ابر دزدی، توهم است/کاهش باران، نتیجه عملکرد مدیریتی است
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه اطلاعات نوشت: در آن مقطع نتوانستیم از بحران فرصت بسازیم و ریزش های جوی ویژه تبدیل به سیلاب های مخرب شدند و نبود سیستم زهکشی مناسب و عدم برخورداری از مکانیزم آبخیزداری و آبخوانداری منجر به هدر رفت رواناب های سطحی در آن مقطع پر بارش شد.
اما پس از عبور از آن بحران شاهد اظهارنظرهای عجیب با مضامین «ابردزدی» و «دستکاری سامانه های بارشی» با هدف ایجاد سیل در پهنه ایران از مقاماتی بودیم که بعضا تخصصی در این موضوع هم نداشتند، تا جایی که مقایسه های غیر علمی و دور از منطق آنها درباره پهنه بارشی کشور با سایر همسایه ها به عنوان سندی مدنظر قرار می گرفت که به ظاهر صحه ای بر گفته های غیر تخصصی آن افراد بود.
اکنون کشور برای چندمین سال پیاپی درگیر خشکسالی تنش زاست و کاهش میا نگین های بلندمدت سالانه بارش و اشتباه از آب درآمدن پیش بینی های سازمان هواشناسی نظیر پاییز پر بارش و ... منجر به صدور بیانیه هایی از سوی افرادی شد که این بار بعضا متخصص، کارشناس و البته مسنددار ارگانی تخصصی در این موضوعات بودند. «ابردزدی و دستکاری سامانه های بارشی به منظور جلوگیری از ریزش های جوی در کشور!» با نقش آفرینی تکنولوژی های ماورایی نظیر «هارپ».
لیکن دراین ارتباط ، ذکر این نکته حائز اهمیت است که مطالعات آب و هواشناسی و علمی نشان می دهد که به طور کلی فناوری هارپ نمی تواند بر سامانه اقلیمی تاثیر بگذارد و مساله ابردزدی در حد یک توهم است که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا سوء مدیریت ها را گردن عوامل غیرواقعی بیندازند.
هارپ یک برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالاست که در دهه نود میلادی توسط وزارت دفاع آمریکا آغاز شد. همچنین این تکنولوژی هنوز در حد تحقیقات و پژوهش است و حتی بودجه اش را هم کمتر کرده اند. به بیانی دیگر هارپ مطالعه درباره لایه یونوسفر، بخش فوقانی جو زمین است که با هدف بررسی ویژگی های یونوسفر با ارسال یک سری فرکانس به این لایه برای تقویت راه های ارتباطی و سیستم مخابراتی شکل گرفته است. به واقع در دوران جنگ سرد به دلیل اینکه زیردریائی های اتمی آمریکا وقتی زیر سطح دریا عمق می گرفتند ارتباط با آنها سخت می شد، پروژه هارپ و ارسال امواج الکترومغناطیس از طریق لایه یونوسفر زمین به منظور ارتباط با این زیردریائی ها شروع به کار کرد که بعد از دوره جنگ سرد مطالعات این فرایند و تکنولوژی تغییر کرد.
تاکنون هیچ مطالعه ای، هیچ ارتباط و هیچ نتایجی از اینکه هارپ تاثیری بر میزان رخداد پدیده های اقلیمی نظیر بارش یا عدم بارش تاثیر می گذارد، به اثبات نرسیده است یا وجود ندارد. سیستم های آب و هوایی کنترل کننده اقلیم زمین بسیار گسترده هستند و تکنولوژی هارپ نمی تواند در این وسعت چیزی را تغییر دهد یا باعث ایجاد توفان، خشکسالی یا سایر پدیده های اقلیمی شود.
نکته دیگر، حواشی ایجادشده روزهای اخیر درباره تفاوت های بصری چشم اندازهای ایران و ترکیه و مقایسه پوشش برفی کوهستان های کشورهمسایه در مقایسه با رشته کوه های ایران با وجود فاصله جغرافیایی نزدیک دو کشور و تاکید بر اینکه ابردزدی ها باعث این اتفاق هستند و ایضااحوال ناگوار این روزهای دریاچه ارومیه در مقایسه با دریاچه وان ترکیه است. به منظور تنویرافکارعمومی باید گفت که سیستم تقسیم و تزریق آب به دریاچه ارومیه با دریاچه وان متفاوت است ؛ضمن این که عمق دریاچه وان بیشتر است و میانگین ژرفای آن به حدود 200 متر می رسد.
بررسی ها و مطالعات اقلیمی نشان می دهد که ما در مسیر حوضه آبریز دریاچه ارومیه آنقدر سد سازی کردیم و با توسعه بخش کشاورزی، حفر چاه های غیر مجاز و برداشت بی رویه و در نهایت سوء مدیریت منابع آب باعث شده ایم این دریاچه خشک شود و امروز به وضوح شاهد از دست دادن این اکوسیستم گرانبها هستیم که درآینده تبعات جبران ناپذیری خواهد داشت.
