خروج از چین آغاز شد
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از گجت نیوز، حدود سه دهه است که کمپانیهای گوناگون در سراسر دنیا و به ویژه آمریکا، خطوط تولید خود را در چین احداث و از نیروی کار پر تعداد و ارزان قیمت پرجمعیتترین کشور دنیا بهره برده و البته در موارد پرشماری عملا برده داری نوین صنعتی میکنند. اما اخیرا گزارشهایی از تصمیم کمپانیهای آمریکایی و ژاپنی مبنی بر خروج از چین منتشر شده است.
با قدرت گرفتن ترامپ و آغاز جنگ تجاری بین قدرتهای اقتصادی اول و دوم دنیا، رییس جمهور آمریکا همواره خواهان خروج کمپانیهای این کشور همچون اپل از چین است و به آنها فشار میآورد. فشارها و البته امتیازهای پیشنهادی ترامپ تا حدودی این کمپانیها را به سوی خروج از چین سوق داد تا اینکه ویروس کووید-۱۹ آمد و این پروسه را تکمیل کرد.
جنگ تجاری سبب شد پارامتر تعرفههای تجاری که سبب افزایش قیمت محصولات و کاهش سود میشد، مقابل فاکتور نیروی کار ارزان قیمت چین قرار بگیرد. و اما با شیوع کووید-۱۹، فاکتور سوم نیز وارد معادلات شد که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نکات بسیار مهمی را برجسته کرد.
در طی این سالها نیروی کار در چین دیگر به ارزانی سابق نبود و این کشور همواره دستمزد کارگران را افزایش میداد که پیش بینی میشود این روند سرعت بیشتری به خود گیرد. ضمن اینکه هزینه سوخت و حمل نقل نیز پیوسته رو به افزایش است و انتقال کالا از چین به آمریکا دیگر به خوش قیمتی گذشته نیست؛ پس تولید در یک سر دنیا و فروش در سر دیگر همچون سابق قابل توجیه نیست. از سوی دیگر طی سالهای اخیر نوسان ارز چین نیز پیشبینی میزان درامد را سخت کرده است.
در سال ۲۰۲۰ جنگ تجاری به نظر متوقف شده بود که کووید-۱۹ تاج گذاری کرد. این ویروس راه خود را از شهر ووهان در استان هوبی به تمام کشورها باز و همچون دیگر محصولات چینی، به تمام دنیا صادر شد.
شیوع ویروس کرونا عملا اقتصاد غرب را تعطیل و یک کابوس در زمینه روابط عمومی برای چین پدید آورد. علاوه بر این، به دلیل بسته شدن کارخانهها در چین، کمپانیها در ماه فوریه تا اوایل مارچ قادر به تولید و عرضه محصول نبودند که این امر سبب توقف تجارت در آمریکا شد. کمی بعد به محض بازگشایی مجدد کارخانهها در چین، کووید-۱۹ که پیشتر اقتصاد آمریکا را هدف گرفت، اینبار به خاک ایالات متحده حمله و به سرعت در این کشور پخش شد.
بنا بر گزارش کمپانی Kearney که در زمینه مشاور مدیریت و تولید در سراسر دنیا فعالیت دارد، براورد کامل ضربهای که همه گیری (پاندمی) کووید-۱۹ احتمالا بر جامعه و اقتصاد وارد میکند همچنان مشخص نیست. اما هرچه که نتیجه آن باشد، بعید است وضعیت تجاری چین به دوران پیش از همه گیری بازگردد.
به گفته Kearney کمپانی ناچارند تا به طور جدی و عمیقتری درباره استراتژی منابع و تمام زنجیرههای تامین خود بازنگری کنند. همچنین معتقد است شمار این کمپانیها با سرعت زیاد افزایش خواهد یافت و خطوط تولید خود را از چین خارج و در کشورهای دیگر پخش میکنند.
بدین ترتیب دیگر تنها روی چین اتکا نخواهند داشت و در مواقعی همچون شیوع کرونا، تولید و توزیعشان مانند شرایط فعلی متاثر نمیشوsourcing strategiesد. البته این امر به منزله خروج کامل از چین نیست. بلکه به معنی توزیع ریسک با انتقال بخشی از خطوط تولید به خاک خود و البته کشورهای دیگر است.
