اصولگراها از لیست اصلاحطلبان احساس خطر کردند/ لیست یاران هاشمی رقابتک ایجاد کرد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، عقربههای ساعت به سرعت در حال چرخیدن هستند و احزاب و جناحهای سیاسی آخرین روز از تبلیغات را پشت سر میگذارند اما گویا این کوه یخ یازدهمین انتخابات مجلس تصمیم به ذوب شدن ندارد؛ حال و روز تبلیغات هم چندان تعریفی ندارد. در این میان اصلاحطلبان که هنوز از انتخابات ۹۴ به عنوان یک دستاورد بزرگ نام میبرند این روزها بازار کسادی دارند از یک سو، دیگر خبری از آن بدنه اجتماعی نیست و از سوی دیگر با تصمیم شورایعالی سیاستگذاری برای عدم ارائه لیست و وجود چند لیست آن وحدت یکپارچه ۴ سال پیش به چشم نمیخورد.
در این میان حزب اعتدال و توسعه هم که در انتخابات مجلس دهم حضور فعالی داشت این روزها ظهور و بروز چندانی ندارد. غلامعلی دهقان عضو شورای مرکزی این حزب در گفتوگویی با خبرآنلاین درباره این انتخابات و کم فروغ بودن حزب اعتدال و توسعه میگوید.
او برای اعتدال و توسعه نقش میانجیگری میان جریان اصلاحات و اصولگرایان میانه رو قائل میشود و میگوید اگر ظهور و بروز این حزب کمتر شده است دلیلش کم شدن اختلافات اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل است. البته دهقان درباره مشارکت مردم در انتخابات هم صحبت کرد اما پیشبینی او حدودا اتفاقی شبیه به مجلس هفتم است و میگوید مشارکت حدود ۵۰ درصد خواهد بود. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این مصاحبه است:
***
آخرین روز از مهلت کاندیداهای مجلس برای انتخابات است با توجه شرایط ارزیابی شما از رقابت کاندیداها و مشارکت مردم چیست؟
درباره فضای انتخاباتی، به هر جهت از ماه ها قبل قابل پیش بینی بود که ما حداقل در برخی شهرها به خصوص شهرهای بزرگ مثل تهران، شاهد مشارکت حداکثری نباشیم، اما تجربه انتخابات مجلس شورای اسلامی طی ۱۰ دوره گذشته نشان داده که کف مشارکت ۵۱ درصد بوده است، که متعلق به مجلس هفتم بود؛ البته که در بعضی از انتخابات هم نزدیک به ۷۰ درصد مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی حضور داشتند. به نظر می رسد پیش بینی بین ۵۰ تا ۶۰ درصد در کلان کشور محقق شود اما همانطور که گفته شد دست کم در تهران بر اساس برخی از نظرسنجی های رسمی، شاهد مشارکت کمتری باشیم مگر اینکه در روز آخر ورق برگردد (مصداق اینکه ایرانیان دقیقه ۹۰ و حتی شاید ۹۱ و ۹۲، عمل می کنند) که فعلا علایمی دال بر این قضیه وجود ندارد، اما همین حضور ۵۰ تا ۶۰ درصدی در کلیت کشور هم قابل قبول و با نُرم های جهانی مطابقت دارد.
لیست یاران هاشمی رقابتک ایجاد کرد
در این انتخابات؛ اصلاح طلبان که اصلا لیست ندادند و فقط لیست هایی که کارگزاران و خانه کارگر و .. داد در میدان رقابت حضور دارند و رسما شاهد لیستی مثل سال ۹۴، که لیست متحدی از طرف شورایعالی باشد، نیستیم. از طرفی دیگر هم بین اصولگرایان چند دستگی وجود دارد و حتی یک روز مانده به اختلاف افتاده است. برآورد شما از این رقابت چیست؟ اصلا می توانیم بگوییم که یک رقابت تمام عیار شکل گرفته است یا خیر؟
به نظر می رسد که با ورود لیست یاران هاشمی از سوی حزب کارگزاران سازندگی و همچنین انتشار لیست ائتلاف برای ایران از سوی احزاب هشت گانه اصلاح طلب، به تدریج شاهد گرم شدن تنور انتخابات هستیم و مقدمه یک رقابت کوچک که میتوان آن را رقابتک نامید شاهد باشیم. به نظر می رسد دوستانی که ۲ لیست را از اردوگاه طیف میانه منتشر کردهاند، نگاه واقع بینانهای به عرصه سیاسی کشور داشتهاند و به نوعی رویه انتخاباتی مرحوم هاشمی رفسنجانی را فراموش نکردهاند.