از سوی دیگر، اقلیم ترکیه در زمستان و پاییز کاملا متاثر از دریای مدیترانه و دریای سیاه و البته ماهیت کوهستانی این کشور است. به نحوی که پر بارش ترین بخش ترکیه ،سواحل دریای سیاه است که سالانه حتی تا 2 هزار میلیمتر هم بارش دارد و سیستمهای سرد قطبی از آنجا روی دریای سیاه مستقر می شوند و با اخد رطوبت از این پهنه آبی موجب ریزش های چشمگیری دراین نواحی می شوند که آشکارا مقایسه کلی بارش های ایران و با ترکیه قیاسی اشتباه است. در این بخش هم تیر حامیان ابردزدی و دستکاری های آب و هوایی به سنگ خورده است.
پیچیدگی سامانه های آب و هوایی و الگوهای رفتاری آنها به اندازه ای است که اگر سازمان هواشناسی اعلام می کند که امسال پاییز پربارشی داریم ولی این بارش ها اتفاق نمی افتد، صرفا به دلیل پیشبینی اشتباه نبوده است؛ اتفاقا پیش بینی ها درست بوده چون امسال پدیده «ال نینو» را داشتیم که الگو های پیوند از دوری هستند که بر آب و هوای کلی کره زمین اثر گذار ند. اما رفتار و عملکرد غیر قابل پیش بینی اقلیم و در کنار تغییرات آب و هوایی به گونه ای است که باعث شده است ال نینو هم تاثیرش را بر ایران نگذارد.
کشور ما در مجموع دچار خشکسالی های عدیده ای است و متاسفانه امسال میانگین بارش های سالانه و میانگین تجمعی از سالهای قبل و از میانگین بلند مدت هم کمتر است. سیستم اقلیمی ایران این گونه است که با ورود ابرهای باران زا به کشور، تخلیه رطوبتی در دامنه های غربی رشته کوهای زاگرس و شمالی البرز صورت می گیرد و رطوبت ناچیزی به ایران مرکزی می رسد. به طور مثال بارها مشاهده کرده ایم که دامنه های شمالی البرز پوشیده از برف است و بخش جنوبی اش از این بارش بی بهره واین در شرایطی است که حتی نواحی پربارش کشور هم سال های کم بارش و به دور از حد نرمال را سپری می کنند.
در این روزها خبر خشکی کامل دریاچه ارومیه و تائید مالش پاشی ها دردی بر دردهای دیگر کشور اضافه کرده است. در واقع تغییرات آب و هوایی و کاهش بارش ها به اضافه سوء مدیریت در اختصاص حقآبه و همچنین سدسازی و حفر چاه های غیر مجاز و انحراف آبهایی که به حوضه آبریز ارومیه می ریختند و اکنون دیگر رودخانه ها یا بسترشان خشک شده یا به سمت زمین های کشاورزی تغییر مسیر داده اند، مسبب اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه هستند.
سوء مدیریت ها آن هم طی سال های طولانی، باعث از بین رفتن منابع طبیعی آبی و پوشش گیاهی شده است. البته که تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن بر شدت بحران های اقلیمی ایران افزوده است. اگر هم بارش هایی رخ دهد مثل سال 98، حدی هستند به این معنی که دائمی نیستند و به صورت ناگهانی رخ می دهند. ذات منطقه خشک همین است. به طور مثال نواحی بیابانی در یک سال بارشی ندارند، اما ممکن است درسالی دیگر به قدری میزان بارشها شدید باشد که بعضا این نواحی کل بارش سالانه خود را در مدت کوتاهی( مثلا 2 روز) دریافت کنند.
اکنون عوامل انسانی نظیر عدم مدیریت منابع آب کشور مثل نبود سیستم آبخیزداری و آبخوانداری هم باعث خشک شدن سفره های آب زیرزمینی، دریاچه ها و تالاب ها و تبدیل آنها به چشمه ها و کانون های گرد و غبار شده است که در نهایت زندگی هموطنان را تحت تاثیر قرار می دهد و پیامد بعدی آن، مهاجرت های متعدد و بارگذاری جمعیت در استان هایی است که ریزش های جوی بیشتر دارند که این به نوبه خود امنیت سرزمینی را به خطر می اندازد.
مطالعات در ایران نشان می دهد خشکسالی در کشور، سالهای بعد شدیدتر هم می شود ضمن آنکه احتمال افزایش رخداد های مخاطره آمیز اقلیمی مثل موج های گرمایی، بارش های حدی، خشکسالی و پدیده های ناشی از آن یعنی سیل، آتش سوزی جنگلها و پوشش گیاهی دور از انتظار نیست.
پس با علم به این موضوع بهتر است قبل از مواجهه با بحران راه حل های علمی و آزمایش شده و کارآمد را امتحان کنیم و موضع ابردزدی و توهماتی از این دست را برای همیشه کنار بگذاریم. با علم به اینکه دشمنان اگر قادر بودند سامانه های اقلیمی را تحریک و جابجا کنند، برای خشکسالی های سرزمین خود چاره ای می یافتند.