برای جام جهانی خودم را به مصدومیت زدم
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا؛ علیرضا نیکبخت واحدی، بازیکن سابق سرخابیهای پایتخت در پخش زنده اینستاگرامی به همراه حسین بادامکی از حواشی خود در تیم ملی، ماجرای پیوستنش به پرسپولیس و خاطراتش در استقلال گفت.
امیدوارم یک سونامی بیاید و تمام مربیان نسل قدیم را ببرد
نیکبخت در خصوص نسل جدید مربیان در ایران اظهار کرد: عجلهای برای مربی شدن ندارم و هنوز باید تجربه کسب کنم. امیدوارم یک سونامی بیاید و تمام مربیان نسل قدیم را ببرد تا مربیان نسل جدید سر کار بیایند. قطر بغل گوشمان است، آنها فقط امکانات دارند و نه بازیکن خوبی دارند و نه مانند ایرانیان از استعداد بالایی برخوردارند. به یک مربی پنج سال زمان دادند و از تیم نوجوانانشان به بزرگسالان رسید و قهرمان آسیا شد. در ایران هم باید مدیران به مربیان جوان اعتماد کنند. از نسل ما در لیگ برتر مربی کمی وجود دارد. نسل جدید هم باید خودش را ثابت کند. خطیبی، منصوریان و گلمحمدی قابلیتهای بالایشان را ثابت کردهاند.
وی ضمن تمجید از یحیی گلمحمدی گفت: یحیی پدیده را به پدیده لیگ تبدیل کرد. به مربیگری بیش از بازی علاقه دارم و از آن لذت میبرم. کار کردن با بازیکنان جوان و باآتیه واقعا لذت دارد. وقتی در آکادمی هستم، شبها ساعت 10 میخوابم، در حالی که در زندگی ورزشیام به یاد ندارم که شب، ساعت 10 خوابیده باشم!
وی در خصوص انتقالش به پرسپولیس خاطرنشان کرد: سال 84 با استقلال قهرمان شدیم. یک روز مانده به پایان نقلوانتقالات به دفتر باشگاه رفتم که مرا نخواستند. به محض این که از دفتر باشگاه بیرون آمدم خشایار محسنی، کمک و مدیربرنامه آریهان با من تماس گرفت. فقط میخواست که به دفتر باشگاه پرسپولیس بروم و گپ و گفتی با انصاریفرد داشته باشیم. صحبتی برای قرارداد و رفتنم به پرسپولیس مطرح نبود، اما نمیدانم در جلسهام با انصاریفرد چه گذشت که بدون هیچ چک و چانهای قرارداد را امضا کردم.
بازیکن سابق سرخابیهای پایتخت ادامه داد: از روی لجبازی به پرسپولیس رفتم. از سمت انصاریفرد محبتی شد و من هم به سمتش کشیده شدم، اما در قراردادم ذکر کردم که اگر استقلال مرا بخواهد به تیمم باز خواهمگشت. در آن سه سال سختترین روزهای زندگیام را گذراندم. خیلی مراقب بودم که دل کسی را نشکنم، اما تصمیمی نمیتوانستم بگیرم. فقط یک روز به پایان نقلوانتقالات باقی مانده بود و پیشنهاد دیگری هم جز پرسپولیس نداشتم. اگر قبول نمیکردم یک نیمفصل بدون تیم میماندم. همیشه احترام زیادی برای پرسپولیس قائلم و خاطرات خیلی خوبی در پرسپولیس دارم.
هرکسی جای من بود فوتبالش 20 بار تمام میشد
نیکبخت در ادامه تصریح کرد: وقتی از ابومسلم به استقلال آمدم، سهراب بختیارزاده هشدار داد که وارد تیم بزرگی میشوی و هواداران زیادی اطرافت خواهندآمد. برایت حاشیه خواهندساخت. از سال 78 تا سالی که فوتبالم را کنار گذاشتم در حاشیه بودم. اگر کسی جای من بود، فوتبالش 20 بار تمام میشد.
برای جام جهانی 2006 خودم را به مصدومیت زدم
وی افزود: بزرگترین اشتباهم را در دورانی که در تیم ملی بودم، انجام دادم. بازیهای ملیام میتوانست بیش از این باشد. آن موقع در دبی بازی میکردم و با وجود اضافه وزنم باز هم برانکو مرا میخواست. پیش از جام جهانی 2006 فیکس تیم ملی بودم. بین من و برانکو کدورتی پیش آمد. جنبه نیمکتنشینی ندارم و اگر چند بازی روی نیمکت بنشینم عصبانی میشوم. برانکو چند بازی مرا بیرون گذاشت و از آن به بعد عصبی شدم و بیخیال تیم ملی شدم و پس از آن به استقلال بازگشتم. دوباره به تیم ملی دعوت شدم، اما احساس کردم در جام جهانی قرار است روی نیمکت بنشینم. قبل از رفتن به جام جهانی، اسمم در لیست بود. از پزشک تیم خواستم برایم پروندهای درست کند تا به همراه تیم به آلمان نروم. این اشتباه را شاید هیچ بازیکنی مرتکب نشود. خیلیها نیمکتنشینی در جام جهانی را هم افتخار میدانند، هر چند خیلیها دوست داشتند همیشه در تیم باشند در حالی که جایشان کنار کلمن آب بود.
