رهبر انقلاب: نمیشـود هرکسی تا یـک کلمه حرفـی برخلاف نظر مـن و شـما زد، بگوییـم ضد ولایت فقیـه اسـت
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، خط حزبالله در آستانه بیست و دوم بهمن ماه و چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، اهداف انقلاب در بیانات رهبر انقلاب را مرور کرده است.
سخن هفته این شماره خط حزبالله به بررسی دغدغه رهبر انقلاب درباره خطر کمرنگ شدن «ادب اسلامی» در سخن گفتن به خصوص با گسترش فضای مجازی پرداخته است.
در این مطلب آمده است:
شــاید در بحـــوبه مشــکالت معیشـتی و مسـائل اقتصـادی و هفتـه سیاسـی کمتـر کسـی بـه دغدغه »خطــر کــم رنــگ شــدن ادب اســامی« توجــه کنــد؛ امــا اگــر از منظــر تمدنســازی اســامی بــه موضــوع نــگاه کنیـم کـه »بخـش حقیقـی تمـدن اسـامی، آن چیزی اسـت کـه متـن زندگـی ما را تشـکیل میدهـد « ۲۳/۷/۹۱ اهمیت موضـوع را درک میکنیـم. چـرا کـه »اگـر بیاخالقـی حاکم شـد، حرصهــــــا، هوای نفـــــــسها، جهـــــالتها، دنیاطلبیهـا، بغضهای شـخصی، حسـادتها، بخلهـا، سـوءظن بـه یکدیگـر وارد شـد زندگی سـخت خواهـد شـد؛ فضـا تنـگ خواهد شـد؛ قـدرت تنفـس سـالم از انسـان گرفتـه خواهد شد. « ۸۸/۰۴/۲۹
در سـالهای اخیـر میبینیـم کـه »بـا گسـترش فضــای مجــازی بــه تدریــج ادب اســامی دارد کــم رنــگ میشــود.« ۹۹/۱۱/۱۵ و »ایــن رســانههای الکترونیکــی و اینترنتــی موجــب شـده اسـت کـه افـراد بیمحابـا علیـه یکدیگـر حــرف بزننــد، بــد بگوینــد.»۹۱/۰۱/۰۱ و حــاال اهمیـت رعایـت آداب اسـامی بیـش از پیـش نمایـان شـده اسـت. شـاید از همیـن روسـت کــه رهبــر انقــاب بــه مداحــان کــه » یکــی از رســانههای بــزرگ و ارزشــمند کشــور مــا هسـتند« توصیه و تأکیـد میکنند کـه »ادب اسالمی را در جامعه بگسـترانید.»
از مهمتریـن عرصـه هـای رعایـت ادب اسلامی، حیطه زبـان و قلم اسـت. همچنیـن به خاطـر ویژگی هـای خـاص فضـای مجـازی کـه امـروز »واقعـا یـک بخـش حقیقـی از زندگـی مـردم شـده« ۹۹/۰۶/۰۲ و زمینـه هـای آسـیب زا در آن، رعایـت ادب اسلامی، ضـرورت دوچنـدان دارد. گاهـی برخـی بـه خیـال اینکـه حرفشـان در جهـت اصلاح جامعه اسـت »دستشـان را، یـا قلمشـان را، یـا وبلاگشـان را آزاد میکننـد که هـر چه به دهنشـان آمـد، آن را بگوینـد« ۸۹/۱۰/۰۷ بایـد توجـه کـرد کـه »وسـائل مـدرن امـروز« هـم مشـمول احـکام الهی اسـت »یعنـی خوانـدن وبلاگ هـم مثـل خوانـدن کاغذ اسـت، کتـاب اسـت، نامه اسـت، مثل شـنیدن حـرف اسـت.« ۸۹/۱۰/۰۷ اخالق مهمتر از عمل در اندیشـه رهبـر انقلاب »اخلاق اهمیتـش از عمـل هـم بیشـتر اسـت.«۸۸/۰۴/۲۹ ایشـان اخلاق را فراتـر از یـک مسـئله فـردی میداننـد. اخلاق سیاسـی، اخلاق جمعـی، اخلاق اجتماعـی، اخلاق انتخاباتـی و... از مـواردی اسـت کـه ایشـان در سخنرانیهایشـان در سـالهای مختلـف تبییـن کردهانـد. گاهـی اوقـات نیـز مشـاهده بیاخالقـی در فضـای سیاسـی موجـب تذکـر جـدی ایشـان در سـطح عمومـی شـده اسـت. »در تبلیغـات، در مناظرات، حرفهایی زده شد، گاهی بداخلاقیهایی شـد، برخـی از دسـتگاههای گوناگـون کشـور مـورد ّ هـام قـرار گرفتنـد؛ اینهـا کارهـای خوبـی نبـود... ات بایسـتی اینهـا ادامـه پیـدا نکنـد.« ۹۶/۰۳/۱۴ بیعدالتی نکنید؛ حتی نسبت به دشمن! گاهی اختالف نظرهای سیاسـی داخل کشـور باعث میشـود کـه افـراد نسـبت بـه یکدیگـر اتهاماتـی مطـرح کننـد. در ایـن مـوارد بایـد توجـه کـرد کـه »کسـی را نبایـد بـه خاطـر یـک امـر، از همـهی آن چیزهائـی کـه صالحیت محسـوب میشـود، انسـان او را نفـی بکنـد. بـا انصـاف بایـد بـود؛ بـا انصـاف بایـد عمـل کـرد؛ بـا انصـاف بایـد حـرف زد.