برخی از اصولگرایان از شکست زمینزننده برجام ناراحتند!/ سقوط واقعی دلار خرداد 1400/سونامی سقوط به «پیشقیمت» املاک رسید
به گزارش اقتصادنیوز، پیامدهای انتخاب جو بایدن به ریاستجمهوری آمریکا و بحران کرونا مهمترین سوژههای مشترک روزنامههای امروز بهشمار میروند.
آرمانملی در تیتر نخست خود آورده است: اما واگرهای تعطیلی تهران در اوج کرونا
آفتاب یزد در گزارشی به ادعای عجیب محسن رضایی درباره رساندن درامد سرانه ایرانیها به 50هزار دلار پرداخته و این تیتر را برگزیده است: وعده دور از ذهن آقا محسن
اطلاعات به نقل از حسن روحانی نوشته است: آمریکا از فرصت تازه برای جبران اشتباهات خود استفاده کند
جوان با اشاره به برد بایدن تیتر زده است: دست چدنی آمریکا مخملی شد! حمایت ارگان قوه قضائیه نیز در این زمینه نوشته است: سیاستهای شیطانی آمریکا با آمدن بایدن تغییری نمیکند! خراسان نیز این تیتر را برگزیده است: برنامه بایدن برای ایران، دنیای اقتصاد هم عنوان گزارش اصلی خود را اینگونه انتخاب کرده است: بایدن چه در سر دارد؟
قدس تیتر نخست خود را به قانون مالیات بر خانههای خالی اختصاص داده ونوشته است: آب در لانه محتکران مسکن!
در ادامه به برخی از مطالب مهم روزنامهها میپردازیم:
ایران؛ همتی: ۲۳ مهراعلام کردم، در روزهای پایانی فشار حداکثری هستیم
ایران ارگان دولت گفتوگویی با عبدالناصر همتی رئیسکل بانکمرکزی داشته است. گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*من در مصاحبهای در روز ۲۳ مهرماه امسال اعلام کردم، فشار حداکثری در روزهای پایانی خود است و براین نکته پافشاری کردم که ریسک بازار ارز بسیار بالاست و از مردم خواستم که به بازار وارد نشوند. الان پس از سه هفته شاهد کاهش چشمگیر نرخ در بازار هستیم. نرخ ارز متأثر از ریسکهای غیراقتصادی به میزان زیادی از سطح تعادلی خود خارج شده بود و برای من مشخص بود که با چشمانداز رفع موانع، اثر متغیرهای غیراقتصادی بر قیمت ارز، تقلیل یافته و نرخ مبتنی بر عوامل پایهای اقتصاد خواهد شد. بانک مرکزی اجازه خواهد داد تا انتظارات مثبتی که اکنون وجود دارد و موجب خلق روند نزولی شده است، کاملاً تخلیه شود. درعین حال که معتقدیم با کاهش ریسکهای برونزا و تعیین نرخ ارز بر مبنای متغیرهای اقتصادی، دست بانک مرکزی برای مدیریت بازار بسیط تر خواهد شد و در نتیجه ثبات بازار بیش از گذشته نمود پیدا خواهد کرد.
* واقعیت آن است، بانک مرکزی با تغییر چارچوب سیاستگذاری پولی خود بر آن شد تا با تعریف کریدور نرخ که کف آن نرخ سپردهگذاری سیستم بانکی نزد بانک مرکزی و سقف آن نرخ اعتبارگیری بانکها از بانک مرکزی است، نرخ سود بین بانکی را در این کریدور قرار دهد و با اثرگذاری بر این نرخ، سیاست پولی خود را تنظیم کند. ما اکنون در بانک مرکزی با رصد مداوم تورم، تحولات بازارهای دارایی و دیگر متغیرهای کلان اقتصادی، نسبت به تعیین نرخهای کریدور و نرخ هدف که در درون کریدور تعیین میشود و نرخ بهره بین بانکی را به سمت آن سوق میدهیم، تصمیمگیری میکنیم و تأکید میکنم درحال حاضر با وجود تعادل در ریسکهای مثبت و منفی اقتصاد ملی، تصمیمی برای تغییر در نرخها نداریم.
