طلسم پیروزی «کاندیدایِ تکراری» در انتخابات ۱۴۰۰ شکسته می شود؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، در بسیاری از کشورهای جهان وقتی کاندیداهای ریاست جمهوری شکست میخورند، هیچ گاه دیگر در انتخابات شرکت نمیکنند. خودداری این چهرهها از حضور مجدد در عرصه انتخابات در حالی است که بسیاری از آنها در رقابتهای قبلی خود رای بالایی را از آن خود میکنند. در آمریکا به خاطر تعیینکننده بودن آرای الکترال، حتی ممکن است کاندیدای شکست خورده رای بیشتری نسبت به رئیس جمهور منتخب داشته باشد. این نه تنها در مورد کاندیداهای شکست خورده بلکه در مورد روسای جمهور سابق آنها نیز صادق است، اما روسای جمهور سابق هم با شرکت دوباره در انتخابات بر روی بخت خود و حزبشان ریسک نمیکنند. این خودداری خود به خود باعث میشود چهرههای جدید پا به میدان بگذارند.
اما در ایران اوضاع متفاوت است، نبود ساختار حزبی باعث شده یک سری چهرههای تکراری با وجود شکستهای پیدر پی امید بالایی به پیروزی داشته باشندبرخی کاندیداها هر دوره خود را در کانون توجه رسانهها قرار دهند و در انتخابات اعلام نامزدی میکنند.
طلسم پیروزی کاندیدای تکراری شکسته می شود؟
اینک در ماههای منتهی به انتخابات۱۴۰۰ نیز این چهرهها کماکان نام شان در رسانهها مطرح میشود بدون آنکه خود اعلام حضورشان را تکذیب کنند. اما «امکان شکست طلسم کاندیداهای شکست خورده در ادوار مختلف انتخابات ریاست جمهوری در آینده چقدر است؟» این سوال در حالی مطرح میشود که هیچ یک از روسای جمهوری منتخب در دورههای مختلف قبلا سابقه شکست درانتخابات ریاست جمهوری را نداشتهاند. با نگاهی به افرادی که از سال ۵۸ تا کنون در انتخاباتهای ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کرده اند مشاهده میکنیم که بعضی از آنها بیشتر از یک بار خود را در معرض رای عموم قرار داده اند اما در کاندیداتوریهای سالهای بعد هم بخت شان تغییر نکرده است.
محسن رضایی و قالیباف؛ سمبل کاندیدای تکراری انتخابات
محسن رضایی و محمدباقر قالیباف شاید نزدیک ترین نمونه برای این ادعا باشند اما پیش از آنها نیز افرادی بوده اند که بیشتر از یکبار در انتخابات شرکت کرده اند و شکست خورده اند. با نگاهی به آمار رای این کاندیداها شاید بتوانیم حدس بزنیم اگر در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیداهای ریاست جمهوری گذشته دوباره به میدان بیایند چقدر رای خواهند داشت. ابتدا باید سراغ آرای کسانی برویم که بیش از یکبار در انتخابات شرکت کرده اند.
موتلفه رکوددار نامزدی کاندیداهای شکستخورده؟
شاید بتوان گفت سنت حضور کاندیداهای تکراری را موتلفه ایها پایه گذاری کردند.آنها در دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری مرحوم علی اکبر پرورش و مرحوم حبیب الله عسگر اولادی را داشتند. با وجود آنکه موتلفه در حزب جمهوری اسلامی ادغام شده بود و آنها از مرحوم محمدعلی رجایی حمایت کردند اما در سومین انتخابات ریاست جمهوری که دو ماه بعد برگزار شد مرحوم اکبرپرورش مجددا اعلام نامزدی کرد. چهار سال پس از آن نیز حبیب الله عسگر اولادی برای دومین بار در انتخابات سال ۶۴ کاندیدای ریاست جمهوری شد.
