توصیه مشایخی به دولت: اقتصاددان خارجی استخدام کنید/ دولت از کارشناسان اقتصادی انتظار نسخه جادویی دارد
به گزارش اقتصادنیوز، علینقی مشایخی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و دانشآموخته دورهٔ دکترای مدیریت دانشگاه امآیتی نقد جدی به عملکرد اقتصادی دولت حسن روحانی دارد.
مشایخی که با هفته نامه تجارت فردا گفتگو کرده است، درباره استفاده دولت روحانی از نظر کارشناسان اقتصادی میگوید: دولت در سالهای اول توجه بیشتری به نظرات کارشناسی داشت اما رفتهرفته این توجه کم و کمتر شد تا این اواخر که بهنوعی میتوان گفت دولت نهتنها به نظرات کارشناسی توجه نمیکند بلکه حتی نظرات کارشناسی را به باد انتقاد هم میگیرد.
او با اشاره به سخنان اخیر حسن روحانی گفت: در این اواخر دولت بهنوعی از آنها که کتاب خواندهاند و اقتصاد یاد گرفتهاند انتقاد میکند و کارشناسان بهخصوص اقتصاددانان را افرادی میداند که مدتی در دانشگاه یکسری فرمول را خواندهاند و فرمولهایشان در شرایط بیرونی جامعه برای حل مشکلات کارساز نیست.
این استاد اقتصاد کشورمان درباره چرخش دولت در استفاده از نظرات کارشناسان میگوید: چرخش دولت و دوری از نظرات کارشناسی پیش از اینها آغاز شده بود. فکر میکنم جلساتی که رئیسجمهور با کارشناسان حوزههای مختلف برگزار کرد، چندان جدی نبود و ما هم انتظار نداشتیم پیرو این جلسات، دولت به نظرات کارشناسی توجه کند.
وی گفت: جلسات اخیر در یک وقت محدود با حضور حدود 30 کارشناس تشکیل شد. در این وقت محدود درباره چه مسالهای میتوان به اجماع رسید؟ بهخصوص در کشور ما که میان اقتصاددانان تفاوت دیدگاههای عمیق هم وجود دارد برگزاری چنین جلساتی بیشتر نمایشی است و نشانه توجه به کارشناس نیست. این جلسات در دولت آقای احمدینژاد هم برگزار میشد. این بیشتر یک نمایش است تا یک کار جدی و مفید.
مشایخی معتقد است که دولت اول هاشمی رفسنجانی و دولت اصلاحات از نظر استفاده از نظرات کارشناسی بهتر عمل کردند.
او در این باره میگوید: در دولت اصلاحات توجه زیادی به نظرات کارشناسی میشد. گروههای کارشناسی در دولت اصلاحات شکل گرفتند و کار کردند. رئیس دولت اصلاحات در مسائلی که کارشناس نبود اظهارنظر نمیکرد و نظر کارشناسان را میپرسید. اوایل دولت اول آقای هاشمی هم اینگونه بود.
این استاد دانشگاه شریف چهار عامل را دلیل بیتوجهی دولتها به نظرات کارشناسی دانست و گفت: چهار عامل را در بیتوجهی دولتها به نظرات کارشناسی دخیل میدانم، یکی دشواری انجام اصلاحات است، دیگری سیاستزدگی جامعه در همه امور و شئون، سوم ضعف علوم اجتماعی در ایران و چهارم ضعف بدنه کارشناسی دولت.
مشایخی گفت: کارشناسان از دولتها میخواهند اصلاحات اقتصادی را آغاز کنند. اما دولت میداند که هر اصلاحی در ابتدا با اندکی نارضایتی همراه است قبل از اینکه وضع خوب شود و حتی ممکن است برای یک دوره کوتاه، شرایط جامعه بدتر هم بشود و سپس به سمت بهبود برود. دولتها دلیلی نمیبینند که در دوره کوتاه خود، به نارضایتی اجتماعی تن بدهند و سختی عبور از مشکلات را به جان بخرند. آنها تلاش میکنند تا جای ممکن از نظرات کارشناسی فرار کنند و آنها را اجرا نکنند و به هر طریقی هست دوره چهارساله خود را بگذرانند. آنها این مشکلات را با ابعاد بزرگتر به دولت بعد از خود تحویل میدهند و حالا آن دولت خودش میداند که مشکل را حل کند یا آن را بسپارد به دولت بعدی.
