اسلام درباره مالکیت حدود کیفی قائل شده است
به گزارش اقتصادنیوز مرحوم علی مشکینی، امام جمعه قم در خطبههای نمازجمعه گفت: اسلام درباره مالکیت حدود کیفی قائل شده است. از چند راه در کیفیت ثروت اسلام حدی بیان کرده و پس از تمام این خصوصیات، ولیامر و حاکم حکمش نسبت به مالکیت چیست. در این قسمتها اسلامنظرها که نتیجه این انذار این شد که اسلام درباره مالکیت حدود کیفی قائل شده است، از چند راه در کیفیت ثروت اسلام حدی بیان کرده، اما پس از آنی که کسی همه این حدود کیفی را مراعات کرد و ثروت پیدا کرد از راه حلال و مشروع پیدا کرد و مالیات اسلامی و قانونی را پرداخت و احتکار نکرد و مضر به جامعه قرار نگرفت و حکم ولایت فقیه دربارهاش اجرا شد.
پس از این مسائل آیا چقدر مالک شود، چند تومان را میتواند مالک شود، چند دینار میتواند مالک شود، چند هکتار زمین میتواند مالک بشود، چقدر از این زمین و مواهب طبیعی الهی میتواند حیازت کند اینها مسائل کمی است و در این باره اسلام حدودی بیان نکرده است و لذا ناگزیر در مسائل کیفی سخنی داریم و آن این است و اولین مرحله محدودیت مالکیت در اسلام محدودیت کیفی است و آن کیفیت تحصیل مال است. یعنی انسان برای حاصل کردن و بهدست آوردن ثروت و بهدست آوردن مال و ملک راههای مختلفی را در نظر گرفته است و بیان کرده که تحصیل ثروت از این راههای مخصوص جایز نیست و مشروع نمیدانم.
اما از چه راهی اسلام اجازه تحصیل ثروت نمیدهد، اسلام اجازه نمیدهد شما از آن راه مال تحصیل کنید، بیشتر آنها را در قانون اساسی ذکر شده است و گفته است که از این 10 مورد بشر حق ندارد ثروت تحصیل کند و بهدست بیاورد. این 10 مورد من باب مثال والا راههای دیگری هم داریم که اسلام از آن راهها تحصیل ثروت را اجازه نمیدهد. پس بنابراین میتوان گفت که در قانون اساسی طرق محرمه تحصیل ثروت به تمام معنا استقصاء شده است.
الان ما یک مقداری از راههایی که اسلام اجازه داده از آن راهها تحصیل کرد و تحصیل مالکیت کرد بیان میکنم. یکی از راههای تحصیل ثروت اسلام که راه اصلی است احیاء است یعنی آباد کردن زمینی که قبل از شما کسی آنجا نرفته و سبقت نکرده، شما یک چنین زمینی را (البته با شرایط خاص) یک زمینی را احیاء کردید شما مالک آن زمین خواهید بود. راه دیگر عبارت از حیازت است. شما از صحرا سنگ بیاورید حیازت است، شما اگر آهو و گوزنی را صید کنید حیازت است. علفهای صحرا را بچینید و بیاورید که قبل از شما کسی دست رویش نگذاشته بوده حیازت است، ماهی از دریا بگیرید حیازت است.
سوم ارث است، یعنی اگر کسی از راه مشروع اموالی را تحصیل کرده باشد پس از مرگ او اسلام اموال او را به دولت نمیدهد.
چهارم هبه است اگر کسی اموال خود را به شخصی ببخشد، این هم از موارد تحصیل مالکیت است.
پنجم تجارت است یعنی از راه خرید و فروش اسلام اجازه داده اموال مشروع را با اموال مشروع دیگر میتوانید مبادله کنید، خرید و فروش کنید، تجارت کنید بلکه اسلام تجارت را عبادت قرار داده.
یکی دیگر از راه درآمد مشروع خدمات است. این اداراتی که دارند کار میکنند صبح تا غروب مشغول زحمت هستند خوب اینها خدمات است. خدمات هم یکی از راههای مالکیت است.
قسم آخرش که میخواهم بگویم شرکت تعاونی است. یکی از راههای تولید ثروت و مالکیت و حق مالکیت عبارت از شرکت تعاونی است. شرکت تعاونی در اسلام در باب فقه ذکر شده که سه مساله و سه کتاب شاید در ظن دوستان باشد. این سه کتاب را فقها گرچه بهعنوان شرکت ذکر نکردهاند، اما بدانید این کتاب مربوط به شرکت تعاونی است. یکی کتاب مضاربه و یکی مزارعه و یکی مساقات. این سه کتاب شرکت تعاونی است.
یکی از راههای محدودیت، محدودیت کیفی اختیاری است. اینکه گفتم اجباری بود. اختیاری چه است. اختیاری گفته مسلمانها من شما را محدود میکنم تجارت و معامله را که انجام میدهید، انصاف داشته باشید. خیلی اجحاف نکن.