عباس شیبانی هم که در سال ۶۰ از سوی نهضت آزادی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود در سال ۶۸ در کنار مرحوم هاشمی رفسنجانی کاندیدای پنجمین انتخابات ریاست جمهوری شد. احمد توکلی و عبدالله جاسبی نیز که در ششمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری در برابر مرحوم هاشمی قرار گرفته بودند در هشت سال بعد در سال ۸۰ کاندیدای رقیب سیدمحمد خاتمی شدند. کاندیدای تکراری انتخابات سال ۷۶ نیز سیدرضا زوارهای بود که دوره سوم را با شکست ترک کرده بود. حسن غفوری فرد و سیدمحمود کاشانی هم دیگر کاندیداهای تکراری انتخابات سال ۸۰ بودند که در دوره سوم و چهارم نامزد شده بود.
فراز و نشیب هاشمی رفسنجانی در انتخابات
در انتخابات سال ۸۴ هیچ چهره شکست خورده به میدان نیامد. اما مرحوم هاشمی رفسنجانی که دو دوره ریاست جمهوری را تجربه کرده بود در مرحله دوم در برابر محمود احمدی نژاد کنار رفت و به این ترتیب رای او هم نسبت به دورههای گذشته کاهش پیدا کرد. اما اعلام نامزدی هاشمی رفسنجانی در انتخابات ۹۲ موجی از نشاط در بدنه اجتماعی مخالفان دولت احمدینژاد به وجود آورد. بسیاری از پیش بینیها حاکی از پیروزی قاطع هاشمی در انتخابات ۹۲ بود اما او با رد صلاحیت شورای نگهبان رو به رو شد در نهایت نیز حسن روحانی که مورد حمایت هاشمی رفسنجانی و البته سیدمحمد خاتمی قرار گرفته بود پیروز انتخابات شد.
در انتخابات ۹۲ هم محمدباقر قالیباف حضور داشت و هم محسن رضایی. هر دوی آنها بار دیگر ناکام ماندند. در انتخابات سال ۹۶ نیز مصطفی هاشمیطبا به میدان آمد. او که در انتخابات سال ۸۰ نیز مشارکت کرده بود همان سرنوشت را پیدا کرد. البته او در انتخابات اعلام کرد که شخصا به حسن روحانی رای میدهد و از طرفدارانش نیز خواست که به روحانی رای دهند اما کماکان تا روز آخر در انتخابات ماند.
جدول زیر میزان آرای هر یک از نامزدهای تکراری در دورههای مختلف را نشان میدهد. ستون هفتم این جدول اختلاف آرای کاندیداهایی را نشان میدهد که در دومین کاندیداتوری خود توانستند درصد آرای بیشتری به دست بیاورند و ستون آخر اختلاف درصد آرای نامزدهایی است که بخشی از رای گذشته خود را در انتخابات بعدی از دست دادند.
کاهشی شدن آراء کاندیداهای تکراری
همانطور که مشاهده میشود اغلب آرای کاندیداها در دومین انتخاباتی که نامزد شده بودند یا با کاهش رو به رو بوده و یا بدون تغییر مانده است. بارزترین گواه برای این موضوع آرای مرحوم پرورش است که دو ماه بعد از اولین کاندیداتوری دوباره بخت خود را امتحان کرد. بررسی تفاوت دو انتخابات دوره دوم و سوم از این نظر اهمیت دارد که تعداد جمعیت کشور در دو ماه تغییری نکرده و این کاندیدای ریاست جمهوری در دوره سوم همان درصد رایی را به دست آورد که در دوره دوم به دست آورده بود.
حبیب الله عسگر اولادی و حسن غفوری فرد هم چنین وضعیتی داشتند. اختلاف رای سیدمصطفی هاشمیطبا در دو انتخاباتی که کاندیدا شده بود. هرچند که او از هوادارانش خواسته بود به کاندیدای دیگری رای دهند اما اگر جنین درخواستی نمیکرد نیز در آرای او اختلاف چندانی پیش نمیآمد.