*فراموش نکنیم که سیاست پولی ذاتاً برای افق کوتاه مدت و برای تعدیل چرخههای تجاری به کار میرود و بانک مرکزی باید به شکل واکنش سریع عمل کند و نشان دهد که میتواند بخوبی و به فوریت ریسکها را شناسایی و نسبت به آنها پاسخ دهد. از این رو، نباید از بانک مرکزی انتظار داشت که همیشه در را روی یک پاشنه بچرخاند و اتفاقاً هر چه واکنشهای سیاستگذار به ریسکها بیشتر باشد، نشان دهنده کارآمدی آن است.
* با تعریف چارچوب جدید سیاستگذاری پولی، بانک مرکزی عملیات بازار باز را برای جهت دهی نرخ بین بانکی به سمت نرخ هدف آغاز کرد. این ابزار دههها در بانکهای مرکزی دنیا وجود داشته که در دوره اینجانب در بانک مرکزی ایران عملیاتی شد. در هفتههای اخیر نیز بانک مرکزی توافق بازخرید را برای تزریق مدت دار نقدینگی مورد نیاز بازار بینبانکی معرفی کرده است. این قرارداد تازه موجب انعطاف پذیری بیشتر برای مدیریت نقدینگی، نرخ سود و همچنین سیگنالدهی به بازار نسبت به موضع سیاست پولی میشود.
*در چارچوب جدید سیاست پولی، بانک مرکزی شفافیت را سرلوحه کار خود قرار داده است. کلیه اقدامات مربوط به سیاست پولی و عملیات بازار باز به سرعت از طریق اطلاعیههایی در وبسایت بانک مرکزی منتشر میشود و به اطلاع مردم رسانده میشود. از سوی دیگر ما تمام تلاش خود را میکنیم تا یک سیاست ارتباطی مستحکم را با مردم و عاملان بازار داشته باشیم و موضع سیاستی خود را به شکل سریع و شفاف در اختیار مخاطبان بگذاریم.
*واقعیت آن است که امسال شوکهای متعددی به اقتصاد کلان وارد شد مانند کرونا، کاهش صادرات نفتی، جهش انتظارات تورمی که این عوامل باعث شد تا روند تورم صعودی شود. اما با وجود کاهش ریسکها در محیط بینالملل و انتظار ثبات در بازارهای دارایی، پیشبینی میشود که در ماههای آتی شاخصهای قیمتی نیز به تبع آن وضعیت باثباتتری داشته باشند و فشارهای تورمی که مردم عزیز ما در این ماهها متحمل شدند، تقلیل یابد.
سونامی سقوط به «پیشقیمت» املاک رسید
دنیایاقتصاد در گزارش امروز خود بازار مسکن را مورد بررسی قرار داده ونوشته است: معاملات مسکن مطابق پیشبینیها به افت شدید قیمت در بازارهای موازی واکنش نشان داد. نتایج تحقیقات میدانی، از سه تغییر معنادار در رفتار فروشندههای آپارتمان حکایت دارد. در اقدامی کمسابقه، عوامل عرضه فایلهای ملکی در بازار به استفاده از واژههای «قیمتها شکست»، «فروش فوری» و عناوینی که در واقعیت، بیانگر عجله برای فروش است، روآوردهاند. حجم فایلها در برخی استارتآپهای ملکی نیز افزایش یافته و پیشقیمت - قیمت پیشنهادی فروشندهها در فایلها - در مناطقی از شهر بین ۱۵ تا بیش از ۲۵ درصد نسبت به هفته گذشته ریزش کرده است. برخی از فایلها مربوط به واحدهایی است که از چند روز قبل برای فروش عرضه شدهاند؛ اما اکنون سطح پیشقیمت و توقع مالکان این واحدها کمتر است. فرونشست پیشقیمت در بازار مسکن چند روز بعد از عقبگرد نرخ ارز و قیمت سکه اتفاق افتاده است که نشان میدهد تغییر جهت متغیرهای بیرونی موثر بر رفتارها در بازار ملک سبب واکنش متغیرهای درونی این بازار شده است. هرچند ذینفعان تداوم جهش قیمت مسکن - سوداگرانی که در ماههای قبل آپارتمان خریداری کردهاند- با پیشگوییهای خود سعی در القای «موقتی بودن کاهش قیمت» دارند، اما بررسیهای کارشناسان نشان میدهد تداوم کاهش «انتظارات تورمی» در جامعه باعث حفظ بازار ملک در سراشیبی قیمت خواهد شد.
