مفهوم مجوز بانک مرکزی برای سپرده گذاران
این ادعا که بارها و بارها بیان شده است، بیش از هر چیز نشانگر آن است که مفهوم «مجوز بانک مرکزی» و آثار و تبعات آن برای بخش قابل توجهی از مردم روشن نیست. تصور عامه مردم از مجوز بانک مرکزی، نوعی «تضمین» یا «تعهد به حمایت بدون قید و شرط و بیدریغ» است.
گویی بانک مرکزی متعهد است که اجازه ندهد هیچگاه، هیچیک از بانکهایی که از آن مجوز دریافت کردهاند ورشکسته شوند یا دچار مشکلات مالی شوند. حال آنکه نه در نظام حقوقی داخلی ایران و نه در عرف و رویه بینالمللی، چنین معنایی از مجوز بانک مرکزی برداشت نمیشود.
اساسا به همین دلیل است که در قانون برنامه 5 ساله پنجم توسعه، ایجاد صندوق ضمانت سپردهها پیشبینی شد. اگر قرار بر این بود که بانک مرکزی، به صرف صدور مجوز مکلف به حمایت بیدریغ از بانکها و سپردهگذاران آنها باشد، نیازی به این نبود که نهادی تحت عنوان صندوق ضمانت سپردهها ایجاد شود تا از سپردهگذاران خرد بانکها حمایت کند.
در اینجا این سوال مطرح میشود که اگر نتیجه داشتن مجوز از بانک مرکزی، برخورداری از حمایت بانک مرکزی در هنگام مشکلات مالی و ورشکستگی نیست، پس معنای آن چیست؟ و کارکرد عبارت «تحت نظارت بانک مرکزی» برای سپردهگذاران چیست؟ اگر بانک مرکزی، تعهدی به حمایت از سپردهگذاران بانکهای دارای مجوز و تضمین سپرده آنان ندارد، پس چرا این همه تاکید دارد که مردم در هنگام سپردهگذاری در بانکها، به مجوز داشتن یا نداشتن آنها دقت کنند؟
واقعیت این است که وجود مجوز بانک مرکزی و درج عبارت «تحت نظارت بانک مرکزی» بر سردر بانک، صرفا به این معناست که بانک مورد نظر، یکسری الزامات شکلی و ماهوی را پیش از دریافت مجوز طی کرده است و مشمول بازرسیهای حضوری و غیر حضوری بانک مرکزی قرار دارد. اما هیچیک از این امور، به معنای به صفر رسیدن ریسک سپردهگذاری در هیچ بانکی نیست.
همه کسانی که در بانکهایی سپردهگذاری کردهاند که بعدها دچار مشکل شدند، این امکان را – حداقل از جهت نظری – داشتند که وجوه خود را در تجارت یا کسبوکار دیگری به کار گیرند. در هر تجارتی، میزانی از ریسک وجود دارد. خرید سهام، خرید املاک و مستغلات، تجارت کالاها، ایجاد یک کسبوکار جدید و هر کار دیگری، درجهای از ریسک را به همراه دارد.
سپردهگذاری در بانکها نیز از این قاعده مستثنی نیست و بانک مرکزی یا هیچ نهاد دیگری، هیچگاه ادعا نکرده است سپردهگذاری در بانکها، به معنای سرمایهگذاری با ریسک صفر است. حقیقت این است که این واقعیت، سالها است در بازار مالی ایران نیز آشکار شده است که سپردهگذاران، در هنگام سپردهگذاری اگرچه باید وجود مجوز بانک مرکزی را بهعنوان یک ضرورت و یک خط قرمز مدنظر داشته باشند و از سپردهگذاری نزد موسسات غیر مجاز، مطلقا پرهیز کنند؛ اما وجود مجوز بانک مرکزی، کف معیارهای سپردهگذاری است نه سقف آن.
در هنگام سپردهگذاری نزد بانکهای مجاز نیز، سپردهگذاران باید مراقب آن باشند که موسساتی را انتخاب کنند که کمریسکتر و مطمئنتر هستند. چگونه؟ بررسی میزان ریسک بانکها و مقایسه آنها با یکدیگر، کار سادهای نیست و در دولتهای توسعهیافته، یکی از وظایف مقام نظارتی این است که بانکها را مکلف کند اطلاعات شفاف و قابلفهمی را به عموم سپردهگذاران بالقوه و بالفعل ارائه کند که بررسی و مقایسه میزان ریسک آنها را برای مشتریان میسر کند.
بنابراین مشتریان هوشمند و محتاط، پیش از سپردهگذاری، از بانک مرکزی اطلاعات شفاف و دقیق برای ارزیابی ریسک بانکها را مطالبه میکنند، نه اینکه پس از سپردهگذاری نزد بانکهای ضعیف و بحرانزده، جبران خسارات وارد بر خود را از بانک مرکزی مطالبه کنند.