«ایران در میانه روسیه و آمریکا»
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا؛ دکتر سجاد پور ضمن تشکر از مؤسسه از اینکه هنوز علاقه مندانی به سیاست خارجی و مسائل فکری وجود دارند احساس خرسندی کردند. ایشان به موضوع روابط روسیه و آمریکا پرداختند و در این چارچوب سوال چرا و چگونه میشود این رابطه را در شرایط فعلی فهمید؟ را مطرح کردند و به آن پاسخ گفتند.
در چرایی آن، که موضوع جالبی است که این رابطه در سطح جهانی و نه در سطح منطقهای یکی از مباحث عمده استراتژیک به شمار میرود. این رابطه توأم با توهمات، برداشتها، پندارها، امیدها و آرزوها، انتظارات است، میشود گفت روایتها و حتی به اصطلاح میتوان آن را نبرد روایتی نام نهاد. یعنی ما اگر به طور ساده به روی کار آمدن ترامپ را مرور کنیم، انتظار اولیه ای که از به روی کار آمدن ترامپ در روسیه وجود داشت بسیار جالب بود، هنوز امروز امید به ترامپ در روسیه وجود دارد، اینکه می گویم این رابطه همراه با انتظارات است به همین خاطر است. این انتظارات در ابتدا بسیار بالا بود و امروز با تحریمهایی که بر روسیه اعمال شده تا ۳۰ درصد اقتصاد روسیه را کوچکتر کرده است.
مسائل روابط روسیه با اروپا، روسیه با خاورمیانه و.... همه تحت تأثیر رابطه روسیه با آمریکاست. لذا این رابطه بسیار مهم است و نمیتوان این رابطه را با توهمات موجود در سراسر جهان، با قالبهای کلیشهای در گذشته، با نگرشهای تقلیل گرایانه نگریست، مقداری نیاز به دقت دارد چون که برای ایران اهمیت این رابطه مهم است. مخصوصاً حرکتهای اخیر آمریکا همراه با عناصر جدیدی است که باید آنها را فهمید. به نظر من دلیل دیگری که این چرایی را اهمیت می بخشد وجود دستور کارهای جدید در روابط آمریکا و روسیه است که با گذشته فرق دارد و تغییر یک سری دستور کارهاست. تاریخ روابط روسیه و آمریکا یک تاریخ ۲۰۰ ساله است. دستور کارهای سنتی و جدید و ماهیت تحریمها نیز به و جود آمده است. البته تحریم در این رابطه وجود داشته است اما ماهیت تحریم امروزه تغییر کرده است. به روابط آمریکا و روسیه در ایران خیلی کم پرداخته شده است و بایستی این رابطه مهم را مطالعه کرد زیرا برای ایران بسیار مهم است. از نظر سیاسی، استراتژیک و دیپلماتیک مهم است
دکتر سجاد پور سپس به تحولات تاریخی پس از فروپاشی شوروی بین روسیه و آمریکا پرداختند: چگونگی این رابطه را میتوان به چند دوره تقسیم بندی کرد: در دوران پس از فروپاشی شوروی آن چیز که در روسیه مشاهده شد خوش بینی به آمریکاست و چگونه میتوان به خانواده غرب پیوست، که یلتسین و دوره آن برای همه روشن است. روسیه تمامی ظرفیتهای اثرگذارش را در این دوره از دست داد. تا وقتی که پوتین این سناریو را تغییر داد و خانواده روسیه را نجات داد. در چند حوزه آمریکاییها دریافتند که روسیه جزخانواده غرب نیست و چنین برداشتی نیز در روسیه شد. در سالهای اخیر این رابطه سختتر شده است. در هر بحثی بین روسیه و آمریکا ایران نیز درگیر است. با تحولات اخیر از جمله آبخازیا، کریمه، گسترش ناتو و حرکات ضد روسی در شرق اروپا و بالتیک.... این رابطه شکل دیگری گرفت.
رابطه آمریکا و روسیه بدون مطالعه کشورهای بالتیک و لهستان قابل مطالعه نیست. این رابطه منتهی به انتخابات آمریکا میشود که ترامپ در آن برنده میشود. بعد از آن مسئله روسیه از یک موضوع استراتژیک تبدیل به یک بحث سیاست داخلی در داخل آمریکا شد که بسیار مهم است. بدون عنصر ترامپ رابطه روسیه و آمریکا قابل فهم نیست. بحثهای زیادی در این مورد وجود دارد. از جمله رابطه ترامپ با روسیه و مهمتر از آن کمک به ترامپ در انتخابات برای برنده شدن بوده است. هیچ وقت جامعه آمریکا اینقدر دوقطبی نبوده است. و این دو قطبی به روسیه بر میگردد. مورد ترامپ تنها گزینه است که هیچ سابقۀ دولتی ندارد و انتخاب دولت در عمق نبوده است.
