رونمایی از یاران حقیقی اصلاحات/تخریب نام «هاشمی»
به گزارش اقتصادنیوز بحث بودجه و همچنین برخورد فیزیکی یک نماینده مجلس با مامور راهنمایی و رانندگی از مهمترین سوژههای مشترک امروز مطبوعات بودهاند.
آرمان ملی در تیتر نخست خود آورده است: زیانهای سهگانه عدم تصویب FATF
آفتابیزد با اشاره به برخورد فیزیکی یک نماینده مجلس با مامور راهنمایی و رانندگی تیتر زده است: آزمون مهم قالیباف و مجلس ، سیاستروز نیز هم از این تیتر استفاده کرده است: پایان خط ویژه
ابتکار این تیتر را برگزیده است: بازی دستوری با نرخها
اعتماد تیتر زده است: پایان جنجال توهین تلویزیونی
اطلاعات به نقل از جواد ظریف وزیر امورخارجه نوشته است: فرصتها مانند ابرهایی هستند که رد میشوند
ایران ارگان دولت هم به نقل از اسحاق جهانگیری خبرداده است: هفتههای خوشی برای کشور پیشبینی میکنم
جوان با انتشار تصویری از ترامپ نوشته است: گلف وحشت!
خراسان هم این تیتر را برگزیده است: سربازها پولدارمیشوند
دنیای اقتصاد تیتر عکس اصلی خود را به نارضایتیهای روسیه اختصاص داده و مینویسد: نبرد در منفی 60 درجه
قدس با اشاره به نوسانات قیمت بلیت قطار و هواپیما نوشته است: پرواز بلیط تا سقف کاذب
کیهان در تیتر نخست به تغییرات جدید بودجه رفته و تیتر زده است: مصوبات کمیسیون تلفیق از دوبرابر شدن یارانهها تا افزایش حقوق سربازان
در ادامه گزیده برخی از مطالب مهم روزنامهها را مرور میکنیم
آرمانملی؛ تخریب نام «هاشمی» ادامه دارد...
آرمــان مــلی در یکی از گزارشهای صفحه اول خود به روند تخریب مرحوم اکبر هاشمی پرداخته است. این روزنامه نوشته است: به «هاشمی رفسنجانی» حساسیت دارند و از هر فرصتی برای هجمه به یار و همراه بنیانگذار انقلاب اسلامی بهره میبرند. آنانی هر روز به دنبال هجمه به آیتا... بودند که در ظاهر ادعای ولایتمداری ...با مرور آنچه این کینهورزان و مدعیان دروغین ارزشمداری بهعنوان نمونه در یک ماه اخیر نوشتند، گفتند و انجام دادند بیش از همیشه مظلومیت آیتا... هاشمی و بیت او عیان میشود. دغدغه اصلی آنها کاندیدا شدن محسن هاشمی برای ریاستجمهوری بود وشب و روزشان را صرف تخریب او کردند. زمانی که محسن اعلام کرد قصد کاندیداتوری ندارد، خیالشان راحت شد و انرژی خود را معطوف به تخریب سایر فرزندان آیتا... کردند؛ البته محسن هم همانند پدر جز پیشرفت کشور و رضایت مردم به موضوع دیگری نمیاندیشد بنابراین با توجه به اصرارهای فراوانی که این روزها برای کاندیداتوری او وجود دارد، شاید تصمیم دیگری اتخاذ کند.
