خیزش در آمریکای لاتین
به گزارش اقتصادنیوز، به نقل از اسپوتنیک؛ چند هفته ناآرامی در کشورهای یاد شده، یک انقلاب اجتماعی است و پیام تمامی مردم در این کشورها این است که: «دیگر بس است.» آمریکای لاتین قاره فراموش شده نامیده میشد، اما در هفتههای اخیر، اخبار مربوط به آن در اکثر رسانهها منتشر شده است. ناآرامیهای پیشبینی نشده و بزرگ به بازداشت هزاران نفر و مرگ تعداد زیادی از تظاهراتکنندگان منجر شده و این پرسش را مطرح کرده که آیا با «خیزش آمریکای لاتین» شبیه خیزش عربی چند سال پیش مواجه هستیم؟
در منطقه آمریکای لاتین ۳۳ کشور با ۶۳۰ میلیون نفر جمعیت وجود دارد و گرایشهای سیاسی دولتها بسیار متنوع است. در نتیجه نمیتوان یک علت را برای تحولات اخیر مطرح کرد. اما صاحبنظران با بررسی روندهای بلندمدت سیاسی و اقتصادی، به برخی عوامل مشترک اشاره کردهاند، عواملی که زمینه حضور مردم را در خیابانها فراهم کرده است. مایکل رید، نویسنده کتاب «قاره فراموش شده، مبارزه برای روح آمریکای لاتین» به سه عامل زمینهساز ناآرامیها اشاره کرده است: نارضایتی اقتصادی طبقه متوسط و پایینتر از متوسط، خشم مردم از دولتهای مستبد و فساد و در نهایت اثرگذاری دیگر ناآرامیها در نقاط مختلف جهان که در ماههای اخیر در پاریس، هنگکنگ و بارسلونا مشاهده شده است.
شش سال نرخ پایین رشد اقتصادی سبب کاهش قیمت مواد خام و پایان دوره ۱۲ ساله رونق و شکوفایی اقتصادهای آمریکای لاتین و از بین رفتن خوشبینیها درباره آینده شده است. در آن دوره، فقر و نابرابری کاهش یافت، اما در سالهای اخیر شاهد رشد نابرابریها و فساد مالی بودهایم. مایکرید مینویسد نابرابریها در دوران رونق و امید قابلتحمل بود؛ زیرا تصور میشد آینده بهتر از حال خواهد بود. اما دیگر شرایط قابلتحمل نیست. هنگامی که مردم به این نتیجه میرسند که قرار نیست شرایط بهتر شود و فرزندانشان آینده بهتری در پیش رو ندارند، دیگر وضعیت بد کنونی را تحمل نمیکنند و به خیابانها میآیند. امید به آینده یک عامل بسیار مهم در تحمل سختیهاست و اگر این امید ضعیف شود یا از میان برود، ثبات اجتماعی جامعه از میان میرود و در نهایت ناآرامیها گسترده میشود.
دومین عامل، خشم عمومی علیه ماشین سیاسی پس از افشاگری موج فساد مالی است که اعتبار طبقه حاکم سیاسی را از میان برده است. این خشم به تظاهرات در کشورهایی نظیر پرو و هائیتی و به قدرت رسیدن نسل جدید پوپولیستها در برزیل و مکزیک منجر شده است. مردم تصور میکنند تغییر سیستم سیاسی راهحل برونرفت از مشکلات است، اما درباره تحقق این امید هیچ تضمینی وجود ندارد. سیاستهای دولتهای پوپولیست معمولا اوضاع را بدتر میکند و اثرات این سیاستها کوتاه مدت است.
در نهایت آقای رید به الگوبرداری مردم آمریکای لاتین از جنبش جلیقه زردها در فرانسه و تظاهراتها در هنگکنگ و بارسلونا اشاره میکند. طی سالهای اخیر با آنکه رشد اقتصادی در آمریکای لاتین ادامه پیدا کرده اما تعداد زیادی از مردم شاهد به حاشیه رانده شدن خود هستند و طبقه متوسط به اهداف اقتصادی و رفاهی خود نرسیده است. در این شرایط تیره شدن افق، سبب از میان رفتن قدرت تحمل مردم میشود. آنها فکر میکنند زندگی سخت است و قرار است سخت تر شود. تحملها مدتی ادامه پیدا میکند، اما ناگهان لحظهای فرا میرسد که تنها راه از دید مردم، حضور در خیابانهاست. ماه جاری میلادی در اکوادور حذف یارانه سوخت بهعنوان بخشی از توافق دولت این کشور با صندوق بینالمللی پول زمینه ناآرامیها را فراهم کرد. در شیلی افزایش ۳ درصدی قیمت بلیت مترو نقطه آغاز مبارزه با نابرابری شده است. مردم به این باور رسیدهاند که کشور فقط برای ثروتمندان است. انتظار میرود ناآرامیها ادامه پیدا کند زیرا علل این ناآرامیها از میان نرفته و نیز مردم برای مدتی نسبتا طولانی این وضعیت را تحمل کردهاند. رئیسجمهوری شیلی انواع برنامههای اصلاحی را برای آرام کردن مردم ارائه کرده است اما به نظر میرسد تغییرات باید بسیار عمیق و موثر باشد.
تام فیلیپس/ گاردین