زنی که ترامپ آرزوی مرگش را می کرد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، «روث بیدر گینزبرگ» قاضی دیوان عالی در سن 87 سالگی پس از دورانی طولانی دست و پنجه نرم کردن با سرطان لوزه المعده درگذشت. خبر درگذشت او مانند بمبی در واشنگتن صدا کرد.
این قاضی چپگرا که توانسته بود با موفقیت بر چند سرطان و بیماری های دیگری فائق آید، تقریبا به چهره ای جاودانه تبدیل شده بود و دست کم این امیدواری را در میان دموکرات ها (که با هر بار بستری شدن قاضی گینزبرگ در بیمارستان نفس ها را در سینه حبس می کردند) بوجود آورده بود که می تواند تا ژانویه 2021 میلادی یعنی زمان برگزاری مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید آمریکا زنده بماند.
اما 18 سپتامبر به گونه ای دیگر رقم خورد و اکنون ذی نفعان انتخابات ریاست جمهوری پیش روی آمریکا در هر دو حزب، باید در کنار دست و پنجه نرم کردن با چالش هایی مانند همه گیری ویروس کرونا، رکود اقتصادی و تنش های حاصل از تبعیض نژادی، تنها 6 هفته مانده به برگزاری این انتخابات، وارد نبرد بر سر تعیین جانشین برای قاضی گینزبرگ و پر کردن کرسی خالی او در دیوان عالی شوند.
درگذشت گینگزبرگ برای ترامپ فرصت خوبی است تا قاضی های تندروی آمریکایی که مورد حمایت جمهوری خواهان هستند را روی کار بیاورد. درگذشت روث برای ترامپ یک خوش شانسی دیگر به حساب می آید چرا که پیشتر هم دو قاضی در زمان ریاست جمهوری او درگذشته بودند و ترامپ کاندیداهای تندرو را جایگزین کرد.
جالب اینجاست که ترامپ همیشه طوری وانمود می کرد که برای روث احترام زیادی قائل است و برایش آرزوی طول عمر می کرد ولی سابقه او نشان می دهد برای این پست چه نقشه ای دارد.
گینزبرگ قصد داشت در سال 2016 پس از پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری، خود را بازنشسته کند. اما شکست کلینتون و در مقابل به قدرت رسیدن دونالد ترامپ باعث شد که او با وجود وخیم تر شدن وضعیت جسمانی اش، همچنان کرسی قضاوت را حفظ کند.
مرگ قاضی گینزبرگ کفه ترازو را به نفع محافظه کاران آمریکا سنگین کرد و این فرصت را در سنای این کشور در اختیار آنها گذاشت تا بتوانند از میان قضات محافظه کار، جانشینی هم عقیده با خود را برای این کرسی برگزینند.
دیوان عالی آمریکا متشکل از 9 قاضی است و دونالد ترامپ از زمان ورودش به کاخ سفید دو قاضی محافظه کار را برای این مقام منصوب کرده؛ چنانچه او موفق به انتصاب سومین قاضی برای این مقام بشود آنگاه در مجموع 6 قاضی محافظه کار در مقابل 3 قاضی چپگرا در بالاترین نهاد قضایی آمریکا حضور خواهند یافت که اتفاقی کم سابقه در تاریخ این کشور است.
این موضوع از این رو نگران کننده است که همه تصمیمات اصلی در امریکا در این دیوان گرفته می شود؛ از رای نهایی درباره سقط جنین گرفته تا حق رای و اعلام حرف آخر در صورت وجود ابهام در نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا؛ تصمیماتی که بر سرنوشت مردم آمریکا آن هم برای چند دهه تاثیر می گذارند.
اکنون در اردوگاه جمهوری خواهان آمریکا امید دوباره ای قوت گرفته است. ترامپ می تواند با انتصاب قاضی جدید، انگیزه جمهوری خواهان را در هفته های آخر مبارزات انتخاباتی تقویت کند و بخت خود را برای پیروزی در هماورد 3 نوامبر افزایش دهد.
به طور معمول روند انتصاب یک قاضی جدید برای دیوان عالی، دو تا سه ماه طول می کشد. قضات عالی آمریکا از سوی رئیس جمهور معرفی می شوند اما این سنای آمریکاست که باید به فرد پیشنهاد شده رای اعتماد بدهد.
دموکرات ها عمدتا طرفدار این دیدگاه هستند که جانشین قاضی گینزبرگ در سال 2021 توسط برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تعیین شود. برخی سناتورهای جمهوری خواه نیز اعلام کرده اند که مخالف تعیین قاضی جدیدی برای دیوان عالی قبل از برگزاری انتخابات 3 نوامبر هستند، اما به نظر می رسد که بسیاری از هم حزبی هایشان دیدگاه متفاوتی دارند.
انتخاب سریع نهمین قاضی همچنین از آن رو برای جمهوری خواهان اهمیت دارد که چنانچه ابهامی در نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری به وجود آید، آنگاه کار تعیین تکلیف درباره نتیجه انتخابات به دیوان عالی واگذار خواهد شد. در این حالت چنانچه نهمین قاضی وجود نداشته باشد، این خطر وجود دارد که 8 قاضی حاضر با دادن رای مساوی 4 بر 4 بار دیگر سرنوشت انتخابات این کشور را به بن بست بکشانند.
در سال 95 و پیش از آن که ترامپ رئیس جمهور آمریکا شود میان وی و گینزبورگ تنش به وجود آمده بود.
دونالد ترامپ که در آن زمان نامزد احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بود در پی سخنان این قاضی علیه اش، خواهان کنارهگیری روث بیدر گینزبورگ، قاضی دیوانعالی شده است.
روث بیدر گینزبورگ که از قضات لیبرال دیوانعالی آمریکا بود، در چندین مصاحبه انتقادهایی نسبت به ترامپ مطرح کرده و او را برای ریاستجمهوری مناسب ندانسته است.
ترامپ گفته است که شایسته نیست که یک قاضی دیوانعالی در مورد رویدادهای سیاسی اظهارنظر کند. وی قاضی گینزبورگ را شخصی توصیف کرده که تعادل روانی ندارد.
دونالد ترامپ در توییتی نوشته بود: قاضی گینزبورگ اظهارنظرهای احمقانه سیاسی مطرح کرده و باید استعفا دهد.
قاضی روث بیدر گینزبورگ که دومین قاضی زن در تاریخ دیوان عالی آمریکا به شمار می رفت، طی در چندین مصاحبه انتقادهای صریحی از ترامپ به عنوان نامزد احتمالی جمهوریخواهان مطرح کرده است.
قاضی گینزبورگ در مصاحبه با سی.ان.ان درباره دونالد ترامپ گفت: او متقلب است. او دارای شخصیت منسجمی نیست و هر آنچه را که به ذهنش میآید بر زبان میآورد.
این قاضی دیوانعالی آمریکا همچنین در مصاحبه ای با نیویورک تایمز گفت که ریاستجمهوری دونالد ترامپ برایش غیر قابل تصور است.
قاضی گینزبورگ همچنین به شوخی گفته بود که در صورتی که ترامپ به ریاستجمهوری برسد، به نیوزیلند خواهد رفت.
زندگینامه
«روث جوان بِیدِر گینزبرگ» در تاریخ 15 مارس 1933 در «بروکلین» نیویورک زاده شد. پدرش یک مهاجر یهودی از «اودسا»ی روسیه بود و مادرش از یک پدر و مادر اتریشی یهودی در نیویورک متولد شده بود.
هنگامی که او 14 ماهه بود، خواهر بزرگش در سن 6 سالگی فوت کرد.
مادرش که یکی از پشتیبانان او بود دقیقا یک روز پیش از اتمام دبیرستان گینزبرگ به دلیل ابتلا به سرطان چشم از جهان فروبست.
گینزبرگ سال 1954 از دانشگاه «کورنل» نیویورک فارغ التحصیل شد.
او در سن 21 سالگی برای سازمان تامین اجتماعی آمریکا در اوکلاهما کار می کرد اما پس از بارداری اش، کارش را رها کرد. وی در سال 1955 صاحب دختری شد.
او در پاییز سال 1956 به مدرسه حقوق هاروارد و کمی بعد به مدرسه حقوق کلمبیا در نیویورک رفت و نخستین زنی بود که برای نشریه حقوق هر دو دانشگاه کار کرد.
با اینکه شاگرد اول بود نمی توانست کار پیدا کند. خودش می گوید: «هیچ دفتر حقوقی در نیویورک استخدامم نمی کرد. از سه جهت مشکل داشتم: یهودی بودم، زن بودم، و مادر.»
از سال 1961 تا 1963 ، گینزبرگ یک همکار تحقیقاتی و سپس مدیر دستیار پروژه دانشکده حقوق کلمبیا در مورد آیین دادرسی بین المللی بود. او زبان سوئدی را آموخت تا در زمینه آئین دادرسی مدنی در سوئد با «آندرس بروزلیوس» نویسنده کتابی باشد.
گینزبرگ تحقیقات گسترده ای را برای کتاب خود در دانشگاه «لوند» در سوئد انجام داد.
در سال 1963 گینزبرگ استاد مدرسه حقوق «راتگرز» شد.
کلاس حقوق و زنان او یکی از نخستین درس های دانشگاهی در این حوزه بود و پروژه حقوق زنان را در اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا (ای.سی.ال. یو) راه انداخت.
سال 1973 مشاور حقوقی اصلی این اتحادیه شد و با پرونده های تبعیض جنسیتی در دادگاه ها فعالیت می کرد.
در سال 1970 او نخستین مجله حقوقی در آمریکا با تمرکز صرف بر حقوق زنان تحت عنوان «گزارشگر حقوقی حقوق زنان» را راه اندازی کرد.
روث گینزبرگ در 14 آوریل سال 1980 قاضی دادگاه تجدیدنظر واشنگتن دی سی شد.
گینزبورگ از قضاتی بود که در دوران وکالت 20 ساله اش، پیش از ورود به دیوان عالی، قانون مدنی را به نفع زنان اصلاح و مجموعه قوانینی را که به تبعیض جنسیتی منجر می شد، لغو کرد.
بیل کلینتون در سال 1993 قاضی گینزبرگ را برای کرسی دادگاه عالی آمریکا معرفی کرد. روث گینزبرگ دومین قاضی زن در تاریخ دادگاه عالی آمریکا بود.
مستندی به نام «آر بی جی» درباره او در سال 2018 ساخته شد. او در تاریخ فرهنگی و اجتماعی آمریکا آن قدر مهم بوده که با حروف اختصاری هم نامیده شود؛ به او میگفتند آر بی جی؛ شمار کمی از آدم های مهم تاریخ آمریکا هستند که اسم اختصاری دارند.
همچنین فیلم سینمایی «بر اساس جنسیت» روایتگر تلاش های وی در رابطه با تصویب قانون برابری مردان و زنان در آمریکا می باشد.
دادگاه تجدیدنظر آمریکا
گینزبرگ توسط «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت در 14 آوریل 1980 به عنوان کرسی در دادگاه تجدیدنظر امریکا برای ناحیه کلمبیا که پس از مرگ قاضی «هارولد لونتال» خالی شده بود، معرفی شد.
وی در 18 ژوئن 1980 توسط سنای امریکا تأیید شد و بعدا همان روز کمیسیون خود را دریافت کرد.
دوره خدمت وی در 9 اوت 1993 در مقام در دیوان عالی آمریکا به پایان رسید. در زمان حضور خود به عنوان قاضی در ناحیه دی سی، گینزبرگ اغلب با همکاران خود از جمله محافظه کاران «رابرت اچ. بورک و آنتونین اسکالیا» اتفاق نظر می یافت.
حضور وی در دادگاه شهرت وی را به عنوان «حقوقدانی محتاط» و معتدل به دست آورد. «دیوید اس. تاتل» پس از انتصاب گینزبرگ به قاضی دادگاه عالی جایگزین او شد.
دیوان عالی
معرفی و کاندیداتوری
گینزبرگ کاندیداتوری برای سمت قاضی دیوان عالی را از رئیس جمهور بیل کلینتون در 14 ژوئن 1993 رسما پذیرفت.
بیل کلینتون وی را در 14 ژوئن 1993 به عنوان دستیار دادگستری دیوان عالی کشور معرفی کرد تا صندلی خالی شده توسط قاضی بازنشسته «بایرون وایت» را پر کند.«جنت رنو» دادستان کل، گینزبرگ را به کلینتون توصیه کرده بود. در زمان کاندیداتوری، گینزبرگ به عنوان یک فرد معتدل شناخته می شد. گفته می شود کلینتون به دنبال افزایش تنوع دادگاه بود، کاری که گینزبرگ به عنوان تنها عدالت گرای یهودی از زمان استعفای «آبه فورتاس» در سال 1969 انجام داد. او دومین زن و اولین زن عدالت یهودی دیوان عالی کشور بود.
او سرانجام به طولانی ترین دوره حضور در سیستم عدالت در بین یهودیان رسید. کمیته دائمی کانون وکلای دادگستری آمریکا، گینزبرگ را «به خوبی واجد شرایط» ارزیابی کرد، که بالاترین امتیاز برای دیوان عدالت است.
