«پاتک» به تحریمها با توپخانه اوراسیایی/ «پلن بی» روحانی مقابل ترامپ
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، دومینوی سفرهای دیپلماتیک حسن روحانی، رئیسجمهوری کشورمان چند روز پس از ساختمان 39 طبقه در منهتن نیویورک، این بار به ایستگاه ایروان رسید؛ سفری که طی آن انتشار عکس سلفی نخستوزیر ارمنستان با روحانی و پوتین کافی بود تا تفاوت مشی دیپلماتیک و رویکرد اقتصادی این سفر را نشان دهد. سفر تیم دیپلماتیک تیم ایرانی به رهبری روحانی و محمدجواد ظریف در راستای تببین و تشریح توانمندیها و ظرفیتهای گسترده کشورمان برای تعامل تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا انجام شد و تربیون سخنرانی آن در اختیار روحانی قرار گرفت تا موتور محرکه دستگاه دیپلماسی ایران، اینبار در ارمنستان شارژ شود. روحانی که به دعوت همتای ارمنی خود در این اجلاس حضور یافت دیدارهایی را با سران کشورهای روسیه، ارمنستان، سنگاپور و قرقیزستان انجام داد تا دیپلماسی کلان ایران را هزاران مایل دورتر از نیویورک و در خیابانهای سنگفرش ایروان برای رهبران دیگر کند.
حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی شامگاه دوشنبه، هشتم مهرماه اینبار نیز سوار بر ایرباس «آ-340 »، که این روزها آسمان کشورهای مختلف را به خود میبیند، تهران را به سوی ایروان، پایتخت ارمنستان و محل برگزاری نشست سران اتحادیه اقتصادی اوراسیا ترک کرد.
شارژ موتور «دیپلماسی اقتصادی» در ایروان
اما سفر روحانی به ارمنستان با هدف فشردن استارت مناسبات اقتصادی ایران با اتحادیه اورآسیا انجام گرفت؛ نوعی دیپلماسی اقتصادمحور که تا پیش از این کمتر شاهد تبلور آن در ایران بودهایم. این جنس از دیپلماسی همان رویهای است که چین را از کشوری مفلوک و جنگزده طی چهار دهه به دومین اقتصاد بزرگ جهان بدل ساخته است و بیشک در وانفسای کارزار اقتصادی آمریکا علیه ایران، می تواند منافع و سرمایهگذاریهای عظیمی را روانه کشورمان کند. رئیسجمهوری در سخنرانی خود برای رهبران این اتحادیه از ظرفیتها و زیرساختهای گسترده در مناطق آزاد تجاری چابهار، امیرآباد، انزلی و ارس گفت و آنها را فرصتهایی بیبدیل برای گسترش همکاریهای تجاری با اتحادیه اوراسیا معرفی کرد. روحانی در ادامه از سرمایهگذاران اتحادیه اقتصادی اوراسیا هم دعوت کرد تا از توانمندیهای ایران استفاده و در ایران سرمایهگذاری کنند. وی با ارائه پیشنهاد برای همکاری در حوزههای مالی و بانکی نیز از آمادگی تهران برای میزبانی از سرمایهگذاران و کارآفرینان این اتحادیه خبر داد.
پاتک به تحریمها با توپخانه اوراسیایی
اما مذاکرات با اعضای این اتحادیه از مدتها قبل در اواخر سال 94 کلید خورده بود و درنهایت نیز پس از گذراندن دالانهای قانونی قرار است از هفته نخست آبانماه اجرایی شود. بدون تردید در موقعیت کنونی استفاده از ظرفیت بازار بکر کشورهایی نظیر روسیه،بلاروس،قزاقستان،قرقیزستان و تاجیکستان برای صادرات محصولات ایرانی میتواند پاتکی باشد به تک تحریمها و از سوی دیگر دروازه جدیدی را چه در حوزه دیپلماتیک و چه در بخش اقتصادی برای ایران به ارمغان آورد.
این توافق که از سه سال دیگر وارد فاز اجرایی خواهد شد، میتواند ضمن اشباع نیاز داخل به کالاهای خارجی در بخشهای مختلف، صادرات 360 قلم کالای ایرانی را به کشورهای عضو با تعرفههای بسیار پایین شامل شود.
بهعلاوه این اتحادیه اکنون به یکی از مصرترین محافل بینالمللی برای حذف دلار از چرخه تبادلات داخلی خود بدل شده است و در همین راستا نیز سال گذشته با رهبری روسیه، اعضای آن توافق کردند تا سهم استفاده از دلار را در مبادلات تجاری خود به کمترین میزان کاهش دهند؛ فرصتی که باتوجه به تحریم بانکهای ایرانی و عدم دسترسی به سیستم بانکی بینالمللی سوئیفت برای ایران بسیار کارساز خواهد بود و ضربهگیر تحریمی ایران را مستحکمتر از گذشته می کند.
رونمایی از «پلن بی» روحانی مقابل ترامپ
این توافق که پلی را برای دسترسی تجار و کارآفرینان ایرانی به بازار 180 میلیونی فراهم میکند روی دیگری نیز دارد. رویکردی که معطوف به سیاست بود و معادلات پرتنش این روزهای آن؛ رئیسجمهوری در بخش دیگری از سخنرانی خود اما نسبت به پیامدهای مصیبتبار سیاستهای آمریکا هشدار داد و خواستار مقابله جامعه بینالمللی با رویکرد خصمانه و یکجانبهگرایانه دولت آمریکا شد. وی بار دیگر با ارائه پیشنهاد ابتکار صلح هرمز، یادآور شد که تهران خواستار صلح پایدار در منطقه و کاهش تنشها است.
اما ریز و درشت این سفر و آنچه حول محور دیدارهای حسن روحانی گذشت از دید رسانههای بینالمللی نیز پوشیده نماند؛ چنانچه خبرنگار روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» از دیپلماسی فعال ایران در ایروان با عنوان « پلن بی» جمهوری اسلامی ایران برای خنثیسازی پاتکهای اقتصادی آمریکا یاد میکند و مینویسد:« طرح جایگزین آمریکا برای مبادلات اقتصادی و سیاسی با غرب آن است تا در شبکه اقتصادی کشورهای اوراسیایی حضور یابد. اگرچه شاید پیوستن تهران به این اتحادیه با منافع اقتصادی کوتاهمدت همراه نباشد، اما به ایران این اطمینان را میدهد که میتواند با تداوم مقاومت خود طرح ترامپ را مسکوت بگذارد.»
روزنامهنگار دیگری نیز در مقالهای که در «المانیتور» به رشته تحریر درآورد میگوید که ارمنستان تشنه وارد شدن ایران به این اتحادیه اقصادی است تا بتواند نقش یک پل ارتباطی را ایفا کند و این امر میتواند فضای مناسبات سیاسی و اقتصادی تهران-ایروان را دستخوش تحولات مثبتی کند.
جرقههای استراتژی «نگاه به شرق»
اما با اینکه بخشی از شیفت دیپلماتیک ایران میتواند تاکتیکی باشد، با این حال نمیتوان آن را تهی از استراتژی دانست؛ راهبردی تحت عنوان «نگاه به شرق» که طی دو سال گذشته بیش از پیش به گوش میرسد. اما این استراتژی که بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری و سایر مسئولین ارشد نظام قرار گرفته است دقیقا چه مسیری را دنبال میکند و آیا سابقه موفقی نیز برای آن وجود دارد؟
پا جای پای ماهاتیر محمد...
گزافه نیست اگر موفقترین نمونه برای استراتژی نگاه به شرق را مدل توسعه مالزی توسط ماهاتیر محمد، نخستوزیر و پدر مالزی نوین دانست. ماهاتیر نوگرا در نخستین ماههای روی کار آمدنش گفت:« دیر زمانیست که به غرب چشم دوختهایم اما غربیها دیگر الگوی مناسب توسعه نیستند و ژاپن با وجود آنکه پیشرفته شده اما همچنان پویایی و توسعهپذیری خود را حفظ کرده است.» این رهبر مالایی در جای دیگری میگوید که اگرچه همکاری سازنده بین کشورهای آسیایی میتواند دسیسههای احتمالی از جانب غرب را خنثی کند اما این کشورها هنوز آمادگیهای لازم را ندارند و حتی به پیمانهای مشترک خود هم پایبند نیستند.
گذار از نظم جهانی به نظم چندگانه
اما استراتژی نگاه به شرق که حالا دیگر در دستگاه دیپلماسی کشور و دولت رنگ و لعاب به خود گرفته است میتواند خود سرآغاز ایجاد نوعی نظم منطقهای نوین یا چند جانبه خارج از نظم متعارف بینالمللی باشد که پس از جنگ جهانی دوم به رهبری آمریکا و بریتانیا کلید خورد.
ترین فلوکهارت، نویسنده کتاب «نظم لیبرال در جهان پساغرب» در مقالهای تصریح میکند:« بهرغم پارهای از تضادها و نیز الگوهای متمایز ژئواستراتژیک میان تهران و مسکو، اما دو طرف دارای دیدگاه ژئوپولتیکی مشابهای نسبت به جهان هستند که توسط پارامترهای گوناگون سیاسی، تاریخی و فرهنگی پدید آمدهاند.»
این تحلیلگر ارشد روابط بینالملل در مقالهای با عنوان « در آستانه نظم چندگانه بینالمللی» این نظریه را بیان میکند که مجموعهای از «نظمهای دوجانبه» در آینده نزدیک منجر به ایجاد جهانی با «نظم چندجانبه» به جای یک نظم جهانی واحد خواهند شد. بهزعم نگارنده در برهه کنونی، ایران و روسیه در حال شکل دادن به یکی از همین نظمهای دوجانبه هستند.