«۲۰۱۹»؛ سال اعتراضات جهانی
به گزارش اقتصاد نیوز و به نقل از انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: تعداد غافل گیرکنندهای از اعتراضات مردمی در دنیا از مسائل ظاهرا غیر مهم نشات گرفته بودند: افزایش قیمت سوخت در برخی موارد از جمله ایران و اکوادور، افزایش کرایههای حمل و نقل در شیلی یا مالیات برنامه پیام رسان واتس آپ در لبنان. در برخی موارد نیز مردم در هنک کنگ یا اندونزی در واکنش به وضع قوانینی به خیابانها آمدند که آزادیهای مدنی آنها را تهدید میکردند. اما در تمام موارد خواستههای مردم به مسائل دیگر از جمله مقابله با فساد و برطرف کردن مشکلات اقتصادی گسترش پیدا کرد.
اما اعتراضات گسترده و درازمدت مردم در هنک کنگ بیشتر از همه موارد توجه دنیا را به خود جلب کرده بود، زیرا همه قشرها و بخشهای جامعه علیرغم واکنش خشونت آمیز نیروهای امنیتی در خیابانها حضور پیدا میکردند. اعتراضات مردم اندونزی در ماههای سپتامبر و اکتبر در واکنش به قوانین جدید نشان داد که دموکراسی نوپای این کشور تا چه اندازه میتواند در خطر باشد. در خاورمیانه مردم عراق و لبنان در واکنش به مشکلات اقتصادی و دخالتهای ایران و گروههای نیابتی اش به خیابانها آمدند.
در کشورهای آمریکای لاتین نیز دلایل زیادی برای شروع ناآرامی وجود داشت. برای مثال، میتوان به نارضایتی مردم بولیوی نسبت به طبقه اشرافی حاکم، فساد گسترده در اکوادور یا نابرابریهای اقتصادی در شیلی اشاره کرد. اروپا نیز صحنه اعتراضات گسترده در شهرهای مختلف بود. برای مثال میتوان به اعتراضات مردم فرانسه نسبت به افزایش مالیات و تظاهرات ضد فساد در منطقه بالکان اشاره کرد.
در ادامه قصد داریم تعدادی از مقالات به یاد ماندنی خود در سال گذشته در مورد اعتراضات برگزار شده را مرور کنیم:
۱-بهار عربی به پایان نرسیده است (۸ مارس ۲۰۱۹): این مقاله در اوایل ماه مارس در واکنش به شروع اعتراضات در الجزایر و مصر نوشته شد. بسیاری از ناآرامیهای اخیر در خاورمیانه و آفریقای شمالی را میتوان پس لرزههای جنبش بهار عربی توصیف کرد. اگرچه بیشتر آرمانهای بهار عربی محقق نشدند، اما مردم منطقه روحیه انقلابی خود را از دست ندادند. نباید فراموش کنیم که دلایل نارضایتی مردم نسبت به حاکمیت خود هنوز برطرف نشده اند.
نویسنده در بخشی از این مقاله مینویسد: «به نظر میرسد که اعراب به دنبال ادامه دادن موج اول شورشهای مردمی در سال ۲۰۱۱ هستند. تظاهرات صلح آمیز تنها گزینه موجود برای ترویج دموکراسی در منطقه است.»
۲-اعتراضات لبنان و عراق نشان میدهد که ایران در حال از دست خاورمیانه است (۲۲ اکتبر): در ماههای اخیر شاهد اعتراضات گستردهای در عراق و لبنان در وکنش به مداخلات تهران در امور کشورهای همسایه بودیم. معترضان عراقی دولت عادل عبدل مهدی که روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی دارد را هدف قرار دادند. در نهایت نخست وزیر عراق در تاریخ ۱ دسامبر مجبور به استعفا شد. اعتراضات مردمی در لبنان نیز در ابتدا به دلیل قوانین مالیات جدید شروع شدند. اما در ادامه معترضان خواستار کاهش نفوذ حزب الله و مقابله با فساد شدند. وقایع اخیر در خاورمیانه نشان میدهند که اقدامات جمهوری اسلامی در حال شکست خوردن است.
۳-پیام ترامپ خطاب به معترضان عرب: من در کنار حاکمانتان میایستم، نه شما:
در گذشته روسای جمهور آمریکا حداقل در ظاهر از اعتراضات مردمی علیه رژیمهای مستبد حمایت میکردند، حتی در صورتی که بر اساس منافع ملی خود روابط خوبی با رهبران این کشورها داشتند. اما دونالد ترامپ هیچ علاقهای به ترویج دموکراسی و حقوق بشر در دنیا نشان نداده است. او حتی عادل فتاح السیسی، رئیس جمور مصر را به عنوان «دیکتاتور محبوب من» توصیف کرد.
اما بی تفاوتی ترامپ نسبت به آرمانهای دموکراسی خواهانه در خاورمیانه و هنک کنگ نباید برای هیچ کس غافل گیر کننده باشد. نباید فراموش کنیم که او در سال گذشته به بسیاری از نهادهای دموکراتیک مهم در داخل آمریکا از جمله دادگاهها و خبرگزاریهای مستقل حمله کرده بود.
۴-اعتراضات هنک کنگ اعتبار حکومت مرکزی در پکن را به چالش میکشد (۲۲ آگوست):
اعتراضات چندین ماهه مردم هنک کنگ به طور گسترده در رسانههای دنیا پوشش داده شد. هنوز سرنوشت جنبش دموکراسی خواه آنها در مقابل رهبران چین مشخص نیست. اما همه تحلیل گران موافقند که تلاشهای دولت مرکزی برای اوباش جلوه دادن معترضان و سرکوب خشونت آمیز آنها هیچ دستاوردی به دنبال نداشته است. برنامههای حکومت ژی جین پینگ برای سلطه اقتصادی بر دنیا به طول جدی به چالش کشیده شده اند، زیرا همه مردم دنیا ماهیت واقعی پکن را مشاهده کردند.
۵-سقوط شیلی به آشوب و هرج و مرج (۲۳ نوامبر): شیلی تنها کشور آمریکای شمالی نبود که اعتراضات گسترده مردمی را تجربه کرد. اما بدون تردید وقایع این کشور بیشتر موجب غافل گیری ناظران سیاسی شده است. شیلی برای مدتی طولانی به عنوان یک مدل ایده آل برای رشد اقتصادی ثابت در آمریکای شمالی توصیف شده بود. اما افزایش نابرابریهای اجتماعی باعث شد که در نهایت صبر مردم تمام شود. رشد اقتصادی این کشور به طور یکسان به همه طبقههای جامعه کمک نکرده است. سیاستهای حکومت یکی از نابرابرترین جوامع دنیا را خلق کرده بود.