از پیچاندن مدرسه تا سازمان ملل و نامزدی صلح نوبل!
به گزارش اقتصادنیوز او در این مطلب نوشت:تریبون سازمان ملل متحد این بار، سخنرانی متفاوتی را تجربه کرد. این تریبون در روز 23 سپتامبر شاهد خط و نشان سخنران خود بود اما مخاطب این سخنرانی، تنها یک فرد خاص نبود. همه در جایگاه متهم قرار گرفته بودند. سخنران دغدغه سیاسی نداشت و از جایگاه دیپلماتیک برخودار نبود. اما سخنان پرحرارت او همه رهبران جهان را تحت تاثیر قرار داد. دغدغهای متفاوت از جنس دغدغههای عرصه سیاست و دیپلماسی. دغدغهای که معطوف به نگرانی زیست محیطی بود. سخنران دغدغههای زیست محیطی در سازمان ملل متحد، فرد نام اشنای حفاظت از محیط زیست بود و این فرد کسی نبود جز گرتا تونبری سوئدی. نامی که به انگلیسی تونبرگ تلفظ میشود.
داستان گرتا و سخنرانی پرشور او جریان خبری را به نفع خود تغییر داد. در باور بسیاری از صاحبان بنگاههای خبری نمیگنجید که یک دختر نوجوان 16ساله بتواند در صدر اخبار قرار بگیرد. البته کارشناسانی که از مدتها پیش، به دقت گرتا را زیر ذرهبین گذاشته بودند از «در صدر اخبار قرار گرفتن» گرتا چندان شوکه نشدند. گرتا در مدت زمانی کوتاه با بیش از 5 میلیون فالور در اینستاگرام توانسته به رهبر و لیدر جریان نجات زمین تبدیل شود و همین پشتوانه به او قدرت داده که سیاستمداران جهان را محکوم کرده و آنها را به باد انتقاد بگیرد و با تهور و شجاعت ستودنی خود در نشست فوقالعاده تغییرات اقلیمی به میزبانی آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد انها را خطاب قرار دهد و بگوید:« شما با کلمات توخالی مرا از رویاهایم و کودکیام محروم کردهاید. تازه من جزو خوش شانسها هستم. هیچ چیز سر جایش نیست. من نباید اینجا باشم. من باید آن طرف اقیانوس الان در مدرسه باشم. در مقابل شما به ما جوانها چشم امید دوختهاید. ما شما را زیر نظر خواهیم داشت. مردم دارند جانشان را از دست میدهند. اکوسیستمها یکجا در حال فروپاشی هستند. انقراض انبوه (گونههای زیستی) شروع شده. و شما فقط میتوانید از پول و رشد بی وقفه اقتصادی حرف بزنید. چطور رویتان میشود. شما میگویید صدای ما را میشنوید و از عجالت موضوع خبر دارید. اما صرف نظر از اندوه و خشمی که دچارش هستم نمیخواهم این موضوع را باور کنم، چون اگر واقعا اوضاع را درک میکنید و باز هم در اقدام کردن (برای حل این مشکل) ناکام میمانید، در آن صورت باید آدمهای پلیدی باشید!»
*نگاه غضبناک!
