خبرگزاری اصولگرای تسنیم:احمدی نژاد ریاکار است!
به گزارش اقتصادنیوز این خبرگزاری اصولگرا نوشت: سخنگوی دولت در نشست خبری 3 تیر 99 اعلام کرد که پیشنویس برنامه 25 ساله همکاری ایران و چین در جلسه یکشنبه اول تیر هیئت دولت تصویب شده است. خبر چندان عجیب و بیسابقه نبود، با این حال مشخصاً پس از موضعگیری آقای محمود احمدینژاد علیه این برنامه همکاری، به یک موضوع داغ رسانهای تبدیل شد. احمدینژاد در یک موضعگیری تند، این برنامه را یک قرارداد «پنهان» و «دور از چشم ملت» خواند و گفت که " هر قراردادی که مخفیانه و بدون در نظر گرفتن خواست و اراده ملت ایران با طرفهای خارجی منعقد شود و برخلاف منافع کشور و ملت باشد، معتبر نیست و ملت ایران آن را به رسمیت نخواهد شناخت ."
پس از این اظهارنظر آقای احمدینژاد گمانهزنیها و موضعگیریهای بسیاری درباره این مسئله گفته و نوشته شد که در نوع خود عجیب بود.
موضعگیریهایی که حول و حوش این برنامه تا الان جاری و ساری بوده، از چند حیث به آن پرداخته است. نخست، از منظر جزئیاتی است که درباره محتوای سند ادعا میشود و دوم، تحلیلهایی است که از چنین سندی و به طور کلی ارتباط 25 ساله با چین و به نحو کلیتر، درباره استراتژی نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران، ارائه شده است. این متن درصدد است به نحو مختصر اولاً چارچوبی برای ارزیابی چنین اسنادی ارائه کند و ثانیاً به این مسئله بپردازد که آیا اساساً آنچه تاکنون درباره محتوا گفته شده واقعی است یا خیر؟ و ثالثاً نگاهی به نحوه برخی مواجههها با چنین پدیدهای داشته باشد.
یکم: ادعای محرمانه بودن موضوع سند همکاری 25 ساله ایران و چین، مشخصاً یک شعبدهبازی سیاسی است. آقای احمدینژاد مسئله را به نحوی مطرح کرد و از نوعی ساخت و پاخت محرمانه میان ایران و چین به دور از چشم مردم سخن گفت که احتمالاً برخی تصور کنند او یک سند فوقسری که همهی نظام به دنبال پوشاندن آن از مردم هستند را فداکارانه برای مردم افشا کرده است؛ اما مسئله به نحو دیگری است.
موضوع اراده ایران و چین برای یک همکاری بلندمدت راهبردی 25 ساله، نخستین بار در سوم بهمن 94 و همزمان با حضور آقای «شی جین پینگ» رئیسجمهور چین در ایران، به طور علنی آنهم در قالب بیانیه مشترک رسمی میان ایران و چین اعلام شد. بند 6 از آن بیانیه مشترک میگوید: "نظر به اراده راسخ طرفین برای توسعه روابط دو کشور و با توجه به مکمل بودن ظرفیتهای اقتصادی و همچنین وجود زمینه های مختلف همکاری در عرصه های انرژی، زیرساختی، صنعتی، فناوری و سایر زمینه های مشترک، دو طرف توافق می نمایند رایزنی ها و مذاکرات لازم جهت انعقاد قرارداد همکارهای جامع 25ساله را در دستور کار قرار دهند."
ساعاتی بعد در دیداررئیسجمهور چین با رهبر معظم انقلاب ، ایشان اصل موضوع روابط استراتژیک 25 ساله ایران و چین را مطرح و اعلام کردند که "دولت و ملت ایران همواره به دنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک 25 ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز است". خبر این دیدار و اظهارات رهبر انقلاب و رئیسجمهور چین نیز به طور رسمی منتشر شد.
