چهار فاکتور تعیینکننده
شاید در آن زمان کمتر کسی فکر میکرد که معمار و طراح اصلی توافق یعنی آمریکا زیر قول خودش زده و از این توافق خارج شود. بر این اساس فلسفه اصلی بازگرداندن تحریمهای بینالمللی هستهای علیه ایران (حداقل تا زمانی که صراحتا از برجام خارج نشده است) زیر سوال رفته است؛ زیرا قرار بود این تحریمها زمانی برگردانده شوند که ایران اولین ناقض صریح توافق برجام باشد. معنای عملی این حرف آن است که اگر ایران در برجام بماند، تحریمهای بینالمللی هستهای علیه ایران که در گذشته در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده است، به شکل سابق اجرا نخواهد شد و آمریکا اصلیترین طرف مذاکرهای خواهد بود که در صدد بازگرداندن یکجانبه این تحریمها بهاضافه تحریمهای خودش علیه جمهوری اسلامی ایران بهاضافه تحریمهای جدید احتمالی خواهد بود. اما درصورتیکه ایران هم از توافق برجام خارج شود احتمال دارد که در یک فاصله زمانی چند ماهه، اتحادیه اروپا هم در بازگرداندن تحریمهای هستهای سابق مصوب شورای امنیت سازمان ملل به آمریکا ملحق شود.
حداقل تا الان سناریوی خروج ایران از برجام محقق نشده است و لذا باید ببینیم که در صورت ادامه همین وضعیت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در این سناریو آمریکا در یک بازه زمانی حدودا پنج ماهه یعنی تا اواخر آبان ۹۷ تلاش خواهد کرد که بهصورت مرحله به مرحله تحریمهایی را علیه ایران اعمال کند و تا جایی که میتواند شرکای اقتصادیاش مثل ژاپن، کرهجنوبی، استرالیا، کانادا و برخی کشورهای دیگر را که مراودات تجاری با ایران دارند با این تحریمها همراه کرده و مشروعیت و اثرگذاری آنها را تا حد ممکن و به قصد وادار کردن تهران به پذیرش شروط واشنگتن افزایش دهد.
دولتهای اتحادیه اروپا و شرکتهای متوسط و کوچک آنها (و نه شرکتهای خیلی بزرگ) سعی خواهند کرد برای حفظ منافع و به تعبیر دقیقتر امنیت اروپا با این تحریمهای آمریکا همراه نشوند. روسیه و چین هم مثل گذشته خواهند کوشید سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را ادامه دهند و ضمن عدم همراهی کامل با واشنگتن با تهران نیز همنوایی کاملی نداشته باشند؛ اما ژاپن، کرهجنوبی و حتی هند بهدلیل آنکه روابط استراتژیکی با آمریکا دارند و بهنوعی نیازمند حفظ چتر امنیتی آمریکا بر سر خودشان در برابر کره شمالی و چین هستند، سعی خواهند کرد بدون ایجاد تقابل و تنش جدی با تهران با تحریمهای واشنگتن همراهی کنند.
در این صفبندی فرضی در برابر بازگشت تحریمها پس از خروج آمریکا از برجام ایران و اتحادیه اروپا و تا حدی کمتر روسیه و چین و ترکیه در یک طرف قرار دارند و آمریکا و ژاپن و کرهجنوبی و استرالیا و برخی کشورهای اروپای شرقی نظیر لهستان در طرف دیگر. واضح است که وزن اقتصادی طرف دوم در اقتصاد جهانی بیشتر است، اما وزن اقتصادی گروه نخست هم قابلتوجه است. بهعبارت دیگر اگر این کشورهای گروه نخست اراده کنند، میتوانند حداقل تا پایان دولت اول ترامپ در دو سالونیم بعد، از اثرگذاری بیش از حد تحریمهای گروه دوم جلوگیری کنند؛ اما این مساله یعنی توان عملی گروه نخست در کمک به ایران برای کاهش اثرات منفی تحریمهای آمریکا و شرکایش بستگی به چند عامل مهم دیگر هم دارد که عبارتند از:
الف) شدت گرفتن جنگ تجاری میان آمریکا، چین و اروپا
ب) وضعیت داخلی ایران
ج) وضعیت کلی خاورمیانه
د) وضعیت بازار نفت
تغییر وضعیت این چهار متغیر علیه یا له هر یک از دو گروه تاثیر مستقیمی بر میزان اثرگذاری تحریمها خواهد داشت. مثلا واضح است که دولت ترامپ حساب ویژهای روی شکنندگی وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران در ماههای آینده باز کرده است، اما اگر این پیشبینی با تدابیر ویژه ایران نادرست از آب درآید و همزمان آمریکا نتواند نفت شیل یا نامتعارف خود را در حدی که میخواهد وارد بازار جهانی نفت کند و برقراری ثبات در خاورمیانه از سوریه گرفته تا یمن و فلسطین مطابق میل آمریکا و متحدان منطقهای آن پیش نرود، در این صورت محاسبات دولت ترامپ در اثرگذاری چندین ماهه تحریمها درست از آب درنخواهد آمد.