شاید برای بسیاری قابل درک نباشد که گرتا چطور به خود جرات داده است که با خشم وغضب بسیار، ترامپ را نگاه کند. نگاهی که هزاران حرف گفته نشده را بیان میکرد. تصویری که در صدر اخبار قرار گرفت و خشم بنیانگذار« جمعهها برای اینده» را به تصویر میکشید. اما واقعا گرتا از چنین قدرتی برخوردار است که بخواهد برای رهبران قدرتمند جهان خط و نشان بکشد و آنها را تهدید کند؟ تجربه یک سال گذشته نشان داده که وی از قدرت بسیجکنندگی بالایی برخوردار است. در سال ۲۰۱۹، حداقل دو اعتراض هماهنگ شده در چندین شهر به رهبری گرتا برپا شد که در هر یک بیش از یک میلیون دانش آموز شرکت کردند. دانشآموزان استرالیا، آلمان ،هند، ژاپن و ....به این جنبش محیط زیستی پیوستند و رهبران سیاسی را بازخواست کردند که چرا نسبت به مشکلات زیست محیطی بیتوجه هستند. قدرت گرتا در ایجاد اعتصاب و راهپیمایی موجب شده که بسیاری از مقامات سیاسی از وی حساب ببرند. این سوال به صورت جدی مطرح است که اگر مسئولان سیاسی هر کشوری بخواهند طرفداران خود را به خیابان بکشند، چند نفر به دنبال فراخوان آنها به خیابان میآیند؟ وجود همین قابلیت موجب شد تا در ماه مه ۲۰۱۹، مجله تایم روی جلد خود را به گرتا اختصاص دهد و او را به عنوان «رهبر نسل بعدی» معرفی کرده و براین نکته تاکید کند که بسیاری گرتا را یک شخصیت الهامبخش و الگو میدانند. کار به جایی رسید که از زندگی تونبرگ و جنبش اعتصاب مدرسهای او یک فیلم شبه مستند ۳۰ دقیقهای با عنوان «جهان را دوباره گرتا کنیم» ساخته شد. حتی برخی رسانهها، ترم جدیدی از تحلیل در مورد عملکرد او را مطرح کردند تأثیر وی در صحنه جهانی را «اثر گرتا تونبری» توصیف کردند. بررسی ابعاد تاثیر گرتا بر جهان موضوعی است که نیازمند بررسی دقیقتر و موشکافانهتری است کمااینکه بسیاری از رهبران جهان با او دیدار داشتند چون به خوبی از قدرت وی اطلاع دارند. با این حال ترامپ که در یک برنامه پیشبینی نشده در نشست تغییرات اقلیمی حضور پیدا کرده بود ترجیح داد که حضور گرتا را نادیده بگیرد که البته با عزم ترامپ برای خروج از توافقنامه پاریس ارتباط مستقیم دارد.
*اعتصاب مدرسه نرفتن!
اگر فردی یک سال پیش، گرتای سوئدی را تابلو در دست میدید که بیرون از مدرسه اعتصاب کرده است، یقین پیدا میکرد که او هیچ آینده روشنی نخواهد داشت. اما قطعا کسی تصور نمیکرد که وی در سازمان ملل بتواند سخنرانی کند و تا این حد تاثیرگذار باشد! در ۲۰ اوت ۲۰۱۸ تونبری، که تازه کلاس نهم را شروع کرده بود، تصمیم گرفت که تا روز انتخابات سراسری سوئد که در تاریخ نهم سپتامبر برگزار میشد به مدرسه نرود. این انتخابات درست پس از گرمترین تابستان سوئد در ۲۶۲ سال گذشته که با موجی از گرما و آتشسوزی جنگلها همراه بود، برگزار میشد. او از دولت سوئد درخواست کرد تا مطابق توافق پاریس میزان انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهد. گرتا به اعتصاب خود در برابر پارلمان سوئد ادامه داد و به این ترتیب نهضت بزرگ گرتا شکل گرفت. گرتا که درست دو سال بعد از یازده سپتامبر2001 متولد شده ،تمام تلاش خود را بر مبارزه با تغییرات