بازتاب آرایش جدید انتخاباتی در روزنامه های امروز / مرور روزنامه ها
به گزارش اقتصادنیوز ، «آرایش جدید در صحنه انتخابات»، «رعایت فضیلت مدنی»، «قانونمداری و امنیت انتخابات»، «جنبش آرای خاکستری به سمت روحانی»، «بعد از مناظره ها»، «مرگ زودهنگام پوپولیسم مدرن ایرانی»، «رای ندهیم، رسایی خوشحال میشود»،« تحریم انتخابات را تحریم کنیم »،« مطالبات علمی از رئیس دولت دوازدهم »،« حضور در پای صندوق رأی!»، «روح اقتصادی مطالبات حامیان روحانی» و «عوام فریبی برای رأی» محورهای اصلی روزنامه های صبح امروز به شمار می روند.
**آرایش جدید در صحنه انتخابات
روزنامه«ایران» در گزارشی با عنوان«آرایش جدید در صحنه انتخابات» آورده است: ساعت قبل از آغاز رأیگیری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، آرایش صحنه رقابت ها تغییر کرد. دیروز محمدباقر قالیباف یکی از نامزدهای اصولگرای حاضر در عرصه، با صدور بیانیهای به نفع ابراهیم رئیسی دیگر نامزد جریان اصولگرا کنار کشید. اگر چه در روزهای گذشته بویژه بعد از مناظره سوم نامزدها، نظرسنجی ها از کاهش آرای او خبر میداد، اما وی در بیانیه خود تأکید کرد در راستای «وحدت» نیروهای انقلاب انصراف میدهد. البته آن گونه که رسانههای اصولگرا خبر دادهاند وی در دو روز باقیمانده تا رأیگیری، تلاش میکند پایگاه رأی خود را مجاب کند تا به ابراهیم رئیسی رأی بدهند. مجموعه تحولاتی که انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را عملاً به مصاف روحانی و حامیانش و رئیسی و هوادارانش تبدیل میکند. جمعه پیش رو، این دو نامزد به روی محک قضاوت و رأی مردم خواهند رفت و نامزدی پیروز میدان خواهد بود که هم حامیان بیشتری داشته باشد و هم بتواند اکثر حامیانش را پای صندوق های رأی بیاورد.
این روزنامه همچنین در مطلب دیگری با عنوان«قالیباف به نفع ابراهیم رئیسی انصراف داد» نوشت: «ای کاش اخلاق را رعایت میکردید؛ شما میگویید رقیب هستید و صداقتتان چند روز آینده مشخص میشود که رقیب هستید یا نیستید. مردم خودشان قضاوت میکنند که چنین است یا نه.» 18 روز پیش بود که محمدباقر قالیباف، شهردار اصولگرای تهران و نامزد انتخابات ریاست جمهوری این جملات را در مقابل چشم میلیونها بیننده تلویزیون خطاب به اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری دیگر نامزد انتخابات مطرح کرد. اگر چه در ظاهر قالیباف با این جملات، جهانگیری را به بی صداقتی و فریب مردم متهم کرد، اما در باطن این پیام را به متن جامعه مخابره کرد که وی تا پایان انتخابات در صحنه خواهد ماند؛ اما دیروز بخش پایانی سناریوی اصولگرایان ائتلافی اجرا شد و محمدباقر قالیباف که در این مدت وعدههای رنگارنگ و متعدد زیادی مطرح کرده بود، با صدور بیانیه ای به نفع سید ابراهیم رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی و دیگر نامزد انتخابات کنارهگیری کرد.
روزنامه«وقایع اتفاقیه» در مطلبی با عنوان«انصراف قالیباف و ترس از شکست انتخابات» به قلم حسین انصاری راد، نماینده مجلس ششم نوشت:کناره گیری محمدباقر قالیباف به نفع دیگر نیروی جبهه اصولگرایان، باتوجه به اظهار نظر شخص او در مناظره های انتخاباتی و خطاب به آقای جهانگیری، نشان میداد آنها قصد کنارهگیری به خاطر یکدیگر را ندارند اما نتایج مناظرهها، تمام سیاستهای آنها را به هم زد. حالا با نامه آقای قالیباف و انصراف به نفع آقای رئیسی، به نظر میرسد آنها یک تاکتیک جدید و تصمیم جدیدی اتخاذ کردهاند که براساس محاسباتی است که در دسترس دارند؛ محاسباتی از نظرسنجیها که ما از آن خبر نداریم و براساس این تصمیم، آنها اقدام به استعفا دادهاند. من بر این بارو هستم که آقای قالیباف در طی تبلیغات انتخابات شکست خوردند. شکست ایشان البته به غیراز ناتوانی در جلب نظر مردم، نوعی شکست به لحاظ اخلاقی هم هست.
