چرا امام شخصا آیتالله منتظری را از قائم مقامی رهبری خلع کرد؟/ عبدالله نوری پیشنهاد داد منتظری عذرخواهی کند اما...
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، آیتالله امینی در دورههای اول، دوم و سوم مجلس خبرگان حضور داشت و شاهد مهمترین وقایعی بود که در مجلس خبرگان رقم خورد. یکی از برهههای مهم زندگی سیاسی آیتالله امینی، از نصب تا عزل آیتالله منتظری توسط خبرگان رهبری است.
وی اگرچه با آیتالله منتظری بهدلیل نجفآبادی بودن و تلمذ در محضر شیخ علی منتظری (پدر آیتالله منتظری) دوستی دیرینه داشت اما در ماجرای عزل وی از قائممقامی بر سر اصول انقلاب کوتاه نیامد و یکی از مقاطع اثرگذاری وی در تاریخ انقلاب، ماجرای عزل منتظری است.
بنا به گزارش تسنیم، آیتالله امینی در خصوص توجه امام خمینی(ره) به آیتالله منتظری گفته است: «امام از مراتب علم و دانش ایشان مطلع بودند، به همین دلیل از ایشان بهعنوان حاصل عمر خود یاد کردند. مضافاً بر اینکه آقای منتظری و فرزندش، در دوران مبارزه با رژیم شاهنشاهی زندانها و شکنجه و تبعیدهای زیادی را تحمل کرده بودند و مراتب قاطعیت و اخلاص و شجاعت آنها بر کسی پوشیده نبود»، اما در ماجرای انتخاب آیتالله منتظری معتقد بود که "انتخاب ایشان به قائممقامی، مقرون به صواب نبود."
آیتالله امینی در ماجرای انتخاب و عزل منتظری از قائممقامی رهبری، عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری بود. روایتهای او از این ماجرا در کتاب خاطراتش توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده و سند دست اول از اتفاقات رخداده است.
آیتالله منتظری در سال ۶۴ با انتخاب اعضای خبرگان رهبری به سمت قائممقامی و رهبری آینده نظام جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.
البته آیتالله منتظری پیش از برگزاری جلسه خبرگان رهبری، طی نامهای از اعضای مجلس درخواست کرد تا از انتخاب او به قائممقامی صرفنظر کنند. آیتالله امینی در خاطرات خود عنوان کرده است: «سپس خبرگان باتوجه به نامه آقای منتظری و گزارش کوتاه گروه تحقیق و مذاکرات اجلاس گذشته وارد دستور جلسه شدند... چکیده این بود: ۱ ــ نامه آقای منتظری از باب تواضع و شکستهنفسی بوده و اصل مطلب را نفی و رد نکردهاند.»
اما امام سالها بعد در نامه معروف به عزل منتظری اعلام کرد که از ابتدا با انتخاب او موافق نبوده است. آیتالله امینی در این رابطه گفته است: «شاید خبرگان با این همه دقت و کنجکاوی از یک امر غفلت کرده باشند، و آن مشورت و استجازه از امام خمینی(ره) بود. باید در این مسئله بسیار حیاتی و مهم که از بزرگترین مسائل نظام اسلامی و مربوط به شخص حضرت امام(ره) بود، قبل از انجام عمل مشورت میشد، چنانکه خود امام بعداً در نامهاش به آقای منتظری نوشت: والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم...».
او همچنین عنوان کرده است: «...جا داشت خبرگان مسئله را با امام در میان میگذاشتند و اگر چنین شده بود، با عواقب و آثار این انتخاب، آن هم در زمانهای آغازین انقلاب مواجه نمیشدیم.»
آیتالله امینی (سمت چپ) کنار آیتالله شیخ حسینعلی منتظری
آیتالله امینی در گفتگویی که سال ۹۶ با ماهنامه پاسدار اسلام داشته است، دلیل تردید و مخالفت امام با این موضوع را عدم مدیریت کافی و بینش صحیح سیاسی ــ اجتماعی آیتالله منتظری برشمرد و گفت: «شاید امام قلباً مایل بود و انتظار داشت آقای منتظری بعد از خودش در مقام رهبری قرار گیرد و اهداف او را تعقیب نماید، اما در یک جهت تردید داشت و آن، مدیریت کافی، بینش صحیح سیاسی ــ اجتماعی او در حد قدرت اداره امور رهبری که امری بسیار مهم و حساس بود، این مسئله برای امام روشن نبود و باید در طول ایام به اثبات میرسید، شاید به همین جهت بود که با انتخاب او به قائممقامی چندان موافق نبود و آن را زودهنگام میدانست. ولی صلاح نمیدانست که در کار خبرگان دخالت نماید.»
آیتالله امینی در خاطرات خود به اشتباهات آیتالله منتظری و نحوه مواجهه رهبر انقلاب با این اشتباهات اشاره کرده است. او در این زمینه بیان کرده است: «ایشان در ابتدا میپنداشت که موضعگیریهای آقای منتظری از القائات و تلقینات برخی از اعضای دفتر و معاشران ایشان سرچشمه میگیرد، و با تعویض آنها کارها اصلاح خواهد شد، بدینجهت به اصلاح و پاکسازی اعضای بیت همت گماشت، گاهی بهطور کلی به اصلاح اعضای دفتر و پاسداران محافظ توصیه میکرد و گاهی در این رابطه به تعویض بعضی افراد خاص توصیه میفرمود.»
