نفوذ صهیونیستها در نهادهای امنیتی ایران!/ایران پر از فخریزاده نیست همانطور که پر از سلیمانی نبود!
به گزارش اقتصادنیوز پیامدهای ترور محسن فخریزاده دانشمند هستهای ایرانی به سوژه مشترک اکثر روزنامههای امروز بدل شده است.
آرمان ملی درتیتر نخست خود آورده است: ایران پاسخ آتشافروزی رژیم صهیونیستی را میدهد، آفتاب یزد این تیتر را برگزیده است: دادخواهی بینالمللی، ابتکار هم نوشته است: از پاسخ به وقت مناسب تا همبستگی ملی، افکار به نقل از احمد جنتی رئیس مجلس خبرگان آورده است: انتقام سخت میگیریم! اطلاعات وکیهان نقل قولی از پیام مقام معظم رهبری را به عنوان تیتر اول خود برگزیده و نوشته اند: مجازات قطعی عاملان و آمران، پیگیری فعالیتهای علمی شهید فخری زاده، ایران ارگان دولت هم تیتر زده است: پاسخ به موقع، جامجم ارگان صدا وسیما هم تیتر زده است: مطالبه مجازات، جوان نیز این تیتر را انتخاب کرده است: فرمان مجازارت عاملا و آمران ترور، رسالت این تیتر را برگزیده است: پایان صبر نزدیک است شرق هم نوشته است: لزوم مجازات قطعی عاملان و آمران، وطن امروز هم تیتر زده است: دستورکار؛ مجازات
خراسان تیتر نخست خود را به بورس اختصاص داده و نوشته است: بازگشت سهامداران خرد به بورس
دنیای اقتصاد هم در گزارش نخست خود به قیمت مرغ پرداخته و تیتر زده است: پرواز مرغ با ارز دولتی
در ادامه گزیده برخی از مطالب مهم روزنامهها را بررسی میکنیم:
جمهوری اسلامی؛ نفوذ صهیونیستها در نهادهای امنیتی ایران
اقتصادنیوز: جمهوری اسلامی در واکنش به ترور محسن فخریزاده دانشمند هستهایران از عدم برخورد با نفوذیها در درون نهادهای امنیتی انتقاد کرد. این روزنامه نوشت: نمیتوانیم به کسی بگوئیم پیام صادر نکنید ولی میتوانیم بپرسیم چرا برای حفاظت از سرمایههای بزرگ انسانی کشور، سرمایهگذاری بیشتری نمیکنید؟
از انفجار محل تاسیسات هستهای در نطنز کاملاً مشهود بود که عوامل نفوذی صهیونیستها تا عمق بعضی از دستگاههای حساس کشورمان رسوخ کردهاند. همان زمان در میان انکارها و توجیهات رنگارنگ مسئولین مربوطه، در همین روزنامه هشدار دادیم و نوشتیم عوامل نفوذی دشمن در میان شما حضور دارند، مسائل امنیتی و حفاظتی را بالا ببرید و دستگاهها را از وجود نفوذیها پاکسازی کنید. هرچند بعد از مدتی همانها که این واقعیت را انکار یا توجیه میکردند، سرانجام اعتراف کردند که انفجار نطنز کار عوامل نفوذی بوده، ولی ترور تاسفبار شهید فخریزاده نشان داد برای پاکسازی مجموعههای حساس کشور از وجود نفوذیهای دشمن، کاری صورت نگرفته است.ترور فخریزاده را دستکم نگیرید. اینهمه اطلاعات از مسیر رفت و آمد و زمان و مکان حضور او که توانست زمینه را برای این جنایت بزرگ فراهم کند و اینگونه با دقت این ترور انجام شود، مفهوم مهمی دارد. مفهوم دقیق این ترور فقط این نیست که یک گروه تروریستی با پول و امکانات دشمن توانسته اقدام به این کار کند. ماجرا فراتر از این است. مفهوم دقیق این ترور اینست که دشمن در میان خودیها عوامل نفوذی دارد که میتواند اینهمه اطلاعات دقیق را از جزئیات رفت و آمدها و ساعت و دقیقه و تمام مسیرهای هدف مورد نظر خود به دست بیاورد و با این دقت، جنایت مورد نظر خود را انجام دهد.
