۲ تصمیم عاقلانه ترامپ درباره ایران از زبان مقام بلندپایه ارتش
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از همشهری آنلاین، ۳۷سال سابقه خدمت در ارتش دارد و طولانیترین مسئولیتهای خود در این نهاد نظامی را به فرماندهی عملیات گذرانده است. نیروی دریایی ارتش خاستگاه اوست و معاونت عملیات این نیرو را در بهمنماه سال۹۶ به معاونت عملیات کل ارتش پیوند زد.
دریادار محمود موسوی معتقد است آبهای سرزمینی جنوب محتملترین صحنه رویارویی ایران در جنگهای احتمالی خواهند بود و حفاظت از آن مأموریت ویژه ارتش است. تهدیدات منطقهای و فرامنطقهای سالهای اخیر با روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز بر تنشهای مسئولیت کاری او اضافه کردهاند.
مشخصا از حمله به پایگاه عینالاسد آمریکا در عراق و سرنگونی پهپاد آمریکا در سال۹۸ بهعنوان ۲برهه حساسی یاد میکند که ارتش بالاترین سطح آمادهباشها را در این دوره تجربه کرد.
بخش هایی از گفتگو با این فرمانده ۵۵ساله در ستاد مشترک ارتش را بخوانید؛
*در رزمایش ذوالفقار شاهد بودیم هم یگانهای شناور و هم یگانهای پروازی با سرنشین و بدون سرنشین اطراف منطقه حضور و قصد داشتند برای جمعآوری اخبار و اطلاعات مدنظر خودشان به منطقه رزمایش نزدیک شوند که به شناورهای آنان روی مدارهای ارتباطی بینالمللی تذکر داده شد و فاصله لازم را حفظ کردند. چندین مورد داشتیم که یگانهای پروازی بدون سرنشین قصد نزدیک شدن به محدوده را داشتند که ناچار شدیم از هواپیماهای بدون سرنشین خودمان علیه آنها استفاده کنیم و به اندازهای به آنها نزدیک شدند و اخطار دادند که مجبور شدند منطقه را ترک کنند.
*{در پاسخ به این سوال که آیا تهدیدات آمریکا برنامه حضور ناوگان نیروی دریایی در آبهای آزاد را دستخوش تغییر و محدودیت میکند؟ آیا همچنان اسکورت کشتیها را انجام میدهید؟}: هیچگونه تغییری در روند کاری ما ایجاد نشده است. مانند سابق بحث اسکورت یگانهای تجاری و نفتکشها توسط ناوگروههای اعزامی در دستور کار است که هم توسط ما انجام میشود و هم توسط برادرانمان در سپاه پاسداران. بهطور حتم هرگونه اقدام خصمانه علیه کشتیهایمان را پاسخ خواهیم داد و جلوی آن را خواهیم گرفت. در نمونههایی دشمن خیلی تلاش کرد چندین فروند نفتکش ایران که عازم بنادر اقیانوس اطلس بودند را متوقف کند، ولی یگانهای ما آنها را همراهی کردند و درنهایت صادرات نفت و مشتقات نفتی کشورمان انجام شد. الآن هم ناوگروه نیروی دریایی در محورهای گشت خودش در محدوده خلیج عدن حضور دارد و هر یگان تجاری و نفتکشی که شرکت ملی نفتکش به آن نیاز داشته باشد، تحت حمایت نیروی دریایی ارتش، تیمهای اسکورت و ناوگروهها قرار میگیرد.
*ما به هیچوجه از کشورهای همسایه خودمان انتظار نداشتیم برای رژیم صهیونیستی در منطقه جای پا باز کنند. این اقدام نسنجیده بود. قطعا جمهوری اسلامی ایران این حرکت را برنمیتابد و آنچه را که به صلاح منطقه و جمهوری اسلامی ایران باشد، برایش تصمیمگیری خواهد کرد. در مشکلاتی که برای قطر پیش آمد، بیشترین کمک را جمهوری اسلامی ایران کرد. اتفاقاتی که در عراق افتاد، اگر نیروهای مسلح ما نبودند، معلوم نبود تکلیف این کشور چه میشد. ما در گفتههایمان صداقت داریم و بهترین دوست این کشورها ایران است.
