تردید خریداران، جسارت فروشندگان
به گزارش اقتصادنیوز، بازار سهام در میان هفته و همزمان با بازگشایی کامودیتی ها چندان خود را امیدوار به بهبود نمی بیند. جریان پول در بازار برخلاف سال گذشته برعکس شده و از مقام ورود پول ها به مقام خروج آن ها تقلیل یافته است. آنچه بازار را ناامید کرده، عرضههای پُرفشاری است که فروشندگان را در غیاب خردیداران قوی، بسیار توانمند کرده و خریداران را مجبور به ترک بازار کرده است. البته حقوقی ها در روزهای اخیر به دنبال ممانعت از تلاش اثرگذار عرضه کنندگان بوده اما آنچه در عمل حاصل آمده ریزش نزدیک 50 هزار واحدی شاخص بورس در دو روز ابتدای خرداد بود.
بورس بازان پس از بسته حمایتی بازار سرمایه دل خود را صابون زده بودند که بازار به واسطه همین حمایت روزهای بهتری را تجربه میکند اما نگاه واقع بینانه از وضعیت کنونی بازار نشان میدهد، بازار امسال با بازار پارسال بسیار تفاوت دارد؛ حجم و عمق این بازار هم گسترده و ژرفتر نسبت به سال گذشته شده و به همان نسبت نوع حمایت ها یا نظارت های سیاستگذار هم باید تغییر کند.
بازار به واسطه همین تغییراتی که در آن حادث شده، نیازمند نوعی ورود به وضعیت بلوغ و رشد است؛ در این وضعیت حمایت ها نیز باید به گونه ای باشد که دخالت ها دامنگیر نشود و تنظیمات خودکار مفهوم عرضه و تقاضا بهم نخورد. اساسا بورس یک بازار هوشمند است که عرضه و تقاضا قیمت را تعیین میکند و رویدادها و رخدادهای بیرون و درون بازار تنها میتواند در سمت عرضه یا تقاضا اثرگذار باشند و از مکانیزم برخورد عرضه و تقاضا قیمت ها تعیین میشود.
این در حالی است که بازار به دلیل اثر تعیین نرخ های دستوری برای بسیاری از زنجیره صنایع همچون فولادی ها یا پتروشیمی ها و یا برخی از صنایع دیگری همچون خودرویی ها، دارویی ها یا سیمانی ها در همان گام نخست دچار انحراف سیگنال و علامت است. همسو با این اتفاقات ورود پولهای حامی باید در قالب پول هوشمند وارد بازار شود تا از شائبهها و گمانه زنی های مربوط به دخالت سیاستگذار به دور باشد، این در حالی است که تجربه چند دهه گذشته نشان میدهد دولت برای آرام کردن بازارها همواره اقدامات حمایتی را به عمل آورده که در پس آن پیامدهای نامطلوب شکل گرفته است.
اکنون بازار سرمایه در وضعیت مربوط به اپیدمی کووید 19 و فشار ناشی از تحریم ها در مختصات فعلی اقتصاد دستوری، هر چقدر هم سعی کند که رونق مطلوب را از سر بگذراند، نمیتواند به صورت واقعی رشد را تجربه کند، بلکه تنها در برهه هایی میتواند خودنمایی کند و البته بعد از آن همه آن خودنمایی ها را پس میزند.
فارغ از ذات حرکت سینوسی وار بازارهای مالی، نمیتوان رفتارهای فعلی بازار را در همان چارچوب مورد بررسی قرار داد و آنرا طبیعی جلوه نمود. آنچه رفتار بورس را نگران کرده، بی توجهی و بی تفاوتی بازار به رُخدادهاست و اینکه به مثابه پارسال این تنها هیجان است که تعیین میکند سمت و سوی بازار کجا باشد. گزارش های بنیادی شرکت ها انتظار واکنش بازار را میطلبد اما آنچه در عمل اتفاق افتاده ادامه تردید و سردرگمی بازیگران است.
عدم مختصات روشن از اقتصاد ایران در 4 سال آینده و دولت بعدی و ابهام در به نتیجه رسیدن مذاکرات وین، اکنون چالش مهم فرسایش بی اعتمادی را به همه بازیگران و ذی نفعان گوشزد میکند. تداوم این وضعیت تنها زمانی میتوان ترمیم یابد که بگذاریم به دور از دخالت ها و سیگنال دهی، بازار یکبار برای همیشه خود به تعادل برسد و پس از حذف محدودیت ها و فشارها، به جذب پول های هوشمند اقدام کند.
البته به تنظیم درآمدن تعادل در بورس نیازمند چارچوب بندی و حکمرانی درست دولت در اقتصاد است که بیشتر در طول بازار قابل درک است. این در حالی است که در عرض بازار هم باید اقداماتی به اجرا در بیاید که به بازار عمق ببخشد. رویکرد کلی سیاستهای سیاستگذار هم باید تسهیل کننده باشد تا محدودکننده.
فارغ از تحلیل های بنیادی، پیش بینی مبنی بر اینکه بورس از امروز و روزهای آینده مسیر دیگری را دنبال کند، ضعیف و تا حدودی دور از واقع است. فروشندگان همچنان در سمت عرضه توانمندند و خریداران نسبت به حضور دوباره مرددند. تردید خریداران، زور عرضه کنندگان را بیشتر و بیشتر کرده است و بازار به اصطلاح خودمانی به گوشه رینگ برده شده است. در شرایطی که سیاستگذار توان و یا بگوییم اراده ای برای تغییرات بنیادی ندارد، فرار از گوشه رینگ تنها نیازمند تغییر رفتار بازیگران بازار است.