بارها به بعضی عزیزان که در سخنرانی بحمدالله ید طولائی دارند تذکر دوستانه و خیرخواهانه دادیم و درخواست کردیم به جای رجزخوانی به وظایف خود عمل کنید و بعد از عمل گزارش آن را به مردم بدهید. اینکه بگوئید بالاترین امنیت را داریم و حتی بگوئید آنقدر امنیت زیاد است که حفاظتها هم باید برچیده شوند و یا بگوئید هیچکس نمیتواند یک مو از سر یک ایرانی کم کند، اینها همه شعارهای خوبی هستند ولی با شعار نمیتوان امنیت برقرار کرد. حالا هم که نیروی ارزشمندی مثل فخریزاده را از دست دادهایم، با صدور پیام و گفتن اینکه انتقام میگیریم و پدر درمیآوریم، نه فخریزاده به ما برمیگردد و نه مشکل ناامنی مراکز حساس و عناصر کلیدی ما حل میشود.
دیدید که درست در کوران بگومگوهای زودهنگام مربوط به تصاحب قدرت و خیز برداشتن عناصر سیاسی و نظامی برای به دست آوردن کرسی ریاست جمهوری در انتخابات 1400، دشمن، توانست همه را به عزای یکی از بهترین فرزندان این ملت و این کشور بنشاند. آیا این ترور نباید هشداری به تمام کسانی باشد که به جای تشکیل اطاقهای تامین امنیت و اقدام برای پالایش دستگاههای حساس کشور از عوامل نفوذی دشمنان خارجی، به تشکیل اطاقهای تمهید جنگ قدرت برای تصاحب صندلی دوستداشتنی ریاست جمهوری مشغولند؟ آیا تجربه تلخ تشکیل اطاقهای تمهید جنگ قدرت در سالهای آخر دفاع مقدس که منجر به از دست رفتن فاو شد و دشمن بعثی در لاک خود فرورفته را جرات و جسارت دوباره داد و شد آنچه نمیبایست میشد، کافی نیست؟!
باور کنید مردمی که از جنگ قدرت و کرونا و بحران اقتصادی خسته هستند، استحقاق مشاهده پرپر شدن بهترین سرمایههای علمی و فکری کشور را ندارند. لطفاً شعار دادن را متوقف کنید و پالایش دستگاههای حساس کشور از لوث وجود نفوذیهای دشمنان خارجی را با اولویت در دستور کار خود قرار دهید.
ایران؛ اهداف یک ترور زمین و زمان واکنش ما
ایران یادداشت علی ربیعی سخنگوی دولت را منتشر کرده است. او در این یادداشت آورده است:
ایران پس از انقلاب بارها قربانی تروریسم کور و هوشمندی بوده که یا با هدف ایجاد رعب و القای ناامنی، توده مردم و یا برای حذف «آینده نظام»، مسئولان ارشد را هدف گرفته بود اما این ترورها در سالهای اخیر علاوه بر اهداف فوق، محدود کردن توسعه و پیشرفت علمی، قدرت دفاعی و اقتدار ژئوپلیتیکی را نیز هدف گرفته است. ترور شهید محسن فخریزاده، دانشمند برجسته هستهای و دفاعی پس از ترور شهدای هستهای در 10 سال اخیر و چند ماه پس از ترور شهید قاسم سلیمانی از اهدافی گستردهتر برخوردار است که با موجودیت و بالندگی ایران مرتبط شده است. این ترور نشان داد که کاملاً حسابشده و با برنامهریزی قبلی برای دستیابی به چند هدف طراحی و اجرا شد: ۱: به هم زدن آرامش روانی جامعه، ناامید کردن مردم از دستیابی به پیروزی و به عقب راندن فشار حداکثری؛ ۲: ایجاد سردرگمی در استراتژی ایران و واداشتن به بازی در زمینی که دشمن طراحی کرده و سناریوهای پی در پی را در آن دنبال میکند...۳: برهم زدن امنیت منطقه و پیشبرد اهداف ایرانهراسی و گرفتن امتیاز از صاحبان منابع نفتی در خاورمیانه و توسعهطلبی بیسروصدا با شکستن مقاومت در منطقه؛ ۴: به هم خوردن فضای امنیت جهانی با توجه به تغییرات احتمالی آتی در سیاستهای بینالمللی در صورتی که جهان پساترامپیسم به دنبال نظمی جدید و احتمال جهانی کم تنشتر باشد که بازندگان اصلی این مسأله رژیم صهیونیستی یا برخی حاکمان منطقهای بودند که با هدف به ثمر ننشستن حقانیت و ایجاد فرصتی برای احقاق حقوق ملت ایران دست به کار شدند. این ترور، منطقهای ناامن و جهانی آشوبزده را دنبال میکند. فضای بینالملل بعد از ترامپیسم به نوعی به نفع آینده جمهوری اسلامی است و این ترور ایجاد منطقهای بهمریخته، تشدید کینهتوزیها و برهم زدن آرامش جهانی پساترامپی را دنبال میکند.
