این مجسمه ها شبیه کسی نیستند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه همشهری ،هنوز بیشتر از یکهفته از رونمایی رسمی از سردیسهای مشاهیر ایران در ضلع غربی بوستان هنرمندان نمیگذرد و واکنشهای عمومی به مجسمهها بسیار منفی بوده است. عدم شباهت مجسمهها به شخصیتهای نامدار فرهنگ و هنر ایران سبب شده است بسیاری از دوستداران شخصیتها در شبکههای اجتماعی به نصب سردیسهای تازه در خانه هنرمندان واکنش نشان دهند.
مجسمهها از کجا آمدهاند؟ در چه فرایندی خلق و انتخاب شدهاند؟ چه کسی آنها را پیش از نصب ارزیابی کرده است؟ چگونه است مجسمهها واکنش عمومی را برمیانگیزد اما کارشناسان و مدیران هنری پیش از نصب متوجه چنین اتفاقی نمیشوند؟ ظاهرا مسئله مجسمههای بزرگان و مشاهیر ایران و عدم شباهتشان به شخصیتها دارد به مسئلهای همیشگی تبدیل میشود. ماجرای مجسمههایی که برای سردارشهید قاسم سلیمانی ساخته شده، هنوز تمام نشده است که حالا مجسمههای تازهای از شخصیتهای هنری در خانه هنرمندان نصب شده. بعضی از آنها اصلا شباهتی به صاحبانشان ندارند.
مجسمههای سردارسلیمانی را میشد کوششهای شهرستانها برای خلق مجسمهها دانست و عدمتوفیق آنها را به ناآشنایی مسئولان شهرستانی از هنر مجسمهسازی نسبت داد؛ اما نمیتوان از کنار مجسمههایی که در خانه هنرمندان نصب شدهاند، بهراحتی گذشت. یک هفته پیش ۲۲سردیس از هنرمندان و مشاهیر ایران در خانه هنرمندان رونمایی شد. طیفهای گوناگونی از هنرمندان و مشاهیر در میان سردیسها به چشم میخورند؛ از هنرمندان فقیدی مثل محمود میرمیران، پرویز کلانتری، محمدعلی کشاورز، عباس کیارستمی، پرویز فنیزاده و علی حاتمی تا هنرمندانی که هنوز در قید حیاتاند مثل قباد شیوا، پرویز تناولی، مجید انتظامی و... همشهری ماجرا را در گفتوگو با مسئولان و کارشناسان بررسی کرده است.
اول از همه به سراغ مجـید رجبیمعمار، مدیـرعامل خـانه هـنرمندان ایران میرویم که مجسمهها در ضلع غربی آنجا نصب شده است. مدیر خانه هنرمندان از مجسمهها دفاع میکند و میگوید: «به هر حال آثار ساختهشده آثار یک هنرمند نیست و مجموعهای از هنرمندان سردیسها را ساختهاند. قدرت دست و تخیل هنرمندان متفاوت است و آثار هم قوت و ضعف دارند، اما بهنظرم با اندکی اغماض میتوان از کنار بعضی ضعفها گذشت.»
مجسمه استادشجریان؛ بهزودی در خانه هنرمندان
مدیر خانه هنرمندان خبرهای دیگری از نصب مجسمههای تازه هم دارد: «سردیسها پروژه خانه هنرمندان نبوده و محصول سمپوزیوم مشاهیر سازمان زیباسازی است که به پیشنهاد دکتر حقشناس در گوشهای از باغ هنرمندان نصب شده.
برای مجسمههایی که قرار است در محوطه اصلی خانه هنرمندان نصب شود، قاعدتا باید دقت و حساسیت بیشتری به خرج داد. مثلا سردیس استاد مرتضی ممیز که شهریورماه در محوطه اصلی خانه هنرمندان نصب شد، دقیقتر است و با نظارت خانواده ایشان نصب شده.
استاد غلامحسین امیرخانی مجسمه خودشان را که قرار است بهزودی در خانه هنرمندان نصب شود، دیدهاند و تأیید کردهاند. مجسمه استاد محمدرضا شجریان که به سفارش سازمان زیباسازی شهرداری ساخته شده و قرار است بهزودی در خانه هنرمندان نصب شود نیز همینطور. حساسیت نسبت به این مجسمهها بیشتر است و دقت بیشتری در سفارش و طراحی و ساختشان صورت گرفته. اما درباره مجسمههای مشاهیر چنانکه گفتم ضعفها قابل اغماض است.»
