معمای آمیخته با سیاست فوتبال ایران
به گزارش اقتصاد نیوز ، در فصل جدید فوتبال ایران تنها باشگاه تراکتور یک مراسم مناسب را برای معرفی کیت های جدید خود برگزار کرد. البته تراکتور نیز برخلاف آنچه در همه جای دنیا مرسوم است اقدام به خرید لباس های خود کرده و اینطور نیست که کمپانی آدیداس را به عنوان حامی در فصل پیش رو در کنار خود داشته باشد.
نکته مهم در مساله پوشاک ورزشی این است که کمپانی های معتبر و صاحب سبک در این صنعت پرسود، پرتعداد نیستند. در جهان جنگ اصلی بین دو کمپانی آدیداس و نایکی است و شرکت هایی مثل پوما، آندر آرمور، مکرون، نیوبالانس، ریبوک، آمبرو، لوتو و... نیز تلاش می کنند در این بازار بزرگ برای خود سهمی دست و پا کنند.
مساله حمایت مالی کمپانی های تولیده کننده پوشاک ورزشی از باشگاه ها و تیم های ملی مساله ای است که سابقه ای به درازای 7 دهه دارد و از زمان حرفه ای شدن فوتبال در سراسر جهان لباس ورزشی به عنوان یک صنعت کناری بسیار مورد توجه علاقه مندان و همچنین تاجران فوتبال قرار گرفته و در حال حاضر تیم های بزرگ دنیا قراردادهای بلندمدت و سنگینی با کمپانی های پرطرفدار منعقد می کنند. چیزی که شکل کاریکاتوری آن در فوتبال ایران اتفاق می افتد.
در حال حاضر مهم ترین بازیگر بازار پوشاک ورزشی ایران کمپانی آل اشپورت است که نماینده منطقه خاورمیانه آن که یک تاجر ایرانی به نام وحید جعفری در فوتبال ایران به فعالیت و تامین اجناس مشغول است. جعفری قبلا و در دهه گذشته با آل اشپورت بخش قابل توجهی از بازار پوشاک ورزشی ایران را از آن خود کرد اما بعد از اتفاقات جام جهانی 2014 آرام آرام فعالیت خود را در بازار ایران کاهش داد اما دوباره در فصل جدید وظیفه تامین پوشاک تعداد زیادی از تیم های مطرح باشگاهی و همچنین تیم ملی ایران برعهده آل اشپورت است.
مساله عجیب و جالب درباره پیراهن هایی که آل اشپورت به تیم ملی و باشگاه های ایرانی داده این است که در کاتالوگ سالیانه این کمپانی که در آلمان منتشر می شود هیچ کدام از طرح های فعلی که برتن باشگاه ها است مورد استفاده قرار نگرفته و این طرح ها کپی از دیزاین های موفق تیم های اروپایی مثل تاتنهام، منچستر یونایتد و ... هستند که این مساله بشدت در اروپا نامرسوم است. چراکه طراحی البسه برای هر برند از استایل خاصی پیروی می کند و کپی شدن آن نیز عوارض حقوقی سنگینی خواهد داشت.
نکته مهم در چیزی که در ایران اتفاق می افتد، چرخه ناقص بازار در پوشاک ورزشی است. از طرفی با توجه به غیبت بازیگران اصلی پوشاک ورزشی در ایران(مثل آدیداس و نایکی و پوما) که هیچ نماینده رسمی در کشور ندارند، فروشندگان خرده پا و تاجران بزرگ تر اقدام به واردات اجناس تقلبی در کنار اجناس اصلی به ایران می کنند و در عین حال بعد از تولید و معرفی یک پیراهن خاص(مثلا استقلال و پرسپولیس) به تولیدی های سنتی در بازار پوشاک ورزشی اقدام به عرضه اجناس مشابه به بازار می کنند و به این ترتیب ضمن برداشتن سهم مالی خود از این بازار کار طبیعی عرضه پوشاک اصلی به بازار و فروش آن و تقسیم منافع بین باشگاه، تولید کننده و مصرف کننده را به سخره می گیرند. در حال حاضر طراحی زیبا، عرضه با بازار مناسب و فروش با استفاده از حس وفاداری هواداران پایه های این صنعت مهم و میلیارد دلاری محسوب می شود که فوتبال ایران در همه بخش های آن نقاط ضعف اساسی دارد.
نکته مهم دیگر مساله کیفی است که با توجه به اینکه کمپانی های مهم بازار با تبلیغات طولانی و البته امکانات بالا برند را در ذهن مخاطب جا انداخته اند بعید است برند های کوچک موفق به نقش آفرینی در این بازار بشوند و همین مساله ضریب شکست آنها را در مقایسه با برندهایی مثل آدیداس، نایکی و پوما تا حد زیادی بالا می برد.
در زمینه همکاری با کمپانی های ورزشی، نمونه های موفقی نیز وجود داشته که مهم ترین آن پیراهن تیم ملی ایران در جام جهانی 2006 آلمان توسط کمپانی پوما و دریافت 700 هزار یورو از این کمپانی آلمانی است. این پیراهن در ایران نیز فروش بسیار خوبی داشت اما اتفاقاتی در پی این همکاری بروز کرد که پوما به همکاری اش با فدراسیون ادامه نداد و بعد از مساله تحریم ها این کمپانی آلمانی دفاتر خود را مثل آدیداس در ایران جمع کرد. نایکی نیز یکی دیگر از کمپانی های بزرگ تولید البسه ورزشی است به دلیل تحریم ها هرگز در ایران حضور رسمی نداشته است.
ایران در جام جهانی قبلی با البسه آدیداس شرکت کرد که با تخفیف از این کمپانی لباس خرید و تنها کشور حاضر در جام جهانی بود که بابت دریافت لباس پولی به دست نیاورد که بخشی از این مساله به مصوبه وزارت بازرگانی در زمینه ممنوعیت واردات هرگونه پوشاک خارجی برمی گشت که عملا دست کمپانی آدیداس برای فروش پیراهن هایش در ایران را بسته بود و فدراسیون به جای اینکه به بازاریابی این محصول فکر کند، تنها به دنبال خرید ارزان تر و گرفتن تخفیف از این کمپانی بود.
در حال حاضر راه همکاری با این 3 کمپانی بسته است و تیم های ایرانی تنها از طریق خرید می توانند البسه مورد نیاز خود را تهیه کنند. این در حالی است که در باشگاه های خارجی هر تیم طراحی لباس به خصوصی دارد و با تضمین فروش میزان مشخصی از کیت های ورزشی قراردادی بین طرفین منعقد می شود که ارقام قابل توجهی در این بین جابه جا شده است.
در نهایت اگر همچنان از طراحی نه چندان دوست داشتنی تیم های باشگاهی و ملی تعجب می کنید و نسبت به آن انتقاد دارید به خاطر داشته باشید بخشی از این مساله از قبل به فوتبال ایران تحمیل شده و با توجه با شرایط خاص حاکم بر اقتصاد ایران چاره ای جز روش ابتکاری و انجام کارهای محیر العقول نیست. حرکت هایی که قصد دارند شبیه آن چیزی باشند که در بقیه دنیا اتفاق می افتد اما منحصر به ایران هستند.
مساله پایانی ضعف کمپانی های ایرانی در حضور جدی تر در این بازار با طراحی و کارهای کیفی است که به آن باید در یک مقاله مفصل جداگانه پرداخت.