هر جا صحبت از پیشرفت در دین شده است غالبا بحث فقر و سختی هم شده است/ امروز در این رسانههای مجازی دائما دارند افکار کفر و الحاد را تزریق میکنند/ گاهی پول خریدن نان را هم نداشتم
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس مصباح یزدی در این دیدار گفت: اگر گفته شود که تقریبا غالب اوقات، حق با فقر و سختی توام بوده است، خیلی حرف گزافی نیست. اگر زمان حضرت سلیمان را کنار بگذاریم؛ زندگی ائمه اطهار و انبیاء عظام با سختی – یا از جهت زندگی شخصی یا از جهت مسئولیت نسبت به دوستان و یاران – همراه بوده است.
وی افزود: آدم یک مروری در تاریخی که در قرآن و روایات آمده و مورد اعتماد است داشته باشد، هر جا صحبت از پیشرفت در دین و معنویات شده است غالبا بحث فقر و سختی هم شده است. افرادی مثل حضرت سلیمان نادر است؛ البته ایشان هم خودش زاهد بود و حصیر بافی می کرد و از آن طریق کار میکرد اما بالاخره دستگاهی داشت.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: کمک به هر ضعیفی را حتی اگر کافر باشد خدا دوست دارد. - «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ اَلْمِسْکِینِ» (و [چرا] یکدیگر را بر اطعام بینوایان ترغیب نمىکنید؛ فجر/18) نگفت مسکینِ مومن! - چه رسد به مسلمان چه رسد به شیعه و چه رسد به طلاب! کاری از دستمان بر بیاید نباید کوتاهی کنیم.
* مشکل اصلی [در حوزه] که ما باید برای رفع آن تلاش کنیم چیست؟
وی ادامه داد: آیا همین که سعی کنیم یک نان و آبی فراهم شود تمام است؟ یا نه مشکلات دیگری در همین حوزه داریم که اینها در مقابل آنها چیزی نیست! گاهی آدم از کسانی که به ذهنش هم نمیرسد که ممکن است چنین مشکلاتی را داشته باشند، چیزهایی میبیند که تعجب میکند!
مصباح یزدی تاکید کرد: همه اینها بر میگردد به ضعف اخلاقی و دنیا طلبی و هر قدر آن وسائل مادی فراهمتر شود زمینهیاینها قویتر میشود.
وی گفت: برای مقابله با این مشکلات اخلاقی چه کار میکنیم ؟ تقریبا صفر! یک وقتی مرحوم آقای مشکینی بود یا آقای میانجی درس اخلاقی داشتند اما حالا معلوم نیست چیزی در همان اندازه هم باشد!
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تاکید کرد: آن ایمان امام (ره) را از کجا پیدا کنند؟ آن زهد و بی اعتنایی به دنیا را از کجا یاد بگیرند؟ این اولین مشکل اساسی است که اگر درست نشود [حوزه] نتیجه معکوس میدهد.
* ضعف موضعگیریهای سیاسی اجتماعی مشکل دوم حوزه
وی تصریح کرد: مشکل دوم موضعگیریهای سیاسی اجتماعی است. این مشکل غالبا از لحاظ ضعف اخلاقی و ضعف ایمان به خدا و قیامت نیست؛ بلکه به جهت ضعف شناخت نسبت به جریانات سیاسی و اجتماعی و دشمنان داخلی و خارجی است.
مصباح یزدی اضافه کرد: برخی روحانیون قبل از انقلاب فکر میکردند: «اگر آمریکا بیاید منافع مادیاش را از نفت ما تغذیه کند دیگر کاری به ما ندارد و یک آفرین هم به ما میگوید! آمریکا چه کار به ما دارد که مسلمانیم یا کافر! او دنبال نفت است خب نفت را به او بدهید برود -چطور از شاه حمایت میکرد و منافعش را تأمین میکرد- شما هم کوتاه بیایید!»
وی افزود: غربیها اصلا چرا دشمنی میکنند؟ دشمنان ما چه کسانی هستند؟ چه دستههایی هستند؟ با چه انگیزههایی دشمنی میکنند؟!
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تاکید کرد: جز فرمایشهای مقام معظم رهبری که گاهی در سخنرانیها نکاتی را بگویند، [در حوزه] جایی برای پاسخگویی به این مسائل نداریم؛ درسی هم [در این باره] نیست که ما اینها را یاد بگیریم.
* نباید فکری کنیم برای بیدینی برخی مردم؟!
وی گفت: مشکل سوم اینکه نیازهای دینی مردم را چگونه پاسخ بدهیم؟! مردم دینشان را می خواهند از روحانیت یاد بگیرند؛ پس از چه کسی یاد بگیرند؟!
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: امروز در این رسانههای مجازی دائما دارند افکار کفر و الحاد را و شبهات درباره دین را در ذهن بچههای ۷-۸ ساله تزریق میکنند.
وی گفت: ما چه کار میکنیم برای اینها؟ خوب خوبهایمان در حوزه برای اینها چه فکری کردهاند؟ آیا همین روش [رفتار کنونی] صحیح است؟ نباید فکری کرد؟ نباید دور هم بنشینیم ببینیم نیازها چطور است و جواب اینها را چطور باید داد و چه مسئولیتی در مقابل بیدینی برخی مردم داریم؟!
مصباح یزدی تصریح کرد: البته خدا عنایت فرموده و یک فطرت پاکی به جوانهای ما داده است و آقا این همه از آن یاد میکنند و خدا را شکر میکنند و بالاخره جای شکر هم دارد. اما بالاخره کنارش اینها هم هست، وظیفه ما چیست؟
* عشق به ملک ری عمر سعد را عمر سعد کرد، نه شهریه!
وی ادامه داد: شما اگر در کنار این سه تا مشکل اساسی، مشکل مادی را در نظر بگیرید، اصلا با اینها قابل مقایسه نیست!
وی افزود: در ابتدای طلبگی معمولا شام من یک دانه نان کسمه بود که آن هم سی شاهی بود. یک خشکه پزی در مسیر فیضیه بود؛ از آن یک نان کسمه میگرفتم و در راهِ کتابخانه میخوردم! گاهی پول همین را هم نداشتم. اما بالاخره زندگی کردیم!
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: آن چیزی که عمرسعد را عمر سعد کرد، نداشتن مدرسه یا شهریه و این حرفها نبود؛ عشق به ملک ری بود. [مثال امروزیش میشود عشق به] نمایندگی مجلس، ریاست جمهوری، استاندار شدن و چیز هایی از این قبیل!