روزنامه«وقایع اتفاقیه» در گزارشی با عنوان«راهبرد گریز از باخت» علل انصراف محمدباقر قالیباف به نفع ابراهیم رئیسی را بررسی کرد و آورد: «مبارزه تازه آغاز شده است!» این جمله پایانی نامه انصراف محمدباقر قالیباف از انتخابات ریاستجمهوری است. او روز گذشته با انتشار نامهای، خبر کناره گیری اش را اعلام کرد. این نامه در حالی منتشر شد که شهردار تهران هفته گذشته تأکید کرده بود تا پایان انتخابات خواهد ماند و کناره گیری نمیکند. او حتی اسحاق جهانگیری را در مناظره اول به گروگان گرفته بود که چرا به عنوان کاندید پوششی وارد انتخابات شده است. پس از انصراف قالیباف این سؤال نه فقط از سمت اصول گرایان بلکه از سوی اصلاح طلبان مطرح شد که سبد آرای او آیا به سمت سبد رأی رئیسی هدایت خواهد شد؟
روزنامه«اعتماد» در گزارشی با عنوان«یک ماه تبلیغکرد، رفت!» نوشت: خیز بلند شهردار ١٢ ساله تهران به سوی ریاست جمهوری، برای سومین بار ناکام ماند. دو هفته بعد از آنکه قالیباف با چهرهای تهاجمی در نخستین مناظره، به اسحاق جهانگیری گفت: «آمدن شما به عرصه انتخابات با توجه به پوششی بودن شما برای حمایت از روحانی وقت مردم را تلف میکند. صداقت شما برای مردم چند روز آینده مشخص خواهد شد که واقعا هستید یا نیستید.» خودش به نفع ابراهیم رییسی کنار رفت؛ آن هم با شعار «برای ایران آمدیم، برای مردم ائتلاف کردیم». قالیباف رفت تا بلکه بماند و بتواند دست کم در لباس یک تکنوکرات اصولگرا به حیاتش ادامه دهد. او میداند که به احتمال زیاد دیگر شهردار تهران نخواهد بود و از بهشت رانده شده است. بهترین رویایی که قالیباف در سر می پروراند معاون اولی رییسی است. اگر مردم بگذارند که رییسی رییسجمهور شود قالیباف اگر نه به آرزوی چندین سالهاش برای ریاست جمهوری اما دست کم به یک قدمی آن میرسد. اما اگر مردم نخواهند که رییسی راهی پاستور شود آن وقت به احتمال زیاد او در کنار رییسی در آستان قدس رضوی مسوولیتی خواهد گرفت.
روزنامه«اعتماد» در مطلبی با عنوان«کناره گیری قالیباف به دلیل اقبال مردم به روحانی بود» به گفت وگو با حمیدرضا جلایی پور پرداخت و آرود: علت روشن کناره گیری آقای قالیباف شکستش از اقبال مردم به روحانی بود. این شکست به دو صورت میتوانست بشود. یکی در پایان روز رای گیری مشخص میشود و یکی هم قبل از آن از طریق نظرسنجیها. حمله مستمری که به آقای روحانی کرد، این پیشفرض را داشت که میتوان مردم ایران را تحریک و جذب کرد. آیا میتوان رای مردم را با یارانه یا کارانه خرید؟ لذا اینطور وارد عرصه شد. بخش قدرتمند کشور نیز برای او و حرفهایش کف میزدند؛ چون داشت آقای روحانی را تخریب میکرد؛ این طور شروع کرد. خط مشی روحانی برای جذب مردم مبتنی بر مردم فریبی اقتصادی نبود. جامعه ایران را متکثر در نظر گرفت و همه بخش های جامعه را مورد خطاب قرار دارد و جامعه را به 96 درصد و ٤ در صد تقسیم نکرد.
روزنامه«کیهان» با اشاره به عنوان«شوک بزرگ» به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت: ظهر دیروز و پس از پایان جلسه شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی که به بررسی آخرین وضعیت رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری اختصاص داشت، محمدباقر قالیباف به رغم اقبال گسترده مردمی به او، اخلاقمدارانه و متعهدانه برای افزایش شانس پیروزی جبهه مستضعفین، بهنفع سیدابراهیم رئیسی کنارهگیری کرد. حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، که به شیراز سفر کرده است در جمع مردم این شهر و در واکنش به شعار مردم این شهر که با شعار «قالیباف قالیباف تشکر تشکر» از اتحاد نیروهای انقلاب اسلامی تقدیر کردند، گفت: من هم از آقای قالیباف تشکر میکنم، ایشان حرکت انقلابی انجام دادند. وضعیت کشور را بنده و آقای قالیباف میبینیم. شما میگویید از رکود عبور کردهایم اما رکود رکورد زده است.
