ماجراهای جالب دکتر معین به روایت دخترش!
به گزارش اقتصادنیوز ، روزنامه «همشهری» در ادامه نوشت: او که بهعنوان نخستین فارغالتحصیل دوره دکتری ادبیات فارسی در ایران شناخته میشود، آثار ماندگار بسیاری در این حوزه از خود بر جای گذاشته که بیشک مهمترین آنها «فرهنگ فارسی معین» است. او تمام عمرش را صرف تحقیق و پژوهش در لغت فارسی کرد که حاصل این تلاش شبانهروزی، تکمیل لغتنامه دهخدا و پدیدآمدن فرهنگ معین بود.
در یکی از روزهای سرد پاییزی، همراه با دکتر مهدخت معین فرزند ارشد این بزرگمرد سلاله فرهنگ، دفتر زندگی پرفرازونشیب او را ورقزدیم که در ادامه خواهید خواند.
نام معین؛ یادگار شیخ «محمدتقی معینالعلما»
شاید برایتان جالب باشد بدانید نام خانوادگی «معین» چطور شکل گرفت. نخستین سؤالی که از دکتر «مهدخت معین» استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه میپرسیم، داستان شکلگیری همین فامیلی است که پاسخ میدهد: «لقب پدربزرگ دکتر معین، «معینالعلما» بود؛ شیخ محمدتقی معینالعلما. چون مادر و پدر استاد معین در طفولیت ایشان از دنیا رفتند، سرپرستی و تربیت ایشان را پدربزرگ برعهده گرفت. دکتر معین پدربزرگ را عاشقانه دوست داشت. هنگامی که قرار شد شناسنامه صادر شود، پدربزرگ با مشورت محمد و پیشنهاد او، نام خانوادگی معین را انتخاب کرد».
۲۷ سال کار روی فرهنگ معین
استاد معین آثار ماندگاری از خود بر جای گذاشته است. اما بیشک مهمترین اثر او که باعث شده ادبیات فارسی تا همیشه وامدارش باشد، «فرهنگ لغت معین» است. فرزند ارشد دکتر معین درباره شکلگیری این مجموعه منحصربهفرد میگوید: «پدر وقتی با مرحوم «عبدالرحیم جعفری» رئیس انتشارات امیرکبیر قرارداد چاپ فرهنگ را امضا کردند، ۲۰ سال بود که روی فرهنگ کار کرده بودند و فیشهای بسیاری - گویا یک میلیون و ۳۰۰ هزار فیش - گردآوری کرده بودند. در واقع آغاز این کار قبل از کار روی «برهان قاطع» و حواشی آن کتاب که خود فرهنگ جداگانهای، بهخصوص در زمینه زبانشناسی است و نیز قبل از همکاری با علامه دهخدا و کار لغتنامه بوده است. از ۱۳۳۸ (سال انعقاد قرارداد) تا ۱۳۴۵ (شروع بیماری)، مدت ۷ سال دیگر کار کردند که روی هم ۲۷ سال میشود. ایشان بسیاری از روزها ۱۸ ساعت کار میکردند».
امانتداری؛ بارزترین ویژگی استاد
احتمالا بیشتر ما درباره زندگی حرفهای استاد معین و نقش او در ادبیات کشورمان میدانیم اما کمتر کسی از ما درباره وجه زندگی شخصی و ویژگیهای اخلاقی این استاد مسلم زبان فارسی میداند. مهدخت معین، امانتداری بهویژه در کار علمی و تحقیقاتی را بارزترین ویژگی اخلاقی مرحوم پدرش میداند و میگوید: «مکرر شاهد این مسئله بودیم که اگر تلفظ یا معنی کلمهای را از کسانی حتی افراد کمسواد یا بیسواد میپرسیدند یا میشنیدند، به نام آنها ثبت میکردند. این مسئله بسیار اهمیت دارد. بهخصوص در شرایطی که با وجود منابع اطلاعاتی پیشرفته و امکان دسترسی عمومی به کارهای تحقیقاتی و منابع و مآخذ، هنوز سرقت ادبی و علمی بسیار شایع است و گویا خیلیها اصلا نمیدانند که باید مأخذ را ذکر کنند و استفاده از کار علمی دیگران بدون ذکر مأخذ را بدیهی میدانند».