« ۸۸/۰۵/۰۳ ّ کم همانطـور کـه در قـرآن هـم آمـده کـه و ال یجرمن ّ تعدلـوا اعدلـوا هـو اقـرب شـنآن قـوم علـی ال ّ قـوی« اگـر بـا کسـی دشـمنیم، ایـن دشـمنی موجـب نشـود کـه نسـبت بـه او بیعدالتـی کنیـم. پس همـه بایـد بیانصافیها را همـه کنـار بگذارند؛ و در زیـر پرچـم نظـام اسلامی و جمهـوری اسلامی جمـع بشـوند« ۸۸/۰۵/۰۳ و »در صحبتهـا، قـول به غیـر علـم نبایـد باشـد، غیبت نبایـد باشـد، تهمت نبایـد باشـد.« ۹۹/۰۷/۲۱ در تشخیصها و مصداقها دقت کنید گاهـی ممکـن اسـت فـردی در فضـای جامعـه مرتکب اشـتباهی شـود یا خطایـی کند. »نمیشـود هر کسـی را به مجرد اینکه یـک کلمه حرفـی برخالف آنچـه کـه مـن و شـما فکـر میکنیـم، زد، بگوئیـم آقـا این ضد ولایت فقیـه اسـت.« ۸۸/۰۴/۲۹ این نکته لـزوم دقـت بیشـتر در قضاوتهایمـان نسـبت بـه افراد را نشـان میدهد کـه »بیدقتـی در مصداقها، گاهـی اوقـات ضررهـا و لطمـات بزرگـی خواهـد زد.« ۸۸/۰۴/۲۹ «االن ژورنالیسـم رایـج دنیـا درسـت عکـس ایـن عمـل میکننـد؛ یعنـی آن چیزهایـی را کـه شـایعهپردازی میکننـد، دروغپـردازی میکننـد، ّ العـی هـم ندارنـد، چیزهایـی اسـت کـه از آن اط علمـی هـم ندارنـد، بیخـودی آنهـا را پخـش میکنند. در داخـل جامعـه ّ ی خـود مـا هـم متأسـفانه از ایـن چیزهـا وجـود دارد.« ۹۹/۰۶/۰۲مثل خطبه حضرت زهرا دربــاره کســانی کــه آنهــا را قبــول نداریــم »دوجــور ّ اکانــه و میشــود حــرف زد: یکجــور میشــود هت بیباکانــه و بیادبانــه حــرف زد؛ یکجــور هــم ّ ب حــرف زد.« ۹۴/۱۰/۱۴ بــه تعبیــر میشــود مــؤد دیگــر »یــک جــور آنچنانــی کــه درســت منطبــق بــا حــق اســت، یــک جــور هــم آنچنانــی کــه در آن آمیــزهای از ظلــم وجــود دارد.« ۸۹/۰۳/۱۴ لــذا ادب در ایــن زمینــه یعنــی »زیادتــر نگوئیــد از آنچــه کــه هســت، از آنچــه کــه بایــد و شــاید. منصــف باشــیم؛ عــادل باشــیم.«۸۹/۰۴/۰۲ مثــل ســیره حضــرت زهــرا )س( کــه ایشــان در »دو خطبــهی بــه معنــای واقعـی کلمـه طوفانـی... پـر از مطالـب بسـیار مهـم و اعتراضــی... یــک کلمــه، کلمــهی هتــک و زشــت و توهینآمیــز نــدارد. کلمــات محکــم و مســتحکم، بیانــات متیــن و متقــن اســت.« ۹۹/۱۱/۱۵ تقوای جمعی »مــا یــک تقــوای فــردی داریــم، کــه هــر کســی خــود را تحــت مراقبــت دائــم داشــته باشــد« ۹۰/۰۳/۰۸ و از سـوی دیگـر یـک »تقـوای جمعـی« هـم داریـم. رعایــت تقــوای جمعــی از مــواردی اســت کــه کمتــر در ســخنرانیها و جلســات اخــاق تبییــن شــده اســت. اهمیــت ایــن نــوع تقــوا در ایــن اســت کــه »بیمراقبتــی جمعهــا نســبت بــه مجموعــه ی آدمهائــی خودشــان، موجــب میشــود کــه حت هــم کــه در بیــن آن جمعهــا تقــوای فــردی دارنــد، بــا حرکــت عمومــیِ آن جمعهــا بغلتنــد و بــه جائــی برونــد کــه نمیخواهنــد.« ۹۰/۰۳/۰۸در دهههــای اخیـر، کشـور مـا گاهـی از ایـن ناحیـه ضربـه خـورده اســت و »یکــی از جاهائــی کــه ضعــف نشــان دادهایــم، همیــن بــوده.« ۹۰/۰۳/۰۸ سعادت دنیا و آخرت »اخـاق آن هـوای لطیفـی اسـت کـه در جامعهی بشــری اگــر وجــود داشــت، انســانها میتواننــد بــا تنفــس او زندگــی ســالمی داشــته باشــند.«۸۸/۰۴/۲۹ اگــر بتوانیــم ایــن تعالیــم قرآنــی را در جامعــه رایــج کنیــم آن وقــت »ســعادت دنیــا و آخــرت نصیــب آنهــا خواهــد شــد.«۹۹/۰۶/۰۲ امــا مشــکل امــروز جامعــه مــا ایــن اســت کــه »ایــن کار را نمیکنیــم؛ مشــکل مــا ایــن اســت کــه مــا زندگــی را بــا قواعــد قــرآن تطبیــق نمیکنیــم؛ مثــل کســی کــه بــه پزشــک مراجعــه میکنــد و نســخهی پزشــک را میگیــرد لکــن بــه آن نســخه عمــل نمیکنــد.« ۹۹/۰۶/۰۲ اینگونــه اســت کــه بــا رعایــت آداب اسـامی میتوانیـم گامهـای محکمتـری بـه سـمت جامعهســازی و تمدنســازی اســامی برداریــم.