دنیای اقتصاد؛ یارانه ۵/ ۲ میلیارد دلاری برای تولید گوشت مرغ کجا رفت؟
دنیایاقتصاد در گزارش اصلی خود به نوسانات اخیر قیمت مرغ پرداخته و مینویس: علت پرواز قیمت مرغ در فاصله پاییز پارسال تا پاییز امسال آن هم بهرغم تخصیص ۵/ ۲ میلیارد دلار ارز دولتی - دلار ۴۲۰۰ - برای واردات خوراک طیور چیست؟ بررسیها درباره ریشه مشترک التهاب قیمت مرغ، کاهش تولید مرغ و درنهایت نابسامانی در این بازار نشان میدهد سیاست معیوب یارانه ارزی برای واردات نقش «چوب لای چرخ تولید داخلی» را ایفا کرده است. تصور سیاستگذار آن است که این نوع سیاست، حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده را در پی دارد؛ اما هر دو بازنده محتوم این مدل ارزپاشی هستند. ارز رانتی برای نهادههای دام و طیور در ابتدای سال باعث «جوجهکُشی» و تشکیل صف تقاضا برای دریافت سهمیه نهاده شد؛ سپس با بروز مشکل برای تولیدکنندگان طیور ناشی از شکلگیری بازار سیاه نهادهها، «جهش قیمت تخممرغ» اتفاق افتاد و اکنون نیز پرواز مرغ حلقه دیگری از تبعات زنجیرهای آن سیاست معیوب است. کارشناسان معتقدند رونق تولید نهادههای دامی و کاهش قیمت مرغ، فقط از مسیر حذف مانع تولید که همان ارز رانتی است، محقق میشود.
کیهان؛ پاسخ ما در واکنش به ترور حاج قاسم بازدارنده نبود!
کیهان در سرمقاله نفوذ در نهادهای امنیتی کشور را پذیرفته است. این روزنامه نوشته است: رخنه امنیتی در حریم جمهوری اسلامی چیزی نیست که در یک نظام مقتدر برخوردار از هزاران نیروی مجرب قابل پذیرش باشد. رخنه اطلاعاتی و رخنه عملیاتی در ایران و استفاده از نیروهایی در این کشور موضوع سادهای نیست و این قلم بدون آنکه منکر زحمات نیروهای خدوم اطلاعاتی کشور شود و بدون آنکه بخواهد امکان رخنه را به طور کلی غیرممکن جلوه دهد، وضع کنونی که سبب از دست رفتن سرمایههای بسیار بزرگی شده است را غیرقابل توجیه میداند. پرورش شخصیتی مثل سردار محسن فخریزاده به تعبیر دقیق حجتالاسلام خسروپناه به پنجاه سال زمان نیاز دارد و جمع سرمایهای با این مشخصات، جنبه فوق راهبردی دارد. کما اینکه حوادثی که در سالهای اخیر در مورد برخی مراکز حساس امنیتی کشور افتاد هم بسیار حائز اهمیت است و گذشت زمان نمیتواند بسیاری از این خسارتها را جبران کند. بنابراین به هیچ وجه نمیتوان از قصورهایی که در بحث نفوذ اتفاق افتاده است، چشم پوشید.در اینجا با توجه به حجم خسارتی که از شهادت سردار شهید فخریزاده به جمهوری اسلامی خورده است، میتوانیم بگوییم پاسخی که ما در ماجرای شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به دشمن دادهایم، «بازدارنده» نبوده است کما اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی حمله موشکی ایران به عینالاسد را در حد یک سیلی و نه پاسخی درخور فاجعهای که اتفاق افتاده بود، دانستند و چندین نوبت بر قطعی بودن انتقام ایران از آمریکا تأکید کردند. اگر واکنش ما به ماجرای ترور شهید سلیمانی بازدارنده بود، نباید سردار فخریزاده به شهادت میرسید. بنابراین در این زمینه باید به تأملی دوباره بنشینیم و به واکنشی بیندیشیم که واقعاً بازدارنده باشد.
