هیچ کس به دولت نمیگوید «چه کار کند»، فقط شعار میدهند/ هر کس ادعا کند اوضاع را بهتر میکند دنبال رأی است
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از نامه نیوز، 22 ماه تا پایان دولت روحانی زمان باقی است. دولتی که از روز اول تاکنون سیل نقدهای اصولگرایان بود و بعد از سال 96 اصلاح طلبان نیز به جمع منتقدان اضافه شدند. حال سئوال این است که میراث روحانی در 1400 چه خواهد بود. او در مدت باقی مانده از ریاست جمهوری اش مثل خاتمی و احمدی نژاد امور اجرایی را به روزمرگی می گذراند یا متفاوت عمل خواهد کرد.
مصطفی هاشمی طبا نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 96 می گوید: هر کس دیگری هم رئیسجمهور بود مثل روحانی اوضاع را ول میکرد چون هیچ کس به دولت نمی گوید «چه کار کند» اما همه اعم از لیبرال ها، نئولیبرال ها، چپ ها، طرفداران سیاست انقباضی، دلواپسان و مدعیان انقلابی گری به دولت فقط انتقاد می کنند که چرا این کار را انجام داده است.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
*****
*به نظر شما چرا هر دو جناح سیاسی امروز دولت را مسبب همه مشکلات کشور می دانند؟
-همه چنین حرفی را نمی زنند. هر کدام به یک حوزه از عملکرد دولت انتقاد دارند؛ البته برخی نیز می گویند سرتاپای دولت ایراد است، در مقابل کسانی هم هستند که از عملکرد دولت دفاع می کنند.
*انتقادهای اصولگراها به دولت منصفانه تر است یا اصلاح طلبان؟
-اتفاقا برخی اصولگرایان مثل آقای باهنر نسبت به دولت منصفانه صحبت می کند بنابراین موضع همه اصولگراها نسبت به دولت یک جور نیست و داخل خودشان با هم دعوا دارند. اصلاح طلبان کمتر حمله مستقیم به دولت انجام می دهند بیشتر انتقادشان به سیاست های داخلی دولت است.
*به نظر شما آقای روحانی در دو سال پایانی ریاست جمهوری چه میراثی از خود به جای می گذارد، مثل آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد امور کشور را رها می کند یا جدی تر به مسائل می پردازد؟
-پرداختن جدی به مسائل احتیاج به همدلی ملی دارد. مثلا دولت 900هزار میلیارد تومان در سال یارانه علنی و پنهان می دهد که منشا بسیاری از فسادها در جامعه است و هیچ کس حاضر نمی شود این مسئله را ریشه ای حل کند بنابراین نه آقای روحانی بلکه هر کس دیگری هم رئیس جمهور باشد اوضاع را ول می کند تا ببیند چه می شود چون هر اقدامی انجام دهد فوری سیبل حملات در تریبون های نمازجمعه و رسانه ها می شود. از آنجا که دولت دوست ندارد مورد حمله قرار بگیرد، کوتاه می آید.
امروز دولت هر نوع سیاست اقتصادی را پیش بگیرد مورد هجمه و انتقادهای تند واقع می شود، حالا می خواهد این سیاست انقلابی باشد یا سازش کارانه فرقی نمی کند. هر کدام از این نوع سیاست ها معایب و مزایایی دارد، هر کدام به کار گرفته شود بالاخره یک نتیجه ای می دهد اما چون حمایت و وفاق ملی نیست انواع و اقسام سیاست ها در زمینه های مختلف به کار برده می شود و آخرش هم هیچ اتفاقی نمی افتد.
*در واقع می فرمایید این رهاشدگی در حوزه اقتصادی به دلیل آن است که دولت منتظر حصول وفاق ملی است؟
-بله، چون هیچ کس به دولت نمی گوید «چه کار کند» اما همه اعم از لیبرال ها، نئولیبرال ها، چپ ها، طرفداران سیاست انقباضی، دلواپسان و مدعیان انقلابی گری به دولت فقط انتقاد می کنند که چرا این کار را انجام داده است. به عبارت دیگر همه کسانی که ادعای دانش در اقتصادی و اجتماعی دارند فقط انتقاد می کنند و شعار می دهند اما وقتی بر اثر تبعات یک سیاست اقتصادی صدای انتقادها بلند می شود همه خود را قایم می کنند، مرد هستند بگویند «دولت این کار را انجام بده تبعاتش هم این می شود و ما تبعاتش را می پذیریم و از آن دفاع می کنیم».
*با توجه به اینکه مسائل حوزه سیاست خارجی هر روز پیچیده تر می شود، فکر می کنید در انتخابات مجلس کدام جناح دست برتر باشد، اصولگراها یا اصلاح طلبان؟
-معلوم نیست. اینهایی که می گویند و ادعا دارند اگر بیایند وضع و اوضاع را درست می کنند، فقط می خواهد رأی جمع کنند. اما رأی مردم قابل پیش بینی نیست. اگر شورای نگهبان سیاست های خودش را در موضوع تأیید صلاحیت ها اعمال کند مردم از بین کسانی که تأیید شدند به عده ای رأی می دهند و 290 نفر وارد مجلس می شوند اما اگر شورای نگهبان آن سیاست ها را اجرا نکند شاید مردم طور دیگری رأی دهند. در حقیقت پیچ مجلس دست شورای نگهبان است.
*اصلاح طلبان یک کارگروهی را تحت عنوان تعامل با شورای نگهبان تشکیل دادند به نظر شما نتیجه می گیرند؟
-کم تأثیر است.