حشمتالله فلاحتپیشه ادعاهای آمریکا را رد کرد
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از ایرنا؛ حشمتالله فلاحتپیشه در سرمقالهای در روزنامه اعتماد، نوشته است: اظهارات مختلفی از سوی مقامات متفاوتی در ایران و امریکا مبنی بر عدم درگیری نظامی بین ایران و امریکا مطرح میشود؛ اظهاراتی برخاسته از واقعیت و مبتنی بر تحلیل دادههای واقعی، حال آنکه اظهارات پیشین مطرح شده مبنی بر درگیری نظامی بین ایران و امریکا، بیش از آنکه برخاسته از دادههای میدانی باشد، متاثر از ادعاهای زبانی بود و...
مشخصاً امریکاییها تلاش میکردند با اظهارات و موضعگیریهای خود در کنار تحریکات میدانی و دریاییشان، خوراک رسانهای برای این قبیل افراد و اظهارنظرها فراهم کنند. این اقدامات امریکاییها نه برای جنگ نظامی بلکه برای ایجاد فضای «جنگ روانی» بین تهران و واشنگتن بود.
گذشته از این موضوع باید اذعان کرد که امکان جنگ و درگیری نظامی بین ایران و امریکا عملاً وجود ندارد چرا که براساس راهبر امنیت ملی واشنگتن، امریکاییها در قرن حاضر اجازه ورود به هیچ نوع جنگ مدیریت نشدهای را ندارند و از آنجا که جنگ با جمهوری اسلامی و کشوری به بزرگی ایران، مشخصاً بدون برنده و صرفاً همراه با بازندههایی خواهد بود، از اینرو امکان جنگ با ایران برای امریکا وجود ندارد ولی تلاش امریکاییها برای حفظ فضای جنگ روانی که به عقیده من در حال حاضر انرژی آن نیز به صورت کامل از بین رفته است، موجب اتفاقات نگرانکنندهای در سطح جهانی نظیر جنگ نفتکشها شد اما بازهم واشنگتن به اهداف خود نرسید چراکه جهان بیشتر این اقدامات را از چشم امریکا و متحدانش میداند.
بنابراین و با تمام این تفاسیر، سناریوی نخست امریکاییها یعنی ایجاد فضای جنگ روانی از بین رفته چراکه از اساس باب جنگ بین دو کشور بسته است؛ از اینرو آنها به سناریوی دوم خود روی آوردند.
سناریوی دوم واشنگتن حفظ وضع موجود است حال آنکه از اساس حفظ این شرایط برای هیچیک از طرفهای درگیر امری شدنی و ممکن محسوب نمیشود. یکی از دلایل عدم امکان ادامه این شرایط یا همان حفظ وضع موجود، ضربالاجل جمهوری اسلامی برای کشورهای اروپایی در قالب برجام و NPT است؛ ضربالاجلی که باتوجه به تحریم صنعت هستهای ایران از سوی امریکا، اقدامی حقطلبانه است و ایران میتواند مثال آنچه ۷ سال قبل انجام داد و رو به غنیسازی بیشتر آورد، اقداماتی را به صورت کاملاً مسالمتآمیز و صلحجویانه انجام دهد.
یکی دیگر از ابزارهایی که امریکاییها برای پیشبرد برنامه و سناریوهای خود از آن استفاده میکنند، موضوع فشار بر ایران است؛ حال آنکه براساس گزارشات بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، دوران همسازی ایران با تحریمها آغاز شده است. علاوه بر گزارشات رسمی نهادهای بینالمللی مذکور، نشانه دیگر این مهم نیز، عدم همراهی کشورهای جهان در تحریم ایران همانطور که باب میل امریکا بود، است و از اینرو امریکا میکوشد با تمام توان به حفظ وضع موجود بپردازد ولی این موضوع و حفظ وضع مردابگونه کنونی قابلیت تحقق ندارد.
با توجه به عدم امکان اجرای دو سناریوی مذکور (تداوم فضای جنگ روانی و حفظ وضع موجود) سناریوی سومی به نام بازگشت از تحریمها وجود دارد. در شرایط کنونی کشورهای اروپایی به ویژه تروئیکا (فرانسه، انگلستان و آلمان) باید به جای سفرهای پرتکرار به تهران، به واشنگتن رفته و امریکا را وادار به تغییر موضع و بازگشت از تحریمها کند. موضع ایران در شرایط کنونی دیگر صرفاً اجرای قانون انسداد و اینستکس نیست و مواضعی کاملاً مشخص با خواستههایی روشن در برابر کشورهای اروپایی و امریکا اتخاذ کرده است. اروپا در شرایط کنونی باید با امریکا وارد مذاکره شده و مقامات کاخ سفید را به بازگشت از تحریمها وادار کند.
با این حال نمیتوان این نکته را انکار کرد که مجموعه آمدوشدهای اخیر، حاکی از غلبه دیپلماسی بر فضای جنگ روانی مدنظر امریکاییها است ولی به عقیده نگارنده، در شرایط کنونی جمهوری اسلامی باید به منظور جلوگیری از پیشرفت اهداف امریکاییهایی که در ماجرای خلیج خوکها برای حفظ فضای جنگ روانی حاضر به قتل سربازان خود شدند، به صورت فعال در راستای کشف حقیقت پنهان در ماجرای نفتکشها و حتی تحریکات اخیر صورت گرفته در عراق، حضور یافته و به عنوان پیشقراول کشف حقیقت، معترض اصلی این اقدامات هم باشند چراکه روشن شدن حقیقت و حفظ امنیت آبراههای جهانی، موضوعی مهم و خواسته اکثریت کشورهای منطقه و جهان است.
هرچند که جهان امروز بیشتر به گونهای است که به جای پذیرفتن اظهارات امریکاییها و اتهامات آنان به ایران، تحلیل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و معاونان او را قبول دارد ولی با این حال ایران باید برای کشف حقیقت بیش از سایرین تلاش کند. فدریکا موگرینی و معاونانش پیشتر گفته بودند که امریکا مسوول وضع کنونی است و با شرایط ناامنی و بیثباتی که ایجاد کرده، امکان ورود کشورها و افراد مختلف با انگیزههای متفاوت را فراهم کرده است.
با تمام این تفاسیر رصد کلی مواضع امروز و دیروز امریکاییها، حاکی از عقبنشینی واشنگتن در قبال ایران است و به عقیده نگارنده این کشور در ماههای آینده مواضع به مراتب عملیتری برای مذاکره با تهران اتخاذ خواهد کرد بنابراین نباید تصور شود که اظهارات امروز و فردای واشنگتن برای حفظ فضای جنگ روانی است چرا که چنین نیست و نشانه آن نیز میتواند علاقه جهان به کشف عوامل روانی شکلدهنده اقداماتی نظیر انفجار نفتکشها باشد بهطوریکه امروز اغلب کشورهای جهان معتقدند که در شرایط کنونی نهتنها طرح اتهامات بیاساس به سایر کشورها کمکی به بهبود شرایط نمیکند، بلکه اوضاع را به مراتب بدتر از گذشته نیز خواهد کرد بنابراین امریکا باید با بازگشت از تحریمها و اتخاذ مواضع عملی برای مذاکره با تهران، به بهبود فضای بیثباتی که خود عامل ایجادش بوده، کمک کند.