شهامت داشته باشید و دلیل واقعی اخراج اساتید را بگویید!
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت: رئیس دانشگاه تهران که دانشگاه مادر کشور محسوب میشود، در مقام دفاع از اخراج استادان دانشگاه اظهار داشته است که «من کاملاً مطلع هستم که از ادامه همکاری برخی از این افراد به علت مشکلات اخلاقی و داشتن شاکی ممانعت به عمل آمده است، ولی در رسانهها مدعی میشوند که قطع همکاری آنها به علت مسائل سیاسی بوده است.»به نظر میرسد که دانشگاه پیش از این اخراجها نیز دچار سقوط شده است که رئیس مهمترین دانشگاه کشور بهجای پذیرش واقعیت و سخن گفتن از علت و چرایی آن، به این ترفند کهنه متوسل شده است.
ما در مقام رد این ادعا نیستیم؛ زیرا ممکن است یکی دو نفر هم به علت تخلفات اخلاقی اخراج شده باشند؛ تخلفاتی که قطعاً مورد انتقاد جامعه و همه استادان و دانشجویان است و چهبسا برای دفاع از دانشگاه باید با چنین متخلفانی مطابق قانون برخورد کرد، مشروط بر اینکه دادرسی عادلانهای درباره آنان انجام شده باشد.
ولی مسئله این است که قاطبه استادان اخراجی به علل سیاسی اخراج شدهاند و اگر در این میان اخراجی هم به علل اخلاقی باشد، برای این است که اخراجهای سیاسی را لوث کنند. بهعلاوه، شهامت اخلاقی موجب میشود که به جای طرح یک یا دو مورد احتمالی اخراج اخلاقی را طرح نکنید و صریحاً اخراجهای سیاسی را توضیح دهید. نه اینکه آنها را مسکوت گذشته و به یک یا چند مورد احتمالی اخراج اخلاقی اشاره شود.
شاید بگویید که فلانی که به علت اخلاقی اخراج شده، مدعی سیاسی بودن اخراجش است. خُب، حکم را به خودش بدهید و اعلام کنید و اگر خواست منتشر کند. همین که بهجای بیان واقعیت به نکتهای انحرافی پرداخته میشود، نشاندهنده نادرست بودن فرآیند اخراجها است. این دقیقاً مثل رفتاری است که نهادهای نظارتی سیاسی همیشه در انتخابات مختلف انجام میدادند و دهها داوطلب نمایندگی را به علل سیاسی ردصلاحیت میکردند و فقط به موارد محدودی از داوطلبان نمایندگی که مشکلات مالی و اخلاقی داشتند، اشاره میکردند.
مشکل اصلی اخراجهای استادان نه اخلاقی است و نه حتی سیاسی، بلکه مشکل اصلی در علوم انسانی، علمی است. بهعبارت دیگر هجومی گسترده علیه علم بهویژه علوم انسانی در دانشگاهها را شاهدیم که با حذف استادان معتبر و کوشا آغاز و با جذب و جایگزین کردن افرادی فاقدصلاحیت علمی تکمیل میشود. تعداد زیادی از چنین افرادی را در حال آمادهسازی جهت حضور در دانشگاهها هستند.
سیاست حذف استادان از دانشگاهها نتیجه مورد نظر را برای سیاستگذاران نخواهد داشت، هرچند برای جامعه زیانبار است. استاد مزبور را میتوان از اسب دانشگاه پیاده کرد ولی آنان را از اصل علم نمیتوان بیرون نمود. ازاینرو، همچنان به ایفای نقش سازنده خود میپردازند. هماکنون نیز بسیاری از دانشجویان و استادان خارج از ساختار آموزشی رسمی مشغول علمآموزی و آموزش علم در حوزه علوم انسانی هستند و اتفاقاً مؤثرتر هم خواهند شد