یکی از این کشورها ویتنام است. با توجه به گزارش Kearney، در طول سالهای اخیر کمپانیهای آمریکایی مهاجرت بیشتری به ویتنام داشته و در طول سالهای ریاست جمهوری ترامپ، سهم واردات آمریکا از چین کاهش یافته است. این آمار مربوط به کمپانیهای آمریکایی است که محصولات خود را خارج از آمریکا تولید و وارد بازار خود میکنند. ویتنام موفق شد تا ۴۶ درصد از ۳۱ میلیارد دلار واردات به آمریکا که پیشتر از چین صورت میگرفت و امروزه از مبداهای دیگر انجام میشود را جذب کند.
مکزیک نیز کشور دیگری است که میتواند بهشت کمپانیهای آمریکایی و راهکاری برای خروج از چین باشد. در طی این سالها واردات آمریکا از مکزیک و صرفه اقتصادی آن افزایش یافته است. در گذشته به ازای هر دلار واردات آمریکا از کشورهای آسیایی در مقایسه با مکزیک، ۳۷ سنت (۳۷ درصد) سود بیشتری بدست میآمد. اما توافقنامه تجارت آزاد بین آمریکا، کانادا و مکزیک، موسوم به USMCA، این رویه را تغییر داد. این تفاهم نامه که توسط ترامپ مطرح و جایگزین نفتا شد، کاملا مورد پسند سه کشور است.
تولید محصولات در مکزیک صرفه اقتصادی زیادی دارد که ناشی از پایین بودن دستمزد در مکزیک و همچنین توافق تجارت آزاد بدون تعرفه است. همچنین سبب ایجاد شغل برای مکزیکیها شده و از مهاجرت غیرقانونی آنها به ایالات متحده آمریکا که از معضلات جدی این کشور است جلوگیری میشود. از سوی دیگر به دلیل داشتن مرز زمینی گسترده و به لطف برخورداری از بزرگراههای متعدد و خطوط راه آهن، واردات از مکزیک بسیار آسانتر و کم هزینهتر است.
بدین ترتیب کمپانیها میتوانند تنها چند ساعت پس از خروج محصول از کارخانه، آن را وارد آمریکا کنند و محصول به سرعت به فروش میرسد. در حالی که انتقال کالا از چین به آمریکا به صورت هوایی ۱۲ ساعت و از راه دریایی که بیشترین بخش صادرات را شامل میشود نیز ۳۰ تا ۴۰ روز زمان خواهد برد. به لطف فاصله و اختلاف زمانی کمتر، مدیریت خطوط تولید کارخانه و نظارت بر آنها در مکزیک نیز آسان تر از کنترل آن در چین است.
و اما مورد بسیار مهم دیگر، عدم دستیابی چینیها به فناوریهای آمریکایی است. کمپانیهای این کشور پیشرو در صنعت بوده و بیش از هر کشوری فناوریهای نوین را معرفی میکنند. تولید محصولات در چین، به این کشور امکان دستیابی به فناوری آمریکاییها را میداد. چین از راههای گوناگونی همچون سرقت اطلاعات و یا وادار کردن کمپانیهای خارجی برای به اشتراک گذاری فناوری در قالب شروط تولید محصول در چین، به این فناوریها و حتی فرمول داروها دست مییافت.
در حالی که در مکزیک چنین خبری نیست و قوانین مالکیت فکری این کشور پیرو مفاد USMCA است که امنیت خاطر بسیاری برای کمپانی از بابت در امان ماندن اسرار و دانش فنی آن فراهم میآورد و میداند در صورت تخطی از آن، متخلف شدیدا مجازات میشود. البته خود مکزیک از نظر فناوری مانند چین نیست و حتی در صورت داشتن فناوری آمریکاییها، نمیتواند حتی در سطحی نزدیک به چین ضربه بزند.
این عوامل و صد البته USMCA، سبب میشوند تا برای کمپانیهای آمریکایی که قصد خروج از چین را دارند اما نمیخواهند به خاک اصلی ایالت متحده آمریکا بازگردند، مکزیک مقصدی بسیار بهتری در قیاس با چین باشد و شمار بسیاری از آنها در حال انتقال کارخانههای خود به مکزیک هستند.