خراسان؛ بازگشت سهامداران خرد به بورس
خراسان در گزارش اصلی صفحه اول خود مینویسد؛ رشد حدود ۱۵ درصدی بازار سرمایه طی ۲۰ روز اخیر و رکوردشکنی معاملات خرد نشان می دهد سهامداران به روزهای خوش بورس امیدوار شده اندشاخص کل بورس در حالی اولین روز هفته را صعودی پشت سر گذاشت که هیچ گونه هیجان منفی ناشی از حادثه تروریستی عصر جمعه در بازار مشاهده نشد. علاوه بر آن منفی شدن نمادهای پیشرو یا همان لیدرهای بازار نیز اثر منفی بر کلیت بورس نداشت و هر دو شاخص مهم بورس یعنی شاخص کل و شاخص کل هم وزن حدود 1.7 درصد رشد را در معاملات دیروز تجربه کردند. در این میان رشد معاملات خرد به گونه ای بود که حضور پررنگ سهامداران خرد و حقیقی را در بازار نشان می داد.به گزارش خراسان، در معاملات دیروز شاخص کل بورس با رشد 23 هزار واحدی به یک میلیون و 390 هزار واحد رسید تا برای بازگشت به کانال 1.4 میلیون واحد کار سختی را پیش رو نداشته باشد. بازار سرمایه از 20 آبان صعودی شده و از آن زمان تاکنون حدود 15 درصد رشد کرده است. این روند صعودی در معاملات دیروز در حالی ادامه یافت که نمادهای لیدر بازار یا همان سهم های پیشرو عمدتا نزولی بودند.اما بازار به این روند بی توجه بود و با رشد نمادهای بزرگ فلزی- معدنی و پتروپالایشی شاخص کل رشد مناسب 1.7 درصدی را تجربه کرد. البته شاهد رشد نسبی قیمت ها در نمادهای کوچک بازار هم بودیم تا شاخص کل هم وزن هم دیروز 1.62 درصد رشد را ثبت کند. بررسی صف های خرید و فروش هم نشان می دهد که در هر دو بازار بورس و فرابورس بیش از 50 درصد سهم ها صف خرید را تجربه کردند و تنها کمتر از 20 درصد سهم ها صف فروش بودند. ارقامی که به خوبی نشان می دهد کلیت بازار سرمایه جو مثبتی دارد و صعودی است. علاوه بر این در معاملات روز شنبه، ارزش معاملات کل بازار سهام 22 هزار و 700 میلیارد تومان بود که نسبت به آخرین روز معاملاتی هفته پیش 19 درصد کاهش یافته است. اما ارزش معاملات خرد بورس به روند صعودی خود ادامه داد و با افزایش 10 درصدی، به رقم 19 هزار و 290 میلیارد تومان رسید که رتبه سوم بالاترین رقم در نیمه دوم سال محسوب میشود.این در حالی است که بعد از حادثه ترور دیروز برخی نگران ایجاد شرایطی مثل واکنش هیجانی سهامداران خرد بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی در دی ماه گذشته بودند. برخی افت نمادهای خودرویی-بانکی در معاملات دیروز را به همین موضوع نسبت می دهند اما کلیت بازار رفتار هیجانی نشان نداد. به نظر می رسد با افت سه ماهه بازار از 20 مرداد تا 20 آبان همه بازیگران خرد که رفتارهای هیجانی و کوتاه مدت دارند از بازار خارج شدند و اکنون بازار با قوام بیشتری به مسیر خود ادامه می دهد.
