زشتترین انتخابات آمریکا
به گزارش اقتصادنیوز؛ هفتهنامه اکونومیست مطلب اصلی این شماره خود را به چالشهای انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ در ایالات متحده اختصاص داده است. اکونومیست در سرمقاله خود با عنوان «انتخابات زشت آمریکا» آورده است:
روز کارگر، ایستگاه نخست در مسیر انتخابات ریاست جمهوری است. انتخاباتی که به نظر میرسد اینبار روی زشت خود را نشان خواهد داد.
نگاهی به وقایع و مواضع انتخاباتی در همین هفته اخیر چشمانداز بهتری به دست میدهد؛ حامیان رئیسجمهور با معترضان تبعیض نژادی در پورتلند -ایالت اورگان- درگیر میشوند. یک هفته پس از شلیکهای پلیس کنوشا به یک شهروند آفریقاییتبار غیرمسلح (جیکو بلیک) و سپس قتل ۲ تظاهرکننده به ضرب گلولههای یکی از حامیان ترامپ (احتمالاً به خاطر دفاع از خود)، رئیسجمهوری به شهر کنوشا -ویسکانسین- سفر میکند تا مقابل یک ساختمان سوخته عکس بگیرد.
رئیس جمهور در زمینه اعتراضات و تنشهای اخیر با در پیش گرفتن استراتژی «سود بردن از ترس ناشی از ناآرامی»، به دنبال بهرهبرداری تبلیغاتی از این فضاست.
بر همین اساس بسیاری از آمریکایی ها نگرانند که انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ نه منادی یک تمرین آرام دموکراسی بلکه رخنمایی یک شکاف عمیق و یک بحران قانون اساسی باشد.
>>>>>مطلب مرتبط:
تکرار کابوس کلینتون برای بایدن؟/ مقایسه نظرسنجیهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰
خاطره مشابه هیلاری کلینتون و قالیباف از انتخابات
انتخابات مناقشهبرانگیز؛ اغراق یا واقعیت؟
آیا همه اینها اغراق است؟ در تاریخ آمریکا انتخابات پرتنش و رقابتی وجود داشته است؛ در سال 1968 یکی از نامزدها، بابی کندی، ترور شد. در سال 1912 تدی روزولت هنگام سخنرانی در ویسکانسین از ناحیه سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت. (او سخنرانی خود را قبل از عزیمت به بیمارستان به پایان رساند و زنده ماند.) مورخان هنوز درمورد اینکه چه کسی واقعاً در انتخابات 1876 پیروز شد بحث میکنند.
با این حال سیستم سیاسی همیشه موفق شده است رضایت بازندهها را در انتخابات ریاست جمهوری خود جلب کند- حتی در انتخابات میانه جنگهای داخلی. این نوار پیوسته ممتد نشان میدهد که آیندهنگران باید همه چیز را متناسب نگه دارند. با این حال، امکان رخ دادن رویدادهای غیرقابل پیشبینی در ماه نوامبر یک خطر واقعی است.
دموکراسیها برای اطمینان از انتقال مسالمتآمیز قدرت، نیازمند اقناع نامزدهای شکستخورده و مهمتر پذیرش شکست از سوی هوادارانشان هستند. یک نتیجه روشن در روز انتخابات کمک شایانی به این امر میکند. بازندگان ممکن است از نتایج شفاف متنفر باشند، اما آن را قبول خواهند کرد و برای انتخابات بعدی آماده میشوند. اما وقتی نتیجه نامشخص و مبهم باشد، به یک سیستم پشتیبان نیاز است.
