پیامدهای حمله ترامپ به ایران برای آمریکا
به گزارش اقتصادنیوز اما این تحول مستلزم آن است که مقامات ایران و آمریکا اندکی مصالحه کنند و خود را از مسیر منتهی به جنگ خارج کنند. البته سنگ بنای رشد تنشها را دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ و با خارج کردن آمریکا از توافق هستهای و بازگرداندن تحریمها بنا نهاد. اما ترامپ نباید فراموش کند که هرگونه جنگ با ایران میتواند دهها تریلیون دلار هزینه برای آمریکا درپی داشته باشد و دههها به طول بینجامد. مسدود شدن تنگه هرمز بهعنوان شریان نفتی جهان نیز بهدنبال چنین جنگی میتواند ریسکهای امنیتی و اقتصادی جدی را متوجه منطقه و جهان کند.نشریه نشنال اینترست در گزارش خود به پیامدهای جنگ با ایران برای آمریکا و منطقه پرداخت و نوشت: تنشها بین تهران و واشنگتن یکبار در تابستان ۲۰۱۹ و درپی سرنگونی پهپاد آمریکایی و حمله به تاسیسات نفتی آرامکو به اوج خود رسید و در نوبت بعدی، این تنشها بار دیگر در ژانویه ۲۰۲۰ و پس از ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در بغداد به دستور ترامپ به بالاترین حد خود رسید و تنها چند روز بعد ایران با پرتاب چند موشک بالستیک به پایگاه عینالاسد در عراق پاسخ داد.
اما مقصر اصلی چنین شرایطی دونالد ترامپ است که در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران و پنج قدرت جهانی دیگر خارج کرد. دو سال پیش از آن ایران غنیسازی خود را تا حد زیادی کاهش داده بود و در ازای آن تحریمهای هستهای ایران به حالت تعلیق درآمدند که ترامپ بار دیگر این تحریم ها را علیه ایران بازگرداند.
از آن زمان تاکنون، ۶ نفتکش در نزدیکی آبهای ایران مورد حمله قرار گرفتند. دولت ترامپ ایران را مقصر این حملات معرفی میکند. حتی اگر ایران در واقعیت نیز مسوول حمله به نفتکشها باشد، این دست از اقدامات از دیدگاه ایران منطقی هستند.
در واقع بهنظر میرسد ایران نیز به این ترتیب تلاش میکند با فشار تحریمها از سوی آمریکا مقابله کند و به آنها پاسخ دهد.
اما آیا ترامپ با نشان دادن اینکه هر زمان آماده جنگ با ایران است میتواند تهران را از ادامه برنامه هستهای خود منصرف کند؟ این نوع تفکر بسیار خوشبینانه است و سابقه تنشهای میان ایران و آمریکا نشان از آن دارد که رفتار خصمانه تاثیر منفی بر رفتار ایران میگذارد.
جای تردید نیست که ایران به تعهدات خود در توافق هستهای پایبند بماند. این کشور سایتهای هستهای خود را به روی بازرسان گشود، تعداد بسیاری از سانتریفیوژهای خود را برچید، ذخایر اورانیوم خود را به روسیه تحویل داد و حتی در هسته رآکتور آب سنگین اراک نیز سیمان ریخت.
از سرگیری تحریمها، بهرغم تعهد ایران یک خطای عظیم استراتژیک بود. این اقدام موجب تقویت نیروهای تندروی سیاسی در ایران شد و حالا این تندرویان مدرکی در اختیار دارند که نشان میدهد در تنها موردی که میشود روی آمریکا حساب کرد، خیانت است.
تندرویان اکنون گوش شنواهای بیشتری برای مخابره پیام نگرانی خود دارند. گزارش نشنال اینترست حتی مدعی شده است که از دید برخی از تندروهای ایران، تا زمانی که این کشور نظیر کرهشمالی به سلاح هستهای دست نیابد نمیتواند بازدارندگی لازم علیه تحریمها یا حمله احتمالی آمریکا را داشته باشد.
ایران در یک سال اخیر و در پاسخ به بازگردانده شدن تحریمها از سوی ترامپ، تصمیم به افزایش درصد غنیسازی اورانیوم خود گرفته است. ایران از این اورانیوم تا پیش از توافق هستهای بهعنوان سوخت رآکتور استفاده میکرد و پس از توافق، تنها مجاز به غنیسازی ۶۷/ ۳ درصدی اورانیوم شد. به تازگی نیز علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران یادآور شده است که ایران آمادگی دارد تا در صورت صلاحدید و شرایط، از توافق هستهای و معاهده انپیتی خارج شود.
این سازمان از احتمال غنیسازی اورانیوم با غنای بسیار بالاتر از درصد کنونی نیز سخن گفت. اورانیوم با غنای بالا ریسک استفاده از آن را در تولید تسلیحات افزایش میدهد.
به گزارش «دنیایاقتصاد»، ایران بارها با رد اتهامات آمریکا و غرب، تاکید کرده است که از برنامه هستهای خود تنها برای مقاصد صلحآمیز استفاده میکند.
پرسشی که مطرح میشود آن است که آیا ترامپ میتواند مانع از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای شود؟
پرسش بهتر این است که آیا آمریکا تمایل دارد به ایران حمله کند و تمامی افرادی که از بازدارندگی هستهای دفاع میکنند را از میان بردارد؟ انجام چنین حمله همهجانبهای به ایران میتواند دههها به طول بینجامد و هزینه دو تریلیون دلاری جنگ در عراق در برابر آن بسیار اندک خواهد بود. جنگ همچنین میتواند به منزله مسدود شدن تنگه هرمز باشد که میزبان عبور یک پنجم از صادرات نفتی جهان است و میتواند پیامدهای ویرانکنندهای برای اقتصاد جهانی نیز درپی داشته باشد. درواقع بروز یک جنگ در تنگه هرمز میتواند منجر به مسدود شدن مکرر آن یا حتی برای هفتهها شود. در این سناریو روزانه کاهشی حداقل چهار میلیون بشکهای در صادرات نفت ایجاد خواهد شد که میتواند به دوبرابر این رقم نیز برسد. این کمبود عرضه نفت میتواند از دو ماه تا یک سال و نیم تداوم یابد.
حتی اوضاع برای بازارهای نفتی که این روزها اصلا حال خوشی ندارند نیز بسیار تیرهتر خواهد شد.
ترامپ باید درنظر بگیرد که حوثیهای یمن و از همپیمانان ایران در منطقه میتواند با اعزام زیردریاییهای خود نفتکشهای عربستان سعودی را در بابالمندب نیز مورد هدف قرار دهند، تنگهای که به عربستان اجازه میدهد روزانه پنج میلیون بشکه را بدون نیاز به عبور از تنگه هرمز و از طریق دریای سرخ صادر کند. هنوز زمان برای اجتناب از بروز یک درگیری نظامی میان ایران و آمریکا باقی مانده است و تحقق این امر نیازمند برداشتن گامهای مثبت از سوی تهران و واشنگتن خواهد بود.