آقای محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان نیز پس از دیدار سال گذشته خود با مسئولان چینی، در شهریور 98، ضمن توئیتی رسماً به این موضوع اشاره کرده است.
و اخیراً نیز علی ربیعی سخنگوی دولت خبر داده است که «پیشنویس» این سند در هیئت دولت تصویب شده است.
قاعدتاً تصویب متن پیشنویس سندی که باید یک سند دو جانبه باشد، آنهم از ناحیه دولت یک طرف نمیتواند به معنای نهایی شدن آن تلقی شود. اما اینکه چرا آقای احمدینژاد مسئله را به نحوی مطرح کرده است که گویا شخصاً به سند و خبر محرمانه و عجیب غریبی دست یافته، نکتهای است که به آن اشاره می شود.
خلاصه ماوقع درباره سند به این نحو است که بهمن ماه 94 و در جریان سفر رئیسجمهور چین به ایران موضوع سند راهبردی 25 ساله مطرح میشود؛ تا اواخر سال 97 از طرف دولت ایران تحرک چندانی در این باره مشاهده نمیشود. اما شهریور سال 98 و همزمان با حضور آقای ظریف در پکن اعلام میشود که ایران پیشنویس اولیه درباره سند 25 ساله را به مقامات چینی ارائه خواهد کرد.
دولت چین با اخذ این پیشنویس و با پذیرش چارچوب آن، نکاتی درباره آن نوشته و پیشنویس دومی به ایران ارائه کرده و ایران نیز با اعمال نظرات خود پیشنویس سوم را تهیه کرده است. و آنچه در جلسه اخیر هیئت دولت تصویب شده همین پیشنویس سوم بوده است که احتمالاً یک دور دیگر دادوستد پیشنویسها قبل از توافق نهایی در کار خواهد بود.
دوم: طی چند روز اخیر مطالب و عدد و رقمهای بسیاری درباره جزئیات این سند در برخی رسانهها و اکانتهای فضای مجازی منتشر شد. برخی رسانهها از اعداد 400 میلیارد دلار و 120 میلیارد دلار سرمایهگذاری چینیها در ایران سخن گفتند. مثلاً روزنامه اعتماد مشابه آقای احمدینژاد از کشفیات! بخصوصی سخن گفته است. این روزنامه به نقل از برخی افراد مینویسد: "قرار بر این بود که چین 260 میلیارد دلار در بخش نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایهگذاری کند؛ بخش قابل توجهی از این سرمایهگذاری چینیها طی 5 سال نخست اجرای قرارداد 25ساله با آنها به صنعت نفت و گاز ایران تزریق شود و مابقی آن به صورت مرحلهای و بر اساس توافق دو طرف از سوی پکن در ایران انجام شود. چینیها همچنین قرار است در قالب توافق شراکت جامع استراتژیک با ایران 120 میلیارد دلار در حوزه توسعه زیرساختهای تولید و حمل و نقل در ایران سرمایهگذاری کنند که بخش قابل توجهی از این سرمایهگذاری هم در 5 سال نخست انجام خواهد شد و مابقی آن به صورت دورهای و بر اساس توافق دو کشور به بخش صنعت و حوزه حمل و نقل ایران تزریق میشود. چین همچنین میتواند بخشی از تولیدات نفت، گاز و پتروشیمی ایران را با تخفیف بر مبنای قیمت متوسط 6 ماهه محصول خریداری کند. بر اساس جزییات توافق جدید انجام شده بین ایران و پکن چین میتواند پول محصول خریداری شده از ایران را حداکثر تا دو سال به این کشور پرداخت کند".
البته روزنامه اعتماد در ادامه اشاره میکند که تمام اینها گمانهزنی است. ولی احتمالاً تصور شود این حجم از اطلاعات، دستکم 10 درصدش هم درست باشد، فضای خوبی از سند به دست میدهد. اما مسئله اینجاست که تمام این گمانهزنیها درباره سند -دستکم تا این لحظه- غلط است. اساساً در سند «هیچ عدد و رقمی» غیر از همان 25 سال اصل سند وجود ندارد و ارقامی که ادعا میشود، مشخص نیست با چه نرمافزاری اکتشاف یا استخراج شده است!