آیتالله امینی در این رابطه به ذکر خاطرهای هم پرداخته است: «روزی خدمت امام بودم، سخن از آقای منتظری به میان آمد، من عرض کردم: "شما آقای منتظری را خوب میشناسید و از سوابق مبارزاتی او اطلاع دارید. در دوران مبارزات و بعد از پیروزی انقلاب دشمنانی داشته و دارد که تخریب و تضعیف چهره او را بهنفع خود میدانند و در این رابطه شایعهپراکنی و فتنهانگیزی میکنند و این بهنفع نظام نخواهد بود". امام در جواب فرمودند: "میدانم، اگر آقای منتظری اعضای دفترش را اصلاح کند، و رفتار و گفتارش را تغییر دهد، من همه اینها را جبران خواهم کرد."، آنگاه به من فرمود: "به ایشان بگو در انتخاب اطرافیان و اعضای دفتر خود تجدیدنظر کند، افراد آبرومند و خوشسابقه را بهکار گیرد؛ بهطوری که پای علما و فضلا و اساتید محترم بدانجا باز شود. من از برخی پاسداران ایشان بدگمانم، انتخاب آنها را برعهده حفاظت بگذارد". ولی وقتی من پیام امام(ره) را به آقای منتظری ابلاغ کردم، در جواب گفت: "من به اینها اعتماد دارم، مگر چه عیبی دارند؟"»
با بازداشت و محاکمه سیدمهدی هاشمی، آیتالله منتظری مواضع تندتری را اتخاذ کرد. آیتالله امینی گفته است: «در اینجا بود که عدم صلاحیت او برای تصدی مقام رهبری برای امام(ره) بهطور قطع به اثبات رسید و در عزل او احساس وظیفه کرد.»
بدین ترتیب در فروردین ماه سال ۶۸، امام خمینی اقدام به عزل منتظری از قائممقامی کرد. امام در روزهای تعطیل نوروز ۶۸ به دبیرخانه خبرگان دستور داد تا با برگزاری جلسه، موضوع منتظری حل و تمام شود. هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز چهارم فروردین سال ۶۸ نگاشته است: «آقای امینی از قم تلفنی خواست هیئت رییسه خبرگان فوراً جلسه داشته باشد، معلوم شد امام درباره رهبری آینده به آنها هم پیغام دادهاند، گفتم "جلسه پسفردا باشد، منتظر آمدن آیتالله خامنهای هستیم."»
آیات خامنهای، هاشمی رفسنجانی، مشکینی و امینی برای مذاکره با امام به جماران رفتند که آیتالله امینی در کتاب خاطرات خود بهتفصیل درباره آن جلسه و اتفاقات قبل از آن سخن گفته است.
او در خاطرات خود آورده است که «امام که آثار اندوه بر چهره ربانیاش آشکار بود فرمود: "من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کردهام و تصمیم گرفتهام، دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم؛ ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند ولی در این باره کوتاهی شد... تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد، من خودم او را خلع میکنم. چون اگر خبرگان او را عزل کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده در صورتی که من از اول مخالف این کار بودم."»
آیتالله امینی در این بخش از خاطرات خود با اشاره به نامه ۶ فروردین امام خمینی به آیتالله منتظری، صحت این نامه را که در سالهای گذشته از سوی برخی افراد مورد تردید قرار گرفته بود تأیید کرده است.
او گفته است: «در روز ۶ فروردین سال ۶۸ خبردار شدیم که امام شخصاً وارد عمل شده و نامه عزل آقای منتظری را برای آقای هاشمی فرستادهاند تا ایشان بهاتفاق آقای خامنهای آن را برای آقای منتظری ببرند، یک نسخه را هم به صدا و سیما فرستادند که خوانده شود؛ اما آقای هاشمی به حاج احمد آقا گفته بود که "بهتر است جلوی خوانده شدن نامه را از صدا و سیما بگیرید تا ما بیاییم و حرفهایمان را به امام بزنیم، خواندن نامه دیر نمیشود!"... به دیدن آقای منتظری رفتم و جریان نامه امام و ملاقات با ایشان را گفتم و اشاره کردم که احتمالاً امروز نامه امام به دست ایشان خواهد رسید. بعدازظهر آن روز باز به دیدن ایشان رفتم و ایشان گفت که نامه امام حدود ظهر به دستش رسیده است. نامه را گرفتم و دو سه بار با دقت خواندم. در همین موقع شیخ عبدالله نوری هم آمد و نامه را گرفت و چند بار خواند و گفت: "تصور میکنم اگر این نامه پخش شود، مردم عکسالعملهای تندی نشان بدهند. بهنظرم بهتر است شما همین الآن یک نامه عذرخواهی برای امام بنویسید و از حوادث گذشته اظهار پشیمانی کنید و بدهید رادیو هم متن نامه شما را اعلام کند. به این ترتیب اوضاع آرام میشود". آقای منتظری گفت: "من کار خلافی نکردهام که عذر بخواهم"! من هم با پیشنهاد آقای نوری موافق بودم، ولی آقای منتظری زیر بار نرفت.»