نقطه عطف در حملونقل و شهرسازی
آنچه معمولا از دیدهها مغفول بوده، اما سهم بسزایی در آلودگی هوای ما دارد، خودروهایی است که همه روزه از حومه شهر به تهران میآیند و قطعا در مرز ورودی شهر متوقف نشده و بر ترافیک شهر افزوده میشوند. البته این اختصاص به تهران نداشته و مساله عمومی تمام کلانشهرها است. صرفا در تهران، روزانه حدود 500 هزار خودرو به شهر وارد میشوند و تقریبا همین مقدار خودرو خارج میشود. این رقم معادل 20 درصد تعداد خودروهایی است که در شهر تهران در حال حرکت هستند و احتمالا کیفیت تولید آلایندگی آنها بهطور میانگین از معدل خودروهایی که در سطح شهر تهران در حال حرکت هستند، بدتر است. اگر از منظر تعداد مسافر حساب کنیم روزانه حدود یک میلیون و 200 هزار مسافر به شهر تهران وارد و از آن خارج میشوند. با توجه به اینکه این مسافران همه روزه مبدأ و مقصد مشخصی را طی میکنند، قطعا جابهجایی آنها با قطار حومهای هم از حیث ایمنی و هم از حیث آسایش و بهرهمندی از زمانی که برای سفر روزانه صرف میکنند و نهایتا بهمنظور کاهش آلودگی هوا، یک ضرورت انکارناپذیر است. این راه را همه کشورهای دیگر پیمودهاند و تاکنون برای حل مشکل سفرهای حومهای، در هیچ کشوری راه مناسبتری پیدا نشده است. البته آمدوشد در درون شهر تهران راهکاری ندارد، جز اینکه توسعه جهشی حملونقل عمومی به لحاظ کیفی و کمی در یک زمان فشرده در دستور کار دولت و شهرداریها قرار گیرد. البته شکل کامل این بسته، شامل حملونقل درونشهری، حومهای و برونشهری بهصورت توام میشود. از این رو، این سیاست نیاز به یک سیاست مکمل در نظام توسعه و طراحی شهری دارد تا بتواند از سیاست حملونقل عمومی حمایت کند. شهرسازی ریلپایه ضرورتی است که بهعنوان مکمل راهآهن حومهای باید بهکار بسته شود. بهکارگیری این دو راهکار بنیادین یک تغییر انگاره اساسی در الگوی سکونتگزینی و مدیریت جابهجایی شهروندان است. این یک تغییر انگاره در طراحی شهری و سبک زندگی مردم است. اینکه هنوز تمرکز مدیریت شهری بر توسعه اتوبانها و معابر عبور خودروها است، به معنای رواج خودرومحوری است. این یعنی تقاضای سفر بیشتر با خودروی شخصی که منتج به ترافیک بیشتر و آلودگی هوای کشندهتر میشود. در حالی که رویکرد غالب امروز دنیا بهدنبال تسهیل جابهجایی مردم در بستر حملونقل عمومی است، در ایران رویکرد تسهیل جابهجایی خودرو دنبال میشود. از اینکه دیده میشود که شهروندان، سلامت، امنیت، ایمنی، آسایش و کیفیت زندگی آنان در کانون توجه قرار ندارد، باید افسوس خورد و باز از اینکه هنوز عدهای برخلاف همه کشورهای پیشرفته دنیا گمان میکنند که ایستگاههای راهآهن مانع توسعه شهری هستند و در پی جابهجایی آنها هستند نیز باید متاسف بود. لیکن، خبر خوب این است که موضوع شکلگیری راهآهن حومهای در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. از این مصوبه باید خشنود بود و آن را به فال نیک گرفت. قطعا این مصوبه نوید یک تغییر بنیادین را در نظام جابهجایی و الگوی سکونتگزینی میدهد. متعاقب آن، خوشبختانه پیشنویس راهبردهای شهرسازی مبتنی بر حملونقل عمومی در دبیرخانه شورای عالی معماری و شهرسازی در حال بررسی نهایی است که امیدوارم در جلسه هفته آینده این شورا به تصویب برسد و سرفصل جدیدی در نظام طراحی شهری ایران باشد. لازم به تاکید است که سه شبکه راهآهن دوربرد، راهآهن حومهای و قطار شهری باید با هم تبادل معنیداری داشته باشند تا بتوانند جابهجایی درب تا درب را برای مسافران در فاصلههای کوتاه و بلند و درون شهر فراهم آورند.
این ترکیب سهگانه باید در سطح بالایی با یکدیگر و سایر مدهای حملونقلی هماهنگ و سازماندهی شوند که شهرسازی مبتنی بر حملونقل همگانی (Transit Oriented Development, TOD) در کشور پایهگذاری شود. ضمنا بیش از 90 درصد از TODهای دنیا ریلمحور هستند که آن را «شهرسازی ریلپایه» مینامیم. صرفا برای اینکه یک درک واقعی نسبت به این حرف ایجاد شود، خوب است تصوری داشته باشیم از شبکهای ریلی که از کرج و حومه آن، شهریار، پرند، اسلامشهر و مناطق جنوب غربی تهران گرفته تا ورامین، پاکدشت و مناطق جنوب شرق تهران تا پردیس، بومهن، رودهن و مناطق شرقی و شمال شرقی تهران را از یکسو به شبکه قطار شهری تهران متصل سازد و از سوی دیگر بهصورت راهآهن سریع بتواند قطارهای شمال شرق را به غرب و جنوب غرب تهران و همچنین جنوب شرق و جنوب را به غرب و شمالِ غرب وصل سازد. این از جمله پروژههایی است که این وزارت در دست بررسی و طراحی دارد و در مذاکره با سرمایهگذاران بینالمللی در میان میگذارد. اینک با تصویب مجلس با پشتوانه بیشتری میتوان این هدف را پی گرفت. البته این کار مستلزم سرمایهگذاری عظیم در تهران و سایر کلانشهرها است. لیکن، من بر آن اندیشهام که هزینه-فایده فنی، اقتصادی و اجتماعی آن مثبت است و بر کیفیت زندگی مردمان اثر مثبت فراوانی خواهد داشت. در این باره در آینده بیش از این با مردم سخن خواهم گفت. نکته مهمی که در این مصوبه وجود دارد، درک درست از تفاوت ماهیت و سیستم عملکرد قطارهای حومهای با قطارهای دوربرد میانشهری و هم با سیستم قطارهای درونشهری است. این قطارها از آنجا که فاصلههایی بلندتر از جابهجاییهای درونشهری و کوتاهتر از برونشهری را طی میکنند، نیازمند طراحی واگنهای ویژه با سرعت خاص هستند. سیستم اعزام و فاصله اعزام قطارها معمولا صبحها از سوی حومه به درون شهر دارای وضعیت بیشینه است و بعدازظهرها بهصورت بالعکس. ضمنا به علت اینکه سفرهای کاری را شامل میشود، حساسیت آن نسبت به نظم و قابلیت اطمینان، بسیار بالا است. بهعنوان وزیر و همچنین بهعنوان یک شهروند از مجلس شورای اسلامی سپاسگزارم که چنین مصوبهای را داشت. امید که این یک گام بنیادین در بهبود هوای تهران و تمام کلانشهرها باشد.