ماجرای ۱۶۵۰ پیام مبادله شده بین امامی و همسر مدیر بانک سرمایه/ وقتی نظافتچی ساختمان و پیک موتوری مدیران کلان می شوند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده «محمد امامی» و دیگر متهمان بانک سرمایه امروز (دوشنبه ۵ آبان ماه) در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به مفاسد اقتصادی و به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد.
در ابتدای جلسه رسول قهرمانی نماینده دادستان گفت: آقای امامی ژست وصول مطالباتی دارد، اما هنوز هیچ چیزی پرداخت نکرده و آقای امامی اگر میخواهید مطالبات خود را پس بدهید، قیرها را بدهید و با ملک هایتان هم کاری نداریم.
وی ادامه داد: شبکه اجتماعی آقای امامی را هک کردند و اسناد به دست ما رسید. ما در پیامهای امامی متوجه شدیم که شرکتها متعلق به چه کسانی بوده و امامی در انتصاب تمام مدیران بانک پس از یک بازه زمانی نقش داشته است و وقتی آنها متوجه زیادی خواهی امامی میشدند جلوی او را میگرفتند، اما آنها را از میان بر میداشت.
نماینده دادستان ادامه داد: یک مهرهای که همواره بوده شخصی بود که با امامی آشنا بوده است، بخشایش تعداد زیادی ضمانتنامه داده است و پس از آن که از مدیرعاملی کنارهگیری کرد و به هیئت مدیره رفت، درخشنده جایگزین شد و وی را سر و سامان داد، اما آقای درخشنده برکنار شد و پس از آن غندالی بدون داشتن هیچ صلاحیتی به عنوان سرپرست بانک سرمایه انتخاب شد.
قهرمانی گفت: پس از آن این تیم تشخیص داد که بیرانوند میتواند به عنوان مدیر بانک شناسایی شود، البته بیرانوند مقابل زیادهخواهیهای امامی ایستاد. خودشان بیرانوند را سر کار آوردند و از او درخواستهایی داشتند.
وی گفت: پس از این موضوع امامی تصمیم گرفت که تمام ماهوارهها را خودش بچیند و پس از آن امامی با قندانی هماهنگ میشود و بلیت سفر فرانسه را برای غندالی و همسرش و مصطفی ضحرابی که متواری شده تهیه میکند، البته آقای امامی نقطه ضعف غندالی و همسرش را شناسایی کرده بود و مداوم به آنها هدیه میداد.
نماینده دادستان گفت: پیامهای مبادله شده بین امامی و همسر غندالی ۱۶۵۰ پیام اصلی است، یعنی به طور متوسط روزانه ۵ پیام بین آنها رد و بدل شده است، اما موضوع آن هم این بود که فلانی مدیر عامل شود.
وی ادامه داد: در این پیامها میخوانیم که همسر غندالی به امامی پیام میدهد که بیرانوند و همسرش در جلسه هستند، اگر چیزی میخواهی بگو و امامی میگوید بگو حکم مدیر شعبه را بزند و همسر غندالی میگوید چشم.
قهرمانی گفت: صندوق ذخیره فرهنگیان صرفاً سهامدار بانک بوده و نمیتوانسته در تصمیمگیریهای کلان درباره بانک نقشی داشته باشد.
نماینده دادستان گفت: امامی به همسر غندالی پیام میفرستد و میگوید یک رزومه برای دکتر میفرستم، میشود قبل از جلسه آنها را ببیند و سپس همان فرد عضو کمیته اعتباری بانک میشود.
نماینده دادستان گفت: موضوع امروز ما در خصوص ضمانتنامههایی است که در قالب ۵ شرکت هستند که مدیران آنها از افراد بی بضاعت و فاقد سابقه مالی بودند و افتتاح حساب در آنها با ۲۰۰ هزار تومان بوده است و بی شناسنامه هستند.