*ما یک تدبیری از فرماندهی معظم کل قوا داریم که نیروهای مسلح کاری به ارتباطات و گفتمانهای سیاسی بین دولتمردان نداشته باشند. تدبیر ما از فرماندهی معظم کل قوا این است که شب حملهای فکر کنیم. با این تدبیر و ذهنیت، ما همیشه باید آمادگیمان را حفظ کنیم. البته این بدان معنا نیست که ما همه نیروی انسانی و تجهیزاتمان را در تماممدت آماده نگه داریم؛ چراکه استهلاک ایجاد میشود. ما تحرکات دشمن را با تجهیزاتی که داریم در سطح کل نیروهای مسلح رصد و پایش میکنیم. ما میتوانیم برآورد داشته باشیم که در چند روز آینده چه اتفاقات و تحرکات نظامی انجام میشود. مواردی بوده که دگرگونی ایجاد شده و میزان آمادگی هم تغییر کرده است. آمادگی ما به سطوح مختلفی تقسیم میشود که متناسب با وضعیت، ارتقا پیدا میکند.
*در بحث سرنگونی پهپاد آمریکا در منطقه احتمال داده میشد که بخواهند تحرکاتی انجام بدهند، بنابراین میزان آمادگی نیروهای مسلح در حوزههای پدافندی و دریایی مقداری ارتقا پیدا کرد و از آن حالت عادی خارج شد. زمانی هم که سردار شهید اسلام حاجقاسم سلیمانی را ناجوانمردانه ترور کردند، شرایط از آن وضعیت عادی خارج شد و انتظار میرفت تحرکاتی از هر کدام از طرفین انجام شود. اینجا هم پیشبینیهای لازم انجام شده بود.
*انتظارات و برآوردها این بود که با وجود همه خط و نشانهای آمریکا وقتی یک پایگاهش مورد حمله قرار میگیرد، ساکت ننشیند و حرکتهایی را از خودش نشان دهد. ما آمادگی لازم را داشتیم و طرحهای خودمان را بهروز کرده بودیم. بیشترین میزان آمادگی برای پاسخگویی همین زمان بود.
*من فکر میکنم اگر آمریکا میخواست اقدامی کند همان زمانی که پایگاهش مورد اصابت موشکهای ما قرار گرفت، شاید بهترین بهانه و دستاویز برایش بود. وقتی که آن زمان اقدامی نکرد، شاید برای موارد دیگر چندان جای بحث و صحبت نداشته باشد و بیشتر یک مانور سیاسی و عملیات روانی با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات باشد. آمریکا هر وقت بخواهد تحرکی انجام بدهد، ابتدا افکار عمومی را آماده میکند. اما تجربه نشان داده که زدن هواپیمای بدون سرنشین این کشور هم باعث نشد از آن بهرهبرداری کند. من فکر میکنم اگر ترامپ ۲جا تصمیم عقلانی گرفت، همین موارد بود و به مشورتهای اطرافیانش گوش کرد. این تهدیدات جنبههای جمعآوری رأی دارد.
*{در پاسخ به این سوال که شما مسئولیت و فرماندهی ملموس و مؤثری در جریان اعزام ناوگروههای ارتش به آبهای آزاد و ماجراهایی همچون آزادسازی گروگانهای اسیر دزدان دریایی داشتهاید. حساسترین و خطیرترین مأموریتهایی که در جریان این اعزامها داشتید، کدام بود و چه نکته و خاطره خاصی از آن دارید؟}: مهمترین بخش از مسئولیتهای بنده در آن زمان آزادسازی ۲کشتی ربوده شده از دست دزدان دریایی بود. یکی از آن کشتیها متعلق به جمهوری اسلامی ایران بود که محموله شکر داشت و دزدان دریایی روی آن مسلط شده بودند و داشتند آن را به سمت کشور سومالی منتقل میکردند تا بعدا باج بگیرند. آن کشتی جزو کشتیهایی بود که ما روی آن نیروهای محافظ نگذاشته بودیم؛ چون نخواسته بودند. ما برنامهریزی و تیم آماده کردیم و این تیم را بهصورت پوششی توسط شناور دیگر با تجهیزات لازم فرستادیم، تا بتواند دزدان دریایی را غافلگیر کند و در تاریکی شب به آن کشتی نفوذ و دزدان دریایی را دستگیر کنند. ما هیچ شناختی از این کشتی نداشتیم؛ یعنی نیروهای ما کابین و راههای ورود و خروجش را نمیشناختند، اما قرار بود از جایی وارد شوند که دیده نشوند. زمان ما محدود بود و خیلی نمیتوانستیم تیم ببریم، نقشه بکشیم و عکس بگیریم. همزمان که تیم را اعزام کردیم، یک تیم هم به بندرعباس فرستادیم که کشتی مشابهی را پیدا کردند، عکس گرفتند و نقشههایش را گرفتیم.