اقلیمی، متمرکز کرده است. البته گرتا تلاش برای ساخت دنیای بهتر و قابل سکونت را به همراه والدین خود پیشتر شروع کرده بود به همین دلیل مسافرت هوایی و خوردن گوشت تحریم شد. گرتا و خانودهاش رژیم گیاهخواری و وگان شدن را درپیش گرفتند. گرتا به خاطر عقاید خود مبنی بر ضرورت کاهش گازهای گلخانهای، در اوت ۲۰۱۹ ترجیح داد تا فاصله میان پلیموت انگلستان تا نیویورک آمریکا را با یک قایق بادبانی مسابقهای به طول تقریباً ۲ متر که با انرژی خورشیدی و توربینهای زیرآبی کار میکرد، طی کند. سفری پانزده روزه که به عنوان نمادی از سفر بیناقیانوسی عاری از کربن با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای شناخته شد. مجموعه تلاشهای گرتا سبب شد تا او و سه فعال دگراندیش دیگر برنده نوبل آلترناتیو سال ۲۰۱۹ بشوند. جایزه نوبل آلترناتیو که با حدود ۹۳ هزار یورو پول نقد همراه است از سال ۱۹۸۰ میلادی به فعالان حقوق بشر، محیط زیست و صلح اهدا میشوند. این جایزه ارتباطی با جوایز نوبل که برندگان آن هر سال اوایل اکتبر در استکهلم و اسلو اعلام میشوند، ندارد. مهمترین دلیل برای اهدای این جایزه به تونبری راهاندازی جنبشی جهانی با نام «جمعهها برای آینده» است که میلیونها نوجوان همسن و سال خود را به مشارکت در تصمیمگیریهای سیاسی برای آینده زمین تشویق کرده وبه خیابان کشانده است. بنیاد جایزه نوبل آلترناتیو (Right Livelihood Award) مستقر در استکهلم اعلام کرده است:« این نوجوان ۱۶ ساله درخواست خود از سیاستمداران برای انجام اقدامات محافظت فوری در زمینه تغییرات اقلیمی را به گوش مردم سراسر جهان رسانده است. جایزه نوبل آلترناتیو به چهار انسان الهامبخشی تعلق میگیرد که تلاش آنها برای میلیونها نفر در سراسر جهان این امکان را فراهم کرده که از حقوق اساسی خود دفاع کنند و برای آیندهای شایسته زندگی در این سیاره مبارزه کنند.» البته گرتا تونبرگ که امسال شناختهشدهترین برنده نوبل آلترناتیو است، نامزد دریافت جایزه صلح نوبل سال ۲۰۱۹ میلادی نیز هست. اگر این جایزه به او اهدا شود، تونبرگ سومین فردی خواهد بود که هم جایزه صلح نوبل و هم جایزه نوبل آلترناتیو را دریافت کرده است. پیشتر خانم وانگاری ماتای، فعال محیط زیست کنیایی و دنیس موکوگه، متخصص زنان از کنگو برنده هر دوی این جوایز شده بودند. به همراه تونبرگ، امیناتو حیدر فعال حقوق بشر از صحرای غربی، گوا جیانمی فعال حقوق زنان از چین و داوی کوپناوا فعال محیط زیست و حقوق بومیان منطقه آمازون و انجمن او با نام هوتوکارا یانومامی شایسته دریافت جایزه نوبل آلترناتیو سال ۲۰۱۹ میلادی اعلام شدند. البته تقدیر ازگرتا به این خلاصه نشد. مدت زمانی پیش این نوجوان سوئدی از سوی سازمان عفو بینالملل به عنوان «سفیر وجدانها» انتخاب شد و جایزه دریافت کرد. کومی نائیدو دبیرکل عفو بینالملل با بیان این که جایزه مذکور به همه نوجوانان معترض به وضعیت آب و هوایی جهان تعلق دارد گفته بود آنها کاری انجام دادند که همه ما طی چند دهه گذشته موفق به انجامش نشدیم و توانستند به سیاستهای موجود اعتراض کنند.
* از احیای زندگی تا احیای اقلیم!