وی ادامه داد: در این شرکتها اسمی از امامی و فرزام راد و افراد زیر مجموعه آنها نبود. این ۵ شرکت ۵۰۹ میلیارد تومان ضمانت نامه گرفتند و آنها را به کالا تبدیل و از کشور خارج کردهاند.
قهرمانی گفت: در ضمانت نامه سه رکن ضمانت خواه، ذی نفع و بانک ضامن وجود دارد، آقایان ۵ شرکت صوری با مدیران بی بضاعت تشکیل دادند و از بابلسر برخی از افراد را که اعتیاد داشتند یا بیکار و یا بازنشسته بودند، آوردند و مدیر شرکت کردند.
وی گفت: خانمی هست که در ساختمانها نظافت میکرد و یک آقایی بود که پیک موتوری بود و با استفاده از این افراد شرکت تأسیس کردند و در حد کلان قیر گرفتند.
قهرمانی اظهار کرد: صدور ضمانت نامه نیازمند وثایق محکم است، هیچ یک از ضمانت نامهها پشتوانه ندارد و وثیقه ضمانت نامه قرارداد لازم الاجرا است، به عبارتی وثیقه صفر است و هیچ وثیقهای وجود ندارد.
نماینده دادستان گفت: قیر در اختیار آقایان قرار گرفت و از کشور خارج کردند و در تاریخ سر رسید چکها برگشت خوردند و زمانی که پیگیری به عمل آمد مشخص شد ضمانت خواهها یکی پیک موتوری و دیگری بی بضاعت بوده است.
وی ادامه داد: ما به این نتیجه رسیدیم که برای اینکه به ذی نفع نهایی پی ببریم باید مهندسی معکوس کنیم و همین کار را نیز کردیم.
قهرمانی گفت: مهندسی معکوس را از شرکتهای ضمانت خواه شروع و مدیران را آوردیم و پرسیدیم که چگونه این مبالغ ضمانت نامه را گرفتید که گفتند ما نمیدانیم ضمانت نامه چیست و بر این اساس فهمیدیم که این موضوع پشت صحنهای دارد.
قهرمانی گفت: یکی از مدیران شرکتها میرسعید حسینی مدیر شرکت پایدار کالای پاسارگاد است. او را آوردیم و گفت افرادی به سراغ او آمدهاند، یکی از این اشخاص فردی به نام محمدی بود که همان محمد تقی روحی است و دیگری فردی به نام قریشی است که تیمی از مدیران بی بضاعت را در بابلسر جمع کرد.
وی ادامه داد: روحی در اوایل تحقیقات همکاری خوبی کرد و گفت که خودش نیز برای دیگری کار میکند و به این نتیجه رسیدیم که کارهای مالی شرکتها را فردی به نام نادر دولتشاهی انجام میداد که گفت کارمند است و مشخص شد لایه اول فرزام و امامی هستند. دولتشاهی اعلام کرد این مجموعه دو سر دارد که یکی امامی و دیگری غندالی است و اینها برای ما سرنخ شد.
در ادامه جلسه میر سعید حسینی مدیر شرکت پایدار کالای پاسارگاد به دستور ریاست دادگاه و به درخواست نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و در پاسخ به این سوال نماینده دادستان که آیا شما قراردادی در خصوص خرید محصول قیر فلهای در هرمز پاسارگاد امضا کرده اید، گفت: برگه سفید از من گرفتند و من در دادگاه شاهد برخی از حرفها بودم که با عملکرد این افراد مطابقت دارد.
حسینی گفت: این افراد به صورت جمعی عمل میکردند، آن چیزی که امامی میگوید درست است و به صورت باندی عمل میکردند و عملکرد اینها خیلی هماهنگ شده بود.
وی ادامه داد: اکنون در این پرونده سه متهم مدیران فراری هستند و اگر دستگیر شوند، وضعیت مشخص میشود.