جمهوریاسلامی؛ برخی از اصولگرایان از شکست زمینزننده برجام نارحتند!
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به واکنش اصولگرایان با باخت دونالد ترامپ اشاره کرده و مینویسد: ...آیا عجیب نیست که عدهای در کشور ما وقتی خبر شکست این عنصر فاسد و شرور بینالمللی را در انتخابات ریاست جمهوری میشنوند، عصبانی میشوند و به شکلهای مختلف تلاش میکنند این شکست را نپذیرند؟ رسانه ملی به یک شکل، فلان روزنامه به شکلی دیگر، بعضی نمایندگان مجلس و نظامیان با سخنان عجیب و غریب خود، نشان دادند که شکست ترامپ آنها را آزرده کرده است! به این جماعت خودانقلابیپندار توصیه میکنیم لااقل از سران رژیم صهیونیستی بپرسند چرا ترامپ را که بیشترین خدمت را به آنها کرده است، رها کردهاند.یک روزنامه عربزبان نوشت: «نتانیاهو، ترامپ را مثل دستمال کثیف دور انداخت درحالی که هیچیک از روسای جمهور آمریکا به اندازه دونالد ترامپ به اسرائیلیها خدمت نکردهاند. از اجبار بعضی کشورها به عادیسازی رابطه خود با رژیم صهیونیستی تا قطع کمکهای مالی فلسطینیها و آژانس آنروا به منظور گرسنه و ذلیل ساختن آنان تا الحاق قدس و جولان و معامله قرن. با اینحال، سران اسرائیل در لحظات سرنوشتساز انتخابات، پشت ترامپ را کاملاً خالی کردند».
مدعی نیستیم که بایدن خوبست، ولی مقتضای عقل اینست که اولاً از شکست یک شرور بینالمللی خوشحال باشیم و ثانیاً برای موضعگیری در برابر بایدن کمی صبر کنیم و به مقتضای رفتارش در جایگاه ریاست جمهوری با او رفتار کنیم یا درباره او داوری نمائیم. به جای اینکه زبان و قلم را بگونهای به حرکت درآوریم که اگر کسی را دشمن بالقوه میدانیم او را به دشمن بالفعل تبدیل کنیم، قدری به این واقعیت بیاندیشیم که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخلاف گفتههای رسمیاندیشان کشور ما، ریزش فوقالعادهای در قیمت ارز و سکه و خودرو و سایر اقلام پدید آورده و این یعنی واقعاً اتفاق مثبتی افتاده است. دل بستن جماعت خودانقلابیپندار به منازعات داخلی آمریکا یک سراب است و چیزی عاید مردم ما نمیکند. درست است که ما باید به خود متکی باشیم، ولی اتکاء به خود را نباید در عصبانیت از شکست یک شرور بینالمللی جستجو کنیم. روشن است که شما از شکست کسی که برجام را زمین زده ناراحت هستید و عصبانیتتان از اینست که ممکن است با شکست ترامپ، برجام بار دیگر قوت بگیرد. این نگرانی را سران رژیم صهیونیستی و سران مرتجع عرب هم دارند. آیا ننگ نیست که شما با صهیونیستها و مرتجعان عرب همنوا باشید؟!
کیهان؛ برخی داخلیها میخواهند عصا زیر بغل کدخدای گردن شکسته بگذارند!
کیهان در سرمقاله خود به انتخابات آمریکا پرداخته است. این روزنامه در بخشی از این مطلب با عنوان«کوچه باز نکنید! آمریکا باخت و ایران بُرد» آورده است:...متاسفانه کسانی در داخل اصرار دارند عصا زیر بغل کدخدای گردن شکسته بگذارند، و درماندگی او را به عنوان نقطه قوت برای مردم ما فاکتور کنند! اینان در حالی آمریکا را بزک میکنند، که آدرس گشایش اقتصادی را به آمریکا حوالت دادند و ثمره فریبشان، رکود اقتصادی و هشت برابر شدن قیمت ارز و خودرو و سکه و سایر اقلام بود. آنها همین دو ماه قبل به خیال ماندگاری ترامپ، در نشریه حزب اتحاد ملت نوشتند «چه عیبی دارد مثل رئیسجمهور صربستان - مثل برّه در مذبح و برده در مسلخ - برویم با ترامپ مذاکره کنیم». حالا هم بایدن را می آرایند و حال آن که او معاون دولتی بود که قطعنامه تحریمی 1929 و تحریمهای موسوم به فلجکننده را به تصویب رساند؛ و پس از برجام نیز بر حجم تحریمها افزود. خبرگزاری بلومبرگ آبان 97 نوشت «از تحریمهای ترامپ به عنوان سختترین تحریمها یاد میشود، اما واقعیت این است که تحریمهای اوباما مخربتر بوده است».از کل تحریمهای ضد ایرانی آمریکا، ۲۲ فقره در دولتهای دموکرات و ۷ مورد در دوره جمهوری خواهان تصویب شده، و در این میان، دولت اوباما با ۱۳ تحریم، رکورددار است.