شاید بسیاری این ارزیابی را داشته باشند که ایده مدرسه نرفتن، ترفند قدیمی است که دیگر جواب نمیدهد اما مرور تاریخ نشان میدهد که این روش به کار گرفته شده ازسوی دانشاموزان، همواره جواب داده و آنها را به نتیجه رسانده است، همچنانکه گرتا در مصاحبهای با ایمی گودمن از دموکراسی نو به این نکته اشاره کرد و گفت:« ایده اعتصاب مدرسهای برای بهبود شرایط اقلیمی پس از ماجرای تیراندازی در مدارس ایالات متحده در فوریه ۲۰۱۸ به ذهنم رسید وقوع آن حادثه منجر به این شد که تعداد زیادی نوجوان از حاضر شدن در مدارس خودداری کردند. تعدادی از این فعالان نوجوان در دبیرستان مارجوری استونمن داگلاس در پارکلند فلوریدا، برای حمایت از کنترل اسلحه بیشتر، راهپیمایی بزرگی تحت عنوان راهپیماییای برای زندگی ما ترتیب دادند.» مدنظر قرار دادن ایده راهپیمایی برای زندگی ما، موجب شد تا راهپیمایی برای نجات اقلیم از سوی گرتا استارت بخورد. موضوعی که توانست وضعیت بحرانی محیط زیست را از حاشیه به متن براند. حتی دبیرکل سازمان ملل متحد آنتونیو گوترش ازجوانانی که خواستار توجه بیشتر به موضوع اقلیم شده بودند، دفاع کرد و گفت:« نسل من نتوانسته است به درستی پاسخگوی چالش چشمگیر تغییرات اقلیمی باشد. این مشکل عمیقاً توسط جوانان احساس میشود. عجیب نیست اگر آنها عصبانی هستند. نسل ما در نبرد در برابر تغییرات آب و هوا برنده نیست و حالا نجات سیاره ما به عهدهٔ نوجوانان است.» نکته جالب این است که گرتا راهبردهای اتخاذ شده توسط دولتهای مختلف برای محدود کردن گرمایش جهانی تا ۱/۵ درجه سانتیگراد به عنوان بخشی از توافقنامه پاریس را کافی نمیداند و خواستار کاهش بیشتر گازهای گلخانهای شد. گرتا تصریح دارد که منحنی انتشار گازهای گلخانهای باید پیش از سال ۲۰۲۰ به صورت گسترده کاهش پیدا کند. در ژانویه سال ۲۰۱۹، گرتا پارلمان انگلستان را خطاب قرار داد و گفت:« انگلستان باید حرف زدن در مورد کاهش میزان انتشار گازها متوقف کرده و اقدام به برنامهریزی برای حذف آن کند.» همچنین وی در فوریه سال ۲۰۱۹، در کنفرانس کمیته اجتماعی و اقتصادی اروپا تصریح کرد:« اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۳۰ باید ۸۰ درصد از تولید گازهای گلخانهای بکاهد یعنی دو برابر هدفی که قبلاً تعیین شده بود.» مجموعه این اقدمات، موجب شد تا فروش کتابهای کودکان با موضوع بحران شرایط اقلیمی در اوت سال ۲۰۱۹، دو برابر شود. کار به جایی رسید که افراد نیکوکار و سرمایهگذاران ثروتمند از ایالات متحده، نیم میلیون پوند برای حمایت از شورش انقراض و گروههای اعتصاب مدرسهای اختصاص دادند. مهمتر اینکه راهآهن سوئد در ژوئن سال ۲۰۱۹ در امار حیرتانگیزی اعلام کرد که تعداد سوئدیهایی که از قطار برای سفرهای محلی استفاده میکنند نسبت به سال گذشته ۸ درصد بیشتر شده است که این امار نشان میدهد که نگرانی روزافزون مردم در مورد تاثیر سفرهای هوایی بر انتشار گازهای گلخانهای افزایش یافته که از امتناع تونبری از پرواز الگو گرفته است. تونبری موجب شد تا موضوع احساس شرم به خاطر تاثیر هواپیماها بر محیط زیست در رسانههای اجتماعی به یک ترند تبدیل شود. همچنانکه هشتک #istayontheground (من روی زمین میمانم) بارها مورد استفاده قرار گرفت.