فقه دیوان عالی کشور
گینزبرگ عملکرد خود را در دادگاه با رویکردی محتاطانه در برابر قضاوت توصیف می کرد. او اندکی قبل از معرفی به دادگاه در یک سخنرانی استدلال کرد که «به نظر می رسد، در اصل، اقدامات ساده برای تصمیم گیری قانون اساسی و همچنین قانون عادی درست است.»
«کاس سونستاین» دانشمند حقوقی گینزبرگ را «یک مینیمالیست منطقی» توصیف کرده است، حقوقدانی که می خواهد با احتیاط بر مبنای سابقه عمل کند نه اینکه قانون اساسی را به سمت چشم انداز خود سوق دهد.
حقوق بین الملل
گینزبرگ همچنین از قانون و هنجارهای خارجی برای شکل دادن به قانون آمریکا در نظرات قضایی حمایت کرد، دیدگاهی که توسط برخی از همکاران محافظه کار وی رد شد.
گینزبرگ از استفاده از تعابیر خارجی قانون برای ارزش اقناعی و حکمت احتمالی حمایت کرد. اعتماد خود گینزبرگ به حقوق بین الملل به زمان وکالت وی بازمی گردد.
زندگی شخصی
چند روز پس از فارغ التحصیلی از کورنل، وی با «مارتین دی.گینزبرگ» ازدواج کرد که بعدا به عنوان یک وکیل مالیاتی برجسته در سطح بین المللی در کمپانی «ویل، گوتشال و مانگس» فعالیت کرد.
این زوج از نیویورک به واشنگتن دی سی نقل مکان کردند، جایی که شوهرش استاد حقوق در مرکز حقوق دانشگاه جورج تاون شد.
دختر آنها، جین سی گینزبرگ (متولد 1955) ، استاد دانشکده حقوق کلمبیا است.
پسر آنها، جیمز استیون گینسبورگ (متولد 1965) ، بنیانگذار و رئیس Cedille Records، یک شرکت ضبط موسیقی کلاسیک مستقر در شیکاگو، ایلینوی است.
گینزبرگ 4 نوه داشت.
پس از تولد دخترشان، شوهر گینزبرگ به سرطان بیضه مبتلا شد. در این دوره، گینزبرگ در کلاس شرکت می کرد و برای هر دو شان یادداشت برمی داشت و مقالات دیکته شده همسرش را تایپ می کرد و از دختران و شوهر بیمارش مراقبت می کرد.
آنها 56 امین سالگرد ازدواج خود را در 23 ژوئن 2010 جشن گرفتند. مارتین گینزبرگ در اثر عوارض ناشی از سرطان متاستاز در 27 ژوئن 2010 درگذشت.
مرگ
گینزبرگ در 18 سپتامبر 2020 و در سن 87 سالگی بر اثر سرطان لوزالمعده درگذشت. یک روز پیش از مرگش، از گینزبرگ در روز قانون اساسی تقدیر به عمل آمده و مدال آزادی 2020 توسط مرکز ملی قانون اساسی به او اعطا شد.
گزارش شده که او در آرامستان ملی آرلینگتون و در کنار همسرش، مارتین به خاک سپرده خواهد شد.
روث بیدر گینزبرگ در سال های آخر عمرش به چهره ای «محبوب و مشهور» یا به قولی «سلبریتی» بدل شده بود که در مورد زندگی اش کتاب و فیلم و فیلم مستند و کتاب های ویژه کودکان تولید شد. فمینیست ها به یادش تی شرت می پوشند و او را قهرمان خود می دانند. حالا که او در این شرایط حساس درگذشته است، بی شک در موردش بسیار خواهند نوشت. اما بهترین وصف را شاید «جیل لپور» تاریخدان دانشگاه هاروارد ارائه داد که در مجله نیویورکر نوشت: «گینزبورگ شاهد، مدافع، و همیار تلاش برای قانونی ساختن انقلابی بود که بیش از هر انقلاب دیگری در تاریخ معاصر آمریکا برایش تلاش شده و اما کم تر از هر مورد دیگری قدرش دانسته می شود: رهایی زنان.»
جانشینی
با مرگ گینزبرگ در سال انتخابات ریاست جمهوری 2020، هشت قاضی در دیوان عالی باقی ماندند که از لحاظ تعداد قضات محافظه کار در برابر قضات لیبرال، ترکیب 5 در برابر 3 را تشکیل می دهند. پیش از مرگ گینزبرگ، او در بیانیه ای دیکته شده به نوه اش «کلارا اسپرا» یک وکیل، بیان کرد که مهم ترین آرزویش این است که تا زمان روی کار آمدن رئیس جمهور جدید، جایگزینی برای او انتخاب نشود.