وی ادامه داد: کارشناسان اصرار دارند که جامعه باید این دوره گذار را طی کند و دولتها نمیخواهند. مثال بارز این مساله اصلاح قیمت حاملهای انرژی است. کاهش مصرف انرژی و کاهش قاچاق، مستلزم افزایش قیمت حاملهای انرژی است. اما این افزایش قیمت، فشار اولیهای به مردم وارد خواهد کرد. سیاستمداران از اعمال این فشار اولیه گریزانند. اما کارشناسان میدانند که گریز از اصلاحات و گذشت زمان نهتنها شرایط را بهتر نمیکند که آن را بدتر هم میکند. یعنی مشکلات از جای دیگری بیرون میزند. در همین مثال سوخت، وقتی دولت قیمت را اصلاح نکند، قاچاق بنزین زیاد میشود. دولت به جای صادرات نفت و بنزین و صرف درآمد آن برای بهبود وضع آموزش و پرورش و حقوق بازنشستگان یا هزار مشکل دیگری که دارد، باید یارانه و منابع داخلی خود را صرف تولیدی کند که بخش اعظم آن قاچاق میشود و در واقع به پرمصرفها و قاچاقچیان سوبسید و جایزه بدهد. این کار منجر به بدتر شدن شرایط میشود.
مشایخی در نقد نگاه پوپولیستی و کوتاه مدت دولتها گفت: در یک جامعه کوتاهمدت هر دولتی میخواهد دوره مسوولیت خود را با کمترین حاشیه و ایجاد فشار بر مردم بگذراند. تا فشار ناشی از اصلاحات باعث کاهش محبوبیت آنها نشود. در نتیجه بار مشکلات به دولت بعد منتقل میشود. اما نکته مهم این است که مشکل حل نمیشود، بلکه ابعاد آن مدام بزرگ و بزرگتر میشود.
استاد اقتصاد دانشگاه شریف در بخش دیگری از گفتگوی خود به آشفتگی رشته اقتصاد در کشور اشاره کرد و گفت: به جای آنکه اصول اقتصاد را به دلیل این آشفتگیها کنار بگذاریم حتماً بهتر است دنبال راهکارهای علمی که میتوانیم به علمی بودن آن اطمینان داشته باشیم بگردیم.
وی گفت: اگر دولت بر سر درستی و نادرستی حرف اقتصاددانان داخلی اعتماد ندارد، کارشناس خارجی بیاورد. همانطور که برای فوتبال مربی خارجی میآورند که تیم فوتبال را درست جلو ببرد. چند اقتصاددان جهانی را استخدام کنند تا آنها به عنوان تیم مشاوره، شرایط را ارزیابی کنند و بر اساس علم اقتصاد جهانی و شناخت از وضعیت جامعه ما راهحلهای سامان دادن به جامعه را ارائه کنند.
مشایخی معتقد است که ما در داخل اقتصاددانان بسیار خوبی داریم اما برای برای حل این موضوع میگوید: اقتصاددانهای خارجی را به کشور دعوت کنیم. آنهایی که جهان سوم را میشناسند و روی اقتصاد جهان سوم کار کرده و موفق بودهاند. بالاخره افرادی سیاستهایی را طراحی کردند و اقتصاد درمانده هند را به حرکت درآوردند، افرادی اقتصاد ترکیه را از حدود سه دهه پیش متحول کردند، افرادی حرکت اقتصادی چین زمان مائو را از دهه 80 میلادی به بعد دگرگون کردند، آنها چه کسانی بودند؟ آنها قطعاً غیرعلمی عمل نکردهاند بلکه از تئوریهای موجود برای شرایطی که داشتند استفاده کردهاند. آنها را برای کمک به دولت جهت تدوین سیاستها دعوت کنند!
استاد دانشگاه شریف درباره انتظارات دولت از کارشناسان هم گفت: دولت یا باید نظرات کارشناسان داخل را بپذیرد یا کارشناسان خارجی را. اما من فکر میکنم که دولت ما انتظار معجزه دارد. میخواهد بدون تحمل سختی و طی دوران گذار، یکشبه مشکلات را حل کند. یعنی دولتها انتظار دارند اقتصاددانان یک نسخه جادویی بدهند و مشکلات یکشبه حل شود.
وی گفت: برای همین است که احتمالاً آقای روحانی در جلسه با اقتصاددانان گفته بود راهکارهای آنها برای شرایط عادی است و به کار شرایط غیرعادی نمیآید.
مشایخی اضافه کرد: سیاستگذار ما باید یک نکته را بداند و آن اینکه همه کشورهای دنیا با اتکا به این علوم سامان گرفتهاند. تورم مشکل همیشگی اقتصاد ما بوده و هنوز دولتها یک راهکار مشخص برای حل این مشکل ندارند. این در حالی است که در دنیا همه کشورها تورم را با اتکا به علم اقتصاد سامان دادهاند و تورم اکثر قریب به اتفاق کشورها تکرقمی و زیر 5 درصد است. تعداد کشورهای دارای تورم دورقمی در دنیا معدود و انگشتشمار است و این موضوع خود از دستاوردهای علم اقتصاد است. علم اقتصاد حاصل کار هزاران فرد نخبه در دنیاست. نمیشود یک فرد که چیزی از اقتصاد نمیداند، نظرات و دیدگاههای چند هزار اقتصاددان نخبه دنیا را نادیده بگیرد و بگوید آنها نمیدانند این مشکل را چگونه حل کنند اما من میدانم. هزاران اقتصاددان، سالها وقت صرف تدوین اصولی نکردهاند که کارایی نداشته باشد.