۱۰ دقیقه در روز، وقت داستان داشتیم
استاد معین تمام وقتش را صرف کارهای علمی میکرد، اما اینطور که فرزند ارشدش میگوید بهطور معجزهآسایی هم موفق میشد به قدر کافی برای فرزندانش وقت بگذارد. مهدخت معین در اینباره میگوید: «به خاطر دارم که برای برادران و خواهرم که همه از من کوچکتر بودند، بعدازظهرها قبل از استراحت بسیار کوتاه، چند دقیقهای قصه میگفتند؛ آن هم قصههایی که فیالبداهه از ذهنشان تراوش میکرد. سر بزنگاه داستان را نگه میداشتند، بقیه را روز بعد میگفتند. ۱۰ دقیقه هر روز داستان میگفتند. هر چندماه یکبار هم میگفتند ببینید چه فیلمی خوب است برویم سینما. هر۱۰ یا ۲۰ روز یکبار برای مدت نیمساعت، یا به ندرت بیشتر، ما را به منزل اقوام نزدیک میبردند. شبهای یلدا اقوام نزدیک، همه به منزل ما میآمدند و پدر برایشان حافظ میخواند. مراسم نوروز، حتی اگر تحویل سال ساعت ۲ یا ۳ بعد از نیمهشب بود، حتما پای هفتسین برگزار میشد و دید و بازدیدهای نوروزی و هدایا برای ما و بچههای فامیل فراموش نمیشد. شبهای احیاء (قدر) در ماه مبارک رمضان نیز، حتماً همه خانواده پشتسر ایشان قرآن سر میگرفتند و با صدای ایشان که به لهجه عربی فصیح دعاها را تلفظ میکردند، میخواندند».
راهنمای بچهها در درس
دکتر معین در مسائل درسی هم همیشه راهنمای فرزندانش بود که شنیدن این همراهی از زبان فرزند ارشدش قطعا شیرینتر است؛«هر مشکلی که در ادبیات داشتم غالباً از مادر میپرسیدم و همیشه پاسخ درست میدادند. اما در درسهای ریاضی، فیزیک، شیمی و علوم طبیعی به پدر مراجعه میکردم و ایشان همیشه راهنمایی میکردند. یکبار مسئله جبر، معادله دومجهولی مطرح بود که حل نمیشد. هرچه با همکلاسیها تماس گرفتم حل نشد. پدر که تلفنهای مرا میشنید، به من گفت مسئله چیست؟ با خود فکر کردم: دیگر این یکی را پدر نمیتواند حلکند. مسئله را به ایشان دادم. چند لحظه فکر کردند و حل کردند. روز بعد در مدرسه و گفتوگو با دبیر ریاضی دانستم که راهحل پدر اصلا شناخته شده نیست و پدر راهحل را شخصا ابداع کردهاست. ایشان غیر از ادبیات، اطلاعات وسیعی در رشتههای علمی مثل ریاضیات، فیزیک، شیمی، علوم طبیعی، اصطلاحات موسیقی و... داشتند.»
ما ایرانی هستیم
خاطرهای از استاد معین که کمتر شنیده و گفته شده، قطعا جذابیت خاص خودش را دارد. وقتی از فرزند بزرگتر دکتر معین میخواهیم خاطرهای از پدر را برایمان نقل کند، ما را مهمان این خاطره به یاد ماندنی میکند: «پدرم برای تدریس و سخنرانی به آمریکا رفته بود. خواهرم ۵ یا ۶ساله بود. روزی در حیاط منزل درحالیکه شلوار جین پوشیده و کلاه «کابوی» (گاوبازان آمریکایی) بر سر داشت، به اتفاق دو برادرم، عکسی انداختند. مادرم عکس را برای پدر فرستاد. نامه پدر رسید. نوشته بود عکس بچهها خیلی قشنگ بود، ولی ما ایرانی هستیم و بچهها باید لباس ایرانی بپوشند و با آداب و رسوم ایرانی زندگی کنند».
دکتر معین عاشق بود
از دکتر مهدخت معین درباره سرگرمیهای مرحوم پدرش میپرسیم و همانطور که انتظار میرفت، استاد معین در همه حال مشغول کار علمی بود؛«گاهی سینما میرفتیم، گاهی منزل اقوام نزدیک. همچنین ایشان مجلات هفتگی و برخی روزنامهها را مطالعه میکردند و از مطالب آن مجلات و روزنامهها یادداشت و فیشبرداری میکردند. گاهی مادرم با مدیریت فوقالعاده شگرفی، ترتیبی میدادند که همگی با پدر به شمال برویم. اهل رشت بودند و شمال را خیلی دوست داشتند. مجموعا ۲یا ۳روز میرفتیم و برمیگشتیم و همین مدت کوتاه برای ایشان تمدد اعصابی بود. درحالیکه به محض ورود به خانه اقوام در رشت، قبل از اینکه لباس عوض کنند یا حتی بنشینند، مادرم را صدا میزدند و چمدان فیشهایشان را میخواستند و شروع به نوشتن میکردند».
در انتظار آثار چاپنشده
استاد معین به قدری زندگی پرخیر و برکتی داشته که علاوه بر کتابهای منتشر شدهاش تا امروز، آثار چاپنشدهای هم دارد که فرزند ارشدش خبر خوش انتشار آنها را میدهد؛«کتاب «گنجینه عرفان (شرح غزلهای حافظ)»، از پدر زیر چاپ است و انشاءالله بهزودی منتشر میشود. این کتاب بعد از «حافظ شیرین سخن» تألیف شده و مطالب بدیع و گفتهنشدهای درباره مفاهیم اشعار حافظ و تاریخ عصر حافظ تا آنجا که در اشعار خواجه اشاره شده در این کتاب آمده است.»