حسینی بیان کرد: من در میدان نوبنیاد این مدارک را امضا کردم. به من گفتند که میخواهند ۵ میلیون وام بگیرند و سند میگذارند. امامی ادعا کرد که در سال ۹۴ تسویه حساب کرده، این در حالی است که ضمانت نامههای بانکی را نقد کرده و بدهی خود را داده و ملک را آزاد کرده است.
حسینی گفت: من ۱۱۲ میلیون تومان چک برگشتی داشتم، نام شرکت را نیز نمیدانستم و فقط استعلامهایی که گرفته بودند بر روی آن نوشته شده بود بانک سرمایه شعبه اسکان. زمانی که به موضوع مشکوک شدم، پرس و جو کردم که علی ابراهیمان و تقی روحی به من گفتند تو کاری به این کارها نداشته باش. در ادامه به سراغ پویان مهر رئیس شعبه رفتند و پرسیدند که آیا من در اینجا حساب و کتاب دارم، او نیز از من پرسید کیستم، کارت ملی خود را دادم که به من گفتند بفرمایید بنشینید و اعلام کردند در حساب جاری شما ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان پول است و دو فقره ضمانت نامه ۳۵ میلیارد تومانی ۵ روز قبل به نام من صادر شده است. من گفتم اصلا در بانک نیامدم، چگونه چنین چیزی ممکن است؟
حسینی گفت: در ادامه به رو به روی ساختمان اسکان که یک پاساژ است رفتم و نامهای تایپ کردم که این شرکت کلاهبرداری است. این ۵ فقره شرکتها را من لو دادم، اینها بالای ۲۰ شرکت دارند و همه بانکها را خالی کردند.
وی افزود: در ادامه امامی و فرزام با بی ام و و سانتافه آمدند و به من گفتند چکار کردی و در ادامه با هم درگیر شدیم. گفتند تو را از شرکتها بیرون میآوریم و مرا سوار ماشین کردند و به دفتر ثبت اسنادی در خیابان دولت بردند و گفتند که برو. من به آنها گفتم نامه دهید که من بدهی ندارم.
وی بیان کرد: با عنایت محمود قریشی مرا از شرکت بیرون آوردند، بعد از یک هفته به سراغ پویان مهر رفتم که گفت بنویس حساب را آزاد کن. گفتم که نامه دهید که به بانک بدهکار نیستم؛ اما این کار را نکردند و رفتم مراحل قانونی را طی کردم. شکایتی کردم و قبول نکردند.
حسینی عنوان کرد: اینها یک شرکت اوراقی را میگرفتند و اعضای جدید میگذاشتند و مبلغ ۳۰، ۴۰ میلیارد تومان افزایش سرمایه میدادند. با توجه به اینکه به پویان مهر نوشتم این شرکت کلاهبرداری است، فردی به نام یوسفیان مقدم را جای من گذاشتند و ۶۵ میلیارد تومان از همان شرکت به او دادند.
وی افزود: در موقعی که این موضوع پیش آمد پیش مدیر عامل بانک رفتم که آن زمان آقای بخشایش بود. پس از یکی دو ساعت که از جلسه آمد به او گفتم شعبه اسکان برای من ۳۵ میلیارد ضمانت نامه صادر کرده و من نمیدانم چه کسی این کار را کرده است. بخشایش مرا هول داد و به من گفت برو بیرون و به نگهبانان گفتند که مرا بیرون بیندازند. به من گفت مشتری من اگر خوش حساب باشد تا مشهد میروم و از او امضا میگیرم.
حسینی گفت: به دایره بازرسی و پیش رئیس بازرسی رفتیم؛ سرگرد فرجی از آگاهی به پویان مهر زنگ زد و گفت کجایی پویان مهر؟ و او گفت شمال هستم، اما دو ساعت بعد پویان مهر را از خانهاش در سعادت آباد با ۴۰۰ سکه بهار آزادی آورد. فردای آن روز به شعبه اول بازپرسی دادسرای پولی و بانکی رفتم و دو روز بعد نیز دیدم که مدیران را دستگیر کردند.
