جمهوری اسلامی: مجلس مدرس ندارد؛ مجلس بیمدرس در راس امور قرار نمیگیرد
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت:امروز دهم آذر، سالروز شهادت آیتالله سیدحسن مدرس، بزرگمرد مقاوم در برابر قلدری رضاخان است. به همین مناسبت، روز دهم آذر را «روز مجلس» نامیدهاند و هر سال در چنین روزی درباره عملکرد نمایندگان مجلس شورای اسلامی داد سخن میدهند و از جایگاه این نهاد بهعنوان قوه مقننه کشور سخن میگویند که معمولاً شعار است.
امسال، مناسبت دیگری نیز بر این دو مناسبت اضافه شده که آن را پررنگتر میکند؛ آغاز ثبتنام داوطلبان مجلس یازدهم که قرار است انتخابات آن در اسفندماه برگزار شود.
به تناسب این مناسبتها نکاتی را با نمایندگان مجلس شورای اسلامی در میان میگذاریم.
نکته اول اینست که نمایندگی مجلس به معنای نمایندگی مردم در قوه مقننه است و طبعاً کسانی که خود را نماینده مردم میدانند باید با مشکلات مردم آشنا باشند، خود نیز مانند مردم زندگی کنند و خواستههای مردم را در قالب وضع قوانین و نظارت و پیگیری برای اجرا، محقق سازند.
عملکرد مجلس دهم نشان میدهد هیچیک از این ویژگیها را نمیتوان در نمایندگان این مجلس یافت. منظور این نیست که هیچ نمایندهای این ویژگیها را ندارد، بلکه میخواهیم بگوئیم آنچه نتیجه عملکرد مجلس است نشاندهنده وجود این چند ویژگی در کلیت این نهاد نیست.
مردم، در سالهای اخیر دچار فقر و تنگدستی شدهاند. وضعیت معیشتی مردم بسیار نگرانکننده است. تصمیمات غیرمنطبق با واقعیتهای زندگی مردم در سطوح مختلف حاکمیتی گرفته میشود که شرایط نامساعد زندگی مردم در آنها در نظر گرفته نمیشود. کارتنخوابها رو به افزایشند، بسیاری از مردم زیر خط فقر قرار دارند، خانوادههای زیادی وجود دارند که اکثر یا تمام فرزندانشان بیکارند، در بعضی موارد تمام اعضاء خانواده فاقد شغل هستند، در کشوری که با حاکمیت نظام اسلامی اداره میشود عدهای شبها گرسنه میخوابند و عدهای هم نان بخور و نمیر خود را در سطلهای زباله جستجو میکنند. جوانهای زیادی را میشناسیم که شب و روز تلاش میکنند ولی نمیتوانند هزینه ازدواج خود را فراهم کنند یا سرپناهی داشته باشند تا بتوانند ازدواج کنند. درست در همین شرایط، حضرات نمایندگان و مسئولین با حقوقها و درآمدهای کلان و فارغ از رنجهای تامین معیشت هرطور که بخواهند زندگی میکنند و هرطور که مایل باشند برای مردم تصمیم میگیرند.
نکته دوم به بیعملی نمایندگان مجلس در برابر تصمیمات نادرست مسئولین مربوط میشود که تازهترین مورد، همین تصمیم بنزینی است. خودِ سران سه قوه که این تصمیم را گرفتهاند معتقد نیستند که ایرادی به آن وارد نیست ولی نمایندگان مجلس با اینکه نارضایتی عمومی را مشاهده میکنند، اقدامی برای تصحیح این تصمیم نادرست به عمل نمیآورند.
مردم به چه زبانی به نمایندگان خود بگویند مصوبه مربوط به بنزین و پیامدهای آن، زندگی تمام خانوادههای اقشار پائین و متوسط را فلج کرده و فقط قشر ثروتمند است که با آن مشکلی ندارد؟ اگر نمایندگان مردم در مجلس در چنین موارد مهمی درصدد حل مشکل مردم برنیایند وجود آنها در نهاد قانونگذاری چه خاصیتی دارد؟
نکته سوم اینکه یکی از نمایندگان همین مجلس دو روز قبل گفت مجلس دهم از در راس امور بودن کنار رفته است. به این آقای نماینده باید گفت مجلس از دوران دولتهای نهم و دهم از در راس امور بودن کنار رفته و این کنار رفتن هرچند متاثر از اراده بیرونی هم بود ولی نمیتوان نمایندگان و روسای مجلس در این دورهها را تبرئه کرد. فشار از بیرون همیشه بوده و خواهد بود، این خود مجلس است که باید مقاومت کند و در راس امور بماند. وقتی نمایندگان چشمشان به تایید صلاحیتها برای دورههای بعدی مجلس باشد، طبعاً دستشان برای امضاء آنچه باید امضا کنند میلرزد.
نکته چهارم اینکه بسیاری از نمایندگان مجلس با موضوع استیضاح وزرا برخورد سیاسی یا منفعتجویانه میکنند. اینکه برای استیضاح امضا میکنند و دو روز بعد امضاء خود را پس میگیرند، یعنی نه آن امضا از روی محاسبه دقیق بود و نه این پس گرفتن. این روش، به معنای تضعیف مجلس توسط خود نمایندگان است.
و نکته پنجم اینکه نظام جمهوری اسلامی مجلسی میخواهد که به معنای واقعی کلمه همانطور که امام خمینی گفتند در راس امور باشد. مجلس، وقتی میتواند در راس امور باشد که افرادی همچون شهید مدرس، که اهل سازش و معامله و منفعتطلبی نبود و در برابر فشارها میایستاد و سادهزیست بود و مصالح ملت را بر خواست و اراده این و آن ترجیح میداد، در آن حضور داشته باشند. متاسفانه امروز مجلس شورای اسلامی در حسرت افرادی همچون مدرس است. آیا کسانی که از امروز برای ورود به مجلس یازدهم ثبتنام میکنند، آنها هم مجلس را در حسرت مدرس باقی خواهند گذاشت؟