توپ «تیم بایدن» علیه ایران پُر است؟
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه صبح نو در گزارشی به دخالت مشاور بایدن در امور قضایی ایران پرداخته است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
جیک سالیوان، گزینه جو بایدن برای سمت مشاور امنیت ملی این کشور در دولت آینده آمریکا، روز گذشته در مذمت اعدام نیما زم، رییس کانال آمدنیوز، مدعی شد: «اعدام روحالله زم، خبرنگاری که از دادرسی قانونی محروم و به دلیل استفاده از حقوق جهانشمول خود محکوم شد، یکی دیگر از موارد دهشتناک نقض حقوق بشر توسط رژیم ایران است.»
این نخستین موضعگیری رسمی یک عضو گروه جو بایدن، رییسجمهور آینده ایالات متحده، در قبال ایران محسوب میشود. پیش از این، جز شخص بایدن که سعی داشته تاکنون به طور غیرمتقن درباره آینده مذاکرات با ایران نظر بدهد، بقیه چهرههای نزدیک به او، از هرگونه اظهارنظر درباره ایران نوعا پرهیز کرده بودند.
همزمان با سالیوان، برخی دیگر از چهرههای منتسب به جناح دموکرات نیز با دخالت در رویههای قضایی ایران، اعدام زم را محکوم کردند. سناتور کریس کونز از حزب دموکرات از ایالت دِلاور نیز در توییتر، مدعی شد: بار دیگر بیرحمی و بیتوجهی خود به حقوق بشر را نشان داد.
واکنشهایی از این دست، نشان میدهد که دموکراتها مانند جمهوریخواهان، نهتنها از سیاست فشار سیاسی علیه ایران دست برنخواهند داشت، بلکه از این ابزار برای رسیدن به مطامع خود نیز بهره خواهند برد.
کارشناسان بارها تاکید کرده بودند که در دولت آینده آمریکا، علاوه بر ادعاها درباره فعالیتهای موشکی و منطقهای ایران، دعاوی مربوط به حقوق بشر نیز به ابزاری کارا برای اعمال فشار علیه کشورمان به امید امتیازگیری در روند مذاکرات بعدی، تبدیل خواهد شد.
روزنامه صبح نو برای بررسی چرایی فعالشدن تیم دموکراتها علیه ایران حول ادعاهای حقوق بشری، به سراغ مصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل آمریکا رفته است. در ادامه بخشهای مهم این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
امور حقوق بشری، راهکار استراتژیکی آمریکا برای فشار بر ایران است
استراتژی مهار ایران همیشه بر مبنای اتحادسازی آمریکا و اروپا پیش رفته است؛ البته در دوران آقای بایدن، این احتمال هست که علاوه بر اتحاد اروپایی، توافقاتی هم با محوریت عبری و عربی برای ایجاد ائتلاف علیه ایران برای به معامله کشاندن ما در زمینههای موشکی و منطقهای انجام شود.
چه در امور حقوق بشری و چه در موارد دیگر، به هیچ بهانهای نیاز نیست بلکه راهکار استراتژیکی آمریکا همواره همین بوده است.
حضور آقای بایدن در قدرت، بهمنزله راهکاری است که آقای اوباما نیز همواره پیش رو داشت و آن، ائتلافسازی علیه جمهوری اسلامی است.
در خروجی این استراتژی به لحاظ اقتصادی تاثیری حاصل نخواهد شد چون اروپا حتی در گذشته که درباره ایران با ترامپ کمتر همراهی داشت، به لحاظ اقتصادی همواره با آقای ترامپ همراه بود و در اینباره هیچکدام از تعهدات برجامی در قبال ایران را انجام نداد.
فروش نفت کنونی معطوف به راههای دورزدن تحریمها است نه برجام!
همین الان و بنا بر گفته منابع غربی، خیلی بیشتر از سطح مورد توقع اروپا و آمریکا در حال فروش نفت هستیم و لذا میزانی که گفته میشود (اشاره به دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه فروش روزانه نفت در بودجه سال ۱۴۰۰) معطوف به برجام و برداشتهشدن تحریمها نیست بلکه معطوف به راههای دورزدن تحریمها و پایان یافتن فشار حداکثری است.
پیشبینی میشود که از میزان اثر تحریمها در سال آینده صرفنظر از اینکه برجام چه وضعیتی داشته باشد یا بایدن به برجام بازگردد یا بازنگردد، کاسته شود و ایران با درپیشگرفتن راههای جدید دورزدن تحریم، قطعا وضعیت بهتری به لحاظ اقتصادی و فروش نفت خواهد داشت.
کارنامه سیاه بایدن در سوءاستفاده از مسائل حقوق بشری
آقای بایدن در تاریخچه فعالیتهای سیاسی خود، توجهاتی از این دست داشته تا با استفاده از مسائل حقوق بشری بتواند به کشورهای مختلف فشار بیاورد و قطعا از این ابزار علیه ایران هم استفاده خواهد کرد.
بایدن از هر فرصتی برای به مذاکره واداشتن ایران استفاده میکند
در رهگذر فشار برای به مذاکره واداشتن ایران، آقای بایدن و اروپاییها از هر فرصتی استفاده خواهند کرد و اتفاق اخیر(اشاره به اعدام زم) دستاویزی برای آنهاست تا بتوانند عدم پایبندی خود به تعهدات برجامی را توجیه کنند و با فرافکنی همان کاری را کنند که در دوره اوباما رخ داد.
مسائل موشکی، منطقهای، هستهای، حقوق بشری یا موضوعات مربوط به اسرائیل، در واقع بهانههایی هستند که آمریکاییها با فشار روی آنها، به دنبال تضعیف مولفههای قدرت ما هستند تا بلکه بتوانند مقاومت ایران در برابر زیادهخواهیهای غرب را در هم بشکنند.
نظام و مردم محکوم به یکپارچگی در مقاومت مقابل غرب هستند
قطعا یکپارچگی در داخل نظام، چه بین مردم و نظام و چه بین دولت و مجلس یا سایر قوا و نهادها، باعث خواهد شد تا غربیها به سد محکمی برخورد کنند و زودتر به فشارهای سیاسی خود پایان دهند.
در صورتی که میان ارکان مختلف نظام اختلاف رای وجود داشته باشد، بهطور قطع فشار غربیها بر ایران ادامه پیدا خواهد کرد. نظام و مردم محکوم به یکپارچگی در مقاومت مقابل غرب هستند.