ما هزینه شعار مرگ بر آمریکا پدران را می دهیم؛ فرزندان آنها بدون استرس در خارج زندگی می کنند

کدخبر: ۴۱۵۵۷۷
خارج رفتن برای خیلی از مردم کار سختی است. حتی آنهایی که استعداد فراوان دارند و می‌توانند با تحصیل در خارج از کشور، به شکوفایی استعداد‌های خود برسند. در این زمان سخت اما حضرات فرزندان مسؤول به راحتی چمدان خود را می‌بندند و راهی غربت می‌شوند. می‌کنند. بعضی دل به دل اروپا می‌دهند و برخی در آمریکا به علم آموزی می‌پردازند.
ما هزینه شعار مرگ بر آمریکا پدران را می دهیم؛ فرزندان آنها بدون استرس در خارج زندگی می کنند

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران، داستان درس خواندن و زندگی کردن فرزندان برخی از مسئولان کشور در فرنگ هم داستانی است. اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، انقلابی و غیر انقلابی هم ندارد، گویا آقازاده‌ها دانشگاه‌های خارج از کشور را به دانشگاه‌هایی که پدران‌شان در ایران ساخته‌اند ترجیح می‌دهند.

شاید ندانید اما همه آقازاده‌هایی که برای ادامه تحصیل به خارج رفته‌اند، استعداد درخشان و نخبه بودند و به خاطر همین پدران برای پسران و دختران بلیط گرفتند تا آنها راهی آن سوی آب‌ها شوند تا با کوله باری از علم به کشور برگردند و به مردم خدمت کنند. بله، ایران سرزمین ژن‌های خوب است!

واشنگتن خریدار نفت ایران شد!

نکته جالب اینجاست که وقتی مردم عادی تصمیم می‌گیرند، فرزندان‌شان را با هزار خون جگر راهی دانشگاه‌های خارج از کشور کنند، همین حضرات فریاد سر می‌دهند که دانشگاه‌های کشور چه کم از دانشگاه‌های فرنگ دارد؟ این همه غرب‌زدگی از کجا می‌آید؟ چرا همین‌جا درس نمی‌خوانید و به مردم خودتان خدمت کنید؟ چرا باید از اجنبی‌ها علم را آموخت در حالی که خودمان بهترش را داریم؟

بامزه نیست؟ شعارهای پدران را ما می‌شنویم و هزینه‌اش را می‌دهیم، آنوقت فرزندان آن شعار دهندگان با خیال راحت آن سوی آب‌ها، درس بخوانند، زندگی کنند و بعد عکس هم بگذارند.

بگویم اصلا مخالف تحصیل و زندگی در خارج از کشور نیستم. اتفاقا اینکه جوانان این کشور فرهنگ‌ها و دستاوردهای دیگر ممالک را ببیند، بسیار خوب است. هرچه ایرانی‌ها سفر خارجی بروند به توسعه و پیشرفت ایران کمک می‌کند.

خارج رفتن برای خیلی از مردم کار سختی است. حتی آنهایی که استعداد فراوان دارند و می‌توانند با تحصیل در خارج از کشور، به شکوفایی استعداد‌های خود برسند. در این زمان سخت اما حضرات فرزندان مسؤول به راحتی چمدان خود را می‌بندند و راهی غربت می‌شوند. می‌کنند. بعضی دل به دل اروپا می‌دهند و برخی در آمریکا به علم آموزی می‌پردازند.

آنها در آمریکا و اروپا درس می‌خوانند و پدران‌شان اینجا به آمریکا فحش می‌دهند. این دیگر چه رسمی است؟ ما کدام را باور کنیم؟ فحش‌ها را یا درس خواندن فرزندان در غرب را؟

در سال‌هایی که کشورهای خارجی به دانشجویان ایرانی سخت پذیرش و ویزا می‌دهند و آنهایی که عزم رفتن می‌کنند، رسما جان می‌کنند تا مُهر ویزا در پاسپورت‌شان بخورد، فرزندان مسئولان به راحتی ویزا می‌گیرند و می‌روند. واقعا آیا اگر این افراد فرزند مقامات ایرانی نبودند، کشورهای خارجی به آنها به همین راحتی ویزا می‎‌داد؟ چرا به دیگر دانشجویان متقاضی تحصیل در اروپا حتی با داشتن پذیرش از دانشگاه‌های معتبر، ویزا نمی‌دهد؟

ما که می‌دانیم از فضل پدر آنها را حاصل شده است، حالا شما هی بگویید آنها نخبه هستند و کذا و کذا.

القصه باید گفت که با این نوع زندگی مشکل داریم. این که ما هزینه شعار پدران را بدهیم و فرزندان آنها بدون استرس در خارج زندگی کنند و کیف دنیا را ببرند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید