حسین مرعشی:

اگر عارف در حد «علی مطهری» ظاهر شده بود، شرایط بهتری داشتیم

کدخبر: ۲۹۸۹۷۶
اقتصادنیوز؛ حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی گفت: اگر فراکسیون امید و شخص عارف همین مقدار که علی مطهری در مسائل مختلف به شکل شخصی موضع گرفت، ظاهر شده بودند حتما شرایط بهتری داشتیم.
اگر عارف در حد «علی مطهری» ظاهر شده بود، شرایط بهتری داشتیم

به گزارش اقتصادنیوز؛ حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفت‌وگو با ایرنا درباره انتقادهای کرباسچی به عملکرد رئیس فراکسیون امید مجلس، با بیان اینکه عارف اصالتا شخصیت فرهنگی و دانشگاهی است نه سیاسی، گفت: سقف پرش ما در انتخابات مجلس دهم عارف بود.

 حسین مرعشی درباره اینکه از پاسخش به اظهارات کرباسچی نوعی اختلاف برداشت می شود، گفت: با کسی اختلافی ندارم مشی من اصولا متفاوت است. فکر می‌کنم "واگرایی" یکی از مشکلاتی که ایران در شرایط فعلی با آن مواجه است. در این راستا کمتر می بینید افراد همدیگر را تایید کنند.

وی با بیان اینکه واگرایی بلای خانمانسوز ایران است، تاکید کرد: در درون جریان‌ها، احزاب و نهادهای دولتی این واگرایی را می توانید ببینید که این موضوع کار اداره کشور را خیلی سخت می‌کند. بنابراین باید نهضت جدیدی برای "همگرایی" بین سیاستمداران و میان آنها با مردم راه بیندازیم.

اهم اظهارات وی را در ادامه بخوانید:

*در جبهه اصلاحات غلامحسین کرباسچی، محمدرضا عارف، سعید حجاریان، عبدالله نوری مفید هستند و خداوند این شخصیت‌ها را بی‌دلیل و بی فایده خلق نکرده است و هرکدام در مقطعی به درد کشور می‌خورند.

*سخنان کرباسچی غیرمنطقی نبود ولی برداشتی که از صحبت‌های وی مبنی بر مخالفت با رئیس دولت اصلاحات شد، درست نبود. این واقعیت است که جبهه اصلاحات به لحاظ مدیریتی با ضعف‌هایی مواجه است و وقتی اتفاقی رخ می دهد مسائل داخلی آن حل و فصل نمی‌شود.

*خاتمی رهبر واقعی و بی‌نظیر اصلاحات است. رئیس دولت اصلاحات برای اعمال رهبری در جبهه اصلاحات با محدودیت‌هایی مواجه است. زمانی فکر می‌کردیم اگر پارلمان اصلاحات با حدود ۶۰۰ عضو از سراسر کشور شکل بگیرد، رئیس این پارلمان باید خاتمی باشد اما آیا می‌شود این کار را کرد؟

*موضوع اعمال رهبری که بحث اصلی کرباسچی است ابزار و سازمان می‌خواهد. واقعیت این است که شرایط سیاسی جبهه اصلاحات به گونه‌ای نیست که رئیس دولت اصلاحات ابزارهای لازم برای اعمال رهبری را اختیار داشته باشد.

*این انتقادات منطقی است و ضرورتی ندارد که انتقاد درون جبهه ای نداشته باشیم ولی در عین حال فکر می‌کنم جبهه اصلاحات در سطح کلان در سال‌های اخیر خوب مدیریت شده است.

احیای جریان اصلاحات پس از احمدی نژاد کار سختی بود

*با توجه به تبعات ناشی از اقدامات احمدی نژاد، بازسازی جریان اصلاحات کار بسیار سختی بود که این کار را رئیس دولت اصلاحات با ابزارهای اندک و با ملایمت و شایستگی انجام داد.

من و کرباسچی تابع جمع هستیم نه تابع هم

*در کارگزاران جمع شخصیت‌های مستقل همراه هستیم، قرار نیست در حزب من تابع کرباسچی یا او تابع من باشد همگی باید تابع جمع باشند. در شورای مرکزی درباره مصاحبه کرباسچی با ارگان مطبوعاتی حزب بحث و همدیگر را قانع می‌کنیم.

*{درباره اظهارات کرباسچی مبنی براینکه سخنان وی مواضع حزب است}: اگر تعبیر وی این باشد که جبهه اصلاحات برای مدیریت کلان خودش نیازمند ابزارهای جدید و مدیر اجرایی حاضر در صحنه است آن‌را تایید می کنم، اما اگر منظور این است که به رهبری بلامنازع رئیس دولت اصلاحات خدشه ای وارد شود که کرباسچی و حزب کارگزاران چنین موضعی ندارد.

*امروز در جبهه اصلاحات یعنی از حزب اعتدال و توسعه محمد باقر نوبخت گرفته تا مجموعه خط امام (ره) سیدهادی خامنه ای، رئیس دولت اصلاحات از همه محبوب‌تر است. در حزب کارگزاران هم حتما ایشان از کرباسچی و محسن هاشمی و سایر گروه‌ها محبوب‌تر است.

*باید به رئیس دولت اصلاحات کمک کنیم که بتواند رهبری اصلاح طلبان را بهتر اعمال کند. کاری که او در سال ۹۰ کرد در حالی که فقط ۲ سال از وقایع ۸۸ گذشته بود ریسک بزرگی محسوب می‌شد و با این کار نمادین مانع فاصله گرفتن جبهه اصلاحات از نظام و انتخابات شد که این کار کوچکی نبود. وی در موضوع انتخاب میان حسن روحانی و محمدرضا عارف در سال ۹۲، رهبری استراتژیک و بی نظیری داشت. آن زمان برای عارف کناره گیری بسیار سخت بود. این کار را کسی جز رئیس دولت اصلاحات نمی توانست انجام دهد.

عارف سقف پرش ما در انتخابات مجلس دهم بود

*کارکرد دو دوره گذشته شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را مناسب ارزیابی می‌کنم. محمدرضا عارف اصالتا شخصیت فرهنگی و دانشگاهی است جوهره وجودی عارف نشان می دهد وی شخصیتی سیاسی نیست. باید بپذیریم ما کس دیگری را نداریم اینطور نیست که موسوی خوئینی ها، عبدالله نوری یا بهزاد نبوی و حتی عبدالواحد موسوی لاری و کرباسچی را نخواستیم به مجلس بفرستیم سقف پرش ما در انتخابات مجلس دهم محمدرضا عارف بود.

عارف نیم‌نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری دارد

*از نظر من عارف شخصیت مفید و به درد خوری است ولی ذاتش سیاسی نیست و از نظر ویژگی شخصیتی سیاستمدار تلقی نمی‌شود بلکه چهره ای دانشگاهی، ملایم، متین است. او اگر محافظه کار نبود که نمی ‌توانست وارد مجلس شود. حتما او نیم‌نگاهی به تایید صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری دارد.

*از نظر من در سیاست، عارف ذیل رئیس دولت اصلاحات تعریف می شود و مادامی که عارف در این جهت حرکت کند باید به او احترام بگذاریم و تقویتش کنیم. اگر عارف بخواهد ساز جدا بزند و لباس سیاسی را از تنش دربیاورد و آن لباسی که عارف جدا از اصلاح طلبان بپوشد بی‌قواره و تنگ خواهد بود.

اگر سه نهاد اصلاح‌طلب قوی تر عمل می کردند... 

*{درباره این گفته محمدرضا عارف که " عاملان تصمیم سال ۹۲، امروز مدعی و طلبکارند"}: جبهه اصلاحات به دولت انتقاد دارد و این حرف عارف سوار شدن بر موج انتقادی است. انتقاد ما از دولت، تردیدی در اصالت تصمیم ما ایجاد نمی کند چون انتخاب درستی کردیم.

*سه نهاد هستند که اگر قوی‌تر عمل می کردند امروز این مشکلات را نداشتیم. یکی از کارهایی که از حسن روحانی انتظار داشتیم انجام دهد عادی سازی شرایط سیاسی و تعامل بیشتر و سازنده‌تر با مقام معظم رهبری بود. نهاد دیگر فراکسیون امید مجلس دهم است که در مجموع کارکردش را مثبت می‌دانم ولی می‌توانست به لحاظ سیاسی قوی‌تر عمل کند. اگر فراکسیون امید و شخص عارف همین مقدار که علی مطهری در مسائل مختلف به شکل شخصی موضع گرفت، ظاهر شده بودند حتما شرایط بهتری داشتیم.

*اگر شورای شهر تهران توانسته بود شهردار مناسبی انتخاب کند و در شهرداری درخشیده بودیم وضع ما به گونه ای دیگر بود. این مواردی است که احتمالا کرباسچی در ذهنش داشته است که من هم قبول دارم. منتها باید بپذیریم رئیس دولت اصلاحات ابزارهای مناسب را نمی‌تواند به کار گیرد.

تضعیف عارف تضعیف خود ماست

*رئیس دولت اصلاحات و کرباسچی و سایر دوستان درباره عارف نظرات مشابهی دارند. نمی‌خواهم بگویم خاتمی منتقد است ولی به‌ هرحال همه به عارف کمک می کنند تا کارها خوب پیش برود. مادام که شخصی مناسب‌تر و قوی تر از عارف نداریم تضعیف عارف تضعیف خود ماست.

*کرباسچی به عنوان دبیرکل حزب کارگزاران در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان حضور ندارد. من نیز به همراه مصطفی معین، محسن امین زاده و محسن صفایی فراهانی به عنوان شخصیت حقیقی در این شورا حاضر نمی شویم و بیشتر دبیران کل احزاب عضو شورا شرکت نمی کنند. پس نمی توانیم نسبت به عملکرد شورا انتقادی داشته باشیم. اساس شورا را قبول داریم و عارف هم به شکل دموکراتیک انتخاب شده است. باید شورا را تقویت می کردیم اما مداخلات بیرونی نگذاشت در شورا حضور داشته باشیم.

باید روی اسب برنده شرط بندی کرد

*{درباره حضور در انتخابات دوم اسفندماه امسال مجلس} : نظام در بدترین شرایط بین المللی هم که حضور داشته باشد نه درباره حجاب و نه تایید صلاحیت اصلاح طلبان کوتاه نمی آید. از این بابت خیال ما راحت است پس همچنان در سیاست ایران با امکانات حداقلی در صحنه خواهیم ماند.

*از قدیم گفته‌اند باید روی اسب برنده شرط بندی کرد. راست میانه به تدریج تمام پایگاه‌هایش را به راست رادیکال و جبهه پایداری واگذار کرده است. علی لاریجانی به تنهایی در عرصه سیاسی ایران فعالیت می کند و علی اکبر ناطق نوری حاضر نیست به صحنه سیاسی ایران بازگردد و محمد رضا باهنر تلاش های می‌کند که زیاد موثر نیست. راست میانه جایگاهی در سیاست ایران ندارد.

*راست رادیکال جای چپ قدیم در سیاست ایران را گرفته است و الان هم رقیب اصلاح طلبان، لاریجانی و میانه‌روهای راست نیستند بلکه جبهه پایداری و شورای وحدت اصولگرایان است که گردانندگان آن غلامعلی حدادعادل و سعید جلیلی هستند بنابراین به لاریجانی، باهنر، ناطق نوری و احمد توکلی میدان داده نمی‌شود.

*راست میانه ای وجود ندارد که کارگزاران بخواهد به آن سمت بچرخد.

دراصولگرایی انشعاب و میانه روی رخ نمی دهد

*محمود احمدی نژاد هیچ پایگاهی میان اصولگرایان ندارد و خودش و اطرافیانش شانسی برای ایفای نقش در سیاست ایران نخواهند داشت. احمدی نژاد برای نظام یک عنصر سوخته است. نواصولگرایی و دعوت از جوانان از سوی محمد باقر قالیباف نوعی فرار به جلوست. او میخواهد بگوید من هنوز هستم. اگرچه اصولگرایان نقشی به او نمی دهند. ولی او می خواهد نقش انشعابی هم ایفا کند! او با دعوت از جوانان می‌خواست بگوید بدون هیچ مشکلی در سیاست ایران حضور دارم.

*مجموعه شورای وحدت، هسته اصلی اصولگرایی است که در این زمینه جبهه پایداری با حدادعادل هماهنگ می شوند. در جبهه اصولگرایان دو چیز اتفاق نمی افتد یکی انشعاب و دیگر میانه روی.

*برای اصولگرایان سخت است که با آن همه تجربه و سابقه کنار بروند. آنها از سال ۸۴ دچار این مشکل هستند. محمدرضا باهنر پس انتخابات ریاست جمهوری نهم به طنز می گفت خوب شد محسن مهرعلیزاده نامزد شد وگرنه نفر آخر می‌شدم. از وقتی که چهره‌های شاخص اصولگرا در انتخابات نامزد شدند و نتوانستند رای لازم را کسب کنند در سراشیبی قرار گرفته اند. اصولگرایی غیر از نهادهای قدرت پایگاه رای جدی ندارد.

بالا بردن کارآمدی با بسیج ظرفیت های فن سالارانه

*شخصا فکر می کنم که اگر ظرفیت های تکنوکراتیک (فن سالاری) سیاسی را بتوانیم بسیج و وارد انتخابات کنیم یعنی شخصیت‌های موثر فن سالار و سیاست دان را برای حضور در انتخابات قانع کنیم هم می‌توانیم پیروز شویم و هم کارآمدی مجلس را افزایش دهیم.

*اگر قرار باشد روزی نیروهای رادیکال را به صحنه بیاوریم می توانیم صفایی فراهانی، حجاریان، علوی تبار و عبدالله نوری را استفاده کنیم و اگر قرار شد محافظه کاران را بیاوریم امثال عارف را می‌توانیم به کار بگیریم. اگر بخواهیم فن سالاران را بیاوریم اشخاصی چون حبیب الله بیطرف را می آوریم که یک درصد احتمال رد صلاحیتش وجود ندارد او فن سالار سیاستمدار و ریشه‌داری است. محمد حسین عادلی و علی ماجدی در سیاست خارجی، حمید رضا برادران شرکا، محمد ستاری فر و مسعود نیلی میان اقتصاددانان و... چند ظرفیتی بودن اصلاح طلبان نکته جذاب و مهمی است.

*اصلاح طلبان لازم نیست شبیه مجلس ششم را طراحی کنند می‌توانیم با مجلسی که در آن خط قرمزهای رهبری و نظام در آن رعایت شود فن سالاران سیاستمدار را متناسب با کمیسیون های مجلس به صحنه بیاوریم. اگر اصلاح‌طلبان نیروهای خود را بسیج کنند و بتوانند شخصیت‌های باتجربه و توانمند را وارد صحنه کنند به نظرم دو کار همزمان رقم می‌خورد، هم می‌توانند اکثریت مجلس را بدست آورند و یا چون مجلس پنجم اقلیت تاثیرگذاری داشته باشند.

برپایی نهضت کارآمدی 

*در دیدار با وزیر کشور، عبدالرضا رحمانی فضلی به نمایندگی از دولت و نهادهای بالادستی علاقه‌مند بود که مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات جدی باشد. به گفته او اصلاح طلبان با همه ظرفیت‌های خود در انتخابات حاضر شوند چون به لحاظ شرایط بین المللی و منطقه ای انتخابات آینده می‌تواند منافع ملی ما را تحت تاثیر قرار دهد. در شرایطی که در منطقه موفقیت‌هایی داشته ایم و در سطح بین المللی اروپایی‌ها به اهداف ما نزدیک می شوند و شاهد عقب‌نشینی ترامپ از مواضع گذشته اش هستیم حضور در انتخابات سرنوشت ساز است.

*در چندماه گذشته کشور ۵۰ میلیارد دلار صادرات نفت را از دست داده است، ولی دولت توانسته است با تورم ۴۰ درصد اقتصاد را اداره کند. اگر از زاویه منفی نگاه کنیم می‌گوییم مردم در فشار هستند. ولی باید ببینیم قرار بود چه شود و ما چگونه اداره کردیم؟ فرض آمریکا این بود که ایران به ونزوئلا تبدیل می‌شود و مردم طاقت نمی‌آورند و به خیابان می‌ریزند و براثر فشار، نظام کوتاه می‌آید. اما این اتفاقات نیفتاد و ایران در موضع عزت قرار دارد و با سرنگون کردن پهپاد آمریکایی توانستیم از تمامیت ارضی خودمان دفاع کنیم و برابر بی‌ادبی انگلیسی ها مقابله به مثل کنیم.

*حرف اصلی جلسه با وزیر کشور این بود که در این شرایط برگزاری انتخابات بزرگ و پرشور صرف نظر از اینکه کدام جریان برنده شود به سیاست های کلان کشور کمک زیادی می کند.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید