«قحطالرجال» نیست، به «حصرالرجال» و «حذفالرجال» گرفتاریم
به گزارش اقتصادنیوز؛ «حسین مرعشی» در گفتوگو با بخش جمعهنامه روزنامه دنیای اقتصاد، درباره علت کمبود گفتوگوهای انتقادی و ثمربخش میان افکار و عقاید مختلف گفت: در جامعه ما مساله فقدان زمینههای مشترکی که فضای مطلوب برای بحث و گفتوگو میان طرفین یک مناقشه را فراهم کنند، در سطوح مختلف به چشم میخورد. یعنی این مشکل چه در عرصه عمومی میان مردم عادی با عقاید مختلف، چه در صحنه سیاسی میان جناحهای رقیب به وضوح وجود دارد.
وی افزود: حتی در بسیاری از مواقع میان دو گروه از یک جناح یا دو فرد از یک گروه، بستر مناسب برای بحث و رایزنی درباره مسائل مختلف فراهم نمیشود و اگر هم فضای گفتوگو شکل بگیرد عمدتا به حل مسائل یا کاهش اختلافات منتج نمیشود. چه بسا در خلال برخی از گفتوگوها، اختلاف نظر طرفین بالا بگیرد و به تقابل دیدگاهها بکشد یا اینکه اختلافات تازهای آشکار شود و همان زمینههای مشترکی که فضای موجود را بهوجود آورده بود نیز از بین برود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره علل این مسُله گفت: علت در درجه اول به اهداف و نیات افراد برمیگردد. اگر نیت کشف حقیقت، رسیدن به دانایی و آگاهی بیشتر، حل مساله یا دستیابی به همکاری و مواردی از این دست باشد، طرفین نه تنها از گفتوگو استقبال میکنند، بلکه در راستای ایجاد بستر مناسب برای مطلوبیت فضای گفتوگو گامهای عملی برمیدارند و تلاش خود را معطوف ثمربخش بودن گفتوگوها و کاهش اختلاف نظرها میکنند. نهایتا با یافتن حداقلها و نظرات مشترک و نزدیک کردن دیدگاهها، سعی میکنند فضای همکاری و تعامل ایجاد کنند. اما متاسفانه بسیاری از افراد یا تمایلی به گفتوگو و نتیجهبخش بودن آن ندارند، یا در صورتی که گفتوگویی شکل بگیرد افراد بیشتر درصدد اثبات خود و دفاع از تفکرات خود هستند تا دستیابی به یک راهحل مشترک.
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ادامه داد: علت دوم، ظرفیتهای موجود است. برای حل مسائل مورد اختلاف از طریق گفتوگو، هم وجود ظرفیت کافی برای ثمربخشی گفتوگوی انتقادی حائز اهمیت است، هم ظرفیت خود طرفین بحث. متاسفانه بسیاری از سیاستمداران ما حداقل ظرفیت لازم برای نقد و گفتوگو و حل اختلافات را ندارند
حسین مرعشی در پایان اظهار کرد: اگر ابتدای انقلاب شاهد مباحثههای جدی و گفتوگوهای انتقادی و روشمند میان گروههای مختلف و مخالف بودیم، به این دلیل بود که چهرههای انقلابی آن دوران ظرفیتهای بالایی داشتند. اما امروز چنین شخصیتهایی کمتر در صحنه سیاست باقی ماندهاند. نه اینکه قحطالرجال باشد، بلکه به حذفالرجال و حصرالرجال گرفتار شدهایم.