در ادامه جلسه قهرمانی نماینده دادستان گفت: آقای امامی به غندالی و همسرش گفته بود که شما را به آمریکا میفرستم و آنها را چند سفر به فنلاند فرستاد تا ویزا بگیرم، اما از آنجایی که به گفته همسرش مصاحبه او در سفارت آمریکا و کشور فنلاند کمی طولانی شده و گفته میشود که شخصی از سفارت آمریکا به هتل آنان در فنلاند آمده و جالب است که با آقای غندالی فارسی صحبت کرده است.
وی گفت: هدایای ارزشمندی به غندالی و همسرش داده شده که آنها بسیار لوکس بودهاند.
در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان از متهم خواست درباره دیگر مدیرعاملهای شرکتها که بیبضاعت هستند، توضیح دهد.
این متهم ادامه داد: جعفر «ح» یکی از این افراد است. این فرد از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیست. فرد دیگری هم هست که جایگزین من شده است و من آن را نمیشناسم؛ فرد دیگر که اسمش در خاطرم نیست به او ۱۰۰ میلیون دادند و معتاد است. زن و بچه او را در یک خانهای نگه داشتند، سعید «ک» نیز یکی دیگر از این افراد است که وقتی خودش این ماجرا را شنید سکته کرد، اطلاع دارم که این فرد چند ماه پیش چک ۱۵۰ هزار تومانیاش هم برگشت خورده است.
در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان، گفت: امامی تا آن زمان این متهم را ندیده بود و این متهم هم آن زمان امامی را ندیده بود و به صورت حلقهای کارها انجام شده است، متهم زمانی که در شعبه اسکان شروع به داد و بیداد میکند آن زمان تازه امامی را میبیند و حتی آن زمان هم از فعالیتهای امامی مطلع نبوده است. ۲ سال بعد زمانی که ما امامی را احضار کرده بودیم و این آقا هم برای رفع مسائل مالی مراجعه کرده بود امامی را میبیند و همان لحظه اعلام میکند که این آقا (امامی) همانی است که من در ماشین در شعبه اسکان دیدم و امامی را شناسایی میکند.
قهرمانی افزود: با توجه به اینکه ضمانتنامهها ۱۰ درصد باید واریز نقدی داشته باشد، به ردیابی این موضوع پرداختیم و متوجه شدیم تمامی این ۱۰ درصدها توسط شرکتهای مرغ و گوشت واریز شده است، معلوم شد خودشان مستقیماً انجام نداده بودند، اما در بعضی از موارد خودشان مستقیما انجام داده بودند که به دو اسم مسعود «م» و پرویز «ن» رسیدیم. متوجه شدیم پرویز «ن» از کشور خارج شده است، بعد از ردیابیهای فراوان اطلاع پیدا کردیم از مرز عراق وارد ایران شده است، این فرد را احضار کردیم، در حالی که انتظار داشتیم با یک فرد متمول مواجه شویم و فهمیدیم که پیک موتوری بوده است.
نماینده دادستان ادامه داد: از او پرسیدیم چطور به خارج رفته است، گفت به من پول دادهاند و گفتهاند به خارج برو و چون پولهایم تمام شده و دلم برای زن و بچهام تنگ شده است، به ایران برگشتم.
قهرمانی ادامه داد: نفر دیگر برادر مهدی محمدی است، مهدی محمدی نقش مهمی در فرآیند خرید و فروش قیر داشته است. وقتی ما حساب قریشی را بررسی کردیم، متوجه شدیم که پولهایی وارد میشده و ذینفع آن یکی از شرکتهای زیرمجموعه یکی از وزارتخانهها بوده است، در ادامه از این وزارتخانه تحقیق کردیم که چطور با یک فرد بیبضاعت قرارداد بستهاید، آنها نیز اعلام کردند که این فرد بیبضاعت نبود و خود را فردی به نام آقای آزاد معرفی کرده است. پس از بررسیها مشخص شد هادی عیسیوند خودش را آزاد معرفی کرده است.