البته تنها کمپانیهای آمریکایی نیستند که چنین تصمیمی گرفتهاند. ژاپنیها نیز به فکر خروج از چین هستند دولت این کشور یک بسته تحریکی به ارزش ۲ میلیارد دلار برای تشویق کمپانیهایش به منظور خروج از چین و بازگردادندن خطوط تولیداشان به ژاپن اختصاص داده که رقمی بی سابقه است. همچنین یک بسته ۲۲۰ میلیون دلاری نیز برای دیگر کمپانیهای ژاپنی که خطوط تولید خود را به خارج از چین با مقصد کشوری دیگر منتقل کنند در نظر گرفته شد. این تصمیمات در پی شیوع بیماری کرونا به تصویب رسیدند.
طبق آمار و اطلاعات موجود، ژاپن بیش از هر کشور صنعتی دیگری قطعات مختلف و محصولات نیمه کامل به چین صادر میکند و چین با استفاده از قطعات تولیدی ژاپن محصول تولید یا آنهایی که نیمه آماده هستند را کامل میکند. با این حال پس از شیوع کرونا ویروس، ۳۷ درصد از بین بیش از ۲۶۰۰ کمپانی ژاپنی دیگر محصولات خود را به کشورهایی جز چین میفرستند.
چنین حرکتی با جشن روابط دوستانه دو کشور مصادف شد. قرار بود اوایل ماه میلادی جاری، رییس جمهور چین وارد ژاپن شود که به دلیل گسترش ویروس کووید-۱۹ این سفر لغو و همچنان تاریخ جایگزینی اعلام نشده است. همچنین مشخص نیست این اقدام ژاپن چه تاثیری بر تلاشهای چند ساله آبه شینزو که در راستای بهبود روابط با چین صورت گرفت خواهد گذاشت.
در شرایط عادی، چین بزرگترین شریک تجاری ژاپن است؛ اما این روزها که جهان با بیماری مبارزه میکند و کارخانهها تعطیل هستند، واردات ژاپن از چین تقریبا به نصف رسیده که سبب شده تولید کنندگان ژاپنی با کمبود اجزا ضروری مواجه شوند.
چنین شرایطی سبب شد تا ژاپنیها به منظور کاهش وابستگی به چین، خروج از این کشور را در راستای کار قرار دهند. به موجب طرح دولت این کشور، قرار است کالاهای اساسی در خاک ژاپن ساخته و خط تولید دیگر محصولات نیز به کشورها مختلف جنوب شرقی آسیا به ویژه ویتنام و تایلند منتقل شوند؛ برای مثال پاناسونیک یکی از کمپانیهایی است که مشغول خروج از چین است و تویوتا نیز قصد دارد خط تولید بخشی از محصولات خود (همچون روکش صندلی خودرو) که در چین ساخته میشدند را به ژاپن و تایلند منتقل کند. اقتصاد دانان معتقدند بسته تحریکی دولت ژاپن انگیزه بالایی برای کمپانیها ایجاد میکند. ضمن اینکه حتی پیش از اختصاص بودجه نیز بسیاری از آنها قصد خروج از چین را داشتند؛ سونی یکی از این کمپانیهاست.
کمپانیهای دیگری همچون شارپ، کیوسرا، آسیکس (رقیب ژاپنی نایکی) فوجیتسو، ریکو و نینتندو نیز بخشی از خط تولید خود را به تایلند، تایوان و ویتنام منتقل کردند. پاناسونیک حتی بخشی از تولیدات خود را همچون آمریکا به مکزیک برد.
کمپانیهای کوچک و متوسطی که تصمیم به بازگرداندن کارخانههای خود به ژاپن دارند نیز در فکر بروزرسانی خط تولید خود و استفاده گسترده از رباتها و سیستمهای مکانیزه هستند تا با این روش جای خالی نیروی کار ارزان چین را پر کنند. بدین ترتیب هزینه تولید حتی از زمانی که کالا در چین تولید میشد نیز پایینتر میآید.