این سند صرفاً یک چارچوب کلان درباره حوزههای همکاری است و اعداد و ارقام در مراحل بعد که سند تبدیل به پروژههای مشخص سازمانها و بخشهای مختلف با ارگانهای چینی خواهد شد، میتواند روی کاغذ بیاید. لذا در شرایطی که فعلاً هیچ پروژهای نیست، بنابراین اعداد و ارقام نیز نمیتواند هیچ قطعیتی داشته باشد.
سوم: صرفنظر از جزئیات سند، طی روزها و حتی سالهای گذشته که جمهوری اسلامی ایران راهبرد نگاه به شرق را به عنوان یک استراتژی مشخص مطرح کرده، تحلیلهایی درباره فرامتن این موضوع نیز در جریان است که با درانداختن مصداق سند 25 ساله، این مباحث داغتر از پیش خواهد شد. در این باره و در وهله اول، موضوع «نگاه به شرق» از منظر تناسب آن با شعار «نه شرقی، نه غربی» جمهوری اسلامی ایران مورد ارزیابی قرار میگیرد.
چهارم: سند همکاری 25 ساله از جنس ارتباط است؛ اما چگونه میتوان «ارتباط» را از «استعمار» تشخیص و تمیز داد. در شرایطی که غربگرایان از روی غرض و برخی از روی غیرت در این باره اظهار نگرانی میکنند، میتوان چارچوب مشخصی برای استدلال ارائه کرد. یک ارتباط آن زمان که ارزشهای «آزادی»، «عدالت»، «امنیت» و یا «پیشرفت» را ناظر به یک ملت و کشور خدشهدار کند، تبدیل به استعمار شده است. اگر یک سند، آزادی عمل و استقلال رفتاری ایران را خدشهدار کند، و یا در ارزیابی «دادهها» و «ستاندهها» عادلانه نباشد، و یا برخلاف امنیت و پیشرفت یک ملت و کشور باشد، سندی استعماری و استثماری است. بررسی این سند توسط نهادهای ذیربط و مهمتر از آن پروژههایی که بر مبنای آن و با عدد و رقم خاص نوشته خواهد شد، و ارزیابی آن با شاخصهای آزادی و عدالت و امنیت و پیشرفت چندان دشوار نخواهد بود. لذا نشستن و غیبگویی کردن از یک سند آنهم در برهه فعلی چندان منطقی جور در نمیآید و بیش از آنکه نگرانی از خود سند باشد، واهمه از اصل نگاه به شرق است که غربگرایان برای آشفته شدن از آن انگیزههای شخصی و گروهی کم ندارند.
جریانهایی مثل آقای محمود احمدینژاد نیز که غیبگویانه با سند تعامل با چین مخالفت میکنند، بخش دیگری از دستاندازهای دولت و به عبارت دقیقتر، موانع کشور، در این زمینه خواهند بود. احمدینژاد که خود در سالهای 90 و 91 چراغ سبزهای متعددی به آمریکا برای مذاکره و بالاتر از آن «ارتباط» میداد، از 92 به این سو، تا زمانی که مذاکرات و برجام در جامعه رونقی داشت، سکوت اتخاذ کرده بود. با این حال پس از مشخص شدن کاستیها و نواقص و خسارتهای برجام، ریاکارانه و ظاهرسازانه خود را در میان بدنه منتقدان مذاکرات جا زد. حال درباره ارتباط با چین نیز، علیرغم آنکه کارشناسانی نظیر رئیس اتاق ایران و چین میگویند او خود معتقد به رابطه سطح بالا با چین بوده، در مقطع فعلی برای فاصلهگذاری خود با سیستم، عجیب نیست که به مخالفت غیبگویانه و سیاستزده با همکاری راهبردی با چین بپردازد.