ردپای فقر در شیوع کرونا در ایران
به گزارش اقتصادنیوز، آمار وزارت بهداشت و درمان از بیماری کرونا که به صورت روزانه ارائه می شود روند وضعیت مبتلایان، فوتی ها، بیماران وخیم و بهبودی ها را در این بازه به تصویر می کشد. ردیابی این آمارها در یک روند و مقایسه با سایر کشورها نشان می دهد کرونا در شاخه فوت و بیماران وخیم وضعیت چالش برانگیزی در ایران دارد. متخصصان می گویند مبتلایان در ایران دیرتر از زمان لازم به مراکز درمانی مراجعه می کنند. این رفتار ناشی از کم آگاهی از تبعات ویروس است یا ناشی از مشکلات اقتصادی مردم در مواجهه درمانی با یک ویروس به شدت خطرناک. متغیرهای اولیه از این فرض که فقر یکی از عوامل تشدید ابتلا و وخامت حال بیماران است حمایت می کند. زیرا درآمد بخش زیادی از دهک های جامعه هزینه های حداقلی تست و بستری برای خانوارها را پوشش نمی دهد.
جهش خطرناک ویروس مرگبار
بیماری کرونا در شرایطی که در اواخر تابستان به نسبت گذشته بیشتر تحت کنترل در آمده بود در شروع پاییز بیش از میزان پیش بینی ها در شیوع و ابتلای روزانه جهش پیدا کرد،به طوری که در نیمه پاییز رکورد 11 هزار ابتلای روزانه و 460 فوتی در روز شکسته شد. دلیل چنین اتفاقی چیست؟
اظهارنظر های پزشکان بخش عفونی مبارزه با بیماری کرونا به صورت هماهنگ حکایت از یک دارد؛«که بیماران کرونایی در شرایطی به بیمارستان ها رجوع می کنند که بیماری در نقطه اوج خود قرار گرفته است و دیگر شرایط درمان برای آنها سخت تر شده است. همین اتفاق دلیلی است بر آنکه نیمی از بیماران وخیم جان خود را از دست می دهند. از سوی دیگر درمان آنها نیز با مشکلات جدی تری مواجه می شود. »
اما دلیل رجوع دیر هنگام بیماران به بیمارستان ها چیست؟ چرا وقتی حال بیمار وخیم می شود به بیمارستان مراجعه می کند؟ یک احتمال نداشتن اگاهی است اما پس از حدود 8 ماه از شیوع کرونا در ایران و اخبار رنگ به رنگ از این ویروس در سایر نقاط جهان بعید است این احتمال توضیح دهنده مراجعه دیرهنگام باشد. از طرف دیگر کادر درمان هم که با تمام ظرفیت در این مدت فعال بوده است پس مساله باید کمی پیچیده تر باشد.
معمای مراجعه دیرهنگام بیماران کرونایی به مراکز درمانی
برای پاسخ به این معمای بزرگ سایت «اقتصاد نیوز» در کنار دیگر متغیرهای سلامت شامل مراحل آزمایش و درمان کرونایی از منظر اقتصادی نیز به بررسی این پدیده پرداخت. با این فرض که یکی از دلایل مراجعه دیرهنگام به مراکز درمانی وضعیت مالی شهروندان است. برای پاسخ به این سئوال آمارهای رسمی از وضعیت درآمد و هزینه دهک ها بررسی شد.
سایت مرکز آمار هر ساله گزارش هایی را از درآمد سالانه دهک های مختلف جامعه به نمایش می گذارد. در آخرین گزارش این بخش، در آمد سالانه دهک های هزینه ای کشور در بررسی نهایی به نمایش گذاشته شده است. آخرین ارقام مربوط به سال 98 است اگر فرض شود درآمد و هزینه خانوارهای ساکن 10 دهک مختلف در سال جاری هیچ تغییری نکرده باشد کرونا در شاخه تست و بستری چه سهمی از درآمدهای آنها را به خود اختصا می دهد.
بر این اساس کمترین در آمد سالانه مخصوص دهک اول با متوسط سالی 19 میلیون و 721 هزار تومان و بیشترین آن مربوط به دهک دهم با متوسط 125 میلیون و 909 هزار تومان محاسبه شده است. این درآمد صرف تامین هزینه های خوارکی،غیرخوارکی و احتمالا پس انداز و سرمایه گذاری می شود.