وطنامروز؛ سقوط واقعی دلار خرداد 1400
وطن امروز در گزارشی به انتقاد از سیاستهای دولت پرداخته و مینویسد: مواجهه جریان غربگرا که در تمام مناسبات تحلیلی خود با ضریب بخشیدن به رقابت داخلی آمریکا، سعی داشته تا دموکراتها را به مثابه نماینده تعامل با ایران تعریف کند، با پیروزی جو بایدن چندان دور از ذهن نبود. عمده رسانههای اصلاحطلب فراتر از اطلاعرسانی پیروزی بایدن، اقدام به رپرتاژ این پیروزی کردند و حتی در گامهایی فراتر از آن، مارش پیروزی خود را نیز به صدا درآوردند. بخشی از آنها تلاش کردند این پیروزی را به مثابه نقطه آغازی جدید برای روابط میان تهران و واشنگتن توصیف کنند و بخش دیگری سعی کردند با تعریف ترامپ به عنوان نماینده رذالتهای آمریکایی، پایان ریاستجمهوری او را پایانی بر مطالبهگریهای داخلی در زمینه جنایات این کشور و هزینههای انکارناپذیر آن بر ایران بخوانند.
این روزنامه در ادامه مدعی شده است:بررسی مجموعه تحلیلهای جریان غربگرا پیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و مجموعه واکنشهایی که پس از انتخابات از خود نشان داد، بیانگر یک سیاست «تکمتغیری» از سوی این جریان است؛ سیاستی که فراتر از امکان و عدم امکان تجویز نسخه ایجابی برای بهبود وضعیت معیشتی مردم، اساسا حیات و ممات خود را وابسته به حضور یا عدم حضور یک حزب سیاسی در کشوری دیگر میبیند. به عبارت سادهتر، اصلاحطلبان اساسا براساس سیاست «تکمتغیری» خود واحد سیاسی ایران را به عنوان متغیری وابسته به متغیر اصلی یعنی سیاست آمریکا تعریف میکنند، به گونهای که اگر در آمریکا دولت دموکراتی روی کار باشد آنها میتوانند با طرح ایده تعامل با این دولت به دنبال راهحلی برای امور داخلی کشورمان باشند اما اگر یک انتقال دولت صورت بگیرد و قدرت مجددا به سمت جمهوریخواهان بازگردد، آنها به بنبست سیاسی میرسند. ...اما در مقابل جریان «تکمتغیری» که تمام حیات و ممات سیاسی خود را وابسته به فضای داخلی آمریکا میجوید، میتوان به جریان انقلابی اشاره داشت. بر مبنای الگوی انقلابی، تاثیرپذیری فضای داخلی کشورها از یکدیگر به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفته میشود و همانطور که تغییر دولتهای همسایه نیز میتواند بر الگوی روابط خارجی و مبادلات اقتصادی ما اثر بگذارد، تغییر روسایجمهور آمریکا نیز حامل اثراتی بر مناسبات خارجی ایران است. اما تفاوت الگوی انقلابی با الگوی غربگرایان در جایی مشهود میشود که آنها ایران را بهعنوان «متغیری مستقل» به حساب میآورند که در مواجهه با دیگر متغیرها از جمله تغییر دولتهای دیگر برای خود سناریوهای جدیدی تعریف میکند، به گونهای که در عین پذیرش این واقعیت که معادلات خارجی بر مدل الگوی رفتارش تاثیر میگذارد اما معادلات داخلی را به عنوان متغیر اصلی به حساب میآورد و مدیریت خود را وابسته به یک نسخه خارجی خاص نمیکند.
