طراحی اقتصادی آمریکا برای خاورمیانه
برخی دیگر نیز احتمال وقوع جنگ و درگیری نظامی بین قطر و همسایگانش را کاملا محتمل میدانستند. اگرچه اختلاف قطر با عربستان کاملا واقعی و ایدئولوژیک است، اما بر خلاف تصور همگان سفر اخیر وزیر خارجه آمریکا به قطر و اعلام حمایت وی از مواضع این کشور و امضای تفاهمنامه مبارزه با تروریسم بین آمریکا و قطر بیانگر این است که اختلاف آمریکا و قطر اصطلاحا یک جنگ زرگری است و آمریکا هدف دیگری را در منطقه دنبال میکند.
برای درک اهمیت قطر برای آمریکا لازم است نگاهی به وضعیت سرمایهگذاریهای آمریکا در قطر داشته باشیم. شرکت اکسونموبیل یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی دنیا از سه دهه پیش اصلیترین سرمایهگذار و شریک شرکت نفت قطر بهشمار میرود. فعالیت این شرکت در قطر به سال 1935 پیش از دوران استقلال قطر بازمیگردد. طی سه دهه گذشته این شرکت در بزرگترین میدان گازی دنیا یعنی پارس جنوبی دهها میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است. علاوهبر این قطر بهعنوان بزرگترین صادرکننده گاز مایع LNG در دنیا طی سالهای اخیر اقدام به تاسیس شرکتهای مشترک برای انتقال، بازاریابی و فروش گاز مایع کرده است که در این شرکتها اکسونموبیل مهمترین شریک قطریها بهشمار میرود. یکی از افراد کلیدی در این قراردادهای تجاری رکس تیلرسون، مدیرعامل شرکت اکسونموبیل بوده است که هماکنون سکان سیاست خارجی آمریکا را در دست دارد.
علاوهبر این بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در کل منطقه خاورمیانه یعنی پایگاه نظامی العدید در قطر قرار دارد که تمامی عملیات نظامی و هوایی در افغانستان، عراق و سوریه از این پایگاه هدایت و مدیریت میشود. در این پایگاه حدود یازده هزار نیروی نظامی مشغول به کار هستند و در هر 10 دقیقه یک پرواز یا فرود در آن انجام میگیرد. قطر بیش از 5 میلیارد دلار در این پایگاه برای بهروزرسانی و نگهداری تجهیزات آن سرمایهگذاری کرده است. کلیه پروازهای جنگندهها، پهپادها و هواپیماهای سوختگیری در منطقه خاورمیانه با استفاده از آخرین تکنولوژیها در این پایگاه ردیابی میشود. علاوهبر این فقط در سال 2014 قطر بیش از 10 میلیارد دلار تجهیزات نظامی و تسلیحات از آمریکا خریداری کرده است. همچنین در ماه گذشته قطر قراردادی به ارزش 12 میلیارد دلار برای خرید هواپیماهای اف 15 از آمریکا امضا کرد. در عین حال میزان صادرات آمریکا به قطر بیش از 6 میلیارد دلار در سال است. همه این موارد نشاندهنده اهمیت و جایگاه قطر برای آمریکا است.
از طرف دیگر بسیاری از کارشناسان روابط بینالملل معتقدند که اکنون هژمونی ایران در منطقه دست بالا را دارد. دامنه نفوذ ایران در منطقه از دریای مدیترانه تا شبه قاره هند و از یمن تا قفقاز کشیده شده است. نقش و نفوذ ایران در منطقه بیش از آنکه نظامی و اقتصادی باشد، نفوذی فرهنگی و ایدئولوژیک است؛ درحالیکه رقبای منطقهای ایران فاقد چنین ویژگی هستند. بر همین اساس قطر در قبال سیاستهای اخیر عربستان رویکردی هوشمندانه را برگزیده است. رویکرد قطر در حال حاضر نزدیک شدن به محور مقاومت در منطقه و همراستا با تغییر هژمونی منطقه از محوریت سعودی به محوریت ایران است. انتخابات کمنظیر ریاستجمهوری در اردیبهشتماه گذشته و مشارکت مردمی بالای 70 درصدی در آن نقطه عطف مهمی در این تغییر رویکرد بود؛ چراکه نزدیک شدن به یک حکومت مردمی بسیار قابلاتکاتر از همکاری با یک حکومت قبیلهای است.
رویکرد قطر در نزدیک شدن به ایران با چراغ سبز آمریکا و با تمرکز بر محور اقتصادی است و با توجه به اینکه ایران، قطر و روسیه درمجموع بیش از دو سوم ذخایر گاز جهان را در اختیار دارند، آمریکا به هیچ وجه نمیخواهد در منطقه از این ذخایر بیبهره بماند. با توجه به سوابق اشارهشده شرکت اکسون در قطر و سوابق وزیر خارجه آمریکا در این شرکت بهنظر میرسد طراحان اصلی سیاست خارجی آمریکا که در پشت صحنه هدایت سیاست خارجی آن را بهعهده دارند، بهرغم مواضع و ادعاهای غیرمتعارف رئیسجمهور این کشور، قدرت و نفوذ ایران در منطقه را جدی گرفتهاند. آنها میدان گازی مشترک بین ایران و قطر را فرصت مناسبی برای ورود غولهای نفتی آمریکا به بازار نفت و گاز ایران دیدهاند تا مبادا از رقبای اروپایی خویش عقب بمانند یا جولانگاهی برای رقیب مدعی قدیمی خویش یعنی روسیه باز کنند.
مجله خبری اندیشکده آتلانتیک آمریکا در شماره اخیر خود ضمن تحلیلی درباره وقایع اخیر منطقه و اختلافات بین عربستان و قطر نوشت با خروج قطر از شورای همکاری خلیج فارس و عدمتبعیت کویت و عمان از عربستان، برخلاف میل سعودیها یک موفقیت استراتژیک برای ایران در راه است و این کشور بزرگترین برنده بحران قطر است.