با توجه به اینکه متخصصین کرونا در روزهای اخیر اذعان داشته اند که ابتلای خانوادگی کرونا در این اواخر شدت بیشتری گرفته است اکنون این سوال مطرح می شود که خانوادهای که احساس میکند به کرونا مبتلا شده است آزمایش کرونا برای وی چه هزینه ای خواهد داشت؟
هزینه تست کرونا در دهک های درآمدی مختلف
آمار و ارقام در رابطه با هزینه آزمایش کرونا پراکندگی زیادی دارد. این آمار از 200 هزار تومان تا 700 هزار تومان هزینه هر تست کرونایی عنوان شده است. البته متوسط هزینه ای که بیش از همه تکرار می شود 500 هزار تومان است. طبیعتا در هر خانوادهای که در آن یک شخص به کرونا مبتلا شده دیگران نیز برای اطمینان از عدم ابتلا نیازمند تست هستند. به همین علت همه افراد خانواده ضروری است که تست کرونا بدهند اما این آزمایش برای خانوادههای مختلف چه نسبتی از درآمد خالص ماهانه آن ها را شامل خواهد شد؟
که برای پاسخ به این سئوال باید به دو متغیر توجه کرد؛ بعد خانوار در هر دهک و هزینه های خانوار در همان دهک. یعنی درآمد خالص در اینجا با کسر هزینههای خوراکی و غیرخوراکی هر دهک از کل درآمد سالانه به دست می آید. نسبت تقسیم این میزان از درآمد بر 12 ماه می تواند شاخصی از درآمد خالص ماهانه باشد.
مقایسه هزینه تست 200 هزار تومانی با درآمد ماهانه دهک ها نتایج قابل تاملی دارد در صورتیکه هزینه تست همان 200 هزار تومان باشد این مقدار با توجه به بعد خانوار و میزان هزینه ها، تقریبا با خالص درآمد دهک های هزینه ای جامعه برابری می کند. برای مثال متوسط بعد خانوار کم درآمدترین دهک جامعه 2.56 نفر اعلام شده است. درآمد ناخالص این دهک به طور متوسط یک میلیون و 600 هزار تومان است. پس از کسر هزینه ها خوراکی و غیر خوراکی رقمی که برای این خانوار باقی می ماند به زحمت کفاف تست 200 هزار تومان برای کل خانوار می دهد.
البته شواهد نشان می دهد تست 200 هزار تومانی یک رقم حداقلی است و معمولا هزینه تست در محدوده 500 هزار تومان به بالا برآورد می شود اگر مبنای مقایسه به این سطح تغییر کند نتایج دگرگون می شود.
در این حالت در دهکهای اول تا هفتم جامعه هزینه تست بسیار بیشتر از در آمد خالص آنها محاسبه می شود. در واقع هزینه تست دهک ها در محدوده 1.6 تا 3 برابر درآمد خالص ماهانه دهک های مختلف جامعه است و افراد در دهک های هزینه ای اول تا هفتم که حداقل 70 درصد جامعه هستند درصورتیکه بخواهند هزینه های خوراکی و غیر خوراکی خود را تامین کنند توان پرداخت مبلغ تست کرونا برای کل اعضای خانواده را نخواهند داشت. بنابراین یکی از دلایل افزایش سطح ابتلا به خصوص در فصل پاییز می تواند هزینه سنگین تست برای هفت دهک جامعه باشد. وقتی توان درآمدی به حدی نباشد که کل خانوارها تست بدهند خطر مخفی ماندن مبتلایان و افزایش شدت شیوع کرونا بیشتر می شود.
هزینه درمان و درآمد یک سال دهک ها
اما از دید اقتصادی چگونه می توان وضعیت بیماران بدحال و فوتی ها را توضیح داد. باز هم می توان معادله را بر اساس درامد و هزینه خانوارها در کنار هزینه درمان چید.
در خصوص هزینه درمان نیز اعداد و ارقامی متفاوت شنیده می شود. در صورتی که تنها نیاز به بستری وجود داشته باشد و حال بیماران وخیم نبوده باشد هزینه ای متفاوت با هزینه بستری بیماران درشرایط وخیم و بدحال عنوان می شود.
آنچه از مبلغ درمان بیماری در رسانه ها و در بیمارستان ها دیده و شنیده می شود محدوده بسیار بازی است. گفته می شود شکاف هزینه درمان بین حداقل یک میلیون در کمترین حالت تا 140 میلیون تومان در بدترین حالت است.
بدترین حالت برای زمانی است که بیماران حالشان وخیم است با توجه به آنکه از ابتدای پاییز شمار بیماران بدحال همواره زیاد می شود این بدترین حالت دیگر جز حالت های کمیاب نیست.