با نهایی شدن نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پیروزی جو بایدن در رقابت با دونالد ترامپ، رسانههای اصلاحطلب و مجموعه جریان غربگرا تفسیر خود از وضعیت موجود را بر این مبنا تعریف میکنند که بازگشت دموکراتها به کاخ سفید، نقطه آغازی برای خروج از وضعیت موجود است. آنها در حالی تمام تلاش خود را معطوف به تثبیت این روایت کردهاند که ابتدا باید نسبت به فرجام فعلی برجام و مدیریت 7ساله دولت روحانی پاسخگو باشند، چرا که حتی اگر روایت آنان نیز مورد پذیرش قرار گیرد و دموکراتها تغییر محسوسی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد کنند، باز این سوال وجود دارد: آیا باید تمام منابع کشور در خدمت غربگرایان برای تعامل با دولتی دموکرات قرار بگیرد و با روی کار آمدن یک دولت جمهوریخواه باز هم کشور در یک سراشیبی محض قرار گیرد؟! سخنان حسن روحانی مبنی بر اینکه شرایط پسابرجامی ایران در نسبت شرایط پیشابرجامی، شرایط «جنگ اقتصادی» در برابر «تحریم اقتصادی» بوده است، بخوبی موید نتیجه نهایی این الگوی مدیریتی است.
یقینا در چنین شرایطی اگر آغازی برای خروج از وضعیت فعلی بتوان متصور بود باید آن را در نقطهای دیگر پیدا کرد. جریانی که امکان بهبود شرایط را در نتیجه انتخاباتهای برونمرزی مییابد نمیتواند مدعی بهبود شرایط در انتخابات داخلی باشد (آنچنان که تجربه 92 تا 99 نیز بخوبی آن را نشان داد). روی کار آمدن یک جریان انقلابی که هویت ملی ایران را به عنوان متغیر تعیینکننده شرایط داخلی احیا کند، مستلزم تغییر نسخه تجویزی و حرکت به سوی الگویی جدید است. ساخت درونی قدرت و سرلوحه قرار دادن این اصل که تعامل خارجی صحیح تنها در سایه اقتدار ملی و تقویت درونی کشور ممکن است، نخستین گزارهای است که جریان انقلابی باید در دستور کار قرار دهد، مضاف بر این گزاره گام برداشتن به سوی تقویت اعتبار بینالمللی گام بعدی این جریان در قیاس با جریان غربگراست، به گونهای که اگر غربگرایان اعتبار داخلی ایران را در تایید قدرتهای خارجی میجویند، این جریان وادار کردن قدرتهای خارجی به پذیرش رای ایران را وابسته به تقویت قدرت داخلی میداند و در این راستا حتی با تاکتیکهایی همانند تقویت مناسبات با شرق، باعث اجبار غرب به حرکت به سوی ایران میشود. با این اوصاف، انتخاب پلی که کشور را از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب به حرکت درآورد، انتخاب میان جریاناتی است که یکی انتخابات آمریکا را متغیر اصلی ایران میداند و دیگری انتخابات ایران را متغیر اصلی در برابر فشارهای آمریکا به حساب میآورد. اولی با تغییر دولت آمریکا به بنبست میخورد و دومی خروج از بنبست را در تغییر دولت ایران و نگاهش به واقعیتهای بیرونی جستوجو میکند. اگر جریان غربگرا کاهش نرخ ارز پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به عنوان شاهد مثال تعیینکنندگی ایدههایش میداند، جریان انقلابی برای کنار زدن تفکری که باعث جهش 10 برابری دلار در 3 سال شده است، باید در انتخابات ریاستجمهوری ایران خود را نشان دهد.