*از اوتیسم تا جهانی شدن
شاید باورش سخت باشد اما گرتا مبتلا به نوعی اوتیسم است. با این حال اوتیسم او را به انسانی ضعیف تبدیل نکرده است. اگر تا پیش از این انزوا و عدم ارتباط برقرار کردن با محیط به عنوان مهمترین ویژگی اوتیسم شناخته میشد. گرتا این معادلات را به هم ریخت. گرتا با شجاعتی که در کمتر نوجوان شانزده سالهای مشاهده میشود، توانسته رویکرد سیاستمداران را زیر سوال ببرد و آنها را به چالش بکشد. گرتا درتوصیف بیماری خود گفته که این بیماری نه تنها موجب محدودیتش نشده بلکه او را تبدیل به یک ابرقدرت کرده است. پزشکان بیماری گرتا را سندروم آسپرگر (یکی از زیرمجموعههای اوتیسم) تشخیص دادند که با وسواسهای شدید فکری و عملی همراه است. با این حال گرتا توانست از وجه دیگر بیماری خود بهره گرفته و رهبری یک جنبش را در دست بگیرد. گرتا از جمله افرادی است که از بیماری خود دفاع کرده و گفته است:«برخی اوقات من با سایرین فرق دارم اما در شرایط مناسب فرق داشتن یعنی قدرت فوق العاده داشتن. » توانایی گرتا در صحبت کردن به عنوان یک نوجوان مبتلا به اوتیسم به سایر اوتیسمیها آموخت تا بیماری خود را پنهان نکنند. تونبری اعتقاد دارد که مغز متفکر او که دستاورد اوتیسم است موجب شده تا وی دفاع از اقلیم را دنبال کند. نکته جالب سخنان گرتا که شاید جنبه بداموزی داشته باشد این است که وی طفره رفتن ازحضور در مدرسه را بسترساز تحولات گسترده در خود دانسته و تصریح میکند که تا پیش از این نقطه عطف، او نه انرژی داشت، نه دوستی داشت و نه با کسی حرف میزد و ساعتها در خانه تنها مینشست و مشکلات تغذیه داشت، تا اینکه مغز متفکر وی سبب شد تا در دفاع از اقلیم جهان پیشقدم شود! رویکرد گرتا در بیان صریح و بیپروای دغدغهها موجب شد تا وی در کانون توجه سیاستمداران و قانونگزاران قرار بگیرد و بتواند آنها را تحت تاثیر قرار بدهد. به ترتیبی که جاسیندا آردن نخست وزیر نیوزیلند از ایده حذف کربن دفاع کرد و گفت:« اوضاع در کشورش به تدریج درحال ورق خوردن است. تولید ناخالص تصاعد ما در سال ۲۰۰۶ به اوج رسید، بیش از ۸۰ درصد برق ما از منابع تجدیدپذیر یعنی هیدروالکتریک و بادی تامین میشود و ما یک برنامه بلندپروازانه را شروع کردهایم. ما لایحه به صفر رساندن تولید گازهای کربنی را در پارلمان معرفی کردهایم که هدف آن اطمینان از آن است که نیوزیلند زیر سقف 5/1 درجه سانتیگراد گرمایش که برای پرهیز از آب و هوای فاجعهبار در کشورهای همسایه ما در اقیانوس آرام لازم است، میماند.» مرور این اتفاقات نشان میدهد که اوتیسم نه تنها نقطه ضعف اومحسوب نمیشود بلکه به نقطه قوت وی تبدیل شده است.
*از ملاله تا گرتا
تریبون سازمان ملل متحد در طول شکلگیری خود، تنها شاهد حضور گرتای 16ساله نبود که بخواهد در دفاع از اقلیم جهان سخنرانی کند. درست شش سال پیش یعنی در ژوئیه ۲۰۱۳ملاله یوسفزی پاکستانی که مورد ترور نافرجام طالبان در سال 2012 قرار گرفته بود، در سازمان ملل متحد سخنرانی کرد. ملاله که هنگام سخنرانی تنها 15 سال داشت از دغدغههای خود و هم نسلان خود سخن گفت. دغدغههایی که با دغدغه گرتا فاصله نجومی داشت. اگر گرتا از عزم خود برای نجات زمین سخن میگفت و رهبران جهان را به دلیل عملکرد ضعیف زیر سوال برد. دغدغه ملاله، دغدغهای از جنس جهان سومی و معطوف به حق آموزش بود. حقی که طالبان از کودکان بسیاری دریغ کرده بود و کودکان از بیم جانشان، قید مدرسه رفتن را زده بودند. ملاله در سخنرانی خود از حق تحصیل برای همه کودکان دفاع کرد. همچنین خواستار تلاشی جهانی علیه بیسوادی شد. از تمامی قدرتهای جهان خواست تا استراتژیهای خود را در جهت برقراری صلح تغییر دهند. او در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد که برای احقاق حقوق زنان خواهد جنگید، به این دلیل که آنها بیش از همه در رنج هستند. همچنین از سیاستمداران خواست تا برای تضمین اینکه همه کودکان از حق راهیابی به مدرسه برخوردار باشند، دست به اقداماتی ضروری بزنند. بیان این دغدغهها موجب شد تا ملاله یوسفزی جایزه صلح نوبل را در سال ۲۰۱۴ میلادی دریافت کند. جایزهای که در سن 17 سالگی به او اهدا شد و به این ترتیب ملاله رکورد جوانترین فردی که برنده جایزه نوبل شده است را به خود اختصاص داد. هرچند اگر گرتا بتواند جایزه امسال را ببرد. عنوان جوانترین فرد دریافت کننده صلح نوبل را به خود اختصاص میدهد.