نماینده دادستان ادامه داد: شرکت نفت پاسارگاد از فروشندگان معتبر قیر است، این شرکت، شرکت هرمز پاسارگاد را تأسیس میکند، در حالی که باید قیر در بورس عرضه شود و این شرکت قیر را از خودش خریداری میکرد. موضوع در حال بررسی است که آیا تخلفی در بورس انجام شده است یا نه، اما نمیتوان به صراحت گفت که در بورس تخلف شده است.
نماینده دادستان ادامه داد: پس از بررسیها مشخص شد امامی در شرکت نفت پاسارگاد به عنوان مشاور مدیرعامل منصوب شده است. باز هم به این اکتفا نکردیم و پیشپرداختهای فاکتورها را مورد بررسی قرار دادیم و به فردی به نام مهدی کمالی رسیدیم که واریزیها را انجام داده است.
قهرمانی اضافه کرد: در بررسیها مشخص شد مهدی کمالی بازرس این شرکت در واقع یک کارمند است که کارها را انجام میدهد.
نماینده دادستان ادامه داد: امامی اظهار داشته است زمانی که مسدودیهایم آزاد شد ۲۵ میلیارد تومان من آزاد شد و ۱۰ تا ۱۲ میلیارد تومان آن را به فرزام دادهام. گفتند کمالی ارتباطی به شرکت فوق ندارد، در این باره کمالی اظهار داشته است که قرارداد قیر توسط خود امامی امضا شده است.
نماینده دادستان گفت: در بررسیهایمان به نامهای از شرکت راهبرد پویان رسیدیم که فردی به نام مدرسی را جهت پیگیری و عقد قرارداد معرفی میکرده است و بعد از آن مشخص شد که این فرد خواهرزاده داماد امامی است، از امامی این موضوع را پرسیدیم که او گفت مدرسی با هیچ شرکتی ارتباط نداشته است و اگر داشت من مطلع میشدم.
قهرمانی اضافه کرد: این افراد یک سال تمام، فردی را با نام امین کریمی معرفی میکردند که کارهای خرید و فروش قیر را انجام میداده است. ما یک سال دنبال این فرد میگشتیم و فهمیدیم وی هیچ مراوده مالی نداشته و از کشور خارج شده است؛ شگردشان این بوده است که افراد واهی را معرفی کنند؛ اما در ادامه تحقیقات محمدی اظهار داشت راهبرد پویان و شرکتهای زیرمجموعه متعلق به امامی است.
نماینده دادستان ادامه داد: در این باند امامی و فرزام نقش مهمی داشتهاند، فرزام انتخاب افراد بیبضاعت را به عنوان مدیران عامل برعهده داشته است و حوزه بانک به امامی سپرده شده بود.
نماینده دادستان ادامه داد: باقی ضمانتنامهها را بررسی کردیم و متوجه شدیم پولها توسط مهدی محمدی به حساب صرافیها رفته که این پولها هم ناشی از فروش گندم، گوشت و ... بوده است که تبدیل به ارز شده و با هماهنگی مهدی محمدی از کشور خارج شده است.
قهرمانی ادامه داد: نکته بعد آن است که آقای فرزان، در امارات امینی به نام محمد سعید عبدالرحمان داشت و پولها با مدیریت ایشان اداره میشد؛ بررسیها نشان میدهد برخی از پولها به حساب میرال هلدینگ رفته است و بخشی از پولها توسط همسر آقای بقایی در حساب شرکت باما اینترنشنال میرود.