سعید جلیلی، غرضی و شمخانی چقدر رای میآورند؟
تنها کاندیدایی که رای او بیشتر از سه درصد افزایش پیدا کرده محسن رضایی است. او در انتخابات سال ۸۸، ۱.۷۳درصد آرا را به خود اختصاص داد و چهار سال بعد میزان این آرا به ۱۰.۵۹ درصد رسید. محمد غرضی، سعید جلیلی، علی شمخانی هم دیگر افرادی هستند که نامشان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده مطرح میشود. اما آنها نیز در خوشبینانه ترین حالت ممکن اگر بتوانند ۱۰ درصد به آرای قبلی خود اضافه کنند باز باید با شکست انتخابات را رها کنند. محمد غرضی در انتخابات ۹۲، ۱.۲۲ درصد رای آورده بود. سعید جلیلی در همان انتخابات ۱۱.۳۶ درصد رای داشت و رای علی شمخانی در انتخابات سال ۸۰، ۲.۶۲ درصد بود. اگر همین ۱۰ درصد رای به آرای قبلی محسن رضایی اضافه شود او حدودا ۲۰ درصد رای خواهد آورد.
محمدباقر قالیباف در فاصله هشت سال در دو انتخابات شرکت کرده بود. او با وجود آنکه بین انتخابات ۸۴ و ۹۲ شهرداری تهران را به دست گرفته بود نتوانست تغییر چندانی در بدنه رای خود ایجاد کند و تنها ۲.۶۳ درصد به آرای او افزوده شد. کمااینکه او در انتخابات سال ۹۶ نیز به میدان رقابتها آمد. اما طبق قرار قبلی جریان اصولگرا یک نفر از دو کاندیدای باقی مانده در انتخابات که براساس برآوردها رای پایین تری داشت باید به نفع دیگری کناره گیری میکرد. کنارهگیری قالیباف به نفع ابراهیم رئیسی در انتخابات ۹۶ نشان میدهد او همچنان هم نتوانست به بدنه اجتماعی رای خود اضافه کند. رئیس مجلس دهم اگر در سال ۱۴۰۰ نیز بخواهد وارد میدان انتخابات شود این چالش بزرگ را همچنان خواهد داشت.
ابراهیم رئیسی ۳۸ یا ۲۲ درصد؟
در این میان شاید ابراهیم رئیسی که این روزها صحبت از او میشود بتواند این طلسم را بشکند. او در انتخابات ۹۶ با حدود ۱۵ میلیون و ۷۰۰ رای ۳۸ درصد آرا را به خود اختصاص داده بود. با توجه به آنکه جبهه رقیب یعنی اصلاح طلبان با چالش مشارکت گسترده در انتخابات رو به رو هستند شاید او این شانس را داشته باشد که بتواند طلسم شکست چهرههای تکراری را بشکند. اما نکتهای که درباره ابراهیم رئیسی وجود دارد این است که بخشی از آرای او در انتخابات ۹۶ متعلق به محمدباقر قالیباف بود. میزان مشارکت در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ که قالیباف در آنها کاندیدا شده بود ۷۳ درصد بود. قالیباف در انتخابات ۹۲، ۱۶.۵درصد رای داشت. اگر فرض کنیم پایگاه رای قالیباف در این چهار سال حتی بعد از سومین مناظره ۹۶ ریزش نکرده بود، با کاستن درصد آرای قالیباف در انتخابات ۹۲ از ۳۸.۲ (درصد آرای رئیسی) چیزی حدود ۲۲ درصد به دست میآید. این عدد دقیقا همان میزان اقبالی است که نظرسنجیهای علمی تا پیش از کنارهگیری قالیباف به سود رئیسی پیشبینی کرده بودند.
همچنین در انتخابات ۹۲ جمع آرای نامزدهای اصولگرا ۱۶میلیون و ۴۰۰هزار معادل ۴۴.۶درصد بود. در مقابل آرای رئیسی پایین تر از این رقم بود که حتی با اضافه کردن آرای مصطفی میرسلیم دیگر کاندیدای اصولگرای انتخابات ۹۶، این رقم جبران نخواهد شد. حالا باید دید که آیا اصلا ابراهیم رئیسی حاضر است ریاست قوه قضاییه را رها کند و نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود و آیا اصلا اصولگرایان دوباره بر روی او اجماع خواهند کرد یا نه؟