دانشآموخته دارالفنون
دکتر «محمد معین» که حق زیادی به گردن ادبیات فارسی دارد، ۵۳ سال بیشتر عمر نکرد و از این مدت کوتاه عمر، ۴سال و ۷ماهش را هم در کما بود. اما در همین زندگی کوتاه آنقدر مؤثر عمل کرد که امروز تصور ادبیات فارسی بدون او ممکن نیست. در این گزارش نگاهی به سالشمار زندگی کوتاه اما پر از خیر و برکت دکتر محمد معین انداختهایم. اگر چه تاریخهای روزگار کودکی و تحصیل دکتر معین بهطور دقیق مشخص نیست، اما این تاریخها محتملترین زمان به سالشمار زندگی این استاد مسلم ادبیات فارسی بهحساب میآیند.
آثار بزرگمرد ادب فارسی
دکتر «محمد معین» را اگر چه بیشتر با «فرهنگ فارسی معین» میشناسیم، اما این بزرگمرد ادب فارسی، آثار ماندگار دیگری هم از خود به جا گذاشته که هر کدام از آنها حکم گنجینهای در ادبیات فارسی این مرز و بوم دارد. کتابهای «حافظ شیرین سخن»، «ستاره ناهید یا داستان خرداد و امرداد»، «یوشت فریان و مرزبان نامه»، «یادنامه پورداوود»، «قاعدههای جمع در زبان فارسی»، «شاهان کیانی و هخامنشی در آثار الباقیه»، «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی»، «مفرد و جمع» و... ازجمله تالیفات استاد بهحساب میآید. دکتر معین دستی هم بر تصحیح کتب داشته که از مهمترین آنها میتوان به «چهار مقاله تالیف نظامی عروضی سمرقندی»، «جامعالحکمتین تالیف ناصرخسرو»، «شرح قصیده ابوالهیثم» و... اشاره کرد. ترجمه و مقاله هم از دیگر فعالیتهای ادبی پدیدآورنده فرهنگ معین است که در مجموع باعث شد نشان درجه سوم علمی در سال۱۳۱۶، نشان درجه دوم علمی در سال۱۳۲۱، نشان درجه دوم سپاس در سال۱۳۲۷ و نشان عالی «هنر و ادب» از طرف دولت فرانسه در سال۱۳۴۰ به استاد معین اهدا شود.
رد پای دکتر معین در خانهموزه خیابان پیروزی
برای شناختن بیشتر این ادیب نامآشنای معاصر فقط کافی است سری به خانه موزه دکتر معین بزنید. این خانه که در خیابان پیروزی قراردارد، زمانی با منزل استاد «محمدعلی امیرجاهد»، پدر همسر دکتر معین و شاعر، تصنیفساز، موسیقیدان و خالق تصنیف «هزاردستان به چمن» دیوار به دیوار بوده. اما امروز این دو خانه با یکدیگر ادغام شده و جایی برای برگزاری کلاسهای ادبیات و موسیقی و همایشهای مربوط به این دو رشته بهحساب میآید. در این خانه موزه زیبا واقع در محله چهارصد دستگاه، علاوه بر اینکه میتوان اشیای شخصی این دو هنرمند بزرگ را از نزدیک مشاهده کرد، میتوان از کتابهای کتابخانه تخصصی زبان و ادبیات فارسی نیز بهرهبرد.
مورد اطمینان «دهخدا»
دکتر معین که از سال ۱۳۲۵ برای تکمیل لغتنامه دهخدا، همکاریاش را با این ادیب و لغتشناس معاصر آغاز کرد، به قدری در جلب اعتماد و اطمینان دهخدای سختگیر موفق بود که علامه دهخدا او را بهعنوان ریاست امور علمی سازمان لغتنامه برگزید و وصیت کرد او کار تدوین و نشر لغتنامه را انجام دهد. استاد معین در زمان تصدی ریاست لغتنامه، به تنظیم فیشهای چاپ نشده و تکمیل و انتشار لغتنامه دهخدا پرداخت؛ ۹هزار صفحه از مطالب تالیف شده توسط دیگر مولفان را بازبینی و تصحیح و ۷۰۰ صفحه از اثر ماندگار دهخدا را شخصا تالیف کرد. در سال ۱۳۳۸ نیز وصیتنامهای از «نیمایوشیج» پدر شعر نو بهدست آمد که در آن دکتر معین را وصی خود تعیین کرده بود. جالب اینکه نیما هیچگاه دکتر معین را از نزدیک ندیده بود، اما آوازه این ادیب معاصر باعث شد تا نیما او را «مثل صحیح علم و دانش» بنامد و بررسی، انتخاب و انتشار اشعارش را به او بسپارد. همین وصیت سبب شد تا دکتر معین با وجود همه مسئولیتها و مشغلههایش، کتاب «افسانه و رباعیات» شامل منظومه افسانه و ۲۶۱رباعی نیما و کتاب «ماخ اولا» را به چاپ برساند.