مراسم سالگرد ارتحال آیتا... هاشمی اوج بیاخلاقی به خانواده ایشان بود. چنانکه غلامعلی رجایی میگوید: «صداوسیما مراسم سالگرد را درست پوشش نداد. صداوسیما کمترین مایه را برای آقای هاشمی گذاشت. از آقای علیعسگری تعجب میکنم.» چند روز پس از مراسم سالگرد رحلت آیتا... هاشمی، دلواپسان ترویج تفکر آیتا... اقدام به انتشار فیلمی کوتاه در فضای مجازی با تیتر «ضربوشتم خانواده هاشمی رفسنجانی» کردند و آن را جدید جلوه دادند، در صورتی که این فیلم مربوط به 8 سال قبل یعنی سال 1391 در شهرری و برگ سیاهی در عملکرد مخالفان بود. از سوی دیگر قدیری ابیانه یک دلواپس اصولگرا که خود را معاون دفتر و مشاور آیتا... معرفی میکند، تنها دو روز پس از سالگرد رحلت آیتا... هاشمی چنین عنوان کرد: «ویکی لیکس سندی را منتشر کرد که سفیر اتریش در ملاقاتی که با آقای هاشمی داشت، در پایان ملاقات از سوی آقای هاشمی از او خواسته میشود تا غربیها روی دو موضوع بر ایران فشار بیاورند. او به جایی میرسد که از دشمن میخواهد فشار بیاورند. آن هم در زمانی که او رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. متاسفانه نه آقای هاشمی و نه خاندان او فرصت توبه و جبران عملکردشان را پیدا نکردند.» که رجایی اینچنین به این اظهارات واکنش نشان داد: «کسی که مشاور هاشمی بوده و در خارج از کشور هم مسئولیت داشته است به سندهایی که ویکی لیکس منتشر میکند اعتماد میکند؟ مثل اینکه ما روایتهای تاریخنگاران بنیامیه علیه امیرالمومنین و پدرش را باور کنیم. هاشمی نورچشم امام بود. امام آنقدر به او اعتماد داشت که جنگ را به او واگذار کرد و رهبری هم گفت تنها کسی که امام برای او قربانی میکرد، هاشمی بود.» نکته قابل تامل موضوعی است که دلواپسان باوجود اطلاع جامعه از کذب بودن آن، به تکرارش میپردازند. کدام فرزند آیتا... در دوره روحانی دارای سمت و منصب شد؟ آنها نه تنها خواهان سمت نشدند بلکه به دولت روحانی انتقاد کردند. یک رسانه دلواپس اصولگرا چند روز پیش مدعی شد: «فرزندان مرحوم فاقد هرنوع شایستگی نیز بودهاند و تلاش دارند طلبکارانه و پرمدعا بیشتر از نام پدر بخورند تا همت خود و این چالش اصلی زندگی آنها شده است.» محسن هاشمی از سنین پایین به خدمت مشغول بود . او از سال 64 تا پایان جنگ معاون هماهنگی صنایع موشکی سپاه پاسداران و پس از آن هم نخستین رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهوری و رئیس دفتر پدر در مجمع تشخیص مصلحت شد که همزمان، مدیریت شرکت بهرهبرداری متروی تهران نیز به وی واگذار شد و تا سال 1389 نیز در همین سمت باقی ماند.پس از آن با رای مردم به شورای شهر رفت و رئیس شد. فاطمه وقت خود را صرف بیماران خاص کرد و فائزه هم استاد دانشگاه بود که بهخاطر کینهورزی منتقدان آیتا... کنار گذاشته و حقوقش قطع شد. کاش مدعیان بهره بردن فرزندان آیتا... هاشمی از اعتبار پدر به بیان شغل و وضعیت زندگی خود و فرزندانشان بپردازند تا حقیقت آشکار شود.
ابتکار؛ بازی دستوری با نرخ ها