سرقت های سفارشی!
خراسان در گزارشی به شیوه جدید سرقت در ایران پرداخته و مینویسد: گرانی باعث شده سارقان با سفارش مشتری،سراغ خودروها بروند! این روزنامه ادامه میدهد: این روزها برخی از سارقان، سرقت های هدفمند انجام می دهند تا هم ریسک در دام پلیس افتادنشان را کم کنند و هم سود بیشتری نصیب شان شود. در گذشته معمولا سارق ها هر چیزی که دم دستشان بود، سرقت می کردند اما این روزها براساس آن چه از قبل برایش مشتری پیدا کرده اند ،دست به سرقت می زنند.به تازگی ویدئوهایی در فضای مجازی منتشر شده که نشان می دهد سارقان فقط بخشی از خودروهای لوکس را که از قبل برایش مشتری پیدا کرده اند به سرقت برده اند. یعنی سارق ها سفارش قطعه یا لوازم یدکی را که در بازار موجود نیست یا قیمت آن بسیار بالاست از قبل گرفته اند و بعد در خیابان ها به دنبال خودروی مشابه می گردند و قطعه ای را که سفارش گرفته اند به سرقت می برند و تحویل مشتری شان می دهند. چراغ جلو، آینه بغل، حتی فیلمی از سرقت درِ خودروی سراتو در فضای مجازی منتشرشد و واکنشهایی را درپی داشت، حالا هم تصویری در این فضا دست به دست میشود که حاکی از سرقت چراغهای اپتیما است البته تصاویر دیگری هم وجود دارد که از سرقت چرخهای خودروهای لوکس حکایت دارد.
خب سفارش گیری ها به شکل های مختلف صورت می گیرد اما ساده ترین روش برای گرفتن سفارش ،حضور در سایت های فروش کالای دست دوم است. سارقان با ثبت آگهی فروش انواع قطعات فابریک خودروهای لوکس در این سایت ها اقدام به جذب مشتری می کنند و بعد از این که مشتری قطعه مد نظرش را سفارش داد به دنبال آن قطعه می روند و از خودروی دیگری آن را به سرقت می برند.
اعتماد؛ فهرست نظامیانی که مشتاق فتح پاستورند!
اعتماد در گزارشی مینویسد: بررسیهای «اعتماد» از این حکایت دارد که یکی از مهمترین گزینههای جریان اصولگرا -که از قضا سابقه نظامی هم دارد- این روزها بهشدت فعال و در تلاش برای جلب حمایت احزاب و اشخاص متنفذ اصولگراست. سردار دهقان که پیش از این وزیر دفاع بوده، اولین نفری بود که با سابقه نظامی پا به عرصه انتخابات 1400 گذاشت و اعلام کرد که در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم نامزد میشود. غیر از او سخنان و رفتارهای محسن رضایی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - که سابقه حضور چندباره کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری را نیز دارد- نشان میدهد که بعید نیست او بار دیگر وارد کارزار انتخابات شود. محمدباقر قالیباف هم که حالا ریاست مجلس را در دست دارد، از گزینههای محتمل اصولگرایان برای کاندیداتوری 1400 است. علاوه بر اینها، عزتالله ضرغامی رییس اسبق صداوسیما که او نیز در کارنامه خود مدتی سابقه فعالیت نظامی دارد، از جمله افرادی است که بارها بحث حضورش در انتخابات سال آینده مطرح شده است. اما در میان اسامی مختلف، یک چهره جدید هم بهنحوی عجیب مطرح و از قضا از سوی طیفی خاص مورد حمایت است. سعید محمد، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدتی است که نامش در محافل مختلف سیاسی بهخصوص اصولگرایان شنیده میشود.
سعید محمد از جمله فرماندهان جوان سپاه محسوب میشود که بیشتر در امور اجرایی و عمرانی سپاه فعالیت داشته و کمتر هم با لباس نظامی دیده شده است. او سال 66 وارد سپاه شد و طی سالهای گذشته آن گونه که رسانهها گزارش دادهاند، بیشتر در بخشهای عمرانی سپاه و زیرمجموعههای قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص) مشغول به کار بوده است. محمد دکترای مهندسی عمران (گرایش راه و ترابری) از دانشگاه تربیت مدرس تهران را در سال 88 اخذ کرده است.
