قربانی واقعی کیست؟
به گزارش اقتصاد نیوز، در ایران هم باشگاهها اغلب برای دادن بازیکنان خود به تیمهای ملی در کوران مسابقات مقاومت میکنند. این در اصل آفتی دوطرفه است و هر دو سوی ماجرا از این وضعیت ضرری را متحمل میشوند. فیفا سعی کرده در قوانین خود بهگونهای عمل کند که هر دو طرف کمترین زیان را ببینند. به همین دلیل تاکید کرده بازیکنان باشگاهها فقط در فیفادی میتوانند باشگاههای خود را رها کرده و در تیم ملی بازی کنند. برای انجام بازیهای ملی البته قانون این است که بازیکن فقط تا ۴۸ ساعت قبل بازی میتواند باشگاه خود را ترک کند. این روزها تیم فوتبال المپیک ایران در حال آمادهسازی برای انجام بازیهای مرحله نهایی رقابتهای قهرمانی زیر ۲۳ سال آسیا و انتخابی بازیهای المپیک ۲۰۲۰ ژاپن است. این بازیها که در تایلند برگزار خواهد شد از ۱۹ دی ماه برای ایران آغاز میشود و تیم امید در اولین بازی خود به مصاف ازبکستان خواهد رفت. از چند ماه پیش اما بزرگترین دغدغه مربیان و مسئولان تیم ملی ایران تعامل باشگاهها با این تیم بوده و گاهی نیز این اتفاق به سمت مجادلههای کلامی پیش رفته است.
باشگاهها میگویند به بازیکنان خود که در لیست تیم المپیک هستند نیاز دارند و اجازه حضور آنها در اردوها را نمیدهند، از سوی دیگر مسئولان تیم ملی هم میخواهند بازیکنان مد نظر، با سایر بازیکنان هماهنگ شده و به اوج آمادگی برسند. با این شرایط میتوان گفت هر دو طرف حق دارند که بازیکنان خود را در اختیار داشته باشند. اما واقعیت این است که در این پروسه باشگاهها ضرر بیشتری میکنند و طبیعی است که برای دادن بازیکنان جوانی که ستاره تیمشان هستند مقاومت کنند. مثلا باشگاه سپاهان اعلام کرده اجازه جدایی امید نورافکن برای حضور در اردوهای تیم المپیک را نخواهد داد.
همین شرایط برای مهدی قائدی در تیم استقلال نیز وجود دارد. در اصل این باشگاهها هستند که هزینههای این بازیکنان را پرداخت میکنند و برنامهریزی آنها هم این است که با تمام پتانسیل خود برای قهرمانی در لیگ تلاش کنند. اما برخیها هم تاکید میکنند منافع ملی را به هیچ قیمتی نباید با خطر مواجه کرد. مثلا حسین کلانی، پیشکسوت فوتبال که مدتی پیش در همین تیم المپیک هم مسئولیت داشت، دیروز گفته نباید فوتبال ملی را قربانی بازیهای باشگاهی کنیم. او توصیه کرده استیلی و فدراسیون نباید دراین موضوع عقبنشینی کنند. در این شرایط از فدراسیون فوتبال انتظار میرود تدبیری به خرج دهد تا وضعیت باشگاهها و تیم ملی از این نابسامانی خارج شود؛ هر چند که شاید این هم انتظار زیادی از آنها باشد! البته راهکار سازمان لیگ این بوده که در مقاطعی بازیهای لیگ را یا به تعویق انداخته یا باشگاهها را مجبور کرده بدون بازیکنان جوان خود بازی کنند. در هر صورت به نظر میرسد باشگاهها در این ماجرا قربانی سوءمدیریت میشوند و فدراسیون باید به فکر الگوبرداری از کشورهای موفق در اینخصوص باشد تا نه سیخ بسوزد و نه کباب.»