«ابتکار» تاثیر کاهش نرخ ارز بر اقتصاد را بررسی کرده است. این روزنامه نوشته است: چندی پیش با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ریزش دلار آغاز شد، روندی که با قطعی شدن شکست ترامپ سرعت بیشتری گرفت. این در حالی است که صحبتهای اخیر رئیس جمهوری از دلار 15 هزارتومان انتظار جامعه برای کاهش بیشتر نرخ ارز را بالا برد و اینروزها شاهد تاثیر این انتظار در بخشهای دیگر اقتصاد هستیم. بهگونهای که معاملهگران در بازارهای مختلف برای انجام هر معاملهای دست نگه داشته و منتظر ریزش بیشتر نرخ دلار هستند. اما آیا دلار پتانسیل کاهش بیشتر قیمت را دارد یا خیر؟ کارشناسان و تحلیلگران نظرات متفاوتی را در این خصوص بیان میکنند، عدهای معتقدند که دلار تا مرز 20 هزار تومان کاهش مییابد اما امکان پیشروی در کانالهای قیمتی پایینتر وجود ندارد. البته در مقابل برخی از تحلیلگران بر این باورند که کاهش تنشهای سیاسی، جو به وجود آمده و انتظار جامعه زمینه را برای کاهش بیشتر نرخ ارز در ماههای آتی فراهم کرده است.تعیین نرخ ارز در اقتصاد کشورها نقش بسیار مهمی در حفظ ثبات، پویایی، رشد و توسعه اقتصادی آن کشور ایفا میکند؛ بنابراین کوچکترین خطا و اشتباهی در تعیین نرخ ارز میتواند هزینههای بزرگی برای اقتصاد کشور در پی داشته باشد. از سال 97 درپی افزایش نرخ دلار اقتصاد کشور با مشکلات بیشماری دستوپنجه نرم کرد و آثار این مشکلات مستقیما معیشت مردم را نشانه گرفت. کارشناسان و تحلیلگران جهش به یک باره نرخ ارز را یکی از موثرترین عوامل برای چالشهای به وجود آمده معرفی میکردند و معتقد بودند که افزایش ناگهانی قیمت دلار چوب لای چرخ اقتصاد میکند. به گفته آنها مهمترین آثار منفی افزایش نرخ ارز را میتوان در افزایش نرخ تورم و کاهش تولید دید که تهدیدی برای نرخ رشد اقتصادی محسوب میشود. حال اکنون صحبت از کاهش نرخ دلار تا کانال 15 هزار تومان به میان آمده و این پیشبینی انتظارات جامعه و اقتصاد را تغییر داده است، اما مهمترین پرسشی که مطرح میشود این است که آیا کاهش به یکباره نرخ دلار میتواند همانند جهشهای به یکباره قیمتها تبعاتی برای بخشهای مختلف اقتصاد به همراه داشته باشد یا خیر؟ آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش به «ابتکار» گفت: اگر در مجموع بخواهیم پاسخ بدهیم کاهش نرخ ارز به نفع آحاد جامعه خواهد بود. به بیانی دیگر کاهش نرخ ارز تبعات مثبتی را برای اقتصاد ایران به همراه خواهد داشت و در این مسئله هیچ شکی نیست. مشخصا با کاهش نرخ دلار تولید، واردات و تمام فعالیتهای اقتصادی ارزانتر خواهد شد، این در حالی است که انتظارات تورمی کنترل شده و بهانهای برای افزایش قیمت در بخشهای مختلف اقتصادی باقی نخواهد ماند. البته ممکن است که ارزان شدن دلار برای صادرکنندگان کمی چالش به وجود بیاورد اما در کل قرار گرفتن بازار ارز در مسیر نزولی برای آحاد جامعه اتفاقی خوشایند خواهد بود.این کارشناس اقتصادی در ادامه گفتوگو به فعالان اقتصادی که معاملات خود را با دلار 30 هزار تومان انجام دادهاند اشاره کرد و در اینباره گفت: بازار ارز در مدتزمان طولانی نرخهای بالایی را تجربه کرده است، در چنین شرایطی بسیاری از فعالان اقتصادی معاملات خود را با هزینههای بالا انجام دادهاند و قطعا ریزش دلار برای کوتاهمدت میتواند آنها را دچار چالش کند اما اگر نرخ ارز مسیر برعکسی را انتخاب میکرد و بالا 40 هزار تومان میایستاد آیا شرایط برای فعالان اقتصادی و تمام جامعه بهتر میشد؟ قطعا گرانی دلار در بلندمدت به ضرر تمام اقتصاد خواهد بود و نباید به این مسئله با دید کوتاهمدت نگاه کرد.وی در بخش دیگری از صحبتهایش به اراده بانک مرکزی برای کاهش نرخ ارز تاکید کرد و ادامه داد: مسئله مهم این است که بانک مرکزی تا چه حد بخواهد بازار نزولی باشد، در دورههای قبل ما شاهد صعود و نزول نرخ دلار بودیم و اکنون بازار اراده بانک مرکزی برای کاهش نرخ دلار را میطلبد.
