مذاکره با آمریکا خیانت است!
به گزارش اقتصادنیوز در بخشی از این یادداشت آمده است:سفر وزیر خارجه آلمان و نخستوزیر ژاپن به تهران، یکی از مهمترین خبرهای چند روز گذشته بوده که همچنان توجه کارشناسان و تحلیلگران داخلی و خارجی را به خود مشغول نگه داشته است. این سفرها شاید فی نفسه مهم نباشند اما بنا به دلایلی از جمله زمان انجام آنها و «خاص» بودن کشورهایی که از سوی ترامپ برای آن انتخاب شدهاند، قابل توجهاند. وقتی «دلالان مذاکره» پس از آن که تهدید نظامی و گسیل ناو جنگی، با در بسته روبرو شد، به میدان مذاکره فرستاده میشوند، باید به این سفر هم، طور دیگری نگریست. «تک»های مقاومت یمن علیه متحدان آمریکا پس از رجزخوانی ترامپ هم که جای خود را دارد. درباره سفر وزیر خارجه آلمان به تهران که روز دوشنبه انجام شد و سفر نخستوزیر ژاپن که امروز انجام میشود، گفتنیهایی هست: این حقیقت که دولت محترم و جریانهای رسانهای و سیاسی نزدیک به آن با زبان بیزبانی نشان دادهاند هنوز حاضرند با «ترامپ» مذاکره کنند، بر کسی پوشیده نیست. مواضع آنها موجود است، با ادبیاتی متفاوت، گاهی به تلویح و گاهی به تصریح بارها گفتهاند با این شروط، برویم و مذاکره کنیم. اینکه چرا با وجود این همه بدعهدی حریف هنوز از لزوم مذاکره دم میزنند، موضوعی است که در پایان این وجیزه به آن خواهیم پرداخت.
این روزنامه در ادامه نوشت:وقتی ما به هر دلیلی به دنبال مذاکره مجدد باشیم و از آن سو، مردم روی کلمه «مذاکره» آلرژی پیدا کرده باشند، تکرار مذاکره سخت میشود. بدون همراهی مردم هم اصولا عبور از گردنههای سخت، سخت است. در چنین شرایطی موافقان مذاکره(چه داخلی و چه خارجی) طبیعتا به دنبال راهی برای قانع ساختن مردم (بخوانید فریب دادن مردم) خواهند بود چرا که معتقدند کشوری که مردمش دچار مشکلات اقتصادی و گرانی شده باشند را میتوان با «وعدههای اقتصادی» با خود همراه کرد. کاری که در دولت اول آقای روحانی اتفاق افتاد. ژاپن و آلمان در حوزه سیاست کشورهای عقبماندهای هستند اما در حوزه صنعت و اقتصاد کشورهای خوشنامی بین مردم ایران و حتی شاید جهان هستند. همین مسئله میتواند دلیل آمریکاییها برای انتخاب این دو کشور برای سفر به ایران باشد، همینطور دلیل ذوقزدگی کاسبان برجام. به عبارتی، احتمالا مخاطب این سفرها، بیش از اینکه مسئولین دولتی و نخبگان سیاسی کشورمان باشند، مردمند، و یکی از اهداف مهم این سفر نیز تاثیر گذاشتن روی افکار عمومی مردمی است که از مذاکره با آمریکا جز خسارت و تحقیر چیزی ندیدهاند. شاید- تاکید میشود- شاید این دو سفر به دنبال جا انداختن«مذاکره» این بار در بین مردم است.
کیهان در بخش دیگر یادداشت خود تاکید کرد:میگویند «این دو کشور پیشرفته برای میانجیگری آمدهاند. نگذاریم دست خالی برگردند» میانجیگری برای چه؟ برای مذاکره. مذاکره بر سر چه؟ آیا قرار است بر سر برد موشکهای آمریکا مذاکره کنیم یا بر سر برد موشکهای ایران؟ آیا این ما هستیم که زیر تعهداتمان زدهایم که سراغ ما آمدهاند؟ هواداران مذاکره با ترامپ آیا هنوز نفهمیدهاند هدف دشمن، گرفتن یک به یک مولفههای قدرت و بازدارندگیمان برای تبدیل شدن ایران به لقمهای راحت است؟ آیا واقعا فکر میکنند اگر ما قوی باشیم و توانایی نظامی بالایی داشته باشیم، جنگ میشود؟! پس قدرت بازدارندگی چه میشود؟ هنوز نفهمیدهاند، مقاومت ایران برای جلوگیری از وقوع جنگ است. مگر ادعای سواد دیپلماسی ندارید. واقعا فهمیدن این مسئله آنقدر سخت است؟! ما آماده مذاکره با ترامپ هستیم به شرطی که موضوع مذاکره، موشکهای آمریکا و توان هستهای این کشور باشد!یک روش نخنما و شناختهشده کسانی که باخته و در «منطق» کم آوردهاند، حمله به خود حریف (اینجا رسانه یا شخص) است. منطق این عده چنین است: وقتی نتوانستی به منطق حریف حمله کنی به خودش حمله کن! چند روزی است میگوییم، مذاکره اصولی دارد. مذاکره یعنی، یک چیز بده یک چیز بگیر. در برجام هستهای را دادیم، چه چیزی گرفتیم؟ هدف از مذاکرات هستهای، گشایش اقتصادی بود. امروز آیا با این مذاکره، گشایش اقتصادی حاصل شده است؟! وقتی چنین سیاستی را نقد میکنیم، به جای پاسخ دادن به این سؤالهای منطقی به خود منتقد حمله میکنند و مینویسند کیهان با مذاکره مخالف است. نمیگویند با کدام نوع مذاکره. اگر معنای مذاکره این است که در برجام دیدیم، بله ما مخالفیم. مذاکره با آمریکا در شرایط و مختصات کنونی اگر حماقت نباشد قطعا خیانت است.