*هرم مازلو
بدنبال تحلیل بین سخنرانی گرتا و ملاله میتوان به نکات مهمی دست یافت که چرا بین خواستههای این دو دختر جوان فرسنگها فاصله وجود دارد. واقعیت این است که این تفاوت به ساختار اجتماعی و سیاسی کشورهایی بازمیگردد که ملاله و گرتا در آن پرورش پیدا کردند. گرتا در کشور سوئد از کشورهای اسکاندیناوی زندگی کرده است که شاخصهای انسانی و اقتصادی در بهترین شرایط قرار دارد و بسیاری از ارزوهای ملاله همچون برخورداری ازحق تحصیل برای نوجوانانی مانند گرتا، اصل بدیهی است که باید در جامعه وجود داشته باشد. در چنین شرایطی دو نوجوان دنیای متفاوتی را تجربه کردهاند. تحلیل شخصیت دو دختری که در سازمان ملل متحد فرصت بیان دغدغههای خود را پیدا کردند به وسیله هرم نیازهای انسانی ابراهام مازلو قابل درک است. اگر خواسته ملاله یوسفزی برای برخورداری از حق تحصیل در کف هرم قرار بگیرد درخواست گرتا برای نجات زمین در راس هرم قرار میگیرد. به استناد همین هرم میتوان متوجه شد که چرا فراخوان گرتا برای راهپیمایی در کشورهای صنعتی با استقبال گسترده مواجه شده و در کشورهای دیگر منجر به کنش اجتماعی نشده است؟ به عبارت مهمتر، جوانان کشورهای در حال توسعه درک درستی از نیازهای لوکس ندارند. درخواست جوانان از دولتها در چنین کشورهایی به تامین معاش و شغل خلاصه شده و از آن فراتر نمیرود. مهمتر اینکه دولتها نیز توان توجه به درخواستهای دیگر را ندارند. در حالی که کشورهای پیشرفته از مرحله تامین نیازهای ابتدایی عبور کردند. به همین دلیل نمیتوان ملاله را سرزنش کرد که چرا اجرای اصول بدیهی را در سازمان ملل مطرح کرده است.
*سخن آخر
به موازات جهانی شدن گرتا در طول یک سال گذشته، این سوال به صورت جدی مطرح میشود که آیا جوانان ایرانی از این قابلیت برخوردار هستند که رهبری یک حرکت مدنی را در دست بگیرند؟ تا کنون جنبشهای زیادی از جنس جنبش اجتماعی در کشور به وجود امده است. جنبشهایی همچون مبارزه با ظروف یک بار مصرف و منع ریختن زباله و مبارزه با حیوانآزاری را میتوان نام برد. اما واقعیت این است که این جنبشها خیلی زود فروکش کردند. به عبارتی به همان سرعت که شکل میگیرد به همان سرعت هم از بین رفته و به خاطره تبدیل میشوند. در تحلیل این نکته باید گفت که آموزههای حرکت مدنی از همان ابتدا در مدارس آموزش داده نمیشود به همین دلیل جریان ایجاد شده خیلی زود شکست میخورد. مهمتر اینکه دغدغههای جوانان نباید به تامین نیازهای اولیه خلاصه شود بلکه جوانان لازم است تا افق دید خود را گسترش دهند در این صورت، همراهی لازم با حرکتهای مدنی صورت خواهد گرفت. مهمتر اینکه باید بستر لازم از سوی مسئولان برای فعالیت اجتماعی جوانان در جامعه فراهم شود. تحقق این رویکرد دو نتیجه مطلوب به دنبال دارد. از یک سو مانع گسترش آسیبهای اجتماعی شده و از سوی دیگر بستر شکلگیری « گرتاهای ایرانی» را فراهم میکند. البته شرط اساسی این است که دغدغههای ابتدایی برطرف شده باشد.