نیسان شیلفی
البته آنان همچنین معتقدند که کمپانیهای خودروساز ژاپنی که برای عرضه محصولات در بازار چین کارخانه احداث کردهاند، همچنان برای تامین نیاز بازار چین در آن کشور باقی خواهند ماند. در حال حاضر فولکس واگن پرفروش ترین برند خودرو در چین است. پس از آن نیز دو برند ژاپنی هوندا و تویوتا در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. نیسان نیز پنجمین برند پرفروش در چین است و البته دومین خودروی پرفروش بازار چین در سال ۲۰۱۹ نیسان شیلفی بود. مزدا و میتسوبیشی نیز فروش بالایی در این کشور دارند.
البته خروج از چین تنها محدود به کمپانیهای آمریکایی و ژاپنی نیست. کمپانیهای کره جنوبی همچون کیا، هیوندای، ال جی و غول اصلی این کشور یعنی سامسونگ نیز به دلایل سیاسی، استراتژیک، اقتصادی و جنگ تجاری در حال خروج از چین بودند و بیماری کووید-۱۹ و اثرات آن نیز میتواند سبب تشویق و تسریع این فرایند شود. کمپانیهای دیگری همچون اس کی هاینیکس نیز بخش زیادی از خطوط تولید خود را از چین خارج کردند. در حال حاضر کره جنوبی بزرگترین سرمایه گذار خارجی در ویتنام است و چهار هزار کمپانی کرهای در این کشور فعالیت دارند. جالب است بدانید یک چهارم از کل صادرات ویتنام متعلق به سامسونگ است. این کمپانی در هند نیز فعالیت زیادی داشته و شمار زیادی از خطوط تولید خود از از چین به هند منتقل کرده است. این غول کرهای همچنین در سال ۲۰۱۸ بزرگترین کارخانه ساخت گوشی هوشمند دنیا را در هند و با حضور نخست وزیر وقت این کشور مستعد راه اندازی کرد.
تایوانیها نیز همچون متحدان در قضیه خروج از چین جدی و در حال بازگشت به خانه هستند که این امر سبب ارتقا وضعیت اقتصادی کشورشان میشود. خروج تایوانیها از چین تا میانههای ۲۰۱۹ سبب از دست رفتن بیش از سه میلیون شغل شده بود و با ادامه مهاجرت، این رقم افزایش مییابد. در حال حاضر حداقل ۱۰ درصد از کل صادارت چین سهم تولید کمپانیهای تایوانی در این کشور است.
بد نیست بدانید کمپانی تایوانی فاکسکان (بزرگترین کمپانی تایوانی)، بیشتر از هر کمپانی خصوصی دیگری در چین شغل ایجاد کرده و یکی از بزرگترین صادرکنندگان از چین محسوب میشود. این کمپانی همچنین چندین بار موفق شد بزرگترین صادرکننده از چین باشد و در سال ۲۰۰۲ به عنوان بزرگترین تولید کننده محصول در چین شناخته شد. این کمپانی همچنین مالک کمپانی ژاپنی شارپ است.
فاکسکان بزرگترین و اصلیترین تولید کننده گوشیهای اپل، شیائومی و هواوی محسوب میشود. ناگفته نماند برخلاف سامسونگ که خود گوشی تولید میکند، اپل، شیائومی و هواوی تولید گوشیهای خود را به کمپانیهای دیگر واگذار میکنند. دو کمپانی تایوانی فاکسکان و پگاترون و پس از آنها فلکس بزرگترین سازنده محصولات الکترونیکی و گوشی برای دیگر کمپانیها هستند که همگی چندین کارخانه در چین دارند. البته این کمپانیها نیز پس از جنگ تجاری بخشی از کارخانههای خود را چین خارج و به هند و اندونزی منتقل کردند. شیووع ویروی کووید-۱۹ نیز سبب شد تا این کمپانیها برای خارج کردن بخش بیشتری از خطوط تولید خود به خارج از چین مصممتر شوند.
فاکسکان بزرگترین سازنده محصولات الکترونیکی برای کمپانیهای دیگر همچون اپل، اینتل، مایکروسافت، گوگل، هواوی، شیائومی، سونی، توشیبا و… در دنیا است و بزرگترین صادر کننده محصولات الکترونیکی از چین محسوب میشود. البته این کمپانی بر حضور در چین تاکید داشته و از منابع نیروی انسانی چین نهایت بهره را میبرد. پیشتر گزارشهایی از شرایط کاری به شدت طاقت فرسا یا اصطلاحا برده داری نوین در کارخانههای فاکسکان در چین منتشر شده بود.