بحث روابط روسیه و آمریکا متأثر از عنصر سیاست داخلی شده است که این چیز جدیدی است. که پیامدهایی دارد: اول احساسی شدن قضیه است، سیاست داخلی در همه جا با احساسات و هیجان سر و کاردارد، یک آمریکایی یا از ترامپ خوشش میآید یا نه؟ لذا مباحث استراتژیک تحت شعاع این بحثها قرار میگیرد.
دکتر سجاد پور سپس سوال را از جنبه استراتژیک پاسخ داد، در آمریکا بین نخبگان سیاست خارجی سوال اصلی این است که چه چیزی آمریکا را تهدید میکند؟ درخشش و تابناکی آمریکا را تیره و تار میکند؟ تنها کشوری که میتواند تهدیدی جدی برای آمریکا باشد این چین است. مسئله چین امروز موضوع مهمی در آمریکاست. در آمریکا گفته میشود چینیها از ما استفاده کردند و خود را بالا کشیدند و مبانی مفهومی در آمریکا را زیر سوال بردند. کاپیتالسم را متحول کردند، زیرا همیشه کاپیتالیسم همراه با لیبرالیسم بوده است. چینیها کاپیتالیسم را بدون لیبرالیسم پیش بردهاند و مدل چینی مطرح شده است. داستانهای زیادی در این مورد وجود دارد و یک نگرانی استراتژیک برای آمریکا مطرح میشود.
در کنار چین، روسیه و حتی ایران نیز مسئله استراتژیک آمریکا محسوب میشوند. از این رو در آمریکا بحث بازگشت سیاست کانتینمنت مطرح شده است که چنین کشورهایی را مهار کنند. یکی از این بحثها این است که برای مهار چین ما باید با روسیه کنار بیاییم. لذا در این مورد کنار تفاوت آرا در آمریکا، فاکتور اروپا و اروپای شرقی و بالتیک این مسئله را پیچیده میکند. آلمان و فرانسه به طور سنتی در کشمکش روسیه و آمریکا مخالف گرایش تند برای مهار روسیه هستند. مثلاً در انتقال گاز خط لوله شمالی اختلافات وجود دارد.
در سطح استراتژیک روابط روسیه و آمریکا متأثر از عوامل خیلی عمدهای است که یک پایهاش چین است، خود برداشتهایی در مورد روسیه است، مسائل خاورمیانه است، مسئله روابط ایران و روسیه است. مثلاً در همکاری ایران و روسیه در سوریه یک گیم چنجر بود که ماهیت بازی در خاورمیانه را عوض کرد. چون برداشت روسها از تحولات با آمریکاییها بسیار متفاوت بود. عنصر ناتو نیز باعث پیچیدگی این روابط میشود. در خود ناتو هم مشکلات و اختلافاتی وجود دارد. ترامپ با ناتو مخالف است. البته روسیه از این مورد خوشحال میشود. مورد دیگری که باید اشاره کنیم بحث تسلیحات میباشد. دولت کنونی امریکا مخالف چند جانبه گرایی است که این نیز روابط را پیچیده میکند. آمریکا از پیمانهای تسلیحاتی بیرون آمده است. و خود این در روسیه بحثهایی در مورد نوسازی سلاحها مطرح شده است.
آخرین بحثی که مطرح میکنم بحث روزنامهای جنگ سرد جدید است، گاهی وقتها میگویند جنگ سرد خیلی خوب بود زیرا قابل پیش بینی بود. جنگ سرد جنگی جدی بود اما به ثبات رسیده بود. دنیای بعد از جنگ سرد به علت وجود بازیگران زیاد بسیار پیچیده شده است. مثلاً داعش خود تبدیل به یک بازیگر شد که یک شبه موصل را تصرف کرد. دیگر مسئله ایدئولوژیک بین روسیه و امریکا وجود ندارد. جنگ سرد همانند ماهیت قبلیش وجود ندارد. در روسیه ایدئولوژی کمونیستی را فراموش کردند، هر چند ایدئولوژی خودشان یعنی نگرش اوراسیایی را مطرح میکنند و حتی موضوع بازیگر تمدنی را مطرح میکنند.
روابط روسیه و آمریکا بسیار متحول شده است، عناصر داخلی نیز به آن اضافه شده است، عناصری از تنش در آن ایجاد شده است و تصور اینکه این تنش همانند جنگ سرد قبلی است اشتباه است. موضوعی جدی است که سایه سنگینش بر تمامی روابط بین الملل وجود دارد.
دکتر شوری نیز مروری کوتاه برنوع واکنش روسها بر تعاملات ایران و آمریکا کردند و در صدد پاسخ برای سوالاتی همچون وضعیتی که الان مواجه هستیم در واقع چه انتظاراتی از روسها هست؟ و چه برآوردی از نوع واکنش روسها در آینده میتوان انجام داد؟ برآمدند.