*همه این مستندات و دستورات لازم را از طریق اینترنت و ایمیل به کشتی در حال اعزام فرستادیم. من هم خودم تلفنی و شبانه به گوش بودم. سیستمهای ارتباطی کشتیرانی ارتباط مرا با فرمانده عملکننده برقرار میکرد. نیمهشب تلفن زنگ خورد و وقتی ارتباط برقرار شد، فرمانده تیم اعلام کرد دزدان دریایی متوجه شدهاند و چراغهای اطراف را روشن کردهاند و نمیشود به آنها نزدیک شد. قبل از اینکه این اتفاق بیفتد، یک قایق آنها آمده بود به تصور اینکه یک کشتی بیدفاع است. آمده بودند تا طعمه خود را بدزدند و بچهها آنها را گرفته بودند. اتفاقا سرپرست دزدان دریایی هم در همین قایق بود. رایزنی کردیم که بروند و شرایط آزادسازی بچههای ما را فراهم کنند. میدانستیم که اگر بروند احتمال دارد گروگانهای ما را آزاد نکنند. رفتند و بچههای ما را آزاد نکردند. اما من به نفرات آنجا و تیم اعزامی گفتم هیچ راه برگشتی وجود ندارد و هر طور شده حتما باید روی کشتی بروید. هماهنگ کردیم و رفتند و با تسلیحاتی که داشتند بخشی از فانل کشتی را که محل خروج دود موتورها بود، مورد اصابت قرار دادند. یک حریق جزئی در موتورخانه اتفاق افتاد و باعث شد تا موتور از کار بیفتد و کار نکند. بعد با آتش پرحجم وارد کشتی شدند و چون نقشهها را فرستاده بودیم، میدانستند که از چه دریچههایی دسترسی به اماکن مختلف کشتی وجود دارد و هر جا رفتند حتما از پشت آن در را میبستند تا کسی از پشت حمله نکند. کسانی که روی کشتی رفتند گاز اشکآور داشتند و مجهز بودند. دزدان را پیدا کردند و گرفتند. نفرات را هم آزاد کردند. خاطرم هست موقعی که میخواستیم مجوز این کار را بگیریم، امیر سیاری، فرمانده نیروی دریایی بودند و جای دیگری خارج از تهران در مأموریت به سر میبردند. ایشان ابلاغ کردند که طرح و نقشه عملیات را به فرمانده کل ارتش بگویید. خدمت امیر صالحی رسیدم و نقشه را ارائه دادم.
*امیر عطاءالله صالحی، فرمانده پیشین ارتش گفتند ستاد کل نیروهای مسلح هم نقشه را میخواهد. سردار باقری آن زمان معاون ارکان بودند. طرح را ارائه دادیم و ایشان گفتند باید تضمین کنید که هیچکس آسیب نمیبیند. گفتم سردار چطور تضمین کنم؟ گلوله رد و بدل میشود؛ هم آنها مسلح هستند و هم نیروهای ما. چطور تضمین کنیم که از دماغ هیچکس خون نمیآید. ایشان نپذیرفت و گفت باید بگویید چند نفر ممکن است تلفات داشته باشید. من گفتم احتمالا ۳نفر تلفات و مصدوم از تیم خودمان و طرف مقابل داشته باشیم. در مورد تیم خودمان که میدانستیم مجهز هستند و جلیقه ضدگلوله دارند. ایشان درنهایت با آماری که من دادم، پذیرفت و گفت بروید اجرا کنید. در درگیریها یک نفر از خدمه کشتی که فیلیپینی و در موتورخانه بود از بین رفت؛ چون CO۲ درموتورخانه کشتی برای اطفای حریق منتشر شده بود که حالت انجماد ایجاد میکند. یکی حین درگیریها تیر خورده بود. فرمانده کشتی را هم دزدان دریایی مجروح کرده بودند. یعنی ۲نفر از خدمه کشتی که فیلیپینی بودند، فوت کردند و فرمانده کشتی زخمی شد و دقیقا ۳نفر شد. فرمانده کشتی در مسیر به کشور عمان منتقل و خوب شد و برگشت و کشتی هم آزاد شد. یک مورد دیگر هم متعلق به یک شناور چینی بود که توانستیم آن را هم از دست دزدان دریایی آزاد کنیم.