ویرانگرترین آتش سوزی های تاریخ
به گزارش اقتصاد نیوز، استرالیا با اکو سیستم خاصش، ۲۴۴ گونه جانوری از جمله کوالاها را در خود جای داده که در هیچ کجای دیگری از جهان یافت نمیشوند. آتش سوزی اخیر که ۶ میلیون هکتار از استرالیا را در بر گرفته، نیم میلیارد جانور را به نابودی کشانده است و به نظر نمیرسد به این زودیهای تمام شود. آنچه باعث شده این آتش سوزی تا این حد شدید باشد به سه عامل مرتبط است؛ گرما، خشکی و باد. این عوامل در نتیجه روندهای طولانی مدت و نیز کوتاه مدت گرمایش به وجود آمده اند.
محققان به این نتیجه رسیدند که تغییرات اقلیمی نقش مهمی در این آتش سوزیها داشته و با گرم شدن هوا، جنگلها خشکتر شده و بدین ترتیب احتمال آتش سوزی و ادامه آن بیشتر خواهد شد؛ و این به معنای بیشتر شدن آتش سوزیهای بزرگ منجر میشود که البته موضوع جدیدی نیست. آتش سوزیهای بزرگ همواره خانه ها، حیات وحش و جنگلها را برای قرنها تهدید کرده اند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ویرانگرترین و بزرگترین آتش سوزیهای تاریخ آشنا کنیم.
۱. شبی که ویسکانسین در آتش سوخت
آتش سوزی در شهر پشتیگو یکی از بدترین آتش سوزیهای تاریخ ایالات متحده بود و همزمان با یک آتش سوزی کمتر ویرانگر، اما بسیار مشهورتر همراه شد: آتش سوزی بزرگ شیکاگو. بر اساس گزارش واشنگتن پست، تاریخ آتش سوزی بزرگ پشتیگو را به یک دلیل باور نکردنی فراموش کرده است: این آتش سوزی تنها خط تلفن موجود در منطقه را از بین برد و بازماندگان فاجعه هیچ ابزاری برای مخابره کردن خبر جهنمی که در آن گرفته شده بودند به بیرون را نداشتند.
این آتش سوزی در ۸ اکتبر ۱۸۷۱ شمال شرقی ویسکانسین را درنوردید و گمانه زنیها در مورد علت شروع آن نیز متفاوت است. اما گفته میشود که کارگران راه آهن برای صاف کردن مسیر ریل گذاری خود قصد سوزاندن بوتههایی در مسیر را داشتند که این آتش از کنترل خارج شده و در ادامه باعث سوختن ۱.۲ میلیون هکتار زمین، نابودی ۱۶ شهر و کشته شدن صدها نفر شد.
تعداد کشته شدگان بین ۱.۲۰۰ تا ۲.۵۰۰ نفر عنوان شد. شدت این آتش سوزی را میتوان با مطالعه خاطرات پدر روحانی پیتر پرنین، کشیش منطقه پشتیگو، متوجه شد. او گروهی از بازماندگان را رهبری میکرد که در رودخانهای در همان حوالی روی یک قایق پناه گرفته بودند و شعلههای آتش را تماشا میکردند که از یک سوی رودخانه به سوی دیگر میپریدند.
صبح روز بعد بازماندگان به خشکی رفتند و متوجه شدند که شنها به شیشه تبدیل شده و پشتهای از جنازههای سوخته که یکدیگر را بغل کرده و رو به شعلهها بودند پیدا شد. همچنین آنها جنازه مردی را پیدا کردند که در کنار جنازه سوخته همسرش گلوی خود و فرزندانش را بریده بود، او خود و بچه هایش را کشته بود تا درد ناشی از سوختن در شعلهها را تجربه نکنند.
