ناگفتههایی از تلاش یک تکتیرانداز داعشی برای ترور سردار سلیمانی
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، سردار پاسدار محمدعلی حقبین با ذکر خاطرهای از ترور نافرجام حاج قاسم در سوریه اظهار داشت: یکی از تکتیراندازان حرفهای داعشی در بوکمال سوریه قصد ترور سردار سلیمانی را داشت که با ذکاوت ایشان ناکام ماند.
فرمانده قرارگاه مرکزی امام حسین (ع) سپاه پاسداران افزود: یکی از دیدهبانان جبهه مقاومت در ساختمانی که در آن دیدهبانی انجام میشد مستقر شد و تکتیرانداز داعشی که شاهد این صحنه بود تیراندازی نکرده و منتظر ماند.
مشاور عالی فرمانده نیروی زمینی سپاه تصریح کرد: آن تک تیرانداز داعشی میدانست که اگر شلیک کند تنها یک دیدهبان جبهه مقاومت را به شهادت رسانده لذا صبر کرد و پس آن متوجه آمدن خودروهای فراوانی شد.
فرمانده سابق لشکر عملیاتی سپاه قدس گیلان خاطرنشان کرد: لذا این تکتیرانداز داعشی میدانست که قطعاً فرمانده در یکی از این خودروها بوده که لحظاتی دیگر پیاده میشود و نیروها گزارشها را به او میدهند.
فرمانده جبهه مقاومت عنوان داشت: سردار سلیمانی وارد ساختمان دیدهبانی شد و از سوراخ کوچکی که در دیوار ایجاد شده بود فقط یک لحظه به بیرون نگاه کرد و بلافاصله خود را کنار کشید که در همین زمان گلوله بهسمت ایشان شلیک شد.
سردار حقبین تصریح کرد: زمانی که سردار سلیمانی خودش را کنار کشید تیر دقیقاً به لبه دیواری که سوراخ شده بود برخورد کرد لذا این صحنه برای ما بسیار سنگین بود، زیرا ممکن بود ترکشها به صورت ایشان آسیب وارد کند.
مشاورعالی فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران عنوان داشت: در یکی از مسیرها با تعدادی از خودروهای آمریکایی روبهرو شده و در آنجا چند برخورد نظامی شکل گرفت که منجر به انهدام این خودروهای آمریکایی توسط نیروهای ایرانی شد.
فرمانده قرارگاه مرکزی امام حسین (ع) سپاه پاسداران خاطرنشان کرد: با وجود این اتفاقات آمریکاییها باز هم ادعای ابرقدرتی کرده و به روسها پیغام میدادند که شما باید در این جنگ عقبنشینی کنید.
فرمانده جبهه مقاومت گفت: سردار سلیمانی گفته بودند که ظرف ۳ ماه دیگر به بوکمال رسیده و آنجا را آزاد میکنیم این امر در ابتدا کمی ناباورانه بود، اما خوشبختانه این اتفاق افتاد و بوکمال سوریه را آزاد کردیم لذا اگر این جبهه مقاومت وجود نداشت معلوم نبود تکلیف آینده انقلاب اسلامی چه میشود.
سردار حقبین عنوان داشت: روزی سردار سلیمانی را در فرودگاه ملاقات کردم و آن روز ایشان از بنده خواستند که نیروها را در مکانی جمع کنم تا ایشان شخصاً از آنها تشکر کند لذا برای ایشان یک سردار و یک بسیجی که ۲ ماه وارد جبهه مقاومت شده و شهید میشد یکسان بودند.