«میچ مک کانل» رهبر اکثریت مجلس سنا قول داد که جانشین پیشنهادی ترامپ برای گینزبرگ را در مجلس سنا به رای بگذارد.
مرگ گینزبرگ برای دیوان عالی آمریکا یعنی چه؟
یعنی آغاز جنگی تاریخی و تمام عیار. ترامپ و جمهوری خواهان سنای آمریکا تمام تلاش شان را می کنند تا یک گزینه محافظه کار را جانشین گینزبرگ کنند و چنین کاری تعادل ایدئولوژیک دیوان را دست کم برای یک نسل برهم می زند و احتمالا به ماندگارترین میراث ریاست جمهوری ترامپ بدل می شود.
دونالد ترامپ دو بار قبل از این دو قاضی دیوان عالی را انتخاب کرده؛ «نیل گورساچ و برت کونا» دو آدم ترامپ در دیوان هستند.
اما حالا، در صورتی که سومین قاضی هم توسط ترامپ انتخاب شود، سه نفر در دیوان عالی حضور خواهند داشت که عملا به هیچ حزبی وابستگی ندارند و قدرت شان را مدیون ترامپ هستند.
اما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، مهم ترین قانونی که این دیوان توانایی تغییرش را دارد این است: gerrymandering یا در ترجمه فارسی اش «حوزه بندی ناعادلانه» (کژحوزه بندی) در انتخابات؛ روشی است که در آن حزبی که رای اکثریت را در ایالت در دست دارد، می تواند نقشه حوزه های رأی گیری را برای کمک به انتخاب کاندیداهایش بازترسیم کند .
پیش از هر انتخابات فرمانداران هر ایالت موظف اند تا حوزه های انتخاباتی را بدون انگیزه سیاسی مشخص کنند حالا اگر فرمانداران با هدف حمایت از حزب شان حوزه های رای گیری را مشخص کنند اقدام به gerrymandering کردهاند.
برای مثال، با خط کشی میان محله های مهاجرنشین یا رنگین پوست نشین که رای آنها معمولا به نفع دموکرات ها است، آنها را در دو حوزه مختلف رای گیری جای می دهند تا در نتیجه قدرت رای این گروه ها شکسته شود و در پایان شمارش آرا مثلا کاندیدای جمعیت سفیدپوستِ آن ناحیه که ممکن است به جمهوری خواهان متمایل باشد، برنده انتخابات شود.
حالا اگر کاندیدای ترامپ جای گینزبرگ را بگیرد و دادگاه های فدرال چندین ایالت درخواست حوزه بندی را دوباره به دیوان بدهند این بار احتمال اش خیلی بالا است که این طرح تصویب شود و نتیجه انتخابات نوامبر را از همین حالا تغییر دهد.
آیا ترامپ و جمهوری خواهان به راحتی می توانند این تغییر را ایجاد کنند؟
بله؛ ترامپ زمان و اراده لازم برای انتخاب قاضی جدید را دارد. نکته ناراحتکننده این استکه جمهوری خواهان حاضرند از دوران طلایی که در اختیار دارند - یعنی تا انتخابات 3 نوامبر و پیش از انتخابات سنا - بیشترین استفاده را ببرند.
«ایمی کونی بررت» 48 ساله که به مذهبی بودن اش شهره است هم در میان آنها است. دموکرات ها معتقدند که باورهای مذهبی او بر تحلیل های حقوقی اش بسیار تأثیر می گذارد در حالی که بررت خودش این ادعا را رد می کند.
سه نفر از سناتورهای جمهوری خواه از جمله «تد کروز و تام کاتن» هم نام شان در کنار 20 نفر دیگر در این فهرست هست.
تام کاتن در واکنش به بودن نامش در فهرست ترامپ با توییتی سریع ماجرای تصمیم دیوان عالی در سال 1973 برای قانونی شدن سقط جنین در آمریکا را به روی همه آورد و نشان داد اگر برای این سمت انتخاب شود شمشیر را علیه ترقی خواهان از رو خواهد بست.
اگر یک قاضی جوان محافظه کار جانشین گینزبرگ شود، تعادل ایدئولوژیک این نهاد را تغییر می دهد و این جا تغییر یعنی شکل گرفتن اکثریت قاطع قضات محافظه کار در دیوان عالی؛ که آنها را به یک ماشین ضدگلوله تبدیل می کند. این اکثریت می تواند زمینه شکل گرفتن قوانینی را فراهم کند که دست کم 30 سال در آمریکا باقی خواهند ماند.