تحویل جنازه در ازای پول
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از رویداد 24 ، ام التلول در ورودی شهر خرمشهر واقع شده است؛ منطقهای که ساکنان آن عراقیان مهاجری هستند که حدود ۳۰ سال پیش ودر پی جنگ کویت و عراقبه کشور ما مهاجرت کرده و در این منطقه ساکن شدند.
۴ روز پیش ساعت ۱۲ ظهر دو دختر ۱۸ و ۱۲ ساله از اهالی همین منطقه در رودخانه خروشان کارون غرق شده و جان باختند. به گفته اهالی این دو دختر به دنبال نبود امکانات در این منطقه برای استحمام و فرار از گرمای هوای ظهر تابستان در استان همیشه گرم خوزستان تن به آب زده و جان سپردند.
یکی از اهالی این روستا به این دلیل که خانواده بچهها قادر به صحبت کردن به زبان فارسی نبودند درباره این بچهها گفتگو کرده و با بیان اینکه این دو نوجوان دختر عمو بودند، میگوید: در این مناطق خانهها سرویس بهداشتی و حمام ندارند، اینجا بیابانی است و نه لولهکشی آب وجود دارد نه برق، ما همه چیز را از دریا داریم. یکی از اهالی برای تامین آب به شهر میآیند و از شیر آب شهر آب پر میکنند و برای خانواده میبرند. حتی با تانکر هم به ما آبرسانی نمیشود اگر میشد مردم برای حمام ناچار نبودند به رود بروند.
او با اشاره به اینکه منطقه ما در ورودی شهر خرشهر وجود داشته و تنها ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر با شهر فاصله دارد، ادامه میدهد: جمعیت این منطقه کم است، اما روستایی که از ما بالاتر است خیلی با فرهنگ هستند و امکانات را دارند، اما ما هیچ چیز نداریم ای کاش بیایید و با چشم خودتان ببینید.
این فرد میافزاید: ما حدود ۲۲ سال است که از عراق مهاجرت کردهایم ما اینجا همه فامیل هستیم و غریبه بینمان نیست. بچههایی که در ایران متولد شدهاند درس میخوانند، اما افرادی که در عراق متولد شدهاند نتوانستند درس بخوانند و هیچ مدرکی ندارند. اینجا ۹۰ درصد مردم هیچ مدرک هویتی ندارند.
این فرد میگوید: ما در این منطقه نه دهیار داریم و نه شهردای ما ۱۸ خانواده بسیار پرجمعیت هسیتیم یعنی هر خانواده ۱۰ یا ۱۵ نفر است، اما هیچگونه امکاناتی نداریم. ما مجبور شدیم مانند افرادی خیلی قدیمی با گل خانه بسازیم و زندگی کنیم و غدایمان را هم بیشتر با ماهیگیری از دریا به دست میآوریم.
او اظهار میکند: پدرهای این دو نوجوان هم که برادر هستند مانند باقی مردم این منطقه در شرایط بسیار بد اقتصادی قرار دارند تعدادی گاومیش دارند که وسیله ارتزاق آنهاست و ماهانه حدود ۷۰۰ تومان گاهی هم کمتر درآمد دارند. این خانواده بسیار فقیر هستند البته همه این افراد مشکلات اقتصادی دارند و گاهی خیرین به آنها کمک میکنند اینجا برق نیست که مردم کولر داشته باشند. به همین دلیل هم بچهها برای شنا و استحمام به کارون میروند که اول کودک ۱۲ ساله غرق میشود دیگری برای نجات او میرود که خودش هم پایش لیز میخورد و غرق میشود.
وی اضافه میکند: ۵ روز پیش این حادثه اتفاق افتاد و بچهها غرق شدند. دختر کوچکتر همان ساعات اول پیدا شد، اما دختربزرگتر را ۳ روز بعد از آب گرفتند.
این فرد محلی میگوید: از زمانی که کرونا شایع شده هیچکس به ما سرنزد که ببینند کسی مبتلا نشده باشد. اینجا شرایط بهداشتی خوب نیست. بچهها زیاد به بیمارستان نیاز پیدا میکنند که هزینه آن هم برای ما زیاد و به صورت آزاد است. بچهها از گرما به کارون میزنند وقتی بیرون میآیند سر و صورتشان پر از خاک و گل است و بیمار میشوند، اما کسی رسیدگی نمیکند. اصلا هیچ مسئولی به ما سر نمیزند که متوجه شرایط ما بشود.
او درباره علت عدم برگشت اهالی این منطقه به عراق اظهار میکند: ما نمیتوانیم به عراق بازگردیم ما مهاجرت کردیم که در اینجا زندگی کنیم و هر قدر هم که اینجا به ماسخت بگذرد نمیتوانیم برگردیم، چون آنجا شرایط بسیار سختتر است.
عیسی شرجی عضو شورای بخش مرکزی خرمشهر و عضو شورای استان خوزستان درباره شرایط مردم در امالتلول به رویداد۲۴ میگوید: این منطقه قبلا روستا بوده و مدتی است که به شهر ملحق شده است. دو نوجوان غرق شده هم از خانوادههای مهاجر عراقی هستند.
