بررسی روند کوچ کاربران از پیام رسان های اجتماعی
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرگزاری مهر، کوچ کاربران فضای مجازی از پلتفرمهای اجتماعی سابقهای چندین ساله دارد و در فواصل زمانی مختلف، کاربران بسیاری به دلایل مختلفی چون نارضایتی از کیفیت سرویس و یا نارضایتی از قوانینی که بر آنها اعمال شده است، پلتفرمی را ترک کرده و به سکوی دیگری مهاجرت کرده اند.
نمونه این اتفاقات را میتوان در مهاجرت کاربران از یاهومسنجر، وایبر، لاین، واتس اپ، وی چت، تلگرام، ویسپی و اپلیکیشنهایی از این قبیل مشاهده کرد.
مروری بر کوچ تاریخی کاربران از پیام رسان ها
سالها پیش یاهو مسنجر منبع مهم ارتباطات اینترنتی به شمار میرفت و مکالمههای زنده و عدم وجود تاخیرها یا محدودیتهایی که در ایمیل وجود داشت، آن را به محبوبترین راه ارتباطی کاربران تبدیل کرده بود. اما با گسترش ابزارهای جدید در دنیای اینترنت و توسعه اینترنت روی موبایل، دیگر پیام رسان یاهو به دلیل آنکه همه جا در دسترس نبود، نیاز کاربران را تأمین نکرد و کاربران به سمت اپلیکیشنهای پیام رسان موبایلی که در هر شرایطی در دسترس بودند کوچ کردند.
پس از آن رقابتی در دنیای اپلیکیشنهایی مانند واتس اپ، لاین، تلگرام، وایبر و تانگو شکل گرفت و هر یک از این پلتفرمها سعی کردند با ویژگیهای متفاوتی کاربران را به سمت خود جذب کنند.
در ایران پلتفرم وایبر در یک بازه زمانی محبوب شد اما به دلیل عدم کیفیت مناسب خدمات این پیام رسان، کند شدن و اختلال در فرآیند خدمات رسانی، این برنامه از دیگر رقیبان خود جا ماند و کاربران به سمت تلگرام کوچ کردند.
نمونه دیگری از اینگونه مهاجرت و تغییرات که بیشتر به دلیل آن رقم می خورد که اپ های قبلی نیاز کاربر را آن طور که باید برآورده نمی کردند و یا بعضاً مشکلاتی را به وجود می آوردند، میتوان به مهاجرت به اپ هایی مانند لاین و وی چت اشاره کرد.
در برههای از زمان و پس از فیلتر شدن پیام رسان تلگرام در ایران کاربران ایرانی به سمت اپلیکیشن تلگرام طلایی، هاتگرام و ویسپی نیز کوچ کردند و برای مثال تلگرام طلایی بیش از ۳۰ میلیون کاربر را در اختیار گرفت.
ناگفته نماند که در سال ۹۸ کوچ کاربران ایرانی به سمت اپلیکیشنهای داخلی مانند بله، ایتا، سروش، آی گپ و گپ نیز قابل توجه بود.
در تازه ترین رویداد، کاربران بسیاری در سراسر جهان به دلیل سیاستهایی که از سوی پیام رسان واتس اپ مطرح شد و مربوط به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی کاربران با فیس بوک میشود، به سمت پیام رسان های دیگری کوچ داده شدند.
ناگفته نماند که همیشه این کوچ ها از اپلیکیشن بدتر به سوی اپلیکیشن بهتر نبوده به عنوان مثال در نمونه اخیر تلاش شد که کاربران از واتس اپ به سمت پیام رسانی به نام «سیگنال» کوچ داده شوند. سوال مهم این است که اجماع برای کوچ به سیگنال که تاریخچه درخشان و مشخصی ندارد، از کجا آمده است و در نهایت پشت پرده این کوچ چیست و چه کسانی از آن سود می برند. در همین زمینه میتوان به اخباری نظیر داشتن باگ امنیتی در این اپلیکیشن اشاره کرد که پیش از این توسط محققان گوگل کشف شده بود. براساس این گزارش باگی در اپلیکیشن اندروید سیگنال ردیابی شده بود که به هکرها اجازه می داد تماس های صوتی کاربر را شنود کنند.
پشت پرده تجارتی به نام «فروش داده»
امروزه دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که بخش قابلتوجهی از ارتباطات بین انسانها از طریق شبکههای اجتماعی و پیامرسانها شکل میگیرد و دادههایی که توسط کاربران تولید میشود در این پلتفرمها میزبانی میشوند. به بیان دیگر پلتفرمهای ارتباطی نظیر پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، اصلی ترین ابزار جمع آوری دادهها هستند و از آنجایی که پس از طلا و نفت، «داده» و «اطلاعات» ارزشمندترین کالای جهان امروز به شمار میآیند، شرکتهای بزرگ فناوری اطلاعات، سرمایهگذاری هنگفتی برای تصاحب سهم هرچه بیشتری از این دادهها انجام میدهند.
بررسی مدلهای کسب و کار شرکتهای بزرگ پلتفرمی نشان میدهد، یارانههای خدماتی یکی از اصلی ترین ابزارهای این شرکتها برای سلطه بر بازارهای فناوری اطلاعات و سپس کسب درآمدهای خیره کننده از انحصارهای طبیعی ایجاد شده در این صنعت به شمار میآید. به عنوان مثال گوگل در قانونیترین حالت در قبال ارائه خدمات رایگان و با کیفیت جستجو در وب با استفاده از دادههای حاصل از جستجوی کاربران به تبلیغ هدفمند و دقیق شرکتهای تجاری در محیط وب پرداخته و کسب درآمد میکند.
شاهد جدید از اهمیت حکمرانی داده در دنیای امروز همین عقب نشینی واتس اپ بود که پس از مشاهده کوچ کاربران از این پیام رسان رخ داد. در واکنش به خروج عظیم کاربران از واتس اپ و نگرانی این شرکت از خللی که در حکمرانی اش بر دادههای کاربران ایجاد میشود، این شرکت روز گذشته اعلام کرد که مهلت تعیین شده برای تغییرات قوانین این پیام رسان از ۸ فوریه به ۱۵ می (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰) تغییر یافته است.
زنگ خطری به نام نبود حکمرانی داده
در کشور ما قوانینی برای صیانت از اشتراک گذاری اطلاعات افراد و حفظ حریم شخصی آنها به طور مشخص و مدون وجود ندارد و به دلیل نبود قوانین مربوط به حکمرانی داده، حقوق کاربران نادیده گرفته میشود. همچنین به دلیل عدم تبیین این موضوع، کاربران ایرانی حساسیت زیادی روی اشتراک گذاری اطلاعاتشان در اپلیکیشنهای خارجی ندارند.
اکنون این اتفاق اخیر باید زنگ خطری باشد تا قانونگذاران کشور ما هر چه سریعتر به سمت تدوین و تصویب قوانین حریم خصوصی و حکمرانی داده برای اپلیکیشنهای خارجی حرکت کنند تا در جریان این اتفاقات، حریم خصوصی کاربران به خطر نیافتد.
در کنار آن نیز توسعه و گسترش پلتفرمهای بومی در این فضا و اعتمادسازی برای هدایت کاربران به سمت استفاده از اپلیکیشنهای بومی از دیگر الزاماتی است که در فضای کنونی باید به آن پرداخته شود. از طرفی پلتفرمهای ایرانی فعال در کشور نیز باید بیش از گذشته تلاش کنند تا جایگزین امن، مناسب و با کیفیتی برای نمونه های خارجی باشند.