتبال و برنامه نود به زبان میآورد. در این سالها حتی به قدری محتاط بود که کمترین اطلاعات شخصی درباره او وجود دارد و علاقهای هم به برجستهکردن شخصیت خود ندارد. او در برنامه پُربینندهاش مانند یک ژورنالیست ورزشی به حاشیههای فوتبال میپرداخت، اما در زندگی شخصی به شدت از این حاشیهها دوری میکند.
فردوسیپور حالا بعد از عمری، کوچ ناخواستهای از برنامه نود داشته و گرچه برنامه فوتبال ۱۲۰ را اداره میکند، اما در موقعیت انزوای ناخواسته قرار گرفته است. این انزوا بیتردید طرفداران بیشمارش را ناراحت و دلخور کرده است. البته دلخور از فردوسیپور نه، بلکه از شرایط این روزها. از شرایطی که برخی سیاستهای بیمارگونه سازمان صداوسیما برایش فراهم آورده تا او مانند گذشته در برابر دیدگان فوتبالدوستان قرار نگیرد.
برای همین، با هر خبر یا عکس از مرد محبوب فوتبالدوستان میتواند آنها را خوشحال یا به واکنش مثبت وادارد. در اینجا تغییر رویکرد رسانهها که تا پیش از این به چنین خبر و عکسهایی از فردوسیپور اهمیت نمیدادند و حالا اهمیت میدهند، توجیه دارد. فرودسیپور مانند قبل رویت نمیشود، او که تنها محبوبِ فوتبالدوستان نیست و مرد محبوب مردم به حساب میآید. پس اجازه دهید عکس فردوسیپور با برادرش هم در این برهه از زمان سوژه شود، نه به خاطر امیر فردوسیپور که به دلیل شخص عادل.