قهرمانی افزود: از سوی دیگر دو نفر هستند که فعلا اتهامی به آنها وارد نیست؛ اما اگر میخواهند حسن نیت خود را نشان دهند لازم است با ما همکاری کنند؛ این دو نفر برای آقای امامی اقامت گرفته و تبادلات مالی توسط این دو فرد انجام شده است. حال اگر اینها بخواهند حسن نیت خود را نشان دهند باید با ما ارتباط بگیرند، در غیر این صورت اگر اتهامی متوجه آنها شود، ما از طریق اینترپل اعلان قرمز آنها را اعلام خواهیم کرد.
در ادامه نماینده دادستان با اشاره به بررسی صدور ضمانتنامههای شرکتها افزود: ما همه مدیرعاملهای بانک را خواستیم و همه آنها به اتفاق اذعان داشتند که غندالی که هیچ مجوز قانونی نداشته و سهامدار بوده، صرفا باید در مجمع حاضر میشده نه در هیئت مدیره.
وی ادامه داد: غندالی عنوان داشته من مالک بانک هستم و با همین استدلال در جلسات هیئت مدیره حضور پیدا میکرد و ضمانتنامهها را پیگیری میکرد، لذا ما بر آن شدیم تا ارتباط بین غندالی و امامی را بررسی کنیم.
قهرمانی تصریح کرد: امامی به زاهدی که مهره اصلی بود BMWX ۳ و خانه داد. پس از تحقیقات مفصل زاهدی را در همان خانه بازداشت کردیم و پولهای زیادی در حساب خواهر همسر دوم خود داشته است. زاهدی عضو هیئت مدیره شرکتهای امامی بوده است و وعده و وعید داده بود که در روستایی عضو شورا میشود.
نماینده دادستان تصریح کرد: در حالی که هنوز مصوبه امضا نشده بود، امامی عکس آن را به فرزام میفرستد؛ آتیه صبا شرکتی است که حیدرآبادی در آنجا مدیرعامل بود و در آنجا نیز ضمانتنامههایی از بانک سرمایه میگیرند.
قهرمانی ضمن قدردانی از مساعدت پلیس اینترپل ناجا برای دستگیری حیدرآبادی عنوان کرد: امیر فرزام به امامی پیام میدهد برای یکی از شرکتهای بیبضاعت ۱۰۰ میلیارد ضمانتنامه نیاز است. شب عید ۱۰۰ میلیارد ضمانتنامه صادر میشود که ما وارد شدیم و جلوی آن را گرفتیم.
نماینده دادستان عنوان کرد: در ادامه برخی که در دورهای نماینده مجلس بودند برای بازگرداندن بخشایش تلاش میکنند، اما موفق نمیشوند.
وی با اشاره به ارسال اطلاعات بدهکاران بانکی توسط مجید زاهدی به محمد امامی اظهار کرد: عطاآفرین فردی متهم به اخلال در نظام اقتصادی کشور است و تسهیلاتی از بانک سرمایه میگیرد و تسویه نمیکند تا اینکه امامی وی را صید میکند و به او میگوید که ملکی به من بده تا کل بدهیات را صاف کنم. این فرد نیز ملک زاگرس را میدهد و امامی با ملک لواسان و گراننمایی تسویه میکند. هدف از این کار این بوده که املاک خوب را از بدهکاران بانکی بگیرد و آنها را با ملکهایی خیلی ارزانتر تسویه کرده است. نهایتاً عطاآفرین بدهکار لحاظ شد و علیه امامی تحت عنوان کلاهبرداری شکایت کرد که چند روز قبل منجر به کیفرخواست شد.
نماینده دادستان بیان کرد: زاهدی لیستی از شرکتهای بدهکار بانک سرمایه نوشته که به صورت دستنویس است و عکس آن را برای امامی فرستاده است. پرونده عطاآفرین این موضوع را تقویت میکند که امامی بدهکاران بانکی را شناسایی کرده است.
قهرمانی با اشاره به رشوههایی که امامی به برخی دیگر از متهمان پرداخت کرده است، گفت: به ضیایی BMW داده است.
در حال تکمیل...