۲. جرقهای از قطار که تبدیل به جهنم شد
مینه سوتا از دیرباز به عنوان سرزمین ۱۰.۰۰۰ رودخانه به خاطر زمستانهای طولانی، سرد و برفی اش شناخته میشد، اما تابستان و پاییز ۱۹۱۸ هوای منطقه به طور بی سابقهای گرم و خشک بود. همان ماههای خشک و وزش بادهای ناگهانی بود که جرقهای از یک قطار را به آتشی بزرگ تبدیل کرد که منطقه کلوکت در مینه سوتا را در اکتبر همان سال به مدت چند روز به یک جهنم واقعی تبدیل ساخت. با وزش باد، آتش سوزی اولیه به جهنمی متحرک با سرعت ۶۵ مایل در ساعت تبدیل شد.
آتش با سرعتی باورنکردنی بزرگتر میشد و پیش میرفت و وقتی که به پایان رسید بیش از ۲۵۰.۰۰۰ هکتار از زمینهای منطقه سوخته و بیش از ۱.۰۰۰ نفر جانشان را از دست داده بودند. شهرهای زیادی به طور کامل در دل جهنم سوزان فرو رفتند. شهر کلوکت به طور کامل ویران شد، اما بدترین اتفاق در موس لیک افتاد. به گفته یک تاریخ نگار به نام دان رید، ۴۵۳ نفر از ساکنان موس لیک در آتش سوختند که تعدادی از آنها در زیرزمین هایشان انتظار تمام شدن آتش را میکشیدند و بسیاری نیز در حین تلاش برای فرار از آتش جانشان را از دست دادند.
دهها نفر در مسیر جادهای که اکنون پیچ مرد مرده نامیده میشود جانشان را از دست دادند و خانوادههای زیادی به طور کامل نابود شدند، از جمله خانوادهای ۵ نفره که به گفته رید «چنان بد سوخته بودند که خاکستر همه آنها را میشد در یک جعبه کفش جای داد».
۳. شعلههایی که کیلومترها به آسمان رفت
بر اساس گفتههای تاریخ نگاران، شهر هینکلی در مینه سوتا و ۵ شهرک و روستای مجاور در نتیجه یک آتش سوزی بزرگ که بین ساعت ۲ تا ۴ بعدازظهر روز شنبه، اول سپتامبر ۱۸۹۴ به اوج خود رسید ویران شدند. به گفته آنها الواربری عامل اصلی افزایش قدرت آتش بود: سالها و سالها بریدن الوار باعث شده بود که منطقه کاملاً خالی از درخت شده و تنها بوتههای خشک باقی بمانند. تابستان آن سال بسیار گرم و بارندگی وجود نداشت، اما وقوع آتش سوزی امری طبیعی بود و ماهها بود که هوای منطقه از دود آتش سوزیها تاریک بود. آتش سوزیها از سپتامبر آغاز شده بود و وقتی نسیم جای خود را به بادهای شدید داد آتش شروع به منتشر شدن کرد.
با پایان آتش سوزی تنها در هینکلی بیش از ۴۱۸ نفر و ۱۰۰ نفر نیز در شهرها و رسوتاهای مجاور کشته شده بودند. همچنین تعداد نامشخصی از بومیان نیز در این آتش سوزی جان خود را از دست دادند. برخی با قطار فرار کردند و برخی دیگر در دورن یک گودال سنگی پر از آب شده در نزدیکی مرکز شهر پناه گرفتند. مادربزرگ دان لارسون از این آتش سوزی جان سالم به در برد و بعدها داستان شعلههایی را بازگو کرد که بیش از ۴.۵ مایل به آسمان بلند شده و از فاصله ۲۰۰ مایلی قابل مشاهده بودند.