شرق؛ جبهه پایداری، از پروندهسازی تا سیاسیکاری
شرق در گزارشی فعالیتهای جبهه پایداری در مجلس را بررسی کرد. این روزنامه نوشت: با وجود اینکه به نظر میرسد مجلس پرچم سفید را در رابطه خود با دولت بالا برده است، اما برخی از مجلسیان بهویژه اعضای جبهه پایداری در تقسیم کاری که از ابتدا برای خود تعریف کرده بودند، همان خط ویژه را در دو بازه دنبال میکنند؛ پروندهسازی برای اصلاحطلبان و سیاسیکاری در برابر دولت. شاید برای همین است که یکی از نمایندگان مجلس چندی قبل گفته بود که جبهه پایداری کار خاصی در مجلس نکرده است. این در حالی است که این جبهه و نزدیکانش با وجود اینکه مناصب کلیدی مجلس مانند کمیسیون فرهنگی، امنیت ملی، مرکز پژوهشهای مجلس، دیوان محاسبات و... را در دست دارند، اما تمرکز خود را بر فرافکنی مشکلات و تقابل با جریان سیاسی مخالفشان قرار دادهاند. درحالیکه قالیباف بارها گفته است مجلس میخواهد بیش از قانونگذاری به نظارت بر دولت بپردازد، به نظر میرسد این نظارت هم بیشتر شائبه مچگیری پیدا کرده است که این هم بهجد از سوی برخی اعضای جبهه پایداری دنبال میشود. علی خضریان، عضو جبهه پایداری و کمیسیون شورای عالی امنیت ملی که مدتی قبل با برخی دیگر از نمایندگان به هفتتپه سفر کرده بود و مدام گزارشهایی از مسائل کارگری آنجا ارائه میکند، در آخرین اظهارنظرهای خود مشکلات امنیتی ایجادشده برای کارگران هفتتپه را گردن دولت انداخته است. خضریان چندی قبل هم ماجرایی را علیه سعید حجاریان در مجلس کلید زده بود یا در توییتی گفته بود که «انتصاب یکی از شرکای کروز (مجموعه خصوصی سهامدار در ایرانخودرو) بهعنوان مدیرعامل سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری که دارای بخش مهمی از سهام این خودروساز است، شائبه حیفومیل سرمایههای ملی در سال پایانی دولت را ایجاد میکند. جناب روحانی حواسمان به تحولات مسئلهدار هست». حتی حمله به دولت برای انتصاب یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در بیمه مرکزی هم به سوژه رسانههای اصولگرا و بعد از آن مجلس بدل شده بود. خضریان در تازهترین اظهارنظر خود مدعی شده که اکنون با اقدامات التهابآفرین مسئولان استانی با حربههای تکراری امنیتی، شرکت نیشکر هفتتپه مجدد به فاز اعتصاب و ناآرامی بازگشته است. او بدون اشاره به رفتاری که در سالهای اخیر با کارگران و معترضان هفتتپه شده، پیکان را به سوی دولت نشانه رفته و گفته است: «وزارت کشور باید پاسخگوی این اقدامات تنشزا و ضدامنیتی استاندار خوزستان باشد. مجلس از این موضوع کوتاه نخواهد آمد و در اولین گام با طرح سؤال از وزیر کشور، این رفتار ضدامنیتی را پیگیری خواهیم کرد. او بدون اشاره به احکامی که برای فعالان کارگری این شرکت در سالهای اخیر صادر شده، مدعی شده که آزادنشدن کارگران بازداشتی اخیر بهدلیل عدم اجازه شورای تأمین استان بوده و گفته «نهایتا با دستور دادستانی، کارگران پس از یک هفته آزاد میشوند؛ اما روز بعد با استقرار یگان ویژه ناجا در شرکت، از ورود ۱۵ فعال کارگری به شرکت ممانعت به عمل آمد که متأسفانه با دستور مستقیم آقای شریعتی، استاندار خوزستان، صورتگرفته است». او حتی در اظهارنظر دیگری مدعی شده مشکلات کمبود ارز در ایران ناشی از تصمیمهای دولت است نه تحریمها. او گفته بود: «ایران در هفت ماه اول سال جاری حدود ۲.