اعتماد؛ رونمایی از یاران حقیقی اصلاحات
اعتماد در گزارشی به نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان پرداخته ومینویسد: نهاد اجماعساز در یک قدمی شکلگیری است. اصلاحطلبان هر چند با مشکلاتی اساسی دست و پنجه نرم میکنند اما در عین حال تلاش دارند تا انسجام درونی خود را حفظ کرده و بتوانند با تاسیس نهادی فرادست در دو انتخابات سال 1400 به شکل هماهنگ وارد عمل شوند. این در حالی است که با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری، تحرک احزاب منتسب به این جریان سیاسی برای این رقابت بیشتر شده و همین باعث شده که اختلافنظرها نیز بیش از گذشته ظهور و بروز کند. به همین خاطر حالا وجود نهادی فرادست برای رسیدن به کاندیدای واحد و دستیابی به اجماع برای اصلاحطلبان از نان شب واجبتر است. به ویژه آنکه شرایط به گونهای است که عوامل مختلف دست به دست هم داده و باعث شدهاند، اصلاحطلبان بیش از هر زمان دیگر نگران نتیجه انتخابات ریاستجمهوری 1400 باشند.برخی میگویند اگر نتوانیم این نهاد اجماعساز را تشکیل دهیم که تمامی احزاب این جریان سیاسی بر اساس سازوکار آن وارد کارزار انتخابات 1400 شوند، ممکن است تجربیات تلخ گذشته تکرار شود. شبیه به انتخابات ریاستجمهوری 84 که اصلاحطلبان نتوانستند بر سر کاندیدای واحد توافق کنند و در نتیجه آن محمود احمدینژاد سکان دولت را به دست گرفت. حالا اصلاحطلبان تاکید دارند که برای پرهیز از تشدید اختلافات باید به اجماع رسید. به خصوص حالا که چهرههای مختلفی هم برای کاندیداتوری پیشگام شده و در عین حال هر کدام از احزاب این جریان سیاسی بنا به توان و قدرت چانهزنی که در این جریان دارند، تلاش میکنند کاندیدای مورد نظر خود را به عنوان کاندیدای نهایی به میدان رقابت با کاندیداهای اصولگرا بفرستند. این اختلافنظرها اما طی روزهای اخیر باعث شکلگیری ادبیاتی تند میان برخی اصلاحطلبان شده است.
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بدون اشاره به نام شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از تاسیس یک نهاد اجماعساز جدید سخن به میان آورده و چارچوب کلی این نهاد را مشخص کرده است. در این مصوبه آمده که اصلاحطلبان برای تحقق گفتمان خود که شامل موضوعاتی کلی از جمله دموکراسیخواهی میشود، قصد دارد نهادی اجماعساز را با مشارکت فکری، عملی و اجرایی بیش از ۳۰ حزب دارای مجوز از وزارت کشور تشکیل دهند که احزاب عضو شورای هماهنگی هستند. آنان همچنین تصمیم گرفتهاند که به منظور تقویت و فراگیری این نهاد 10 نفر از شخصیتهای ملی دارای مقبولیت فراگیر اجتماعی و غیرحزبی جریان اصلاحات را به عنوان عضو مشاور در این نهاد بگنجانند. اوایل دی ماه بود که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از مصوبهای برای تشکیل نهاد جدید خبر داد.
فرجالله کمیجانی، رییس دورهای شورای هماهنگی همان زمان اعلام کرد:«اصلاحطلبان با هدف تحقق و عملیاتی شدن مشارکت حداکثری دنبال نهایی کردن نهاد اجماعساز اصلاحطلبان با مشارکت فکری، عملی و اجرایی ۳1 حزب دارای مجوز از وزارت کشور هستند. برای تقویت و فراگیری این نهاد اجماعساز تعدادی از شخصیتهای ملی دارای مقبولیت فراگیر اجتماعی جریان اصلاحات به عنوان عضو در این نهاد اجماعساز جدید دعوت خواهند شد.»
آنها اعلام کردند که این 31 حزب همان احزاب عضو شورای هماهنگی هستند و البته امکان اضافه شدن دیگر احزاب نیز به آن وجود دارد. تا این جای کار تکلیف اعضای حقوقی این نهاد جدید روشن بود. اما بخش مبهم آن وضعیت اعضای حقیقی این نهاد بود. شورای هماهنگی در مصوبه خود درباره این نهاد اعلام کرده بود:«تعداد ۱۰ نفر از شخصیتهای ملی دارای مقبولیت فراگیر اجتماعی و غیرحزبی جریان اصلاحات به عنوان عضو مشاور در این نهاد اجماعساز جدید اصلاحطلبان دعوت خواهند شد. شیوه انتخاب این افراد پس از تدوین به تصویب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خواهد رسید. اساسنامهها و آییننامههای این نهاد اجماعساز مبنی بر ضوابط قانونی ملاک عمل به گونهای تنظیم و به تصویب نهاد اجماعساز جدید خواهد رسید که این نهاد تا پایان انتخابات ١٤٠٠ هیات رییسه انتخابی ثابت داشته باشد.»