در همین راستا در صورتیکه اعضای خانواده در هرکدام از دهک ها تنها به بستری کوتاه مدتی نیازمند باشند و کمترین هزینه در حد یک میلیون تومان تنها هزینه ای باشد که آنها مجبور به پرداختش باشند باز هم درآمد ناخالص ماهانه دهک های مختلف جامعه کفاف هزینه کمترین مبلغ درمان را ندارد.
در همین راستا در صورتیکه تمامی اعضای خانواده در هرکدام از دهک ها فقط نیازمند بستری با حداقل هزینه باشند (در حد یک میلیون تومان ) باز هم با توجه به متوسط بعد خانوار و درآمد ناخالص ماهانه( بدون کسر هزینه ها) چنین امکانی به جهت هزینه ای برای آنها فراهم نیست.
یعنی اگر تصور کنیم که اشخاص درآمد خود را صرف هیچ هزینه ای اعم از خوراکی و غیر خوراکی نکنند با درآمد ماهانه ناخالص خود توان پرداخت هزینه های حداقلی درمان را برای تمامی اعضا خانواده نخواهند داشت. به بیان دیگر هزینه حداقلی درمان برای خانوارهای ساکندهک نخست تا دهک پنجم( یعنی آنها که ماهی نزدیک به 3 میلیون و 600 هزار تومان درآمد دارند ) تقریبا 1.5 برابر بیش تر از متوسط درآمد است. مشاهده آمار نشان میدهد 50 درصد جامعه اگر هیچ هزینه دیگری در ماه نداشته باشند توان پرداخت هزینه درمان خود را با درآمد یک ماه نخواهند داشت. طبیعتا فشار هزینه ای درمان بر دهک های پایین جامعه بیش از دهک های میانی جامعه خواهد بود. به عنوان مثال خانوارهای ساکن دهک اول یعنی آنهایی که درآمد ناخالصشان ماهی 1 میلیون و 600 هزار تومان است امکان تامین هزینه بستری کرونا را در حالت حداقلی ندارند.
اما بخش مهمتر قضیه انجاست که هرگز در واقعیت هزینه درمانی کرونا به یک میلیون تومان ختم نمیشود. شنیده ها حاکی از ارقامی بسیار بالاتر از این رقم است. برخی گزارش ها نشان می دهد درشرایطی که بیماران نیاز به درمان جدی تری داشته باشند هزینه غالبا بالاتر از 100 میلیون تومان گزارش شده است.در همین راستا چنانچه هزینه درمانی اشخاص را 140 میلیون تومان یعنی بیشترین هزینه درمانی درنظر بگیریم درآمد ناخالص یک سال تمام دهک های جامعه هرگز این میزان را پوشش نمی دهد.
یعنی اگر تمام دهک های جامعه یک سال هیچ هزینه ای نداشته باشند تنها با درآمد یک سال خود نمی توانند از پس درمان حتی یک نفر از اعضای خانواده خود اگر نیاز به 140 میلیون تومان هزینه برای درمان داشته باشد را بپردازند.
کاهش هزینه درمان
البته در ادامه بایستی به این نکته نیز اشاره کرد که این هزینه های درمان و درآمدهای دهک های مختلف در شرایطی است که اشخاص به مانند قبل توان درآمدزایی داشته باشند. این در حالیست که پس از 8 ماه ونیم حضور کرونا در کشور بسیاری از مشاغل آسیب دیده اند و بنابراین درآمد اشخاص حتی دیگر به مانند قبل نیز نمی باشد.
در نهایت آنچه از جمع بندی بخش هزینه درمان کرونا استنباط می شود آن است که شاید از دلایل مهم مراجعه دیر هنگام اشخاص به بیمارستانها نگرانی از بابت هزینه های انتظاری آنها است. این امر سبب می شود که اشخاص با احتمال خوبتر شدن از مراجعه صرف نظر کنند تا جایی که شرایط بسیار وخیم می شود و دیگر از کنترلشان خارج میشود.
علاوه برآن از تبعات بد دیگر بالابودن هزینه های درمان آن است که مراجعه دیرهنگام این بیماران می تواند منجر به آلوده ساختن اشخاص دیگر به این بیماری شود و شیوع کرونا را گسترده تر کند.
بنابراین می تواند یکی از راهکارهای مهم مهار و کنترل شیوع کرونا نیز کاهش جدی تر هزینه درمان باشد تا هم جان بسیاری دیگر را از فوت نجات دهد و هم از شیوع کرونا جلوگیری به عمل بیاید.