چراکه آن شخصیت بزرگوار در ۱۲ انتخابات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شرکت کرد، ۵ دوره در مجلس خبرگان، ۳ دوره در مجلس شورای اسلامی و ۳ دوره هم برای ریاست جمهوری ثبت نام نمود که در ۹ دوره آن ایشان برنده بود. فراموش نکردهایم که در فضای انتخاباتی مجلس ششم، کمتر کسی حضور آقای هاشمی را پیش بینی میکرد، ولی با این وجود آقای هاشمی شرکت کرد تا تکلیف سیاسی خود را انجام دهد یا در انتخابات ریاست جمهوری هفتم هم با آن همه تخریبهای گسترده، کمتر کسی پیش بینی میکرد ایشان ثبت نام کنند ولی او آمد و رقیب اصلی آقای احمدی نژاد هم شد (بعد از این قضیه هم منتقد اصلی آقای احمدی نژاد بود). حتی در انتخابات سال ۹۲ هم، آقای هاشمی ثبت نام کرد که صلاحیت ایشان به طور عجیبی زیر سوال رفت. درباره اینکه چرا مرحوم هاشمی در بدترین شرایط هم وارد مقوله انتخابات می شد، باید گفت ایشان تلاش می کرد تفکر اعتدال و روش میانه روی را در هر فرصتی در جامعه به پیش برد و میتوان گفت او به تکلیف خود عمل می کرد و به نتیجه کمتر می اندیشید و شاید یکی از رازهای موفقیت ایشان و احترام جامعه ایرانی این بود که وی هیچگاه از شکست نهراسید.
ورود دو لیست از جریان اصلاحات نباید مورد سرزنش قرار گیرد
برای همین است که ورود ۲ لیست یاران هاشمی و ائتلاف برای ایران، از طیف میانه کشور نباید مورد سرزنش اهالی سیاست واقع شود، چون تشکیل یک فراکسیون قوی از طیف میانه اعم از اصلاح طلب، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل می تواند در تعدیل مجلس آینده بسیار مهم باشد و از تندروی های احتمالی آن مجلس بکاهد و از سوی دیگر برای انتخابات سال ۱۴۰۰ شمسی که انتخابات ریاست جمهوری است، روزنه امیدی است و از سوی دیگر حضورشان باعث شد که برخی از افراد مردد در انتخابات (حالا که لیستی غیر از اصولگرایان هم وجود دارد) به انتخابات ورود داشته باشند. بنابراین به نظر می رسد اهالی سیاست و آنها که کمی به آینده فکر می کنند از این فعل سیاسی و عمل کارگزاران و ائتلاف برای ایران باید خشنود باشند و استقبال کنند.
بازی اصولگرایان خارج از کنترل شده است
درباره اصولگرایان هم باید گفت از آنجا که آنها به این تحلیل رسیده اند که مشارکت به مانند اسفند ۹۴ نیست، (چراکه هرزمان به خصوص در تهران، جمعیت زیادی در انتخابات شرکت کنند پیروزی از آنِ غیر اصولگرایان است) با این تحلیل که جمعیت زیادی نخواهند آمد، پیروزی خود را قطعی می دانند و برای همین است که شاید با این تحلیل به این جمع بندی رسیده اند که رقابت را بین خودی های اصولگرا انجام دهند، اما به نظر می رسد بازی آنها از کنترل خارج شده است، چون ما شاهد شکل گیری بیش از ۲ لیست از اردوگاه اصولگرایان هستیم و نگاهی به ۲ الی ۳ لیست دیگر غیر از لیست اصلی نشان می دهد که آنها هم شخصیت های مطرحی از اردوگاه های اصولگرایان را در لیست خود جای داده اند.
مجلس یازدهم رنگ و بوی اصولگرایی دارد
*شما می گویید که این لیست دادن ها، (چه ائتلاف برای ایران و چه یاران هاشمی) می تواند مردم را به رای دادن ترغیب کند. از طرفی دیگر آقای خاتمی اعلام می کند حتی تکرار من هم دیگر تاثیری برای رای دادن، ندارد چقدر امیدوارید مردم به این لیستها رای می دهند؟
قطعا فضای انتخاباتی اسفند ۹۸ مانند اسفند ۹۴ نیست. واقعیت این است که حوادث چند ماه گذشته، از جمله قضیه آبان ماه، وقوع حادثه دیگری در دی ماه، پیش از آن داستان تحریم های وارد شده به ایران در سال ۹۶ و ۹۷، همچنین برخی تصمیمات ناسواد در مجلس و دولت، مزید بر این شده است که بسیاری از مطالبات مردم به سرانجام نرسیده باشد. بنابراین قابل پیش بینی بود که ما در آستانه انتخابات مجلس یازدهم، شبیه فضای انتخاباتی مجلس هفتم باشیم. آنزمان هم در نیمه دوم سال ۸۲، حوادثی به وقوع پیوست که سبب نا امیدی بخشی از مردم شده بود. با این وجود بر هر فرد سیاست ورز واقعی، فرض است که نخواهد فقط در موقع شرایط مناسب به صحنه بیاید، بلکه سیاست ورز واقعی آن است که در بدترین شرایط هم بتواند تصمیم عاقلانه بگیرد. اکنون هم به نظر می رسد (این تحلیل واقعی است) که مجلس آینده رنگ و بوی اصولگرایی دارد اما بهتر آن است که در کنار بخش قابل توجهی از اصولگرایان، بخش دیگری از منتقدین منصف هم باشند تا بتوانند آنها را تعدیل کنند و بتوانند از طریق مجلس روشنگری کنند. فراموش نکنیم که یک اقلیت منسجم، قوی و با کیفیت نسبت به یک اکثریت جزیره ای،خود رای و فاقد تشکیلات بهتر می تواند عمل کند. بنابراین فضای انتخابات قطعا فضای سال ۹۴ نیست، اما دست روی دست گذاشتن و پی عافیت رفتن، کار درستی نیست.