کمی بعد اعلام شد که یک کمیته تعامل تشکیل شده که مسوولیت دارد تا اعضای حقیقی این نهاد را انتخاب کنند. البته بعدا معلوم شد که قرار است به جای 10 نفر 15 نفر به عضویت این نهاد درآیند. بنا بر اطلاع خبرنگار روزنامه «اعتماد» این کمیته عصر روز شنبه جلسه برگزار کرده و لیست 15 نفره اعضای حقیقی نهاد اجماعساز را به بحث و بررسی نهایی گذشته و دیروز عصر این لیست در جلسه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت روز گذشته اعلام شد که «بهزاد نبوی»، «سیدحسین مرعشی»، «محسن امینزاده»، «محسن میردامادی»، «محمدرضا جلاییپور»، «علیرضا علویتبار»، «سیدحسن رسولی»، «سیدسراجالدین موسوی»، «حسن صادقی»، «عماد بهاور»، «بدرالسادات مفیدی»، «سیدمعروف صمدی»، «فاطمه سعیدی»، «فخرالسادات محتشمیپور» و «اسماعیل گرامیمقدم» این فهرست 15 نفره را تشکیل میدهند.
کمیجانی نیز دیروز اعلام کرد که مصطفی معین، عبدالواحد موسوی لاری، عبدالله نوری و برخی دیگر از بزرگان جریان اصلاحات نیز قول مساعد دادهاند که به فعالیت این نهاد اجماعساز کمک کنند.
جوان؛دوراهیهای سرنوشت ساز
جوان در سرمقاله امروز خود به پیامدهای حضور جو بایدن در کاخ سفید اشاره دارد. این روزنامه مینویسد: شاید کمتر مقطعی از تاریخ انقلاب اسلامی، بخصوص در ۱۰ سال اخیر، همچون امروز وجود داشته باشد که ملت ایران همه نوع تحریم از مالی و نفتی گرفته تا دارویی و تجهیزات پزشکی تجربه کرده باشد، زمانی که موجود حقیری همچون «ترامپ» از دنیای سیاست حذف شده و موجود جدیدی همچون «بایدن». قصد دارد اقدامات به نتیجه نرسیده دموکراتها در چهار سال پیش را مجددا در دستور کار گذاشته و ایران اسلامی را در گوشه رینگ قرار دهد. به تعبیری، غرب و دنبالههای داخلی آن قصد دارند در این مقطع زمانی با رفتن «ترامپ» و آمدن «بایدن» جمهوری اسلامی را بار دیگر گرفتار برخی دوگانههایی کند که با آمدن «بایدن» به همان ریل غلط امیدواری به غرب سوق دهد. امروز که روند این تحولات و اتفاقات را بررسی میکنیم و عینک «خوش بینی به غرب» را کنار گذارده و بهجای آن با عینک «واقع بینی» رخدادهای جهان و رفتار غرب نسبت به خود را ملاحظه میکنیم، بهدرستی بر دو گانهها و دوراهیهای سرنوشت سازی که رهبر حکیم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری در ۲۳ اسفند ۹۷ مطرح فرمودند، واقف میشویم.مقام معظم رهبری در این نسخه ۱۰ محور را بیان میکنند که در مواجهه با مسائل، باید مورد توجه قرار گیرد و در مقابل هر کدام از این ۱۰ مورد، موارد متضاد و منفی را نیز بیان کردهاند. در واقع این نسخه علاوه بر بایدها به نبایدها هم اشاره میکند و نسخهای جامع و دقیق است. اینها دوگانهها و دوراهیهایی است که در مواجهه با رویدادها تعیین کننده و سرنوشتساز هستند و سمت و سوی حرکت ما را تعیین میکند.دوگانههایی که رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان فرمودند و باید چراغ راه حرکت درست ما برای اداره جامعه و زندگی شخصی باشد، عبارتند از: ۱- مواجهه ابتکاری-انفعالی ۲- امیدوارانه-مأیوسانه ۳- شجاعانه-بزدلانه ۴- مدبرانه-سهل انگارانه ۵- تهدیدنگر-فرصت نگر ۶- واقعیتهای میدان را شناختن-نشناختن ۷- کنترل احساسات-عدم کنترل احساسات ۸- رعایت ضوابط شرعی -عدم رعایت ضوابط شرعی ۹- درنظر گرفتن تجارب-فراموشی کردن تجارب ۱۰- انگشت اتهام به سوی دشمن- انگشت اتهام به سوی یکدیگر.