روزنامه«جام جم» با درج یادداشتی با عنوان«انصراف، ائتلاف» آورده است: با نزدیک شدن به روز رایگیری، نامزدها رفته رفته تصمیم قطعی خود را برای حضور یا عدم حضور در روز 29 اردیبهشت میگیرند. در چنین روندی همانطور که در گذشته نیز سابقه داشته در روزهای منتهی به انتخابات برخی کاندیداها برای متمرکز شدن بیشتر آرای مردم به نفع کاندیدایی دیگر از عرصه کنارهگیری میکنند و در همین راستا دیروز محمدباقر قالیباف، اولین نامزدی بود که به نفع یک نامزد دیگر، یعنی سیدابراهیم رئیسی کنارهگیری کرد. در همین حال غلامعلی دهقان، فعال سیاسی در گفتوگو با جام جم با اشاره به اینکه شکلگیری ائتلافها، موجب انسجام بخشی آرا میشود، گفت: کنشگران سیاسی که در درون مجموعه سیاسی هستند تلاش میکنند با انصراف، نوعی اجماعنظر را شکل دهند که البته برخی مواقع این اجماع نظر شکل میگیرد و برخی مواقع خیر. معمولا این ائتلاف ها در دور دوم انتخابات شکل می گیرد که البته منافاتی با شکل گیری آن در دور اول نیز ندارد. این گونه ائتلاف ها میتواند بر حسب ضروریات و آرایش سیاسی در حال وقوعی باشد که هر جریان سیاسی در عرصه انتخاباتی دارد، در انتخابات جاری هم با انصراف برخی کاندیداها شاهد شکل گیری نوعی ائتلاف هستیم که مختص به یک جناح نیست و در هر جریان فکری، سیاسی در حال وقوع است.
روزنامه «جوان» با انتخاب گزارشی با عنوان«دوباره جهادی» می نویسد: در طول رقابتهای گذشته انتخاباتی از سال 84 تاکنون اتحاد نامزدهای انتخاباتی جبهه انقلابی برای حضور یکپارچه در عرصه رقابتها یکی از مهم ترین اولویت های نیروهای انقلابی بوده است. با این حال تجارب تلخ سال 84 و 92 این باور را در ذهن بسیاری از ناظران تقویت کرده بود که چنین مسئلهای عملاً امکان ناپذیر است. با این حال اقدام دیروز قالیباف به نفع حجتالاسلام رئیسی برای رقابتهای انتخاباتی نشان داد که برای نیروهای جبهه انقلاب امکانناپذیر وجود ندارد. قالیباف نشان داد که برخی از خصایص انقلابی بهرغم اینکه از سوی برخی جناحها به فراموشی سپرده شده، در بین نامزدهای جبهه انقلاب از موقعیت رفیعی برخوردار است. این نکته برای کاندیداهای جبهه انقلاب از همه مهمتر است که اصالت خدمت بر قدرت باید حفظ شود و انقلابیون همچنان باید ایثار را به عنوان سرلوحهای برای اقدامات خود قرار دهند. به طور حتم آقای قالیباف در چنین شرایطی با تحمل دشواریهای فراوان که ناشی از کنارهگیری وی از رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود، الگویی از تواضع را به نمایش گذاشت؛ اقدامی که میتواند ثمرات فراوانی داشته باشد.
روزنامه«خراسان» در گزارشی با عنوان«شوک اولین ائتلاف» آورد: روز گذشته خبرهای انتخابات وارد یک فاز جدید شد. فازی که با شوک اعلام حمایت محمد باقر قالیباف از آیت ا... رئیسی و شکل گرفتن اولین ائتلاف این دوره از رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد. بلافاصله پس از این ائتلاف موج واکنش ها و تحلیل ها درباره این رویداد و اثرات آن بر صحنه انتخابات نیز مطرح شد؛ برخی چهره ها نیز در واکنش های خود به تقدیر از قالیباف پرداختند. از سویی دیگر سفرهای استانی نامزدهای انتخابات با سفر روحانی به تبریز و ساری و سخنرانی رئیسی ادامه یافت. از 2 روز پیش زمزمه ها درباره احتمال کناره گیری قالیباف از جمع نامزدهای انتخابات به گوش میرسید تا اینکه ظهر دیروز با صدور بیانیه ای این زمزمهها به واقعیت پیوست. برای حفظ این آرمان بزرگ، از همه حامیان مردمی خویش در سراسر کشور میخواهم، که تمام ظرفیت و حمایت خود را برای موفقیتِ برادر ارجمندمان حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی و به بار نشستن دولت کار و کرامت برای خدمت به مردم قرار دهند. دیروز همچنین زمزمههایی مبنی بر انصراف میرسلیم نیز شنیده شد که ستاد وی با صدور اطلاعیه این موضوع را تکذیب کرد.
روزنامه«ستاره صبح» در یادداشتی با عنوان«چرایی کنارهگیری قالیباف» که به قلم حجت الاسلام ناصر قوامی نگاشته شد، آورد: انصراف قالیباف از انتخابات ریاست جمهوری چندان هم جای تعجب نداشت و میشد این امر را از ضعف پایگاه اجتماعی او دریافت کرد. ضعفی که با وجود شعارهای عوامفریبانه و تهمتهایی که به روحانی و جهانگیری روا داشت، دو چندان شده بود. مردم باتوجه به سابقه قالیباف، از همان ابتدا نیز به عدم صلاحیت او برای سکانداری ریاست جمهوری کشور باور داشتند و شعارهای پرطمطراق قالیباف که به گفته کارشناسان جز غلوّ و گزافه چیز دیگری نبوده است، در نهایت تنها چند درصد از جامعه را توانسته بود به سمت خود جلب کند.. در حقیقت جریان اصولگرایی و مخالف دولت که همواره موانعی بر سر راه توسعه ایران و دولت یازدهم گذاشتهاند، قالیباف را وارد کارزار انتخابات کرده بود تا با سر هم کردن شعارهای نسنجیده در رسانه ملی، افکار عمومی را دچار تشویش کند و آراء خاکستری جامعه را نسبت به تداوم دولت تبدیر و امید دچار تردید کند. این درحالیاست که ورود قالیباف و اظهارات خلاف واقعای که تحویل جامعه داد، در نهایت منجر به شکست او شد و به همین خاطر تصمیم به کناره گیری گرفت.
علی دهقان با درج یادداشتی در روزنامه«وقایع اتفاقیه» با عنوان«باخت شعارهای پوچ» نوشت: یکم: آقای شهردار انصراف داد. او سه هفته قبل در مناظره نخست، با مخاطب قراردادن اسحاق جهانگیری، «کاندیدای پوششی» را نوعی رفتار غیراخلاقی و ناصادقانه معرفی کرد. حالا اما خودش پذیرفته که پوششی برای رئیسی شود؛ البته بیراه نیست اگر بگوییم او جام زهر را نوشیده است. همه میدانند که برای محمدباقر قالیباف رئیسجمهوری شدن رؤیایی قدیمی است. دوم: هر انتخاباتی بازنده و برنده دارد. اخلاق اجتماعی حکم میکند که بازندهها نیز به اندازه برندهها قابل احترام باشند. سوم: اعمال آدمهای سیاسی را میشود به اشکال مختلف تحلیل کرد اما برای نزدیکشدن به واقعیت باید نگاه را کمی دورتر هم پهن کرد. فراموش نکنیم که رابطه میان مانورهای انتخاباتی قالیباف با سطح جامعه را شعارهای او پر کرده بودند؛ البته این اصل برای همه متقاضیان رقابتهای سیاسی وجود دارد ولی اینبار او چنان از همان وزارت کشور و روز ثبتنام شعارهای تخیلی و وعدههایی رنگی برای عبور ناگهانی از همه پیچ های اقتصادی سر داد که تحلیلگران ابایی نکردند و آقای شهردار را به طنز، پیام آور اقتصادی دانستند.
** رعایت فضیلت مدنی
روزنامه«آرمان» با انتخاب یادداشتی با عنوان «رعایت فضیلت مدنی» آورد: در آستانه یک انتخابات سرنوشت ساز هستیم. اخلاق انتخاباتی معمولا در دو بعد مطرح میشود؛ یکی در بعد اخلاق و رفتارهای فردی و دیگری آنچه که به اخلاق جمعی انتخابات بازمیگردد؛ اخلاقی که اخلاقیات مدنی و اخلاقیات نهادی را شکل میدهد. آنچه در پشت سیاست وجود دارد و سیاست و انتخابات را تبدیل به یک خیر عمومی میکند، مقولاتی مانند توسعه پایدار است. آنچه که تضمین میکند سیاست خیر عمومی و کالایی باشد که همه بتوانند از آن مستفیض و بهرهمند شوند، مقوله توسعه پایدار است که یکی از ابتداییترین قضایا محسوب میشود. توسعه پایدار به آن مفهوم است که توسعهای تأمین شود که این توسعه، پایدار باشد و بتواند به نسلهای آینده برسد و اصولا امکان دوام داشته باشد. شاید یکی از مقولات مهم در رابطه با توسعه پایدار خود کشور است که باید پایداری و تداوم داشته باشد. طبیعتا کسی که کاندیدای ریاست جمهوری شود، باید در بالاترین حد این فضیلت مدنی باشد. باید انسانی باشد که خودش را وقف خیر همگانی کند، به مفهوم جمهوری و شهروندی باور داشته باشد و پذیرفته باشد که تمام افرادی که در این جامعه پای صندوق های رأی میآیند، شهروند کشور هستند.
** قانونمداری و امنیت انتخابات
یدالله جوانی استاد دانشگاه در روزنامه«جام جم» در یادداشتی با عنوان«قانونمداری و امنیت انتخابات» نوشت: یکی از موضوعات بسیار مهم در انتخابات بحث امنیت است که همواره مورد تاکید رهبری و دیگر مسئولان نظام بوده است و باید همگان نسبت به این موضوع حساسیت لازم را داشته باشند و در ایجاد آن تلاش کنند. امنیت در صدر منافع ملی قرار دارد و در هر کشوری از اولویت اول برخوردار است. ایران یکی از امنترین کشورهای جهان بخصوص در منطقه متلاطم غرب آسیاست، امنیت امروز در کشورمان ضامنی برای انجام بسیاری از اقدامات است و باید برای به سرانجام رساندن کارهای بزرگ امنیت را حفظ کرد. برگزاری انتخابات در فضای امن در شرایطی که میدانیم دشمنان در هر شرایطی در تلاش برای بر هم زدن آرامش هستند و در انتخابات تمام رسانهها و محافل سیاسی کشور ما را مورد رصد قرار داده و تحولاتش را بررسی میکنند، یکی از مهمترین ارزشهایی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. رهبر معظم انقلاب در کنار سلامت انتخابات، مشارکت حداکثری و رعایت قانون، روی حفظ امنیت کشور تاکید ویژهای دارند.
**جنبش آرای خاکستری به سمت روحانی
روزنامه«آرمان» با درج گزارشی با عنوان«جنبش آرای خاکستری به سمت روحانی» آورد: برخی مسائل و اتفاقات سیاسی دیگر غیرمنتظره نیست و با کمی دقت در رفتار افراد میتوان پیشبینی کرد که آنها چه برنامهای برای آینده دارند که اکنون چنین سخن میگویند. آنچه قالیباف در مناظره سوم بیان کرد به نوعی سبب افزایش آرای روحانی شد، یعنی آرای خاکستری جامعه که تصمیمی برای حضور در انتخابات نداشتند یا برای انتخاب کاندیدا در تردید بودند اطمینان پیدا کردند که به روحانی رأی دهند و البته بخش بزرگی از افراد که آرای خاکستری بودند پس از سفر روحانی به مازندران و تبریز و... اطمینان پیدا کردند که باید به روحانی رأی دهند، بنابراین به صورت علنی حمایت خود را از او اعلام کردند. اکنون با انصراف قالیباف که کاندیدای پوششی اصولگرایان بود، دو کاندیدای حاضر در انتخابات رئیسی و روحانی هستند و به نوعی دوقطبی انتخاباتی شکل گرفته است. اگر آرای قالیباف هم برای رئیسی باشد باز هم به آرای روحانی نخواهد رسید، بهویژه آنکه آرای خاکستری به نام روحانی شده است.
این روزنامه در مطلبی دیگر با عنوان«روحانی درمرحله اول پیروز انتخابات است» به گفت وگو با حجت الاسلام علی یونسی دستیار ویژه رییس جمهور پرداخت و نوشت: به نظر من آقای روحانی در مرحله اول انتخابات و با اختلاف قابل توجهی پیروز رقابت خواهد بود و در عین حال از این نکته نیز نباید غافل شد که چنانچه هر یک از کاندیداهای اصولگرا به سود دیگری انصراف دهد در نهایت بخشهایی از آرای آنها به سبد رای آقای روحانی ریخته خواهد شد و برنامهریزیهای اصولگرایان در این زمینه به نتیجه نخواهد رسید. در هر صورت رای آقای قالیباف و رئیسی در صورت ماندن هر دو در رقابت، تقسیم به دو خواهد شد و به پیروزی روحانی منجر میشود و در صورتیکه یکی به نفع دیگری انصراف دهد، باز هم بخشی از آرای آنان به سبد رای آقای روحانی ریخته خواهد شد و آقای روحانی با فاصله زیادی از رقبا در دور اول پیروز انتخابات است.
روزنامه«آرمان» همچنین با انتخاب گزارشی با عنوان«توقف قطار اصولگرایی در ایستگاه روحانی» آورد: سریال ریزش و چرخش اصولگرایان و همسو شدن آنان با جریان اعتدال و امید با شهابالدین صدر آغاز نمیشود. این مهم پیش از این و در سطحی دیگر اتفاق افتاده است. ناطق نوری سالها نماد جریان اصولگرایی بود، اما اکنون بهطور مستقیم حمایت خود را از سیاستهای دولت فعلی و تداوم آن تا سال 1400 را اعلام میکند و با گذار از جریان تندرو و دلواپس اصولگرایی، آینده کشور را در گرو حمایت از اعتدال ترسیم کرده است. در همین راستا و در ابتدای هفته علی لاریجانی رئیس مجلس هم بیطرفی خود را در انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرد، در حالی که بسیاری انتظار داشتند بخش بزرگی از کمپین جریان اصولگرا توسط وی هدایت و مدیریت شود.
محمدعلی مشفق در این روزنامه با درج یادداشتی با عنوان«چرا رای به روحانی؟» می نویسد:مردمی که به چنین آگاهی و بصیرتی رسیده باشند، نمی توانند بهجای تعامل با دنیا و اعتمادسازی همراه با ارائه تصویری صلح آمیز از اسلام، با رای دادن به دلواپس های تندرو مسیر تنش و تقابل با دنیا را انتخاب کنند. حقیقت این است که اگر بنیه اقتصادی کشور ضعیف شود نمیتوان در مسائل بین المللی، چنان که شایسته نام ایران است تاثیر گذاشت. بنابراین برای رسیدن به آبادانی، پیشرفت و استقلال و تحقق سیاست های کلی نظام و تبدیل شدن به پیشرفته ترین کشور منطقه در اقتصاد و علم و فناوری در1400میطلبد که همه مردم ایران به گفتمان اصلاح و اعتدال که امروزه آقای روحانی آن را نمایندگی میکند رای دهند تا ایران بتواند بهترین جایگاه را در عرصه منطقهای بهدست آورد.
** بعد از مناظرهها
احمد مسجد جامعی در روزنامه«اعتماد» با درج یادداشتی با عنوان«بعد از مناظره ها» نوشت:کسانی که در سن و سال ما هستند و به دهه شصت زندگی خود رسیدهاند، حوادث سالهای ٥٩ و ٦٠ را به خاطر دارند؛ کشور دستخوش آشوبهای گوناگون بود و گروهها و احزاب و حتی فرقهها در گوشه و کنار مملکت فعال بودند. در چنین شرایطی ایران درگیر جنگ و تجاوز و اشغال هم شد. هر چند کشورمان رییسجمهور، مجلس، دولت (زیرنظر نخستوزیر)، قوه قضاییه و... داشت، اما دایره عمل آنها برای اداره کشور گسترده نبود. یاد پیشینیان، همین یکی- دو نسل پیش، به خیر که دین و اخلاق برایشان تعارف و ابزار کسب جاه و مقام و منزلت نبود و با جوهر جان شان آمیخته بود. آنها حتی نسبت به دشمن قسم خورده خود مروت و انصاف را فراموش نمیکردند و وقتی کارد به استخوان شان میرسید، برای مصلحت مردم و کشور، عاقلانه و مظلومانه از حق خود میگذشتند و کارشان را به خدا واگذار میکردند.
** مرگ زودهنگام پوپولیسم مدرن ایرانی
ایمان یعقوبی در سرمقاله ای با عنوان«مرگ زودهنگام پوپولیسم» در روزنامه«همدلی» آورد: این روزها صدای در هم شکستن افراطی گری و پوپولیسم آشکارا به گوش میرسد. از مدل ترامپی تا قلب پاریس و از مضحکه ونزوئلایی تا معرکه ایرانی. چه زاهدان آن را از در تقدیر و چه مادهگرایان، جبر تاریخ بپندارند یا خردمندان عرصه سیاست آن را معلول بی واسطه سست بنیانی و بی مایگی این نحله بدانند، چندان توفیری در اصل ماجرا ندارد. روزگار زوال پوپولیسم مدرن هم فرا رسیده است. پیوند افراطیگری و مردم فریبی چه در قامت مدل غربی و چه در تن پوش شرقیاش آنقدر نحس و ناخوشایند است که کنشگران سیاسی کشور را به میدان عمل کشانده است. خطر رادیکالیسم بسیار جدی است، آن هم در منطقهای که خود تخم افراطیگری را به خوبی پراکنده است. اصولگرایان همیشه مدعی، افراطیگری را متاع خارجی میپندارند، اما اگر گفتمان اصولگرایی، به ظاهر فربه و از درون نزار را، به محکمه تاریخ بکشانیم و محک تجربه درآوریم، آنگاه باور شکاکانهمان به یقین نزدیک میشود که تندروی نه رهاورد غرب است و نه متاع غربتی ها، و درخت تنومند افراطیگری در همان گفتمان خود انقلابپندار و سلطه جو ریشه دارد. رادیکالیسم که از سوی افراطیون تبلیغ و ترویج می شود یادآور همان اسلام طالبانی است و امروزه جمهوریت نظام و کشور را به مخاطره انداخته است.