اگر میخواستم با حرف مردم زندگی کنم تا الان مرده بودم
نیکبخت در خصوص آغاز حواشیاش در تیم ملی گفت: پس از بازی با کویت، به تهران آمدیم و علی دایی تمام بازیکنانی که به آنها بازی نرسیده بود را دعوت کرد. روز چهارشنبه بازیکنان را دعوت کرد و روز جمعه پرواز داشتیم. در تمرین روز جمعه یک بازیکن مصدوم شد. دو ساعت مانده به پرواز به من زنگ زدند و گفتند که علی دایی مرا دعوت کردهاست. آنقدر عجله داشتم که پاسپورتم را اشتباهی آورده بودم. وقتی برگشتم زمان پرواز گذشته بود و برخی دوستان زیرآب مرا زدند که نیکبخت اردو را ترک کرده است. حواشیام در تیم ملی از همان موقع آغاز شد. در کل پشت سرم زیاد حرف میزنند. اگر قرار بود با حرف مردم زندگی کنم تا الان مرده بودم.
در اتلتیکو مادرید فیکس بودم
بازیکن سابق سرخابیهای پایتخت اضافه کرد: اگر یک مدیربرنامه خوب داشتم، اولین نفری میشدم که پس از نسل علی دایی و خداداد در اسپانیا بازی میکرد. اتلتیکومادرید مرا خواست و حتی با تیم اولش تمرین کردم، فیکس تیم هم بودم و قرار بود بازی کنم. میتوانستم از ایران بروم و حتی به فنرباغچه بپیوندم. مدیرعامل وقت استقلال قراردادی مقابلم گذاشت که 80 درصد مبلغ سهم باشگاه باشد. هرچند اشتباه کردم، اما حقم این نبود.
استقلال با سیاهنمایی با پدرم قراردادی پنج ساله بست
وی یادآور شد: در آن پنج سالی که در استقلال بازی کردم 70 میلیون از باشگاه بیشتر نگرفتم. آن زمان که به استقلال آمدم 17 سالم بود و حق امضا نداشتم. پدر و داییام را سیاه کردند و قرارداد پنج ساله بستند. در این پنج سال مجانی برای استقلال بازی کردم. البته علی فتحالله زاده برای بازی مقابل الاتحاد پیشنهاد داد که اگر گل بزنم ماشینم را تغییر میدهد که در هر دو بازی رفت و برگشت گل زدم و ماشینم را هم عوض کرد. اتفاقا گل دقایق پایانیام به الاتحاد یکی از بهترین گلهای دوران فوتبالیام است.
پولهای میلیاردی، نوش جان فوتبالیستها
نیکبخت عنوان کرد: بازیکن فوتبال باید میلیاردی پول بگیرد، چون حقش است. فوتبال، والیبال و بسکتبال نیست که زیر سایه و در سالن بازی کنید. باید در گرما و سرما به میدان بروید و هزار مشکل و سختی دارد. قرارداد والیبال و بسکتبال بیشتر از فوتبال است. فوتبال زبان بینالمللی است و کشورهایی که حتی با یکدیگر دعوا دارند هم با برگزاری یک بازی دوستانه فوتبال، آشتی میکنند. هر بازیکنی که از فوتبال درآمد دارد حلالش باشد. نه بیمهای دارد، نه خدماتی پس از پایان دوران فوتبالیاش، پس واقعا حقش است و رقم زیادی هم نیست.
با امکانات اعراب در هر جام جهانی قهرمان میشویم
وی ادامه داد: هرشب بازیهای خودم را در اینترنت تماشا میکنم. بهترین خاطراتم گلم به الاتحاد در دقیقه 92 بود. در آن لحظه خدا بلندم کرد و فکر میکنم از تیر دروازه هم 10سانتیمتر بیشتر پریدم. بین دو نیمه حس میکردم که گل میزنم و یک پیراهن زیر لباسم پوشیدم. هنوز نان همان گل را میخورم. مردم برای آن گل خیلی خوشحال شدند. مانند گلی که محمد نصرتی به بحرین زد و به جام جهانی صعود کردیم. در کل، گل زدن به تیمهای عربستانی لذتبخش است. اگر امکانات عربها را داشتیم، هر جام جهانی قهرمان بودیم.
نیکبخت در خصوص احتمال بازگشتش به مشهد گفت: یکی از برنامههایم بازگشت به مشهد است. ما مشهدیها از خداداد عزیزی الهام میگیریم. خدادادهای زیادی در مشهد داریم. مشهد پتانسیل بالایی دارد. در مشهد به سختی فوتبالیست شدم و فوتبال بازی کردن در این شهر خیلی سخت است. اگر بخواهی در مشهد سالم کار کنی زیرآبت را میزنند. آرزویم این است یک روز یکی از تیمهای مشهدی، قهرمان لیگ شود. ذات و ریشهام مشهدی است و یک روزی در مشهد و در کنار دلسوزان فوتبال مشهد تیمی خواهیم ساخت تا فوتبال این منطقه را استوار نگه دارد. اگر با قدیمیهای ابومسلم یک گلریزان برگزار کنیم، با پولش میتوان با خیلی از بازیکنان قرارداد بست. نمیدانم چرا با اسم ابومسلم مشکل دارند. امیدوارم روزی برسد که ابومسلم به سطح اول فوتبال کشور بازگردد.