*آقای دهقان از سال ۹۲ و انتخاباتی که از آن سال رقم خورد و بعد ۹۴ و بعد ۹۶، که ائتلاف اصلاح طلبان و ائتلاف اعتدالیون بود و حزب اعتدال توسعه را هم در این قضیه خیلی نقش داشت، دلخوری ها زیاد شد. یعنی بین اصلاح طلبان و اعتدال توسعه ای ها اختلاف افتاد تا جایی که اصلاح طلبان گفتند دیگر خبری از ائتلاف نیست و ما لیست تماما اصلاح طلب می دهیم. چرا الان زهرا ساعی از اعتدال توسعه وارد لیست کارگزارن می شود و برای این مناسبات چه اتفاقی افتاد؟
آرایش سیاسی کشور را باید اینگونه توصیف کرد یک طیف اصولگرایان انقلابی و ارزشمدار (از واژه طیف استفاده می کنیم چون در درون طیف بسیاری از احزاب، جبهه ها و جناح سیاسی را می توان قلمداد کرد)، که منتقد اصلاحات و اعتدالیون و حتی اصولگرایان معتدل هستند، هم اکنون ۲ لیست اصلی و چند لیست فرعی دارند. نگاهشان هم به سیاست خارجی و عرصه اقتصاد و فرهنگ مشخص است. طیف دیگری که در عرصه سیاسی کشور تاثیرگذار بوده است، طیف میانه است. طیف میانه فعلی، طیف میانه سابق نیست و صرفا اعتدالیون را در بر نمی گیرد. طیف میانه فعلی ۳ ضلع دارد: اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل که همگی به شاخص هایی رسیده اند که آنها را در مقابل طیف اول قرار می دهد. سابقه این ۳ ضلع پیش از این، رقابت بوده است.
اوج این رقابت هم بین اصلاح طلبان و اعتدالیون در مجلس ششم بود. اما به تدریج طی ۲ دهه گذشته این ۳ جناح به هم نزدیک شده اند که اوج آن قضیه برجام بود، به قول آقای حجاریان در آن سالها، برجامیون و غیر برجامیون شکل گرفت (آرایش سیاسی کشور در آستانه مجلس ۹۴ و مجلس دهم)، بنابراین این هم یک طیف است که الان بیش از گذشته مواضعشان بهم نزدیک شده است هرچند اختلافاتی تاریخی وجود دارد، هرچند در بعضی از مواضع فرعی و سلیقه ای با هم اختلاف دارند و نمی توان منکر آن شد، ولی وقتی رقیبی تحت عنوان طیف اصولگرایان انقلابی در داخل داشته باشند، همه متحد هستند. البته طیف سوم دیگری هم در چند سال اخیر فعال است که مرکز ثقل فعالیت آنها خارج از کشور است و آنها معمولا سوار بر ۲ موج می شوند: موج نارضایتی در داخل و سوار بر موج ماهواره ای برای استفاده از این نارضایتی ها که البته پایگاه قوی داخلی ندارند، اما بالاخره می تواند از امواج نارضایتی سوءاستفاده کنند. بنابراین وجود رقبای مشترک برای طیف میانه باعث شده است که آنها در مواردی اختلافات را کنار گذاشته و عاقلانه عمل کنند که نمونه آن همین حضور بخشی از نیروهای اعتدال و توسعه در لیست کارگزاران و ائتلاف برای ایران است.