** رای ندهیم، رسایی خوشحال میشود
روزنامه«همدلی» با انتخاب یادداشتی با عنوان«رای ندهیم، رسایی خوشحال می شود» که به قلم احسان اقبال سعید نگاشته شد، آورد: چند روزی بیشتر تا انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده است. این بار رقابت تماع عیار بین دو گفتمان است. اگر مشارکت پایین باشد برای اصولگرایان علیرغم لاف و ادعاهایشان شهد شیرین خواهد بود، چرا که سبد رای تکلیفی آنان ثابت است و در شرایط مشارکت پایین نسبت به کل آرا بالاتر میرود و شانس موفقیت آنها را بالا میبرد. برای آنان چه چیز بهتر از این که با رای کم یک قوه را به کنترل خود درآورند و فردا هم استادانه مدعی شوند نماینده همه مردمند و حرف و خواسته اقلیتی خود را از جایگاه نماینده اکثریت و جمهور مردم بیان کنند؟ در پایان بد نیست به حرفهای حمید رسایی نماینده سابق مجلس در گفتوگو با حسین دهباشی در مجموعه خشت خام اشاره کنیم. رسایی که به یمن حضور مردم دیگر مجبور نیستیم لاف و گزاف و درشت گویی هایش را از تریبون مجلس بشنویم. رسایی میگوید:«مشارکت اگر بالا برود از صندوق چیزی در میآید که ما (اصولگرایان) آن را نمیخواهیم. پس باید تلاش کنیم مشارکت پایین باشد.» رسایی آشکارا دوست دارد فقط آنهایی را که خودی میخواند در انتخابات مشارکت کنند تا بهراحتی قوه مجریه را در اختیار بگیرند. حال این اکثریت خاموش هستند که میتوانند جمعه 29 اردیبهشت را برای آقای رسایی و همفکران او تلخ یا شیرین رقم بزنند. باید آمد و نگذاشت اقلیت با کم هزینهترین فرآیند ممکن ارادهاش را بر اکثریت چیره کند.
** تحریم انتخابات را تحریم کنیم
پریسا خوراهه در یادداشتی با عنوان«تحریم انتخابات را تحریم کنیم» در روزنامه«» «همدلی» نوشت: در همه دورههای انتخابات تعدادی از مردم هستند که دم از شرکت نکردن در انتخابات میزنند. نمونه خسارتبار این تفکر در سال 84 بود که تعداد افرادی که در مرحله دوم به اکبرهاشمی رفسنجانی رای ندادند، بالا رفت و نتیجه آن هشت سال فاجعه برای کشور شد. دموکراسی ایرانی هنوز کامل و بینقص نیست و انتظار طی شدن راه صد ساله در یک شب توقع بسیار زیادی است. جامعه جوان ایران در راه دموکراسی، دیروز و در سالهای دهه 80 میتوانست بیتجربگی را علت اشتباهات خود بداند. جامعه ایرانی تا امروز با هزینههای گزافی مثل هشت سال حاکمیت تکصدایی سیاسی و اشتباهات متعدد در سیاست خارجی، تجربیات گرانقدری به دست آورده است که به خاطر این تجربیات نباید اشتباهات گذشته را دوباره تکرار کند. کشور را قدم به قدم باید ساخت و کار امروز فقط گام برداشتن به اندازه یک قدم رو به جلو است. قدم های بزرگ تر تنها سرابی برای فریب مردم است. برای رسیدن به پله صدم ناگزیر باید پیش از آن پله اول و دوم را پیموده باشیم. تحریم انتخابات به سود آن طیف فکری است که معتقد است رای مردم نباید اثری در تعیین تکلیف کشور داشته باشد چرا که رای مردم خلاف نظر این گروه سیاسی است.
** مطالبات علمی از رئیس دولت دوازدهم
روزنامه«اطلاعات» در یادداشتی با عنوان«مطالبات علمی از رئیس دولت دوازدهم» که به قلم مهدی گلشنی و محمدمهدی شیخ جباری دو تن از اعضای فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران نگاشته شد،آورد: در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم و رایدهندگان در انتخاب خود به معیارهای مختلفی توجه میکنند. اغلب خواست های اکثریت اقشار مختلف جامعه وجوه و جنبههای مختلف «توسعه کشور» را دربر میگیرد. یکی از ابعاد توسعه کشورها که در توسعه اقتصادی و اجتماعی و در «کیفیت زندگی» شهروندان نمود و تاثیری مستقیم دارد توسعه و رشد علم در کشور است. بنابراین بجاست که شهروندان در انتخاب خود به برنامههای نامزدها در مورد رشد علم کشور نیز توجه داشته باشند. در این نوشتار ما به عنوان اعضایی از جامعه دانشگاهی اهم مسائلی را که علم و جامعه علمی کشور با آن مواجهند، مطرح میکنیم. در انتخابات و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری نامزدهای مختلف شخصیت، سوابق و توانایی های خودشان و دیدگاهها و برنامههای خود را مطرح میکنند و آن را به محک رای شهروندان میگذارند. رئیسجمهور به عنوان رئیس قوه مجریه و شخص دوم کشور نقش عمدهای در جهتگیری و تحولات کشور دارد و به نوعی زندگی تمامی آحاد جامعه را متأثر میکند.
