رضا ضراب در خانه امن افبیآی «سوتزنی» میکند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه شرق، غلامحسین دوانی، عضو برجسته جامعه حسابداران رسمی ایران، عضو انجمن حسابداران خبره آمریکا و از فعالان مبارزه با فساد در گفتوگویی درباره افشای فساد و «سوتزنی» میگوید:
*پوشش مصونیت قضائی است که باعث شده در بسیاری موارد متهمان و حتی مجرمان اطلاعات محرمانه خود را برای محاکم و مأموران افشا کنند و علاوه بر آنکه در احکام آنها تخفیف قابلملاحظه صادر میشود، در امنیت قضائی نیز قرار میگیرند.
*افشاگر یا سوتزن یا به قول خودمان خبرچین به کسی گفته میشود که اطلاعات مستندی را از فعالیتها و عملیاتهای خلاف قانون و فسادهایی مانند کلاهبرداری، تقلب، رشوه، پولشویی، سوءاستفاده از قدرت یا سوءمدیریت شخص یا اشخاصی را برای عموم یا مقامات دولتی افشا کند که با توجه به اینکه برخی اطلاعات کشوری ممکن است جنبه امنیتی یا محرمانه داشته باشد، ما در عمل با دوگونه افشاگر مواجه میشویم: افشاگر قانونی که آن را سوتزن (whistleblower) مینامند و افشاگری (Leaker) که بهطور غیرقانونی در رسانهها یا شبکههای اجتماعی به این کار دست میزند. اگرچه در ادبیات سوتزنی گفته شده که اصطلاح سوتزن مسبوق به فعالیت پلیسهای اسکاتلندیارد بوده که هنگام مشاهده یک فرد خلافکار برای هشدار به سایر پلیسها در سوت خود میدمیدند و حضور یک خلافکار را در یک محدوده اعلام میکردند تا سایر پلیسها در جریان یک عمل خلاف قرار بگیرند و هشیاری دستگیری شخص خاطی را داشته باشند
*بهاستناد قانون فدرال حمایت از سوتزنان آمریکا، علاوه بر افشای فساد مالی و تقلبها، تمام فعالیتهای زیر که توسط هر شخصی انجام میشود یا شخصی سایرین را وادار به انجام آن کند، قابلیت افشاگری و سوتزنی دارد: هرگونه تبعیض غیرقانونی «براساس نژاد، رنگ، مذهب، جنسیت، ملیت، سن، معلولیت، وضعیت تأهل و گرایش سیاسی». در این رابطه جالب است بدانیم حتی در پرسشنامههای استخدامی، سؤالکردن از دین و مذهب نیز ممنوع اعلام شده است. خویشاوندگماری یا قومیگرایی «Nepotism »، اعمال تبعیضهای شغلی، اجبار کارکنان به فعالیت سیاسی و هرگونه مجازات اشخاص افشاگر «سوتزن» ممنوع است.
*تأکید میکنم در ایران کار از سوتزنی گذشته است با برخوردهای قضائی جدی و به دور از مسائل جناحی و سیاسی میتوان امید به مبارزه با فساد داشت. ما باید از تجربیات جهانی موفق در این زمینه حتما استفاده کنیم و علاوهبر مصونیت جانی، مالی و اجتماعی سوتزنان با پرداخت بخشی ازمنابع بازیافته و جرائم متعلقه به افشاگران سیستم تشویقی را که بسیار ارزانتر و کارآمدتر از دستگاه دیوانسالاری بازرسی است، توسعه دهیم.
*کشورهایی که انضباط مالی، شفافسازی و حساب و کتاب حاکم است، افشا و افشاگری فعالیتهای غیرقانونی و تخلفات به رفتار اجتماعی تبدیل شده است. بهطوریکه برای این عمل سازوکارهای خاصی پیشبینی و افشاگران در امنیت قضائی قرار میگیرند.
*پوشش مصونیت قضائی است که باعث شده در بسیاری موارد متهمین و حتی مجرمان اطلاعات محرمانه خود را برای محاکم و مأموران افشا و علاوهبر آنکه در احکام آنها تخفیف قابل ملاحظه صادر شده در امنیت قضائی نیز قرار گرفتهاند که نمونه بارز آن همکاری و افشاگری رضا ضراب با اف.بی.آی در افشای معاملات پولشویی و جادادن ایشان در خانههای امن پلیس امنیت در آمریکا و مختومهشدن پرونده او بود.
*نمونه مشخص و معروف دیگر داستان آقای بریدلی بیرکنفلد (Bradley Birkenfeld) است. او کارمند بانک سوئیسی «UBS » بود. این بانک اساسا و همیشه مظنون به فعالیتهای پولشویی بوده است. آقای بریدلی بیرکنفلد در همان زمانی که در بانک مشغول کار بود، به جرم همکاری با یک میلیاردر کالیفرنیایی برای فرار مالیاتی، به ۲,۵ سال زندان محکوم شد اما پس از آزادی کلیه اطلاعات پنهان خود را درباره نحوه کمک این بانک سوئیسی به ثروتمندان آمریکایی، برای دورزدن نظام مالیاتی آمریکا در اختیار سازمان مالیاتی آمریکا «IRS= Internal Revenue Service» قرارداد و از آنجا که سازمان مالیاتی آمریکا توانست مبلع ۷۸۰ میلیون دلار بابت تخلفات اثباتشده از بانک مزبور وصول کند، در سال ۲۰۱۲ حدود ۱۴ درصد جریمه مذکور یعنی معادل ۱۰۴ میلیون دلار به این مجرم آزادشده بابت حق سوتزنی پرداخت کرد و ایشان بهعنوان ثروتمندترین سوتزن تاریخ مشهور شد.
*مردم به این نتیجه رسیدهاند که در ایران شاید شیپور هم نتواند حجم فساد را افشا کند، چه رسد به سوتزنی. نگاهی به بازداشتهای اطرافیان مسئولان کشور، از وزرایی که مدعی پدر یا مادر صنعت هم بودهاند تا معاون اجرائی سابق قوه قضائیه و برخی مدیران ارشد شبکه بانکی کشور، سیطره فساد و ابعاد آن نشان میدهد. بدیهی است چنانچه عزم ملی مقابله با فساد و تقلب وجود داشته باشد، در عصر جهانیشدن و پیچیدگی شبکههای فساد و جرائم سازمانیافته این ابزار مشابه همه کشورهای دنیا کارآمد خواهد شد. تجربه و آمار جهانی و تجربیات پلیس ایران هم مؤید این امر است که بسیاری فسادها عملا کشف نمیشوند بلکه لو میروند؛ چراکه فساد و تقلب عموما با تبانی و دستهبندی همراه هستند و کافی است یکی از زنجیرههای این فساد لو رود تا کل آن افشا و برملا شود.