نام سعید محمد اما درحالی مطرح شده که محمدباقر قالیباف نیز ظاهرا فعالیتهای انتخاباتی خود را افزایش داده است. آنهم با وجود اینکه حالا چندماهی است در جایگاه ریاست مجلس ایستاده و ساکن «بهارستان» است اما همچنان نیمنگاهی به «پاستور» دارد. چه آنکه برخی نزدیکان او بر این باورند که سوابق قالیباف بیشتر در حوزه اجرایی کارایی دارد و او بیش از «بهارستان» قادر به نقشآفرینی در «پاستور» است. با این حال او در جریان سیاسی اصولگرا هم طرفدار و هم منتقدانی دارد و بنابر شواهد این گونه نیست که مسیر رسیدن به «پاستور» برایش آسان باشد. چه آنکه او احتمالا وارد رقابتی درونگفتمانی با دیگر چهرههای مطرح اصولگرا نیز خواهد شد. کما اینکه دوره پیش هم با اینکه خیلی زود برنامهریزی برای انتخابات ریاستجمهوری را کلید زد، اما در نهایت بهنفع سیدابراهیم رییسی کنارهگیری کرد و از حضور در رقابت سیاسی انتخابات بازماند. بر این اساس میتوان گفت هرچند او همچنان مشتاق رسیدن به ریاستجمهوری است اما این امکان وجود دارد که اصولگرایان درباره چهره دیگری به اجماع برسند و این گزینه، میتواند سیعد محمد باشد. چنانکه پیگیریهای خبرنگار «اعتماد» نشان میدهد که سعید محمد اکنون به عنوان گزینهای جدی روی میز بحث و بررسی احزاب اصولگراست. آن گونه که منابع مختلف به خبرنگار «اعتماد» گفتهاند، چند وقتی است که فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) در حال مذاکره با چهرهها و تشکلهای اصولگراست تا بتواند برای انتخابات سال آینده حمایت آنان را جلب کند. خبری که حالا حمیدرضا ترقی، عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی در گفتوگو با «اعتماد» تایید کرده است.
شرق؛ سناریوی بودجه 1400 پیشفروش نفت
شرق در گزارش اقتصای خود آورده است: دولت بار دیگر بختش را در بودجه 1400 آزموده است تا شاید بتواند طرحی را که قبلا در جلسه سران سه قوه با آن مخالفت شده، زنده کند. دولت قصد داشت نفت را در قالب اوراقی با سررسید دوساله به اشخاص حقیقی و حقوقی بفروشد و مسئولان دولتی میگفتند که اگر میزان اوراق خریداریشده در حد صادرات باشد، حتی افراد میتوانند نسبت به صدور محمولههای خود اقدام کنند. آخرین باری که از پتانسیل بخش خصوصی در صدور نفت استفاده شد، منجر به ظهور بابک زنجانی شد، آیا بازهم باید شاهد ظهور بابک زنجانیها در اقتصاد ایران باشیم؟ اگرچه پیشنهاد دولت در لایحه بودجه نیاز به تصویب مجلس دارد و هنوز در ابتدای راه هستیم اما کارشناسان هم به تصویب این مصوبه خوشبین نیستند. هادی حقشناس، کارشناس اقتصادی، بر این باور است که وقتی دولت نمیتواند نفت بفروشد، بخش خصوصی هم نمیتواند اقدام به فروش نفت کند. اسفندیار جهانگرد، دیگر کارشناس اقتصادی نیز بر این باور است که دولت در شرایط اضطراری از روی ناچاری به پیشفروش نفت روی آورده و اگر در هفتماهه باقیمانده از دولت روحانی، تلاش شود که تحریمها برداشته شود، در شرایط عادی تصمیمات بهتری میتوان گرفت.