میان سیاستهای اعلامی و اعمالی اصلاحطلبان تفاوت وجود دارد
*چرا در این دوره از انتخابات، اعتدال و توسعه مثل قبل ظاهر نشد؟ یعنی کم فروغ تر بود. دلیلش چه بود؟ آیا بحث اختلافات درونی حزب اعتدال و توسعه در مورد آن مطرح است؟
نگاهی به لیست های اعتدال و توسعه همیشه نشان می دهد اعتدالیون مبلغ تفکر اعتدال بوده اند. روزگاری در دهه ۷۰ و ۸۰ تلاش می شد بخشی از معتدلین اصولگرا و بخشی از اعتدالیون اصلاح طلب، در لیست های انتخاباتی اعتدال و توسعه کنار هم قرار گیرند. در مجلس قبلی حزب اعتدال و توسعه فعال تر بود به دلیل اینکه میان اصلاح طلبان و اصولگرایان حد فاصلی قرار داشت و اعتدالیون به رهبری حزب اعتدال و توسعه تلاش کردند این حد فاصل را پر کنند و این اختلافات گذشته را ترمیم کنند؛ بنابراین تلاش کردند که در لیست امید برخی از اصولگرایان معتدل هم قرار گیرند که در حقیقت، بر اساس آرایش سیاسی وقت، آرایش برجامیون و غیر برجامیون شکل گرفت. به نظر می رسد که طی ۴ سال گذشته، بیش از گذشته این ۳ ضلع طیف میانه به هم نزدیک شدند و اعتدال و توسعه قرار نیست دیگر مانند گذشته بخواهد حد فاصل این ۲ جناح را ترمیم کند، آرایش سیاسی کشور عملا عوض شده است و برای همین است که نقش آفرینی کمتری دارد.
*یعنی شما می گویید که اعتدال و توسعه قبلا یک نقش میانجی گری داشته و الان دیگر آن نقش را ندارد؟
بله. آرایش سیاسی کشور عوض شده است؛ طیف اصولگرایان انقلابی، طیف میانه که خودش ۳ ضلع دارد ( با وجود اختلافاتی که داشته اما روز به روز دارد کمتر می شود)، و یک طیف ساختار شکن و برانداز.
*ولی اختلافات کمتر نشده است، اصلاح طلبان عملا گفته اند که ما به خاطر هویت اصلاح طلبی نمی خواهیم ائتلاف کنیم و با اصولگرایان معتدل هم دیگر ائتلاف نمی کنیم.
البته این سخن بخشی از اصلاح طلبان بود، اما عملا دیدیم که در آستانه انتخابات مجلس، بخشی از اصلاح طلبان به محوریت کارگزاران و بخشی از احزاب دیگر با اعتدال و توسعه هم رایزنی داشتند. در سیاست همیشه میان سیاست های اعمالی و سیاست های اعلامی تفاوت وجود دارد.
*یعنی صحبت اصلاحطلبان درباره هویت اصلاحطلبی تنها مانور است و به گونهای دیگر عمل میکنند؟
شنونده باید عاقل باشد. مخاطب میفهد که سیاست اعمالی و سیاست اعلامی چیست.
بخشی از اصولگرایان قطعا زیر بلیت قالیباف نخواهند رفت
*آقای قالیباف دیشب یک جمعی را تشکیل داده و اصولگرایان را دور هم جمع کرده تا دوباره بر سر یک لیست واحد به جمع بندی برسند؛ به نظر شما چقدر احتمال دارد این پادرمیانی قالیباف به سرانجام برسد و اصولگرایان مشترکاتشان را افزایش دهند و به یک لیست برسند؟ در این صورت چه اتفاقی برای اصلاح طلبان و آن لیست چند گانه اصلاح طلب میفتد؟
به نظر می رسد که اصولگرایان این تحلیل را داشتند که اصلاح طلبان قطعا در انتخابات حضور نخواهند داشت و بنابراین رقابت را بین خودی های اصولگرا تعریف می کردند، اما همین چند روزه که لیست یاران هاشمی و ائتلاف برای ایران مطرح شده به نظر می رسد که آنها خطر بالقوه ای را احساس می کنند. شاید کار آقای قالیباف برای پیشگیری از یک شکست احتمالی بوده است.
واقعیت آن است که در میان طیف اصولگرایان یک جناح واحد وجود ندارد. نگاه های تیم آقای قالیباف و نوع تفکر نو اصولگرایی وی با نوع نگاه جبهه پایداری تفاوت بارزی دارد و به نظر می رسد با این فرض که اگر اصولگرایان در تهران هم برنده شوند، شک نکنید که برای ریاست مجلس ما اختلافات شدیدی را شاهد خواهیم بود که بخشی از اصولگرایان قطعا زیر بلیط آقای قالیباف نخواهند رفت. اما تا رسیدن به آنجا هنوز خیلی وقت و فاصله است و به نظر می رسد ورود آرام اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل یا در حقیقت طیف میانه، احساس خطری را برای پیروزی قاطع اصولگرایان ایجاد کرده است. به خصوص طی روزهای آتی اگر در تهران بخش کوچکی از حضور آنها در ۹۴ هم تکرار شود شاید نتیجه انتخابات شوک بزرگی به اصولگرایان وارد کند.