۱- مواجهه ابتکاری-انفعالی: یکی از اصلیترین و تعیین کنندهترین دوگانهها در برخورد با مسائل، ابتکاری یا انفعالی عمل کردن است. برخورد انفعالی فرد و جامعه را به عنصر و بازیگری دست دوم تبدیل میکند که بازیگر اول یعنی همان دشمن پی در پی برای او مسئله میآفریند و او کاری جز برخورد انفعالی و کشیده شدن به میدانی که حریف طراحی کرده، نمیکند. دربرخود انفعالی چنین احساس میشود که کاری نمیشود کرد و گله و شکایت و ناله نمود بیرونی این نوع رفتار و برخورد است. اما در برخورد ابتکاری، بازیگر خود را صاحب اثر میداند و با این دید وارد میدان میشود. اگر مسئله منفی است آن را تضعیف یا دفع و رفع میکند و اگر مثبت است به تقویت آن مبادرت میورزد. مواجهه ابتکاری اغلب به شکل نامتقارن صورت میپذیرد. یعنی اینکه شما مقهور طراحی دشمن نمیشوید. صحنه را تغییر میدهید و آن را بازطراحی میکنید. تحریم بنزینی ایران در سال ۱۳۸۹ و قطع این مایع حیاتی که بخش زیادی از شریان اقتصاد کشور به آن وابسته بود اگر دچار انفعال جوانان متخصص ما میشد یقینا امروز نه ستاره خلیج فارس را داشتیم و نه مازاد حداقل ۱۵ میلیون لیتری بنزین برای صادرات آن به کشورهای دیگر را.
۲- امیدوارانه-مأیوسانه: این دوگانه پایه و اساس برخورد با مسائل و چالش هاست. فردی یا جامعهای که مأیوس است گویی از ابتدا شکست را پذیرفته و اگر حرکتی هم میکند با یأس و تردید است. دشمن روی این قضیه خیلی سرمایه گذاری کرده و ناامید سازی جامعه یکی از اصلیترین اهداف آن است. ما نباید با حرف و کار خودمان به این برنامه دشمن کمک کنیم. رهبر انقلاب در این زمینه میفرمایند: امید داشتن و امید دادن به دیگران کار مهم و بسیار کلیدی است. البته امید واقعی و حقیقی، نه امید واهی و سراب. مثلاً اینکه ما امید داشته باشیم فلان کشور غربی برایمان کاری کند و گرهای از مشکلاتمان گشوده شود، خب این اصلاً امید نیست و ضدامید است.
۳- شجاعانه-بزدلانه: برخورد شجاعانه یا از روی ترس با مسائل، نتیجهای متفاوت به همراه دارد. همانطور که در قرآن و احادیث هم مکرراً اشاره شده، یکی از اصلیترین روشهای شیطان برای غلبه بر فرد، ارعاب است. در برخورد با مسائل اگر با شجاعت وارد میدان شدیم و تحت تاثیر این ارعابها قرار نگرفتیم، یک جور عمل میکنیم و اگر با ترس و لرز پا به میدان گذاشتیم، رفتارمان طور دیگری خواهد بود.
۴- مدبرانه-سهل انگارانه: چالشها و مسائل اغلب یک ظاهر و لایه بیرونی دارند که این ظاهر سعی دارد یک واقعیتی را بپوشاند و ذهن شما را از آن واقعیت دور سازد. وقتی برخورد سهل انگارانه باشد، همین ظاهر امر را میبیند و بر اساس آن عمل میکند، اما برخورد با تدبیر، نیاز به دقت و تامل عمیق و کشف لایههای زیرین دارد. سرعت بالا و تنوع زیاد مسائل در فضای مجازی باعث شده اغلب افراد به عمق و ریشه مسائل کمتر توجه کنند و گرفتار همان ظاهر میشوند.
۵- تهدیدنگر-فرصت نگر: اغلب مسائلی که رخ میدهد در دل خود هم تهدید دارد هم فرصت. باید تهدیدها و فرصتها را شناسایی و استخراج کنیم. فرصتها را قدر بدانیم و بالفعل کنیم و تهدیدها را هم بشناسیم و برایشان برنامه داشته باشیم و دفع کنیم. نکته بالاتر اینکه افراد، جوامع و کشورهایی موفقند که تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند.