دولت در تبصره ۵ پیشنویس لایحه بودجه 1400 بندی را آورده که به او اجازه میدهد برای تأمین مالی مصارف این قانون تا مبلغ دومیلیونو 50 هزار میلیارد ریال (۲۰۵ هزار میلیارد تومان)، پیشفروش نفت (ریالی-ارزی) اقدام کند. این یعنی دولت یک بار دیگر بختش را آزموده تا طرحی را که در جلسه سران سه قوه رد شده است، به قانون تبدیل کند. چندی پیش ایده پیشفروش نفت توسط قوه مجریه مطرح شد که جنجال زیادی را به پا کرد. قرار بود اوراقی با سررسید دوساله منتشر شود که نرخ سود آن معادل افزایش نرخ ارز و افزایش قیمت نفت باشد و حداقل نرخ سود بلندمدت بانکی نیز برای خریداران این اوراق تضمین شود. در صورت گشایش در صادرات نفت یا افزایش ظرفیت پالایشگاهی کشور در دو سال آتی این اوراق با تحویل نفت تسویه میشد و در غیر این صورت دولت متعهد بود معادل ریالی ارزش روز نفت را به دارندگان اوراق پرداخت کند. در آن زمان مسئولان دولتی در دفاع از این طرح اعلام میکردند که دولت در ازای این اوراق نفت تحویل خواهد داد و اگر میزان حوالههای نفت افراد به اندازه صادرات باشد، اشخاص میتوانند نسبت به صادرات این محمولهها اقدام کنند. در آن مقطع اینگونه استنباط میشد که بار دیگر قرار است با این اوراق پای بخش خصوصی به صادرات نفت باز شود؛ روشی که در گذشته هم آزموده شده بود و پای بابک زنجانیها را به اقتصاد ایران باز کرده بود. شاید دلنگرانی از تبعات ورود چنین افرادی به مقوله صادرات نفت و فساد ناشی از آن بود که باعث شد سران سه قوه دست رد به سینه این پیشنهاد دولت بزنند.
وطنامروز؛ ایران پر از فخریزاده نیست همانطور که پر از سلیمانی نبود!
وطنامروز در یادداشتی به پیامدهای ترور اخیر پرداخته و مینویسد: اصلا کارکرد سازمانهای بینالمللی در این نظم نوین استکباری ساخته آمریکایی- اسرائیلی همین است. بازرسان آژانس انرژی اتمیاش لیست دانشمندان هستهای ایران را برای ترور آماده میکنند و به آمریکاییها و اسرائیلیها میدهند، آنها ترور میکنند و سازمان ملل در طرفداری تروریستهایش وارد میدان میشود که «ایران مظلوم ترور شده! خویشتندار باش! بگذار سرمایههایت را یک به یک نابود کنند و حیثیتت را لکهدار کنند و تحقیرت کنند اما کاری نکن که بگویند خویشتنداری نکردهای!» این لفظ «همه طرفها!» هم در این توصیههای شیک و مجلسی سازمان مللی شوخیای بیش نیست! کدام همه طرفها؟ آنها که زدهاند و رفتهاند! تنها ما ماندهایم و داغی بر دل که اگر «نزنیم میزنند!» دوباره میزنند، سه باره میزنند؛ میزنند و به ریشمان میخندند و سازمان مللشان را جلو میاندازند که توصیه به جنتلمنی کند؛ به خویشتنداری! لعنت به آن که میخواهد توان خویشتنداری ما را بیازماید و با همین دست فرمان ملت ایران را تضعیف کند و یک یک نخبگان و بزرگان ما را بگیرد! یک روز شعار میدادند «آمریکا در چه فکریه / ایران پر از بهشتیه!» در حالی که ایران پر از بهشتی نبود! ایران پر از سلیمانی هم نبود! ایران پر از فخریزاده هم نیست! این ترورها توان ما را از بین میبرد و اگر جنتلمن بنشینیم و خویشتنداری کنیم و پاسخ درخوری ندهیم چیزی از خویش و خویشتنیمان باقی نمیماند که بخواهیم داراییاش کنیم!