مناقشه در نتایج انتخابات در دموکراسیهای بالغ غربی نادر است، اما اتفاق میافتد. در سال 2006 سیلویو برلوسکونی در انتخابات ایتالیا به سختی شکست خورد و بدون مدرک ادعا کرد که تقلب گستردهای صورت گرفته است. دادگاه عالی کشور به نفع رقیب وی رای داد و آقای برلوسکونی با وجود عدم رضایت به این حکم اما به آن تمکین کرد. و یا در سال 2000 انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (میان جرج دبلیو بوش و ال گور) در دادگاه عالی پس از بازشماری مجدد آرا در فلوریدا حل و فصل شد. بنابراین در هر دو مورد، احکام قضات برای خاتمه دادن به مشاجره و ادامه یافتن حرکت در کشور کافی بود.
پیروزی چشمگیر و انتقال صلحآمیز قدرت
در صورت پیروزی چشمگیر دونالد ترامپ یا جو بایدن، حدود نیمی از آمریکا محزون خواهد شد. بسیاری از دموکراتها ترامپ را تهدیدی علیه دموکراسی میدانند و اگر او دوباره برنده شود میلیونها نفر از آنها پریشان و مضطرب میشوند. در مقابل، در میان جمهوری خواهان، ترامپ هنوز از مقبولیت ۸۷ درصدی برخوردار است. اگر او ببازد، بسیاری از هوادارانش طرف مقابل را متهم به تقلب میکنند. اما اگر پیروزی با فاصله به اندازه کافی چشمگیر باشد، انتقال صلحآمیز قدرت متوقف نمیشود.
>>>>>مطلب مرتبط:
کبریت ترامپ در انبار باروتِ اختلاف نژادی
کارت طلایی ترامپ علیه بایدن
اگر ترامپ [چنانچه میانگین نظرسنجیها تاکنون نشان میدهند] با فاصله ۸ درصدی شکست بخورد، هیچ راهی برای به چالش کشیدن مشروعیت نتایج انتخابات ندارد -هرچند که ممکن است راههایی را برای دامن زدن به ناآرامیهای بیشتر امتحان کند.
نتایج نزدیک و روی زشت انتخابات
اگر نتایج انتخابات خیلی نزدیک باشد، ممکن است همهچیز حتی زشتتر شود. آمریکا از نظر میزان قدرت مقامهای محلی و نیروهای حزبی در زمینه اداره انتخابات، با سایر دمکراسیها تمایز دارد. تصمیمگیری در مورد اینکه چه کسی هنگام به روزرسانی از لیست رأی دهندگان واجد شرایط حذف میشود، طراحی برگههای رأیگیری، محل استقرار مراکز رأی دهی، اینکه آیا رأیگیری زودرس مجاز است و چه تعداد از مردم باید شاهد رأیگیری پستی باشند، همگی توسط افرادی که برچسب حزبی دموکرات یا جمهوریخواه دارند صورت میپذیرد. درحالیکه در سایر دموکراسیهای بالغ مدیریت این موارد در دست کمیسیونهای غیرحزبی است.
اگر نتایج انتخابات نزدیک باشد، همه اینها، محل مناقشه و دعوا خواهند بود و در نهایت در دادگاههایی به ریاست قضاتی که توسط همان فرمانداران و روسای جمهور حزبی (جمهوریخواه یا دموکرات) منصوب شدهاند، حل و فصل میشوند.
دردسر بزرگ؛ طولانی شدن روند شمارش آرای پستی
حتی اگر مسائل فوق به اندازه کافی نگرانکننده نباشد، شیوع کرونا خود میتواند بار اضافی بر دوش یک انتخابات رقابتی بگذارد. در حال حاضر بیش از 200 پرونده قضایی مربوط به کرونا توسط کمپینها تشکیل شده است. شواهد از انتخابات مقدماتی احزاب حاکی از آن است که اگرچه برخی از ایالتها، مانند ویسکانسین، بهرغم شیوع کروناویروس، انتخابات نسبتاً منظمی را برگزار کردند، اما برخی دیگر در این امر موفق نبودند. بطور مثال شمارش آرای پستی تا هفتهها پس از روز انتخابات مقدماتی در نیویورک ادامه یافت. در ماه نوامبر ، برخی از ایالتهای کلیدی، از جمله میشیگان، برای اولین بار رایگیری پستی را بصورت گسترده عملیاتی میکنند.