به نظر ایشان از زمانی که ایران و آمریکا در چارچوب بحث هستهای وارد مذاکره شدند روسها مواضع شأندر چند سال اخیر با فراز و نشیب همراه بوده است، قبلاً از شروع مذاکرات روسها تقریباً با یک خیال راحتی هر جور که میخواستند با ایران بازی میکردند هر چند من تعبیرهایی که میشود در این مورد که ایران کارت بازی روس هاست را نمیپسندم ولی به هر حال دست برتر را در روابطشان با ایران داشتند، اما وقتی ایران آمریکا را وارد معادله کرد و به نوعی آمریکاییها هم طرف مذاکره با ایران شدند هر چند در موضوعی معین روسها ابتدا با حالت تردیدی به موضوع نگریستند، در ابتدا خیلی تمایل نداشتند که گفت و گوها به نتیجه برسد، شاید تصور میکردند که ایران را ازدست خواهند داد، اما به مراتب که گذشت روسها با شرایطی مواجه شدند که با مسئله کنار بیایند و در حد قابل قبولی از مذاکرات حمایت کردند.
بعد از برجام رابطه روسیه و ایران برخلاف انتظار برخی روابط بهتر از قبل شد تا زمانی که ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد. با رئیس جمهور شدن ترامپ روسها باز یک تردید در ذهنیتشان ایجاد شد و این تردید بر روی رابطه آنها با ایران داشت، اما زمانی این مسئله احساس شد که ترامپ از برجام خارج شد. واکنش روسها در خروج ترامپ از برجام واکنش جدیای نبود. اگر چه انتظار از آنها به عنوان یک کشوری که در مذاکرات حضور داشتند و روابط نزدیکی با ایران داشتند واکنش جدی تری باشد، آنها امیدوار بودند که با واکنش نرم به این موضوع روابط خود را با آمریکا بهبود ببخشند.
ولی عملاً شرایط داخلی آمریکا اجازه نداد این رابطه بهبود پیدا کند. الان روسها با شرایطی مواجه شدند که خطر جنگ بین ایران و آمریکا وجود دارد به همین دلیل موضع گیریهای روسیه در هفتههای اخیر جدی شده است. الان روسیه احساس خطر میکند که هم ایران از برجام خارج شود موضوعی که سطح تنش را بالا میبرد، ایران را غیر قابل کنترل تر میکند، این چیزی نیست که روسها بخواهند و میتواند منجر به در گیری در خاورمیانه بشود، روسها متوجه شدند که باید یک اقدام جدیدی و جدی تری در این امر نشان بدهند و باید منتظر ورود جدی تر روسیه در این مورد باشیم.
جناب آقای حسن بهشتی پور کارشناس ارشد مسائل اوراسیا نیز عنوان کردند که متأسفانه همیشه روابط بین ایران و روسیه از راوابط روسیه و آمریکا تأثیر پذیرفته است و یک معضل سیاست خارجی ما بوده است، چگونه میتوان از این مسئله فرار کرد سوالی جدی است. اما روسیه نه تنها فشا را متوجه آمریکا نمیکند بلکه فشار را متوجه ایران میکند، هم روسیه، انگلیس، چین در حال هشدار به ایران هستند که در برجام بماند، اگر چه ایران هم هنوز بیرون نیامده است. این انتظار وجود داردکه روسیه بیاید آمریکا را تحت فشار قرار دهد و این کار را به صورت جدی انجام نمیدهد، به هر حال اگر هر تحلیلی در روابط روسیه و آمریکا داشته باشیم میبایست در نهایت به این نتیجه و دستور راه برای سیاست خارجی خودمان برسیم تا پیش بینی رفتار آینده و برای خودمان مشخص شود که چگونه در مناسباتمان با روسیه عمل کنیم.
تجربه نشان داده است وقتی ما راه مذاکره و بازی با آمریکا را میبندیم دستمان در رابطه با روسیه بسته است، در هر حالی که اگر ما دستمان برای مذاکره با دیگر کشورها باز باشد بهتر با روسها در رابطه هستیم. ما اگر شرایطی پیش میآید به هر دلیلی درب مذاکره با طرف آمریکایی را میبندیم در روابط با روسیه دچار مشکل میشویم. روسیه هیچگاه به ما محبت نمیکند و در زمانی که ماتحت فشار هستیم کمکی به ما نمیکند. به دیدگاه ایشان بمب هستهای هم برای ایران بازدارنده نخواهد بود و ایران میبایست برای رفع مشکلات اقتصادی راهی بیابد زیرا وضعیت اقتصادی کشور خوب نیست.
جناب شوری نیز افزودند که سخنان اخیر پوتین یک واقعیت تلخ را نشان داد که اگر ایران از برجام بیرون بیاید همه فراموش خواهند کرد که آمریکا اول از برجام بیرون آمده است.
در ادامه پرسش و پاسخ مفصلی بین شرکت کنندگان و سخنران اصلی جلسه دکتر سجاد پوربرگزار شد.