جوان؛ دشمن فکر میکند توان پاسخ نداریم
جوان در سرمقاله خود نوشته است: در تحلیل چرایی ترور شهید فخریزاده، تحلیلهای متنوعی به گوش میرسد. دولتیها و اصلاحطلبان معتقدند کار بدی بود، اما نباید در فردای این ترور کاری بکنیم که برای کشور هزینه ایجاد شود. این تحلیل بعد از ترور چهار دانشمند هستهای دیگر نیز ارائه شد و در ترور حاج قاسم نیز پررنگتر شد. آنچه از تریبونهای دولتی به گوش میرسد تحلیلهایی است که واکنش ما را به صفر میرساند و وحشت از پاسخ مجدد دشمن «عقلانیت ترس» را به کار انداخته است.تحلیل اول: مهمترین تحلیل این است که ما «در چاله صهیونیستها نخواهیم افتاد». در تفسیر این حرف معتقدند در روزهای پایانی ترامپ که وی چیزی برای از دست دادن ندارد، صهیونیستها میخواهند با این ترور، جنگی راه بیندازند و ما باید هوشمندانه عمل کنیم. معنای این هوشمندانه یعنی هیچ اقدامی نکنیم تا جنگ نشود. مگر دانشمندان قبلی را ترور کردند، هدفشان جنگ بود؟ خیر.
تحلیل دوم: دستهای دیگر معتقدند هدف این ترور به واکنش واداشتن ما است تا بایدن نیز به برجام بازنگردد. از سوی دیگر واکنش ما شرایط را برای گشایش برجامی از سوی بایدن سخت میکند، پس باید کاری نکنیم.تحلیل ما چیست: ما (نیروهای انقلاب اسلامی) بر این باوریم که محاسبات دشمن در ترور این است که ایران در شرایطی نیست که واکنش نشان دهد و از قضا این بهترین زمان برای ترور است. متأسفانه ما نتوانستهایم این محاسبه دشمن را تغییر دهیم و خودمان تغییر کردیم. تحلیل اصلی ما این است که صهیونیستها درصدد خدشه به افتخار راهبردی «در سوریه میجنگیم تا در همدان و کرمانشاه نجنگیم» است، درصدد هستند امنیتی که در بیرون مرزها برای آن جنگیدهایم و پیاده نظام آنان را به عقب راندهایم را در قالب «ناامنی» به درون کشور بکشانند و مردم را متوجه این موضوع کنند که در سوریه جنگندیم و از امنیت کشور خود غافل شدیم. بدون تردید باید اولویتهای امنیتی را عوض کنیم، نه نظامی. نباید ملت ما به این باور برسد که «خانه امن» در فیلم، قصه و کتاب است، اما در کف خیابان نیست.
در واکنش به اقدام صهیونیستها ظرفیتهای زیادی داریم که باید به کار بگیریم. البته نباید با احساسات یا فشار اجتماعی شتابزده تصمیم گرفت. نباید به مسیری برویم که توابین کربلا را به عین الورده برد و بدون برآورد نظامی تلف شدند و از سوی دیگر نباید سلطان حسین صفوی باشیم که با دست خود تاج را بر سر جوان ۲۶ ساله گذاشت و گفت: «فرزندم خداوند این گونه مقرر کرده است و ما با امر خدا مخالفت نمیکنیم.» اگر سلطان حسین در بیرون قلعه اصفهان جنگیده بود و تکهتکه شده بود، اکنون جزو مفاخر ایران و تشیع بود، اما عافیتطلبی باعث شد، حکومت را تسلیم کند و دو سال پس از تحویل حکومت محمود افغان در یک روز تمام شاهزادگان صفوی را سر برید و شاه نیز نظارهگر این صحنه بود. دو شاهزاده کوچک به قبای شاه پناه بردند و شاه به افغانها التماس میکرد که این دو بچه را به خاطر من نکشید، اما شاه نمیفهمید که دشمن از جنازههای شاهزادهها هم میترسد. شاه میتوانست با همان جنازهها (مبتنی بر فرهنگ تشیع) غوغا کند، اما محمود افغان برای جلوگیری از شورش، جنازه را نیز به قم فرستاد که قلعه اصفهان امن بماند و شاه به آب و نانی که زنده بماند، اکتفا کرد و نهایتاً خود نیز قربانی شد. ا
این روزنامه در پایان نوشته است:غرور ایرانیان به حدی است که بعضاً به آن «سندرم امپراطوری» میگویند. این غرور نباید شکسته شود. شرط حفظ این غرور آن است که از ترس باران به زیر ناودان فرار نکنیم.