۶- واقعیتهای میدان را شناختن-نشناختن: یکی از دوگانههای بسیار مهم و تعیین کنندهای که رهبرمعظم انقلاب از آن نام میبرند درباره شناخت یا عدم شناخت واقعیتهای میدان است. اساس و محور این دوگانه این عبارت است؛ ما و دشمن هر کدام کجای میدان ایستادهایم؟ دشمن سعی و تلاش وافری دارد که خود را مسلط و طرف مقتدر میدان معرفی کند و در مقابل، ما را ضعیف و بیچاره و مستأصل نشان دهد. آنچه این روزها در باره واکسن کرونا مطرح میشود و با نگاهی که رهبری نسبت به واکسن امریکایی و انگلیسی اعلام کردند، جریان رسانهای دشمن مکرر توانمندی تولید واکسن داخلی را زیر سؤال میبرد. دشمن بهدنبال این است خود را مقتدر این میدان معرفی کند و ایران را ضعیف جلوه دهد.
۷- درنظر گرفتن تجارب-فراموشی تجارب: انسان و جامعه باهوش و زیرک از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. وقتی مسئلهای و چالشی برایش پیش میآید، نخستین کاری که میکند رجوع به تجارب خود است. گاهی یک تجربه تلخ و ناشی از شکست موجب بهدست آمدن یک پیروزی بزرگ میشود. فرد نادان تجاربش را فراموش میکند واگر هم فراموش نکند، مدام غصه میخورد و رنج میکشد که چرا از تجارب تلخ پیشین استفاده نکرد. بنابراین برای بار دوم و سوم و بیشتر از آن، با مسئله مشابهی روبهرو میشود و باز هم اشتباه میکند و ضربه میخورد. رهبر انقلاب مثال بارز از تجارب ارزشمند این دوران را مسئله برجام معرفی میکنند. مسئلهای که امروز هم برخی تصمیم گیران درون دولت نمیخواهند از آن تجربه گذشته استفاده کنند و ادبیات آنها پس از آمدن «بایدن»، نشان از خاماندیشی آنها دارد.
۸- کنترل احساسات-عدم کنترل احساسات.
۹- رعایت ضوابط شرعی -عدم رعایت ضوابط شرعی.
۱۰- انگشت اتهام به سوی دشمن- انگشت اتهام به سوی یکدیگر.
به نظر میرسد در شرایط امروز، بیش از همه نیازمند فهم این دوگانهها و انتخاب مسیر انقلاب در این دو راهیها هستیم. اگر به درستی فهم کردیم، میتوانیم کشتی انقلاب را به ساحل امن هدایت کنیم و اگر غفلت کردیم یقین بدانیم با مشکلات عدیدهای مواجه میشویم که عبور از آن به سهولت صورت نخواهد گرفت. از همین رو است که دلسوزان نظام انتخابات ۱۴۰۰ را نقطه مناسبی برای اصلاح ریلهای غلط این چند سال میدانند.
دنیای اقتصاد؛ عدد گمشده بودجه پایتخت
دنیایاقتصاد در تیتر اول خود آورده است: مخارج «تهران ۱۴۰۰» برخلاف شکل متعارف بودجه شهرهای مدرن، بازهم بر «فروش داراییهای شهر» بنا نهاده شد. سهم مالیات ناعادلانه در بودجه پایتخت - انواع عوارض ساختوساز - قرار است به بیش از ۴۲ درصد افزایش یابد. فارغ از رکود سنگین ساختوساز - که ریسک وصول اصلیترین درآمد در بودجه شهر را بالا نشان میدهد - تکیه بر این عوارض، «اقتصاد شهر» را دوباره از آثار مثبت مالیات بر ثروت محروم میکند. «شارژ شهری» یا همان «عوارض نوسازی» مصداق بارز مالیات بر ثروت است؛ چون در صورت شیفت مدیریتشهری به تقویت واقعی این عوارض، مالکان املاک لوکس در مناطق برخوردار، متناسب با میزان استفاده (بیشترین بهرهبرداری) از امکانات شهر، مالیات بیشتری میپردازند و دستکم یکسوم بودجه از این محل تامین میشود. سهم «شارژ شهری» در بودجه شهرهای توسعهیافته، حدود ۴۰ درصد است. اما به خاطر این سهم گمشده در بودجه تهران، بدترین منبع مالی که در ظاهر از جیب سازندهها تامین میشود به اقشار کمدرآمد در بازار مسکن تحمیل خواهد شد.