وی ادامه میدهد: در این منطقه برق و آب و گاز هست چه کسی گفته چنین امکاناتی در این منطقه وجود ندارد. افرادی که غیر مجاز در این منطقه سکونت میکنند برای نگهداری از گاومیشها و دامهایشان در زمین خالی کپر میسازند تا بتوانند احشام را نگهداری کنند و هم خودشان نگهبانی میکنند. در این روستای امالتلول به غیر از طویله برای نگهداری احشام واحد مسکونی هم دارند.
عضو شورای استان خوزستان اضافه میکند: این افراد وضع مالی خوبی دارند و هرچند دو نوجوان در رودخانه غرق شدهاند، اما کمبود امکانات در این منطقه وجود ندارد و بستگی به افراد دارد که چطور زندگی میکنند.
یکی از فعالان اجتماعی منطقه میگوید: این منطقه فاصله بسیار کمی با شهر خرمشهر دارد و به راحتی میتوان به آنها کمک کرد در حالیکه خانههای آنها متشکل از چند بلوک سیمانی و سقفهایی ساخته شده از نی و حصیر است. گرچه فعلان اجتماعی سعی میکنند به مردم این منطقه کمک کنند، اما از آنجاییکه اهالی منطقه مهاجر و غیر ایرانی هستند، شرایط بسیار بدی دارند.
وی عنوان میکند: فعالان اجتماعی تلاش زیادی کردند که برای اهالی این منطقه کولر تهیه کنند یا آب و برق به این منطقه کشیده شود، اما متاسفانه هیچ عزمی برای رسیدگی به امالتلول وجود ندارد.
او اظهار میکند: اینکه برخی اهالی منطقه تعدادی گاو میش دارند به نظر برخی از مسئولان نشاندهنده وضع مالی خوب آنهاست در حالیکه مردم از محصولات این گاومیشها ارتزاق روزانه میکنند و بر فرض که یک خانواده دو گاو میش هم داشته باشد که هر یک ۴۰ میلیون تومان قیمت داشته باشد آن خانواده باید چه کند اگر آن را بفروشد بعد باید چه کند.
این فعال اجتماعی با اشاره به اینکه در این منطقه فقر فرهنگی، آموزشی و اقتصادی وجود دارد، میافزاید: این منطقه آب لوله کشی ندارد. برخی خانهها برق دارند برخی دیگر ندارند. آبی که در تانکر آب وجود دارد به شدت گل آلود و آلوده است. وضع زندگی آنها به شدت نامناسب بوده و نبود امکانات بهداشتی در منطقه باعث شده مردم دچار بیماریهای مختلف از جمله بیماریهای پوستی و مقاربتی شوند.
وی با بیان اینکه ۳۰ سال از مهاجرت این افراد به ایران میگذرد که مدت زمان کمی نیست، خاطرنشان میکند: برخی از این افراد بخصوص آنها که در ایران متولد شدهاند نسبت به ایران علقه دارند و نمیخواهند به عراق بروند، اما برخی دیگر حاضر به کشور خود بازگردند، اما به شرط آنکه بتوانند تنها داراییشان یعنی همین گاومیشها را با خود ببرند تا سرمایه تشکیل زندگی آنها در کشور خودشان باشد.
این فعال اجتماعی اظهار میکند: در حال حاضر برای تحویل اجساد این دو دختر به خانوادهها ۸ میلیون تومان یعنی ۴ میلیون تومان برای هر جسد خواستهاند که این بسیار غیرمنصفانه است. سال گذشته مادر یکی از همین بچهها بچهاش را در بیمارستان به دنیا آورد، اما نوزاد مرد و بیمارستان برای تحویل پیکر این نوزاد به خانواده بیش از ۲ میلیون تومان پول خواست و ما از طریق خیرین توانستیم این مبلغ را تامین کنیم. این قوانین نیاز به اصلاح دارد.
این فعال اجتماعی تصریح میکند: باید تکلیف این افراد را روشن کنند که آیا جزیی از جامعه شمرده میشوند یا نه و حداقلهای زندگی برایشان مهیا شود. دربرخی خانههای آنها انقدر یخچال خالی است که به عنوان کمد استفاده میشود. خانهها در برابر گرما و سرما از آنها محافظت نمیکند. قطعا چنین شرایطی را نمیتوان زندگی استاندارد درخور شان انسان نامید.
شرایط مردم این منطقه اصلا خوب نیست. آنها نه ریشه در این آب و خاک دارند و نه در هیچ کجای دیگر. آنها به این منطقه پناه آوردهاند، اما کسی نیست که پناهشان داده و درباره آنها تعیین تکلیف کند، این بیپناهی و بیتوجهی آنچنان شدید است که سرانجام دو دختر نوجوان در نبود امکانات بهداشتی همچون سایر اهالی این منطقه راهی کارون میشوند و جانشان را در میان خروش این رود جای میگذارند.