۵ تا سه میلیارد دلار فروش فراوردههای نفتی داشته، اما دولت برای عرضه این دلارها به بازار منتظر نتیجه انتخابات آمریکاست!». در اظهارنظر دیگری هم به دولت حمله کرده بود که با پشتوانه کدام تصمیم کارشناسیشده در سال پایانی دولت اقدام به معرفی جوانان عضو ستاد انتخاباتی آقای روحانی جهت عضویت در هیئتمدیره شرکتهای بزرگ اقتصادی کردهاید؟». این نماینده عضو جبهه پایداری در ماههای گذشته بهجد بهدنبال بهسرانجامرساندن طرح سؤال از روحانی بود و گفته بود اگر به سرانجام نرسید، طرح استیضاح او را پیگیری خواهیم کرد؛ اما بعدها !189 [احتمالا 180درجه] درجه تغییر جهت داد و گفت جبهه پایداری بهدنبال استیضاح حسن روحانی نیست و آن را خلاف مصالح کشور میداند. ورود به ماجرای بورسیههای غیرقانونی که در زمان احمدینژاد رخ داده بود و در مجلس قبلی پیگیری شد نیز به روندی کاملا برعکس تبدیل شد که در دستور کار جبهه پایداری در مجلس یازدهم قرار گرفت و خضریان معتقد بود آنچه تحت عنوان بورسیههای غیرقانون مطرح شده، درست نبوده و به آن افراد ظلم شده است. او گفته بود با توجه به ظلمی که در حق گروهی از این افراد شده، مقرر شد وزارت علوم طرح و پیشنهاد خود را برای جبران این ظلم ارائه کند. او گفته بود که به نظر میرسد وزارت علوم در برههای بهدلیل خطوربط سیاسی در جذب فارغالتحصیلان بورسشده دخالت کرده است. این موضوع در روند قانونی باید رسیدگی میشده، ازاینرو جنجال و فضاسازی رسانهای صورتگرفته دور از منطق است. سیدمحمود نبویان، رئیس کمیته فرهنگی کمیسیون اصل 90 و از دیگر چهرههای نزدیک به جبهه پایداری هم گفته بود که دولت باید آمار دقیق و روشنی از وضعیت دانشجویان و فارغالتحصیلان بورسشده به کمیسیون ارائه کند و در جلسه هفته آینده ضمن حضور مجدد در نشست کمیته، راهکار خود را برای اعاده حیثیت این گروه از افراد اعلام کند.
جوان؛ طب سنتی هم به میدان کرونا آمد
جوان در گزارشی نوشته است: خبر خوب برای تهرانیها و شاید برای سایر نقاط کشور، راهاندازی مرکز ارائه خدمات طب سنتی برای بیماران کرونا است. کوتاه آمدن وزارت بهداشت و پذیرش نقش طب سنتی در درمان بیماری کرونا میتوانست ۹ ماه پیش و ابتدای ورود این مهمان ناخوانده به کشورمان صورت پذیرد، اما وزارت بهداشت ترجیح داد در کارآزمایی داروهای شیمیایی سازمان جهانی بهداشت شرکت کند، اما زیر بار کارآزمایی داروهای طب سنتی نرود. پایان کارآزمایی سازمان جهانی بهداشت، اما شکست تمام داروهای پیشنهادی در درمان کرونا بود. این در حالی است که چند روز پیش چهار داروی گیاهی مؤثر در درمان کرونا از سوی وزارت بهداشت مجوز تولید گرفتند؛ داروهایی که شاید اگر ماههای پیش وارد پروتکل درمانی کرونا شدهبودند، این روزها با آمار ۴۰۰ فوتی در روز مواجه نبودیم.
اقبال دیرهنگام وزارت بهداشت به بهرهگیری از ظرفیت طب سنتی در درمان کووید ۱۹ در حالی است که طی ماههای گذشته بسیاری از پزشکان متخصص طب سنتی ادعای درمان این بیماری با روشهای ساده طب سنتی را داشتند، اما وزارت بهداشت زیر بار پذیرش یا بررسی این ادعا هم نمیرفت، در حالی که ایران رتبه نخست جلب مشارکت بیماران برای کارآزمایی بالینی داروهای شیمیایی سازمان جهانی بهداشت را کسب کرد؛ داروهایی که اثربخشی تمام آنها در درمان کووید ۱۹ رد شد. حالا هر چند دیرهنگام، اما بالاخره این وزارتخانه زیر بار پذیرش کارایی طب سنتی در درمان کرونا رفته و مرکز خدمات طب سنتی را ایجاد کردهاست.این مرکز با بهرهگیری از به روزترین سامانههای مربوطه و رعایت پروتکلهای بهداشتی برای مقابله با کرونا به کمک تمام ظرفیتهای موجود در زمینه طب رایج و طب ایرانی آماده خدمترسانی به مردم کشور است.