مجسمهها نباید عین شخصیتها باشند
عـباس مجـیدی، رئیس انجمن صنفی مجسمهسازان است. در عین حال یکی از ۲۲مجسمه (مجسمه زندهیاد جمیله شیخی) اثر خود اوست. او یکی از سخنرانان آیین رونمایی از سردیسها نیز بوده است. عباس مجیدی در مقام دفاع از سردیسها برمیآید و میگوید: «اینکه ما انتظار داشته باشیم مجسمهها دقیقا شبیه شخصیتها باشند، لزوما انتظار درستی نیست. مجسمه تلقی مجسمهساز از شخصیت است نه نمونه عین به عین شخصیت. اگر اینطور باشد که میتوان بهراحتی تصویر همه شخصیتها را قالبگیری و اجرا کرد. تلقی مجسمهساز است که به مجسمه هویت میدهد. مردم حق دارند انتظار داشته باشند مجسمههایی که ساخته میشود، کاملا شبیه شخصیتها باشد؛ بهویژه بعد از حساسیتهایی که اخیرا ایجاد شده است. اما اینکه بعضی از هنرمندان و مخاطبان آثار هنری هم گفتهاند که کارها ضعیف است و شبیه نیست، بهنظرم قدری دور از انصاف است.»
فرایند طیشده درست بوده
عباس مجیدی از فرایند ساخت مجسمهها نیز دفاع میکند و میگوید: «ساخت یک مجسمه مجموعهای است از تکنیک و مطالعه و شخصیتپردازی و اجرا. فرایند طیشده برای خلق مجسمه، از انتخاب هنرمندان تا اجرا در سمپوزیوم مجسمهسازی، فرایند درستی بوده است. اما شاید در مرحله مطالعه هنرمند از زندگی شخصیتی که قرار بوده مجسمهاش را بسازد، قدری سهلانگاری شده و بعضی از مجسمهسازان تلقی کاملی از شخصیتها نداشتهاند. بعضی از کارها هم در اجرای نهایی خوب از کار درنیامدهاند، اما کارها در مجموع متوسط به بالا هستند.»
دلیلی نداشت که مجسمهها را پیش از نصب ببینم
فرزاد طالبی، معاون هـنـری سازـمان زیباسازی که از ابتدای سال جاری مسئولیت مجسمههای تهران را به عهده دارد، به همشهری میگوید: «این مجسمهها محصول دومین سمپوزیوم مجسمهسازی مفاخرند که تیرماه سال گذشته برگزار و الان نصب شدهاند و نمایانگر دورهای از مجسمهسازی است. فرایند انتخاب و داوری مجسمهها هم طی شده است. یعنی مثل هر سمپوزیومی آثاری پذیرفته شده و در بازه زمانی سمپوزیوم ساخته شدهاند و در نهایت نصب شدهاند. نظر شورای داوران سمپوزیوم دوم تأیید این مجسمهها بود و چنانکه گفتم فرایند انتخاب طی شده است.»
اگر کار با اصلاح حل نشد، مجسمههای جدید جایگزین خواهند شد
عدم شباهت مجسمهها بهگونهای است که هر بینندهای با اندک شناختی از شخصیتها بدان پی میبرد. حس عمومی نسبت به مجسمهها مثبت نیست. آیا کارشناسان متوجه چنین چیزی نشدهاند؟ آیا نمیشد پیش از نصب مجسمهها تأملی صورت بگیرد؟ حالا که واکنشهای عمومی به مجسمهها منفی بوده است، چه باید کرد؟
معاون هنری سازمان زیباسازی شهرداری تهران میگوید: «به همین خاطر سردیسها در یکی دو روز آینده توسط جمعی از اساتید و کارشناسان بازبینی و نحوه اصلاح مجسمهها تعیین و انجام خواهد شد. به این ترتیب بعضی از آنها اصلاح میشوند و اگر برای مورد یا مواردی نیاز به جایگزینی بود انجام خواهد شد.»
واکنشهای عمومی به مجسمهها بیتردید به ارتقای مجسمهسازی ایرانی خواهد انجامید و از این پس سیاستگذاران و داوران و مجسمهسازان دقت بیشتری در طراحی و شخصیتپردازی و اجرای مجسمهها خواهند کرد. اما پرسش اینجاست که چرا دقتها پیش از نصب مجسمهها انجام نمیشود؟
من خودم را در این مجسمه نمیبینم
قباد شیوا، استادبزرگ گرافیک ایران، یکی از شخصیتهایی است که مجسمهاش در میان ۲۲مجسمه نصبشده در خانه هنرمندان است. قباد شیوا از نصب مجسمه خودش اظهار بیاطلاعی میکند. وقتی تصویر مجسمه را میبیند، میگوید: «من تصویر خودم را در این مجسمه نمیبینم. به هر حال مجسمه باید به شکلی باشد که من بهعنوان کسی که الان حی و حاضرم بتوانم بگویم که خودم را در مجسمه میبینم. ولی اینطور نیست. حالا نمیدانم اصلا قرار است کجا نصب شود؟» وقتی میفهمد که مجسمه در خانه هنرمندان نصب شده است به تلخی میخندد و میگوید: «نصب کردهاند دیگر! چه کار میتوانم بکنم؟ »