۴. آتش سوزی که جان آتشنشانان چترباز را گرفت
منطقه مان گلاچ منطقهای وحشی در جنگلهای ملی هلنا در مونتانا است، به همین دلیل وقتی که در ۵ آگوست ۱۹۶۹ در این منطقه آتش سوزی دیده شد این خانهها و زندگی انسانها نبودند که تهدید میشدند. ماموریت اطفای حریق به تیمی از سرویس جنگل که هنوز تازه کار بودند محول گردید؛ و اینگونه بود که تراژدی رخ داد. ۱۵ آتشنشان چترباز به سمت مان گلاچ براه افتادند، اما تنها دو نفر زنده بازگشتند. مدت کوتاهی پس از رسیدن به زمین و در فاصله نیم مایلی از آتش، باد شدت گرفت و بر اساس محاسبات تنها در عرض ۱۰ دقیقه، آتش ۳.۰۰۰ هکتار را در خود بلعید و بدین ترتیب گروه آتشنشانان خیلی زود به جای تلاش برای خاموش کردن آتش مجبور به تلاش برای فرار و زنده ماندن کردند.
سرویس جنگل، اما این نبرد را «مسابقهای که امکان برد آن وجود نداشت» نامید. این آتش سوزی بعدها الهام بخش کتاب نورمن مک لین با عنوان «مردان جوان و آتش» شد و باعث شد که سرویس جنگل تکنیکهای آتشنشانی جدیدی را ترتیب داده و استانداردهای ایمنی بیشتری را به برنامههای خود اضافه کند. اکنون بنایی یادبود برای این آتشنشانان در ورودی مریودر کنیون نصب شده است.
۵. مرگبارترین آتش سوزی در تاریخ کانادا
تقریباً هیچ کسی نمیداند دلیل شروع آتش سوزی که بعدها مرگبارترین آتش سوزی تاریخ کانادا لقب گرفت چه بوده است، اما باورها بر این است که آتش سوزی که در نهایت جان ۲۲۴ نفر را گرفت و از ۲۹ جولای ۱۹۱۶ شروع شده و تا روزها ادامه داشت در نتیجه استفاده کارگران از دینامیت برای پاک کردن زمین برای ساخت راه آهن به وقوع پیوست. اما دلیل هر چه که بود این آتش سوزی روش مبارزه آتشنشانان در کانادا با آتش سوزیهای بزرگ را برای همیشه تغییر داد و باعث شکل گیری نیروهای منطقهای آتشنشان در این کشور شد.
در اثر این آتش سوزی روستاها و شهرکهای زیادی به کلی از بین رفتند، از جمله متیسون، اروکویز فالز و نوشکا که بعدها بازسازی شده و به نام کشیشی که در تلاش برای نجات مردمش از آتش جان باخت، وال گاین نامگذاری شد. مردم بسیاری با بدنهای نیم سوخته در کنار جاده افتاده و منتظر مداوا شدن بودند و بعد از آتش سوزی نیز غذایی برای خوردن باقی نمانده بود به جز سیب زمینیهایی که در آتش سوزی کاملاً پخته شده بودند. بعضی کفش هایشان آتش گرفته بود و اکنون که آنها را خاموش کرده بودند دیگر از پا در نمیآمدند.
۶. سوختن ۶۰ زمین فوتبال در دقیقه
گفته میشود که سرعت آتش سوزی ۸ نوامبر ۲۰۱۸ در دامنه کوهستانهای سیرا نوادا چنان بالا بوده که در هر دقیقه زمینی به مساحت ۵۰ زمین فوتبال در آتش سوخته بود و در ۱۳ نوامبر اعلام شد که این آتش سوزی مرگبارترین آتش سوزی در تاریخ کالیفرنیا بوده است. این آتش سوزی دو و نیم هفته ادامه داشت و تا سال بعد تعداد کشته شدگان به طور دقیق مشخص نبوده و برخی قربانیان شناسایی نشده بودند، اما در نهایت تعداد کشته شدگان ۸۵ نفر اعلام شد. اما آمار ویرانیها هولناک بود: بیش از ۱۳.۹۷۲ خانه ویران شد، ۵۲۸ محل کسب و کار سوخته و ۴.۲۹۳ ساختمان دیگر نابود شد.