اگر انتخابات نزدیک باشد و در شمارش آرا در شب انتخابات تاخیر ایجاد شود، به خوبی به نظر خواهد رسید که ترامپ در برخی از ایالتهای مهم و کلیدی پیروز شده است. او ممکن است قبل از پایان یافتن شمارش آراء و اعلام رسمی نتایج -همانطور که در انتخابات میاندورهای 2018 در فلوریدا انجام داد- ادعای پیروزی کند.
با شمارش بیشتر آرای پستی [با توجه به اینکه هوادارن بایدن تمایل بیشتری به رأیگیری پستی دارند]، نتیجه میتواند به نفع جو بایدن متمایل شود و به این ترتیب آمریکا دو نامزد خواهد داشت که مدعی پیروزی هستند.
پروندههای انتخاباتی در چندین ایالت ممکن است برای رسیدگی به دادگاهها بروند. اعتراضات مردمی -که برخی از آنها مسلحانه هستند- قطعاً فوران خواهد کرد.
رئیس جمهور ممکن است گارد ملی را -همانطور که این تابستان تهدید کرد- اعزام کند. و یا مأموران فدرال را برای کنترل جمعیت ناآرام به شهرهای دموکرات بفرستد -همانطور که در پورتلند اتفاق افتاد.
در چنین شرایطی، به راحتی می توان فراموش کرد که انتخابات ریاست جمهوری در سال 2000 یک انتخابات مناقشه برانگیز بوده است. آن مناقشه در زمانی رخ داد که آمریکا اعتماد به نفس حداکثری داشت، قبل از 11 سپتامبر بود، چین ظهور نکرده بود، دعواهای انتخاباتی به شبکههای اجتماعی منتقل نشده بود و اساساً در آن هنگام اختلاف بین دو نامزدی بود که طبق استانداردهای فعلی مرکزگرا، معتدل و میانهرو محسوب میشوند.
حال تصور کنید که پس از کشته شدن ۲۰۰ هزار آمریکایی در یک اپیدمی چیزی مانند بازشماری مجدد آراء فلوریدا در چندین ایالت رخ دهد، درحالیکه تعداد زیادی از رای دهندگان آن را غیرقانونی و غیرمنصفانه میدانند و میلیونها نفر -فارغ از شواهد- متقاعد شدهاند که نامزد آنها به وضوح پیروز است اما به دلیل تقلب گسترده در انتخابات پیروز نخواهد شد.
اگر ترامپ در آرای عمومی شکست بخورد، اما در کالج انتخاباتی پیروز شود -همانطور که در سال 2016 اتفاق افتاد- در اینصورت ۴۰ درصد از دموکراتها میگویند که انتخابات باید دوباره برگزار شود. و چنانچه ترامپ ریاستجمهوری را از دست بدهد، تقریباً ۳۰ درصد جمهوریخواهان انتظار دارند که اگر ادعاهایی مبنی بر تخلف گسترده در رایگیری وجود داشته، مناسب است که دونالد ترامپ از ترک کاخ سفید خودداری کند. ادعاهایی که ترامپ تا کنون بارها درباره رایگیری پستی مطرح کرده است.
وامدار قانون اساسی هستید نه احزاب خود
این انتخابات -برای آمریکا و سایر نقاط جهان- از چنان اهمیتی برخوردار است که مقامات ایالتی -با یادآوری اینکه وامدار قانون اساسی هستند، و نه حزب خود- باید هر کاری از دستشان برمیآید جهت حصول اطمینان از صحت و سهولت فرآیند انتخابات انجام دهند.
حتی یک پیروزی مقتدرانه نیز میتواند با لغزشهایی همراه باشد. در صورتیکه رقابت تنگاتنگی رقم بخورد، ممکن است آمریکا نتواند رضایت بازندگان را جلب کند، و بدون آن، دموکراسیها با دردسری بزرگی روبرو هستند.