** حضور در پای صندوق رأی!
ابوالقاسم قاسم زاده در روزنامه «اطلاعات» با درج یادداشتی با عنوان«حضور در پای صندوق رأی!» نوشت: جمعه آینده روز انتخاب و حضور مردم در سراسر کشور در پای صندوق رأی است. دو برداشت در سه روز باقی مانده به روز انتخابات در رسانههای داخلی و برخی از رسانههای فارسی زبان خارجی تبلیغ میشود. جریانی که از هماکنون میداند که اکثریت آرای مردم را ندارند و با تلاش تبلیغی برای حضور حداقلی مردم در روز جمعه در پای صندوق آراء، میخواهند تا مگر انتخابات به دور دوم کشیده شود، و به قول معروف، از این ستون تا آن ستون فرجی حاصل گردد! این جریان به دور دوم کشیدن انتخابات را قطعی میخواند و از طریق رسانه ها برای القای آن به مردم خبرسازی میکند. در برخی از رسانه های فارسی زبان خارجی نیز چنین شیوه اطلاعرسانی دنبال و تکرار میشود. تکرار این تجربه در انتخابات روز جمعه آینده برای برخی از نامزدهای انتخاباتی که همه آمارها نشان میدهند نسبت محبوبیت آنان از نظر مردم به 50 درصد نرسیده است، پذیرش شکست حتمی است. اگر مشارکت در روز جمعه، روز انتخاب، فراگیر و به صورت «همه با هم» نباشد و حد نصاب مشارکت، متوسط شود، نتیجه آن خواهد شد که در چهارسال آینده خود و یکدیگر را ملامت خواهیم کرد. چنین مباد.
** روح اقتصادی مطالبات حامیان روحانی
روزنامه«تعادل» در گزارشی با عنوان«روح اقتصادی مطالبات حامیان روحانی» به بیانیه 50 اقتصاددان و انجمن خبرگان برنامه ریزی در حمایت از روحانی پرداخت و آورد: با نزدیک شدن به روز انتخابات و سنگینتر شدن رقابتها، حمایت های گروه های مختلف از نامزدها نمایانتر شده است. درحالی که چندی پیش 170نماینده مجلس در نامهیی حمایت خود را از حسن روحانی اعلام کردند در ادامه 163اقتصاددان با آنها همداستان شدند تا ضرورت حمایت خودشان از دولت تدبیر و امید را به زبان اقتصاد بیان کنند. روز گذشته هم 50 تن دیگر از اقتصاددانان و فعالان اقتصادی طی نامهیی حمایت خود را از روحانی اعلام کردند. نکته جالب توجه در میان بیانیه هایی که در حمایت از روحانی اعلام میشود، روح اقتصادی آن است. در این زمینه گویی نگاه سلیقهیی یا حتی حزبی قالب نشده و این ضرورتهای اقتصادی است که چهرهها را به حمایت از روحانی ترغیب کرده است. انجمن خبرگان برنامه ریزی هم روز گذشته در نامهیی جداگانه حمایت خود را از روحانی ابراز کردند. این حمایت ها با محوریت اقتصاد، برنامهریزی و توسعه و تاکید بر بزنگاه اقتصادی ایران، سطح بالاتری از آگاه سازی عمومی در جهت شناخت بهتر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را فراهم آورده است.
** عوام فریبی برای رأی
احمدرضا حسینی در روزنامه«ستاره صبح» با درج یادداشتی با عنوان«عوام فریبی برای رأی» نوشت: ا نزدیک شدن به 29 اردیبهشت ماه، شور و التهاب تبلیغاتی کاندیداها افزایش پیدا کرده است. ملت ایران در این مدت شاهد مناظرههای کاندیداهای ریاست جمهوری و سفرهای آنها به مراکز تبلیغی در شهرهای مختلف بودهاند. در حال حاضر با توجه به برداشتهایی که از سخنان و اظهارات کاندیداها می شود، نامزدها به دو گروه تبدیل شدهاند که یک گروه معتقد است باید با اعتدال و نرمش، راه دولت یازدهم را ادامه داد و ویرانی های باقی مانده از دولت به ظاهر پاک دست را برطرف کرد؛ اما در طرف دیگر کاندیداهای اصولگرایی هستند که با وعده های عوام فریبانه و شعارهای ناشدنی، قصد دارند، راه دولت پاکدست را ادامه داده و دوباره کشور را در ورطه خطر قرار دهند. وعده های عوام فریبانه از افزایش چند برابری یارانه ها آغاز شده و به مسائل امنیت ملی در حوزه اقوام می رسد. این درحالی است که کسانی که این وعده ها را سر میدهند، به هیچ روی از آینده این عمل خود آگاه نیستند و نمیدانند این شعارها چه تبعاتی میتواند برای کشور داشته باشد. برخی از این کاندیداها، در حالی که در مناصب پیشین شان شائبه هایی از ایجاد فساد وجود دارد. دولت یازدهم را متهم به فساد میکنند و با مطرح کردن آمار 4 درصدی که روشن نیست بر طبق کدام معیار و موازین طرح شده است، سعی دارند اذهان عمومی را به بیراهه ببرند.