وسعت زمینهای سوخته توسط شعلهها ۱۵۳.۰۰۰ هکتار برآورد گردید. بیشتر آسیبها به شهر پارادایز وارد شد. خاطرات شاهدان عینی از این آتش سوزی بسیار هولناک بود. یکی از ساکنان این شهر به نام نیکول جولی در حالی که خودروش در محاصره آتش قرار داشت با شوهرش تماس گرفته و فریاد میزد: «اگر قرار است بمیری، بجنگ و بمیر».
۷. ما آتش را شروع نکرده بودیم
در جولای سال ۲۰۱۵، آتش سوزی در مکانی بسیار غیرمعمول و باورنکردنی آغاز شد: جنگلهای بارانی اندونزی. این آتش ماهها ادامه داشت و بخش زیادی از جنگلهای بارانی اندونزی و زیستگاه جانوران کمیاب و در معرض انقراض مانند اورانگوتانها را به خاکستر تبدیل کرد. به گفته گاردین، در حالی که تعداد کشته شدگان مستقیم ناشی از آتش سوزی تنها ۱۹ نفر اعلام شد، اما بیش از نیم میلیون نفر به دلیل دود ناشی از این آتش سوزی دچار مشکلات تنفسی شدند. بررسیهای دانشگاه هاروارد در منطقه و پس از پایان آتش سوزی نشان داد که این آتش باعث وقوع بیش از ۱۰۰.۰۰۰ مرگ پیش از موعد شده است.
اگر چه بیشتر منطقه آتش سوزی خالی از سکنه بود، اما بادهای شکل گرفته در اثر ال نینو دود ناشی از این آتش را به مناطقی مانند سنگاپور، کوالالامپور و سوماترا منتقل کرد. آتش سوزی در اثر تلاش برای سوزاندن جنگلها به منظور تولید روغن پالم و خمیر کاغذ صورت گرفته و جنایت علیه بشریت لقب داده شد. صدها نفر از مقامات بلندمرتبه منطقهای دستگیر و محاکمه شدند.
۸. جمعه سیاهی که نباید فراموش شود
۱۳ ژانویه ۱۹۳۹ بود: یک تابستان داغ، طولانی و خشک استرالیایی و «خشک» کمترین تعبیری بود که برای آن تابستان میتوانست به کار گرفته شود. سالهای قبل از این روز که از آن با نام جمعه سیاه یاد میشود با خشکسالی همراه بود. بستر رودخانهها و نهرها بسیار خشک شده، آب جیره بندی شده و باد نیز آخرین ذرههای رطوبت را از کف جنگل بلند کرده و زمینهای وسیع منطقه را به آتش زنه و چخماق تبدیل ساخته بود. با شدت گرفتن باد، آتشهایی که توسط مزرعه داران، معدنکاران، کارگران جنگل و کسانی که در جنگل کمپ زده بودند به سرعت از کنترل خارج شد.
میلیونها هکتار جنگل در آتش سوخت، دستکم ۷۱ نفر و هزاران اسب، گاو و گوسفند نیز کشته شدند. بیش از ۱.۰۰۰ خانه ویران شد و ۵ شهر کوچک به طور کامل توسط شعلههای آتش بلعیده شدند. هزاران نفر بی خانمان شدند، هکتارها جنگل محافظت شده ویران شده و خاکستر آتش به نیوزیلند رسید.
۷ سال بعد این اتفاق بار دیگر رخ داد و این بار به آن لقب شنبه سیاه داده شد. این بار وقتی که آتش سوزی کنترل شد ۱۷۳ نفر انسان و بیش از ۱ میلیون حیوان جان خود را از دست داده بودند. این آت سوزی در یکی از گرمترین روزهای تاریخ استرالیا و در حالی که بادهایی با سرعت ۶۵ مایل در ساعت وزیدن گرفته بود رخ داد.